در سال 2019 خالقان سری ویژوال ناولهای معمایی معروف Zero Escapes بازی جدیدی تحت عنوان AI Somnium Files عرضه کردند که علیرغم حواشی خیلی کم و بی سر و صدا بودن، عنوانی بود که توانست بلافاصله نظر منتقدین را به خود جلب کند و نزد طرفداران این ژانر به یکی از کارهای کالت کلاسیک تبدیل شود. صحبت در مورد این که چه مواردی باعث جذابیت این بازی شدند را به ادامه مطلب موکول میکنیم. فعلاً در این حد بدانید که اواسط سال 2022، همان تیم در Spike Chunsoft موفق به ساخت و عرضه نسخه دوم این بازی تحت عنوان AI Somnium Files: nirvanA Initiative شده اند. بازیای که در این مطلب میخواهیم به بررسی آن پرداخته و ببینیم آیا این اثر دنباله لایقی برای نسخه اول سری است یا اثری به شدت ناامید کننده است؟ با گیمینگرویتی همراه باشید.
قبل از هر چیز، باید دقیقاً AI Somnium Files را به شما معرفی کنم. AI Somnium Files یک بازی در سبک ماجراجویی/اشاره و کلیک است که در آن شما کنترل یک کارآگاه نیروی پلیس را بر عهده میگیرید تا پرده از راز قتلهای مرموزی که در سرتاسر توکیو در حال وقوع است بردارید. این خلاصه برای هر دو بازی این سری صدق میکند و تنها کارآگاهی که کنترل میکنید و نحوه قتلهای مرموز فرق دارند. در نسخه اول شما کنترل کانامه داته (Kaname Date) را بر عهده گرفته و باید سر از قتلهای تک چشمی بردارید. قتلهایی که در همگی آنها یکی از چشمهای مقتولین به طرز وحشیانهای تخلیه شده. در نسخه دوم شما کنترل کوروتو ریوکی (Kuruto Ryuki) و میزوکی داته (Mizuki Date) را برعهده میگیرید تا پرونده قتلهای HB را حل کنید. پروندهای که در آن به طرز باورنکردنی دقیقی، همه مقتولین از وسط به دو نیم تقسیم شده اند و تنها یک نیمه آنها در محل قتل پیدا شده است. قتلهای عجیب و غریب تنها یکی نقاط جذاب این سری است. عوامل جذابیت AI Somnium Files در اسم خود مشخص است. قتلهای عجیب و غریب تنها بخش مربوط به Files (پروندهها) را تشکیل میدهد. بخش دیگر که به AI Somnium آن متصل بوده نیز بسیار مهم است.
هر کدام از کارآگاههایی که در این سری به عنوان شخصیت اصلی ظاهر میشوند در یکی از حدقههای چشم شان، یک چشم مصنوعی پیشرفته به نام AI Ball دارند. این AI Ball ها جدا از فعالیت به عنوان یک چشم از یک هوش مصنوعی پیشرفته برخوردار بوده که حکم دستیار را برای این کارآگاهها ایفا میکنند. دستیار داته و میزوکی، هوش مصنوعی نیش دار و سر زبان داری به اسم آیبا (Aiba) است و دستیار ریوکی نیز هوش مصنوعی بی اعصابی به اسم تاما (Tama) است. به وسیله این AI Ball های شما ابزارهای متفاوتی در چشم تان نظیر X-ray و دید حرارتی دارید، دریافت و درک محیطی شما بالاتر بوده و میتوانید در صورت نیاز، عبور و مرور افراد را حتی از دور تحت نظر داشته باشید. با این حال مهمترین فایده AI Ball ها در بخش Somnium ها خود را نشان میدهد.
Somnium به ناخودآگاه و دنیای درون رویای افراد خطاب میشود و شما به وسیله دستگاه پیشرفتهای که در اداره پلیس هست و البته به کمک AI Ball خود توانایی این را دارید که وارد Somnium و ناخودآگاه و رویای افراد شده و سر از رازها و اسراری که در اعماق ذهن خود مخفی کرده اند دربیاورید. این جا مهمترین بخش بازی است که در آن گیم پلی به صورت کامل شما را در نقش آیبا یا تاما قرار داده و باید در آن با حل معماهای مختلف تکه پازل ذهن افراد را مرحله به مرحله تکمیلتر کنید. چیزی که این بخش را جذاب میکند یکی ساختار عجیب زمان در Somnium هاست و دیگری قوانین حاکم بر Somnium هر شخص بسته به وضعیت روانی اوست. شما تنها 6 دقیقه زمان در Somnium دارید، اما نکته این جاست که زمان با شما حرکت کرده و اگر در دنیای Somnium بایستید زمان نیز با شما خواهد ایستاد و اگه حرکت کنید زمان با سرعت شما حرکت خواهد کرد. به همین ترتیب هر حرکت و عمل و انتخابی که در این بخش انجام دهید هزینهای در قالب زمان و ثانیه خواهد داشت، در نتیجه شما با استراتژی و فکر قابل توجهی برای انتخاب گزینههای موجود احتیاج دارید. در همین حین، ناخودآگاه هر فرد پر از رخدادهای عجیب و غریب است. از نادیده گرفتن قوانین فیزیک گرفته تا تغییرات ناگهانی زمان و مکان بسته به انتخابهای شما. به همین دلیل Somnium ها ملغمهای از غیر قابل پیش بینی ترین چیزهایی است که میتواند طی این بازی اتفاق بیفتد. بعلاوه انتخابهای شما در این بخش میتواند مسیر داستان را نیز تغییر دهد که توضیح مفصل خودش را میخواهد.
این عوامل در کنار داستان و جریان روایی شگفت انگیز بازی و کمدی واقعاً جذابش با وجود حفظ لحظات احساسی باعث شده تا AI Somnium Files بلافاصله نزد بازیکنان به یک عنوان فراموش نشدنی تبدیل شود. احتمالاً دلیل وجود نسخه دوم نیز همین بازخورد قوی از طرف بازیکنان بوده. سوال این جاست در کدام از این موارد nirvanaA Initiative (NI) نسبت به نسخه اول خود قوی تر شده و در کدام موارد نیز متاسفانه ضعیفتر. قبل از هر چیز بهتر است موارد واضح را کنار بزنیم. موسیقی، گرافیک و صداپیشگیها همگی در همان قوت نسخه اول باقی مانده اند. پرفورمنس بازی روی سوییچ به نسبت نسخه اول پیشرفت واضحی داشته اما کماکان در برخی سناریوها شاهد افت فریمهای سنگین هستیم که به تجربه تا حدودی لطمه میزند. در نهایت هنوز استایل گرافیکی بازی و استفاده از مدلهای سه بعدی به جای اسپرایت ها هنگام دیالوگ، جذابیت خود را حفظ کرده و طراحی شخصیتها هنوز استثنایی است و باید دست اقای یوسکه کوزاکی (Yosuke Kozaki) را برای طراحیهای محشرش در این زمینه بوسید. صداپیشگی نیز مثل نسخه اول چه به صداهای ژاپنی علاقه داشته باشید چه به صداهای انگلیسی کاملاً یک تجربه تراز اول بین همه بازیهای این ژانر به حساب میآید و احساسات شخصیتها به خوبی از طریق صدایشان منتقل میشود. خارج از این موارد بخشهایی که باید به طور مفصل به آن پرداخته شود، خود Somnium ها، شخصیتهای جدید و جریان اصلی داستان و پایان آن است. بدون این که چندان بازی را اسپویل کنیم بهتر است دانه به دانه تمامی این موارد را بررسی کنیم.
ایده بازی در نقش دو شخصیت اصلی ایده چندان شگفت انگیزی نیست ولی نحوه اجرای آن در NI سورپرایزهای مخصوص خود را دارد که کاملاً وجود این قضیه را توجیه میکند. با این وجود باید کمی در مورد خود شخصیتها صحبت کرد. ریوکی واقعاً مرا به عنوان شخصیت جدید غافلگیر کرد. به عنوان کسی که از ابتدای معرفی پیگیر اخبار آن بوده ام، طراحی و صدای ریوکی در مقایسه با دیگر شخصیتهای سری آن چنان چیز خاصی به نظر نمیرسید ولی حین بازی و اتفاقاتی که طی داستان میافتد او شاید باورنکردنی ترین تجربه را بین همه شخصیتها به مخاطب ارائه دهد. از مریضی روانی او تا تسلیم ناپذیری افراطی اش، او را بلافاصله به یکی از بهترین شخصیتهای سری تبدیل میکند. از طرف دیگر اما میزوکی کاملاً ناامید کننده است. به عنوان یکی از بهترین شخصیتهای نسخه اول (چه از حیث طراحی، چه از حیث نقش در داستان) میزوکی در NI بیشتر شبیه قهرمانهای فیلمهای هالیوودی است که هرجا که میرود با زور کار خودش را میتواند راه بیندازد.
چندان عمق شخصیتی زیادی در مورد میزوکی نمیتوان دید و بگو مگوهایش با آیبا به هیچ عنوان به اندازه بگو مگوهای بین داته و آیبا در نسخه قبل جذاب نیستند. با این وجود میزوکی علی رغم تمامی این ناامیدیها شخصیت نسبتاً خوبی به حساب میآید. بقیه شخصیتهای فرعی نیز مشابه نسخه اول معرفی کمی سوال برانگیزی دارند ولی به مرور زمان یخ شان باز شده و مخصوصاً بعد از تجربه سومنیوم آنها عاشق شان میشوید. روی هم مجموعه شخصیتهای فرعی این بازی مثل نسخه اول فوق العاده است. متاسفانه در بحث شخصیتهای منفی (اگر پایان مخفی داستان را درنظر نگیریم) آن چنان ویلنهای فوق العادهای نداریم. هر چند در مورد یکی از شخصیتهای و سرنوشت تراژیک اش میتوان بسیار نوشت که متاسفانه وارد حوزه اسپویلر میشود. ولی روی هم به صورت کلی ما شخصیتهای منفی نسخه اول را بیشتر میپسندیم.
داستان کلی بخشی است که به وضوح بیشترین ضربه را نسبت به نسخه اول خورده. باید گفت داستان بازی روی هم بسیار خوب است و مخصوصاً وقتی نوبت به پیامهای اصلی داستان میرسد، هم در پایان اصلی و هم در پایان فرعی و علی الخصوص در پایان مخفی بازی، بازی به خوبی در به مفهوم رساندن پیامهایش موفق میشود. خیلی از ایدههایش نظیر چرایی دو شخصیت بودن بازی نیز همان گونه که گفتم در قالب داستان به ثمر مینشینند. منتهی چند مشکل بزرگ وجود دارد. اولی این است که بازی مخصوصاً در بخشهایی که با میزوکی بازی میکنید به هیچ وجه حس یک داستان کارآگاهی نمیدهد. کلاً نوع برخورد میزوکی با اتفاقات مثل یک کارآگاه نیست و بیشتر شبیه یک پلیس مهربان ولی خیلی قوی است. اگر یک جا هفتصد نفر ریخته است میرویم و دخل همه رو میآوریم. اگر در یک جا قفل است میرویم و با کمک Lien (یکی از شخصیتهای بازی) قفل درش را باز میکنیم. اگر یکی از شخصیتها از ما چیزی رو مخفی میکند خیلی ساده دستش را میگیریم و میبریم اداره پلیس و وارد سومنیوم اش میشویم. میزوکی خیلی ساده از این قبیل استدلالها برای پیشروی در داستان استفاده میکند که ظرافت آن را تا حد زیادی از بین میبرد. این تا سکانس نهایی حماسی ولی مضحک نهایی داستان نیز ادامه دارد و اگر بخشهای مربوط به ریوکی نبود واقعاً ضربه خیلی مهلک تری به داستان وارد میشد. ریوکی بیشتر شبیه به کارآگاه هاست ولی از طرفی اطلاعاتی که از طریق او بدست میآورید به پای حرکات عجیب ولی راهگشای میزوکی نمیرسد.
در نهایت نیز راز اصلی بازی و پلات توییست های آن هر چند فوق العاده ولی یکی دو سطح پایینتر از پلات توییست های بی نظیر نسخه اول هستند. یکی دو تا از پلات توییست های بازی به وضوح در NI هستند تا صرفاً بازی عاری از پلات توییست نباشد. ولی خدا رو شکر اکثر پلات توییست های دیگر بازی به طرز ماهرانهای طی جریان بازی به آنها پرداخت شده و لحظه برملا شدن آنها به شدت شیرین است. بازی چندین پایان دارد. که شامل یک پایان اصلی، یک پایان مخفی و چهار پایان فرعی میشود. پایانهای فرعی در این بازی خیلی فرمولاتیک تر از پایانهای فرعی نسخه اول است و آن قدر که باید فکر مخاطب را به کار نمیاندازند. صرفاً یک سری سناریوهای موازی برای برخی شخصیتهای فرعی هستند. پایان اصلی به شدت ناامید کننده است. نمیتوان بدون اسپویلر حرف دیگری در این مورد زد. پایان مخفی بازی اما، باید با افتخار گفت یکی از بهترین پایان مخفیهای موجود در کل ژانر است. نحوه بیلدآپ و آماده سازیای که کل بازی برای این نقطه از داستان کرده بی نظیر بوده و در نتیجه آن ثمره بسیار درخشانی برای مخاطب داشته و بسیار تاثیرگذار ظاهر میشود. خیلی از شخصیتها و انگیزههایشان نیز در اثر این پایان رنگ روشن تری به خود میگیرند که در نوع خود برای یکی پایان فرعی و مخفی، خارق العاده است و به تنهایی ارزش بازی را یکی دو درجه بالاتر میبرد.
سومنیوم ها در NI کاملاً یکی دو سطح نسبت به نسخه اول پیشرفت داشته اند. چه از نظر نوع روایت، چه از نظر تنوع و چه از نظر بصری. در نسخه اول چندین سومنیوم خسته کننده و عذاب دهنده وجود داشت که عبور از آنها واقعاً مصیبت بود. در NI اما این موضوع آن چنان صادق نیست و اکثر سومنیوم ها فوق العاده هستند. علی الخصوص سومنیوم یکی از شخصیتها که طی داستان دو بار وارد ذهن او میشوید و بدون اسپویل اگر بخواهم بگویم هر دو بار وقایع نهایی سومنیوم این شخصیت مو به تن من سیخ کرد. تنها مشکلی که سومنیوم های NI دارند این است که گاهی اوقات خیلی اطلاعاتی که از انتهای این سومنیوم ها به دست میآورید ارزشمند نیستند یا به نوعی خیلی گنگ بوده و حس پاداش چندانی به شما نمیدهند.
در کنار تمامی این موارد بخشهای جدیدی مانند VR Investigation و AI Ball Room و امثالهم به نمک بازی حسابی افزودهاند. گل سرسبد این نسخه در این زمینه به وضوح تعداد بیشتر معماها نسبت به نسخه قبل است که یادآور دوران درخشان Zero Escape بوده و حسابی شما را به فکر خواهد انداخت.