اینبار نیز مأموریت من نابودی دو گروه خاص دشمنان در یکی از سیارههایی بود که Nurgle خدای آشوب طاعون، در آن شکوفهای از بیماریهای نوین خود ایجاد کرده بود. شاید بزرگترین تفاوت این مرحله چالشی بود که به منظور دریافت امتیاز مصادرهی بیشتر انتخاب کرده بودم؛ چالشی که با منع استفاده از تمام تواناییهای ماورایی سربازانم، از جمله قابلیتهای درمانی، یکی از کلیدیترین عناصر گیمپلی را مصدود کرده بود. از این رو برای پیروزی میبایستی حین تمرکز بر کامل کردن اهداف اصلی، جوخهی 4 نفری از تفنگداران فضایی (Space Marines) خود را در مقابل نیروهای گشت دشمن و مزاحمتهای ایجاد شده پس از هربار پر شدن نوار Warp Surge، محافظت میکردم. خوشبختانه پس از مبارزهای نفسگیر و با جوخهای از سربازان زخمی، توانستم به پیروزی برسم.
پس از بازگشت به سفینهی Baleful Edict در اولین قدم با خرج مقداری از امتیار Requisition، مبارزی تازه نفس از پایگاه اصلی شوالیههای خاکستری واقع در ماه زحل درخواست کردم تا برای مقابله با دسیسههای پدر طاعونها در دیگر نقاط کهکشان آماده باشم. متأسفانه با وجود اینکه جلوی پیشرفت فساد نرگل در این سیاره گرفته شده، زمان کافی برای محافظت از سیارات دور دست نیست؛ خصوصاً الان که انرژیهای افسارگسیختهی دنیای آشوب، یک طوفان فضایی در اطراف این سیارههای دور دست ایجاد کردهاند و خطری جدی برای سلامتی بیلفول ادیکت و خدمهی آن هستند. در عوض با هماهنگسازی یکی از پیشگویانم با سیارهی مورد نظر، قادر هستم کمی از فساد نرگل بکاهم و سودهایی برای سیارههای اطراف نیز ارائه دهم. حال کافیست تا پدیدار شدن تهدید بعدی به آپگرید کردن بیلفول ادیکت و کامل کردن درخت تحقیق و تکنولوژی بپردازم.
Warhammer 40,000: Chaos Gate – Daemonhunters که مختصر CG-D خطابش خواهیم کرد، یکی از کلونهای با کیفیت XCOM از زمان انتشار دومین اکسکام است. در این بازی شما سربازان تنومند و دستکاری ژنتیکی شده خود را در مبارزات تاکتیک نوبتی هدایت کرده و در عین حال وظیفهی مدیریت سفینهتان را در مجموعهای از سیارات کهکشان راه شیری خواهید داشت. به این ترتیب، CG-D گیمپلی بسیار مشابه اکسکام ارائه میدهد که مبارزات تاکتیک نوبتی شالودهی گیمپلی آن را تشکیل میدهند و بخش مدیریتی در قالب جمعآوری آپگرید و اولویتبندی مأموریتها مکمل آن است. البته با وجود موفقیتهایش، این بازی نتوانسته تجربهای به کیفیت اکسکام ارائه دهد و هر از گاهی موجبات نارضایتی بازیکنان را فراهم میکند. برای نگاهی دقیقتر به این عنوان جدید تاکتیک نوبتی واقع در جهان محبوب Warhammer 40k با نقد و بررسی آن در گیمینگرویتی همراه باشید.
در این بازی شما در نقش فرماندهی جدید تفنگداران فضایی امپراتوری انسانها در سفینهی بیلفول ادیکت هستید؛ فرماندهای بدون نام، چهره و صدا که خودتان باید جایش را پر کنید. شما و همرزمانتان در واقع متعلق به مکتب شوالیههای خاکستری هستید؛ مکتبی سرّی که برای اکثر ساکنان کهکشان چیزی بیشتر از یک افسانه نیست. متأسفانه آسیبهایی که طی مأموریت پیشینتان دریافت کردهاید، تجدید قوا و جبران خسارتها در مقر شوالیههای خاکستری واقع در ماه تایتان را امری لازم کرده است. با این وجود، حضور غیرمنتظرهی یک مأمور Inquisition و دستور او مبنی بر بررسی و پیشگیری فساد روزافزون نرگل شما را از انجام این کار باز میدارد. در نتیجه باید در قدم اول جلوی پیشرفت فساد نرگل را بگیرید و با جمعآوری «دانه»های طاعونهای جدید او از وسعت دسیسهاش با خبر شوید. همچنین لازم است گرند مستر مکتبتان را که رابطهی خوبی با اینکوایزیتورها ندارد، از اهمیت این خطر مطمئن کنید تا بلکه پشتیبانی بیشتری به مأموریتتان اختصاص دهد.
اکثر بار روایتی این داستان بر دوش معدود کاتسینهای است که در نقاط کلیدی نمایش داده میشوند و شما را از شرایط موجود باخبر میکنند. همچنین کاراکترهای ساکن در بیلفول ادیکت هر از گاهی دیالوگهای انتخابی جدید برای علاقهمندان ارائه میدهد که به صورت محدود صداگذاری شدهاند. با این حال، در عمل داستان CG-D نتوانسته خود را از دیگر داستانهای واقع در دنیای وارهمر 40K متمایز کند و باز شاهد حکایت مقابلهی تفنگداران فضایی با تهدیدهای آشوب هستیم. خصوصاً دیالوگهای کوتاهی که پیش از ورود به هر مرحله روایت میشوند محتوای ارزشمندی ندارند و خیلی زود تکراری میشوند. ساختار کلی داستان چندان تازه و دور از انتظار نخواهد بود و در عوض این شخصیت کاراکترهاست که CG-D را کمی از نظر روایی ارزشمند میکند.
در واقع هنگامی که تصمیماتتان نقش مؤثرتری اختیار میکنند، روند داستان نیز جذابتر میشود. این مسئله خصوصاً در تعاملات ماهانه و تصادفی شما با گرند مستر شوالیههای خاکستری و همچنین صحبتهای کاراکترهای اصلی پس از رویدادهای مهم داستانی مشاهده میشود. برای مثال در یکی از گزارشهای ماهانه، گرند مستر نظر من را دربارهی شرایط موجود به عنوان فرماندهی حاضر در منطقه خواستار شد. ابراز ضعف اعتبار من را در پیش گرند مستر کاهش میداد، ذکر آسیبهای سفینه به اعتبار خدمه آسیب میرساند و تأکید بر توانایی سربازانم فوریت مأموریت را زیر سؤال میبرد. در چنین لحظاتی، احساس میکنید واقعاً در نقش فرماندهی هستید که سرنوشت خیلیها را در اختیار دارد و میبایست به هر قیمتی توجه افسر مافوق خود را جلب کند. به این ترتیب رخدادهای نادر برنامهریزی شده و تصادفی قدرتمندتر از اکسکام ظاهر شدهاند و از نقاط قوت این بازی هستند.
خوشبختانه سازندگان درک خوبی از جو حماسی دنیای وارهمر نشان دادهاند که نه تنها در بخش روایی مشاهده میشود، بلکه در طراحی هنری و گیمپلی نیز حاضر است. سفینهی بیلفول ادیکت همچون کلیسایی پرنده است که معماری کلاسیک گوتیک و ادوات خشن صنعتی را باهم ترکیب کرده است. دکهی اصلی این سفینه مقابل پنجرهای بزرگ و تزیین شده است که اشعههای نزدیکترین پدیدههای فضایی را به داخل هدایت میکند. کاتسینهای مربوط به حرکت سفینه و همچنین آنهایی که به اعظام شوالیهها به سیارهی مجاور اختصاص دارند، همگی اغراقآمیز و حماسی طراحی شدهاند. همچنین مانند اکسکام شاهد دوربین سینماتیک در حین گیمپلی هستیم که باز بر حماسیتر کردن تجربه تأکید دارند.
با وجود تشابهها به اکسکام، شکی نیست که CG-D فلسفهی گیمپلی خود را دارد. اکثر مراحل این بازی را مبارزات استقامتی تشکیل میدهد که در آن میبایست تا حد امکان از درگیریهای فرعی پرهیز کرده و بر کامل کردن اهداف اصلی تمرکز کنید. دلیل این امر این است که در وهلهی اول، راههای بسیاری برای ورود گروههای دشمن جدید به مبارزه کنونیتان وجود دارد. نه تنها جوخههای گشت متعدد همیشه در نقشه پراکنده هستند، بلکه دشمنان در هر مرحله به خزانهای از نیروهای کمکی دسترسی دارند که از طریق پورتال به مبارزه وارد میشوند.
دشمنان این بازی روند تهاجمی کمتری نیز از عناوین مشابه دارند و اغلب به کمین کردن توسط قابلیت Overwatch بسنده میکنند؛ امری که باعث میشود بار پیشروی بر روی بازیکن باشد. نتیجه این امر این است که در بسیاری از مبارزات منابع محدود در اختیارتان عملاً اجازهی از میان بردن تمام تهدیدها را ندارد. در کنار تمام این عوامل، مکانیکی بنام Warp Surge در تمام مراحل حضور دارد که با گذشت هر نوبت و استفاده از هر توانایی پر میشود. پر شدن نوار وارپ سرج که برحسب میران فساد نرگل میتواند از 4-5 تا 2-3 نوبت طول بکشد، موجب ضعف موقتی نیروهایتان میشود یا سودهایی مثل نیروی کمکی بیشتر به دشمنان میبخشد. این فلسفهی طراحی در بهترین حالت مبارزاتی ضربتی و هیجانانگیز ارائه میدهد اما در بسیاری از مواقع دیگر تنها ناعادلانه و کلافه کننده جلوه میدهد.
در حالی که از دیدگاه کلی من از بخش گیمپلی چندان مورد رضایت بخش نبود، اما جزییاتی چون مکانیکهای مختلفی که بنیاد این گیمپلی هستند بسیار جالبتر از حد انتظارم حاضر شدند. اول اینکه CD-G رویکرد انعطافپذیرتری به میزان استفاده از تواناییها دارد. منبع اصلی تواناییها WP هستند که در حین بازی به آهستگی تجدید میشوند و یک شوالیهی ماهر میتواند مقدار قابل توجهی از آنها را دارا باشد. مهمتر اینکه تواناییهایی که WP مصرف میکنند قادرند تأثیرات بسزایی، مثل افزایش اکشنهای قابل انجام در هر نوبت و تلپورت کردن، بر گیمپلی داشته باشند. این تواناییها با کسب تجربه شوالیهها و از طریق درختهای مهارتی که برای هر کلاس خاص است، در دسترس شما قرار میگیرند و امکان اجرای تاکتیکهای بسیار خلاقانهای را در اختیارتان میگذارند.
CD-G کار را با 4 کلاس پایه شروع میکند و با پیشروی در بازی امکان بکارگیری کلاسهای تخصصیتر را فراهم میکند. تفاوت اصلی این کلاسها در درجهی اول به تواناییهای خاصشان است و دسترسی به برخی ادوات جنگی خاص در درجهی بعدی قرار میگیرد. برای مثال Interceptor ها پتانسیل حرکتی بالایی دارند و یک نیروی ضربتی محسوب میشوند اما قابلیت استفاده از زرههای تنومند ترمیناتور را ندارند؛ در عوض Justicarها آهسته ولی مقاوم هستند و به خوبی نقش تانک را ایفا میکنند. بزرگترین خردهای که میتوان به سیستم کلاسهای بازی گرفت این است که تمام شوالیهها از نظر بصری بسیار شبیه به یکدیگر بوده و اغلب از طریق تواناییهای بخصوصشان قابل تشخیص هستند. علاوه براین، این بازی مانند اکسکام از سیستم شخصیسازی چهره و زره شوالیهها بهره میبرد، اما معرفی مکرر آیتمهای جدید، استفاده از آن را کمی بیفایده کرده بود.
حال که آشنایی بیشتری با گیمپلی بازی داشتهایم، زمان آن رسیده که نگاهی به طراحی خود مراحل نیز داشته باشیم. در این بازی در کنار نقشههای مخصوص برای مراحل اصلی، شاهد یک سری مرحلهی پیشفرض هستیم که مأموریتهای تصادفی بازی در آنها رخ میدهد. کیفیت طراحی این مراحل شاید به حد عناوین شاخص این سبک نباشد، ول میتوان آن را راضی کننده ارزیابی کرد. به این ترتیب شما مهمان خرابههای بازمانده از کلونیهای امپراتوری خواهید بود یا به معابد فاسد شده توسط نرگل سفر خواهید کرد. این مراحل دارای کاورهای متعدد هستند، بعضاً پتانسیل حرکت عمودی دارند و همیشه پر از فرصتهای آسیبرسانی محیطی هستند. وجود فرصتهای محیطی در بازیهای ویدیوئی جدید نیست ولی CD-G توانسته یکی از بهترین نسخههای آن را طراحی کند؛ به این صورت که در بسیاری از درگیریها یک یا چند فرصت محیطی را شامل هستند و برخی از آنها، مثل مجسمهها و ستونهایی که جهت سقوطشان را بر میگزینید، تنها به یک محوطهی پیشفرض آسیب نمیرسانند.
در آن سوی سکه، طراحی مراحل از نظر بصری خیلی زود خسته کنند میشود؛ چراکه فساد زرد رنگ نرگل و تومورهای بیمارش خیلی زود همهی مراحل را تکراری میکند. همچنین به نظر نمیرسد که این بازی از عانصر تصادفی بسیاری برای متنوع کردن مراحل بهره گرفته باشد که این حس تکراری بودن را دوچندان کرده است. در نهایت، مأموریتهای تصادفی نیز تنوع بسیار پایینی دارند؛ بطوری که بسیاری از اوقات شما صرف از بین بردن 2 گروه بخصوص دشمن خواهد شد. بدتر اینکه گاهی اوقات محل قرار گرفتن این 2 گروه به گونهایست که مسیر بهینهای برای رسیدن به نوبت نابود کردنشان وجود ندارد. در موردی دیگر، چیدمان مراحل و عکسالعمل هوش مصنوعی باعث شد گروهی از دشمنان درست پس از رویت شدن تنها راههای عبور را نابود کنند و مسیر پیشروی من را عملاً قطع کنند. از این رو، بخش طراحی مراحل نیز گاهی راضی کننده و گاهی آزار دهنده هستند.
بخش مدیریتی بازی سر راستتر طراحی شده و بنظر من تجربهی جذابتری از اکسکام ارائه میدهد. در CD-G شما درگیر ساخت اتاقهای جدید نیستید و پیشرویتان صرفاً از طریق درختهای تحقیق و تکنولوژی صورت میگیرد. در عوض ستارهی این بخش شبکهی سیارههایی است که وظیفه حفاظتشان را دارید. شما ابزارهای متعددی برای مدیریت طاعون نرگل دارید که در سادهترین حالت اولویتبندی مأموریتهاست و در سطوح بعدی شامل ارسال پیشگویان یا نابودسازی کامل سیارههای بسیار آلوده است. همچنین وجود رخدادهای تصادفی، طوفانهای فضایی و سفینههای دشمن عمق این بخش را کمی بیشتر کرده است.
درختهای تکنولوژی و تحقیقات این بازی نیز ویژگیهای منحصربهفردی دارند. بهبودهای تکنولوژی با مصرف Servitorها امکان پذیر هستند و اغلب بر بهبودهای بخش مدیریت مثل سرعت سفینه یا امکان استخدام شوالیههای بیشتر تمرکز دارند. در عوض بهبودهای تحقیقاتی که بر عهدهی اینکوئیزیتور هستند، با مطالعهی انواع دانهی طاعون نرگل امکان پذیرند و هم بهبودهای مبارزهای مثل افزایش نرخ تجدید WP را شامل میشوند و هم با پرده برداری از نقشههای نرگل، وظیفهی پیشبرد داستان را بر عهده دارند. جالب اینجاست که افسرهای مسئول این بخشها ممکن است طی رویدادهای بازی صدمه ببینند یا قادر به انجام وظیفههای همیشگیشان نباشند که اثر آن مستقیماً بر گیمپلی احساس میشود.
آخر اینکه مصادرهی تجهزیات و شوالیههای بیشتر نیز به این بخش تعلق دارد که باز سیستم جالبی است، اما طریقهی بدست آوردن امتیاز Requisition میتوانست بهتر پیاده شود. اصلیترین راه بدست آوردن امتیاز Requisition کامل کردن چالشهایست که پیش از شروع هر مأموریت میتوانید قبول کنید. مشکل اینجاست که بسیاری از این چالشها بیش از آنچه باید بر سبک بازیتان تأثیر میگذارند یا ارزش دردسرشان را ندارند. بهتر میبود که به بازیکنان این امکان داده میشد که از میان چند گزینه، چالش دلخواه خود را انتخاب کند اما در حال حاضر شما یا باید برخلاف سلیقهتان بازی کنید و یا هر از گاهی از منبع اصلی کسب یک امتیاز مهم صرف نظر کنید.
جدا از گیمپلی، طراحی گرافیکی بازی نیز جای صحبت دارد. حقیقت این است که در این بازی خبری از مدلهای پر جزییات با شمار پلیگون بالا نیست و حتی برخی از این مدلها وجههای تقریباً کارتونی دارند. با این وجود، ضعفهای گرافیکی توسط هدایت هنری خبره جبران شدهاند. در واقع این هدایت هنری در راستای همان ارائهی سینماتیک بازی است و به خوبی توانسته جو بخصوص دنیای وارهمر 40K را القا کند. این جلوهها در دشمنان بازی که با پیشروی در بازی متنوعتر میشوند، هم وجود دارند؛ با این حال، صداگذاری و انیمیشنشان—شاید به قصد—آنها را بیشتر طنزآمیز جلوه داده تا مخوف. خوشبختانه چنین موردی در کاراکترهای اصلی و شوالیههایتان مشاهده نمیشود و حتی دیالوکهای جزییشان نیز دارای جذبهی لازم است.
در نهایت به بحث عملکرد فنی بازی میرسیم که متأسفانه ضعیفترین بخش آن است. مشکل اول باگهای متعددی است که بعضاً حین مراحل باعث میشوند تا قابلیت فرماندهی به شوالیههایتان نداشته باشید یا به دلایل دیگر مجبور به تکرار مرحله شوید. در کنار این مشکل، بازی از مشکلات اجرایی بسیاری رنج میبرد؛ بطوری که در سیستمهای قدرتمند نیز فریم ریت ثابت نیست. این مشکل خصوصاً پس از اتمام مراحل و حین کاتسینها وجود داشت و در بدترین حالت فریم ریت بازی را تک رقمی میکرد. این مشکلات مستقیماً اثری منفی بر تجربهتان خواهند داشت ولی امید است سازندگان به قولهای خود عمل کرده و آنها را طی آپدیتهای آینده برطرف کنند.
بازی Warhammer 40,000: Chaos Gate – Daemonhunters یکی از با کیفیتترین عناوین وارهمر است که در سالهای اخیر عرضه شده. این بازی با یک سری نوآوریها و همچنین الهامات زیادی که از عناوین تاکتیک نوبتی مثل اکسکام گرفته است، توانسته تجربهی تاکتیک نوبتی ارزشمندی فراهم کند. بخش مدیریتی این بازی نیز بسیار قدرتمند ظاهر شده و موجب رضایت علاقهمندان به این سبک خواهد بود. همچنین توجه ریزبینانه به دنیای وارهمر بدون شک انتظارات طرفداران تفنگداران فضایی را نیز برآورده کرده است. با این وجود، مشکلات مربوط به بالانس درگیریها در بسیاری از موارد مبارزات را آزار دهنده می کند و ضعفهای فنی مثل فریم ریت بسیار ناپایدار و باگهای گوناگون میتوانند شما را از ادامهی بازی منصرف کنند. چنین مشکلاتی در آپدیتهای آینده قابل حل هستند، اما در حال حاضر نمیتوان یک تجربهی بیمزاحمت را تضمین کرد.
Deprecated: پروندهٔ پوسته بدون comments.php از نگارش 3.0.0 که جایگزینی در دسترس نداردمنسوخ شده است. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهٔ خود قرار دهید. in /home/gamingravity/public_html/wp-includes/functions.php on line 6085