اگر اهل بازیهای استراتژیک باشید، احتمالا شما هم با عنوان Stronghold Crusader خاطرات زیادی دارید. عنوانی که در دل دوران جنگهای صلیبی روایت میشد و فضا سازی قدرتمند در کنار گیمپلی جذاب آن باعث شد تا به عنوان یکی از تأثیرگذارترین بازیهای استراتژیک در ذهنها باقی بماند. شاید به همین دلیل است که بعد از چندین سال باز هم با دیدن عنوان استراتژیکی که مضمون آن جنگهای صلیبی است انتظار تجربه نوستالژیک قلعه را از آن داریم. یکی از این عناوین که اخیرا در دسترس قرار گرفته بازی The Valiant نام دارد. این بازی توسط استدیو Kite Games توسعه پیدا کرده و THQ Nordic وظیفه نشر آن را بر عهده گرفته است. در این مقاله قصد داریم تا به بررسی این عنوان بپردازیم و ببینیم که آیا The Valiant موفق به برآورده کردن انتظاراتی که از یک بازی استراتژیک قرون وسطایی داریم میشود یا خیر. با ما در گیمینگرویتی همراه باشید.
بازی The Valiant برای شروع، شما را در میانه یک جنگ سنگین بین تمپلارها (Templar) و اعراب قرار میدهد. دو دوست قدیمی به نامهای تئودریک (Theoderich) و اولریک (Ulrich) که عضوی از لشکر تمپلارها هستند به تعقیب یکی از فرماندهان دشمن میپردازند؛ آنها در میانه راه به طور اتفاقی با معبدی باستانی مواجه میشوند. در این معبد اولریک یک عصای باستانی با قدرت ماورایی-شیطانی را پیدا میکند و پس از آن اختلافات بین او و تئودوریک بر استفاده یا رها کردن این عصا آغاز میشود؛ در نهایت این اختلاف باعث ایجاد جدایی راه این دو دوست قدیمی از یکدیگر میشود. در ادامه شاهد پرداختن به زندگی تئودوریک خواهیم بود؛ او پس از مدتی متوجه میشود که اولریک مشکلات فراوانی را ایجاد کرده و به دنبال تکههای دیگر عصای باستانی میگردد. به همین دلیل برای مقابله با او راهی سفری طولانی میشود که طی آن دوستان فراوانی را هم پیدا میکند. یکی از نکات مثبتی که از همان ابتدای بازی به چشم میخورد شخصیت پردازی خوب و باور پذیر قهرمانها (پروتاگونیست) و ضدقهرمانها (آنتاگونیستها) در بازی است. این امر موجب میشود تا بازیکن در زمان کوتاهی با شخصیتها ارتباط گرفته و جذب داستان شود.
هر چند شخصیتها خوب و باور پذیر هستند و توانایی روایت خوبی هم از داستان دارند اما مشکل دیگری در این زمینه وجود دارد و آن هم این است که داستان بازی فوق العاده ساده و پیش پا افتاده طراحی شده به طوری که در همان مراحل اولیه، روند آن قابل پیش بینی بوده و هر چه که به جلوتر میرویم این پیش بینی درستتر به نظر میرسد و متاسفانه در نهایت هم این موضوع با قطعیت به پایان میرسد؛ اما خوشبختانه بازی The Valiant از یک عنصر جادویی برای بهبود بخش داستانی خود استفاده کرده و آن هم چیزی نیست جز موضوع و فضای جنگهای صلیبی که میتوان آن را یکی از پر مخاطبترین موضوعات داستان پردازی دانست. این مضمون باعث شده تا سادگی و سطحی بودن داستان تا حدی قابل تحمل شود اما در نهایت باید گفت که بخش داستانی بازی The Valiant چندان جذاب و هیجان انگیز نیست و چه بسا اگر حال و هوای قرون وسطا و جنگهای صلیبی نبود به سادگی یک شکست بزرگ را رقم میزد.
بازیهای سبک استراتژیک در چند سال گذشته تغییرات زیادی را به خود دیدهاند و حتی میتوان گفت که شاهد ایجاد زیر سبکهای مختلفی از آنها هستیم. بازی The Valiant همانند Stronghold Crusader یک استراتژیک همه جانبه نیست و تنها بر ساز و کار حمله و قابلیتهای ویژه قهرمانها تمرکز دارد بنابراین اگر به دنبال یک بازی استراتژیک شهرسازی یا اقتصادی هستید، روی The Valiant حساب نکنید.
یکی از نکاتی که بعد از دو الی سه ساعت اولیه بازی The Valiant احتمالا متوجه خواهید شد این است که بر خلاف اغلب بازیهای هم سبک چندان متکی به روندهای تاکتیکال نیست و صرفا قدرتهای خاص قهرمانها است که باعث شده تا مأموریتها را با موفقیت به پایان برسانید. در واقع باید بگویم که بازی در اغلب موارد آزادی عملی به شما نمیدهد بلکه روندی مشخص شده و کافی است که شما نیروهای خودی را در کنار قهرمانها نگاه داشته، در مسیر مشخص شده حرکت کنید و جلوی حملات را بگیرید یا به نیروهای دشمن حمله کنید تا مراحل را یکی پس از دیگری به اتمام برسانید. از نظر من این روند برای اوایل بازی مشکلی ندارد اما در ادامه چندان قابل قبول نیست؛ مخصوصا که سبک بازی The Valiant استراتژیک است و اساس یک بازی استراتژیک به بررسی محیط، تهیه نقشههای هوشمندانه و پیاده سازی آنها توسط بازیکن برای پیشرفت در داستان یا روند بازی خلاصه میشود. این موضوع در نیمه دوم بخش داستانی با شدت بیشتری خود را نشان میدهد و عملا اغلب بازی به دفاع از حملات دشمن خلاصه میگردد. هرچند برخی مراحل از نظر ساختاری عملکرد بهتری را ارائه میکنند اما این کافی نیست و در نهایت باعث میشود تا تعادل بازی بهم خورده و شاهد یک گیمپلی نه چندان مناسب و کسل کننده باشیم.
در کنار این موارد شاهد برخی المانها در بازی هم هستیم که از سبک RPG وام گرفته شده است؛ به عنوان مثال پیش از شروع هر مرحله شما میتوانید قهرمانهای خود را اراتقاء دهید یا تجهیزات (آیتمهایی) که در طول بازی به دست میآید را به قهرمانان خود بدهید تا از نظر قدرتی هم توانمندی بهتری را داشته باشند. البته ارتقاءها محدود به قهرمانها نیست و سربازان هم به طور غیر مستقیم شامل این موضوع میشوند. روند هم به این شکل است که هر قهرمان از نظر توانایی، قدرت خاص خود را دارد به عنوان مثال تئدوریک شمشیر زن خوبی است یا فیصل (Faysal) تیرانداز ماهری است؛ با ارتقاء هر یک از این نفرات سربازان آن دسته نیز به صورت خودکار ارتقاء پیدا میکنند. علاوه بر این باید این موضوع را هم اضافه کنم که در هر مرحله شما محدودیتهایی هم دارید؛ به عنوان مثال معمولا بین 2 الی 3 قهرمان و 4 الی 6 دسته سرباز را میتوانید انتخاب کرده و مرحله را انجام دهید. در برخی مراحل حضور قهرمانهای خاصی ضروری است اما در بخش سربازها اختیار کامل با شما است. شاید موارد ذکر شده باعث شود تا به این موضوع فکر کنید که احتمالا انتخابهای درست پیش از شروع هر مرحله لازمه موفقیت در آن مرحله است اما باید بگویم که در عمل چنین نیست زیرا با توجه به انتخابهای متفاوتی که برای مراحل مختلف داشتم در عمل پیروزی وابسته به استفاده مداوم و سریع از قابلیتهای ویژه قهرمانها در زمانهای حمله است. اگر بخواهم به طور خلاصه بگویم بخش گیمپلی بازی The Valiant تنها در چند ساعت اولیه جذاب خواهد بود و رفته رفته علاوه بر تکراری شدن، بی جهت به سمت طولانی شدن رفته که در نهایت باعث میشود تا جذابیت خود را از دست بدهد.
بازی شامل بخشهای دیگری که اغلب آنلاین هستند نیز میشود اما با توجه به آمارهای منتشر شده و تجربهای که از بازی کسب کردم باید بگویم که بخش آنلاین این بازی را اگر دوست یا همراهی ندارید باید کنار بگذارید زیرا به هیچ عنوان بازیکنی را پیدا نمیکند. بخش skirmish هم که مبارزه با هوش مصنوعی است با توجه به وضعیت گیمپلی بازی چندان لذت بخش نیست. تنها اگر بیش از حد اهل بازیهای استراتژیک مبارزهای باشید از این بخش احتمالا لذت ببرید.
The Valiant از موتور گرافیکی Unity استفاده کرده است؛ هر چند این موتور یکی از محبوبترینها بین توسعه دهندگان است اما معمولا از نظر کیفیت گرافیکی چندان با موتورهای حرفهای مطرح قابل مقایسه نیست؛ با این حال بازی The Valiant از نظر گرافیکی عملکرد بدی ندارد. طراحیهای محیطی، نورپردازی و سایه زنیها با توجه به موتور استفاده شده کیفیت نسبتا قابل قبولی را ارائه میکنند. یکی از نکات مثبتی که در بازی شاهد هستیم تنوع بالای محیطها است که شامل بیابان، جنگل، کوهستانهای برفی و غیره میشود. خوشبختانه توسعه دهندگان در این موضوع عملکرد مناسبی را داشتند و تمامی محیطها چشمنواز و با جزئیات دقیقی کار شدهاند. اما متأسفانه این موضوع در طراحی شخصیتها چندان به چشم نمیخورد و ما شاهد تصویر پردازی و انیمیشن به شدت ضعیف در شخصیتهای بازی هستیم. هر چند در یک بازی استراتژیک به دلیل زاویه دوربین این موضوع شاید چندان اهمیتی نداشته باشد ولی با توجه به این موضوع که در میان پردهها از فضا و شخصیتهای حاضر در بازی استفاده میشود باعث خواهد شد تا از نظر کیفی با شخصیتهایی با طراحی بسیار بد طرف باشیم. در نهایت از نظر بهینه سازی هم باید بگویم که با بازی بهینهای طرف هستیم که به راحتی با سیستمهای قدیمی هم فریم ریت مناسبی را دریافت خواهد کرد.
اما در بخش صداگذاری و موسیقی متن اوضاع بهتر هست. موسیقیهای متن استفاده شده متناسب با حال و هوای قرون وسطی است. نکته جالب توجه این است که با توجه به اینکه بازی در چه منطقهای جریان دارد (بیابانها، کوهستان یا مناطق شهری اروپایی) هم موسیقیهای استفاده شده متفاوت بوده تا به خوبی حس و حال حضور در آنجا را منتقل کند. صداگذاریهای محیطی هم با جزئیات خوبی کار شده تا روند فضا سازی به طور کامل و دقیق انجام شود. البته صداگذاری شخصیتها میتوانست کمی بهتر و حرفهایتر باشد به خصوص زمانی که در میان پردهها به طور مستقیم با یکدیگر صحبت میکنند اما با کمی ارفاق میتوان گفت که نتیجه نهایی قابل قبول است و نسبت به ضعفهای موجود در بخشهای دیگر چندان به چشم نمیآید.