در گذشته عناوین ژانر وحشت و بقا، صرفا به عناوین تک نفره و آفلاین ختم میشدند. اما با فراگیری و محبوبتر شدن بازیهای کوآپ و آنلاین و ظهور سبک جدید Assyemtrical Horror و موفقیت آنها، پای ژانر وحشت به عناوین آنلاین و مولتیپلیر باز شد و کمپانیهای مختلفی سعی کردند تا با انتشار بازیهایی در این سبک، وارد عرصه رقابت شوند. عناوین مشهور Dead by Daylight و Friday the 13th جزو اولین و مشهورترین بازیهای این سبک هستند. حال کمپانی Sumo Digital عنوان The Texas Chainsaw Massacre را عرضه کرده که در کنار شباهتهای متعددش به عناوین مشهور دیگر این سبک، پیشرفتهای چشمگیری داشته و نوآوریهای جذابی را ارائه کرده است. با گیمینگرویتی همراه باشید تا این عنوان را زیر ذرهبین نقد و بررسی ببریم.
عنوان The Texas Chainsaw Massacre یا قتل عام خونین اره برقی تگزاس، بر اساس یک داستان واقعی و با الهام از فیلم سینمایی مشهور با همین نام، ساختهTobe Hooper که در سال ۱۹۷۴ عرضه شده، ساخته شده است. این فیلم سینمایی نمادین که بعدها به منبع الهام بسیاری از فیلمها و بازیهای ویدئویی ژانر وحشت تبدیل شد، در مورد یک قاتل سریالی نام آشنا به نام Leatherface است که قربانیان خود را شکنجه کرده و به قتل میرساند. این شخصیت در بازی ویدئوییThe Texas Chainsaw Massacre ، به عنوان یک شخصیت بسیار مهم و قابل بازی حضور دارد. همانند تمام بازیهای سبک Assymetrical Horror، بازیکنان به دو گروه تقسیم میشوند، یک گروه شخصیتهایی با قدرتهای خارقالعاده و ترسناک و گروه دیگر، قربانیان بی دفاع که باید از دست گروه مقابل فرار کنند. در این عنوان نیز، هر بازی، با ۷ بازیکن شروع میگردد، بازیکنان به دو تیم Family یا اعضای خانواده و Victims یا قربانیان تقسیم میشوند. سه بازیکن در گروه خانواده و چهار بازیکن در گروه قربانیان بازی میکنند. هدف قربانیان در این بازی، فرار کردن از دست گروه دیگر و خارج شدن از نقشه بازی است. اعضای این گروه بایستی با استفاده از تمام عوامل محیطی، باز کردن درها و انجام پازلها و به طور همزمان، مخفی ماندن از اعضای خانواده، راه خروجی را پیدا کنند و در صورت نیاز با یافتن آیتم مخصوص برای باز کردن این راهها، نهایتا از محیط خارج شوند. همچنین آنها میتوانند با استفاده از آیتمهای مخصوص، تلههای کار گذاشته شده را خنثی کنند یا حتی اعضای گروه دیگر را برای مدت کوتاهی بیهوش کنند. گروه مقابل یا اعضای خانواده، باید از فرار کردن گروه دیگر جلوگیری کنند و نهایتا آنها را به قتل برسانند. آنها باید تمام عوامل محیطی را بررسی کنند تا در صورت دیدن تغییرات در آنها، اعضای گروه دیگر را ردیابی کرده و راحتتر پیدا کنند. همچنین اعضای این گروه باید در عین تعقیب و کشتار گروه دیگر، درهای خروجی و راه خروج گروه دیگر را بسته نگه دارند. هر بازی بعد از کشته شدن تمام قربانیان یا فرار آنها، به پایان میرسد و معمولا بین ۱۵ تا ۲۰ دقیقه، به طول میانجامد. همچنین شخصیتهای متعدد قابل بازی وجود دارند که هرکدام به لطف طراحی و قابلیتهای منحصر به فرد خود، یک تجربه بازی کاملا متفاوت را ارائه میدهند. تمامی شخصیتهای قابل بازی در هر دو گروه، علاوه بر قابلیتهای خاص خود، درخت مهارتها یا Skill Tree مختص خود را دارند که بازیکن میتواند با بالاتر بردن سطح آن، قابلیتهای جدیدی را دریافت کند. اینSkill Tree به لطف گستردگی و تنوع بالا، قابلیت توسعه متنوع شخصیت و در نهایت ساخت دهها سبک بازی کاملا جدید را در اختیار مخاطب میگذارد.
شخصیت Leatherface شخصیت اصلی این عنوان شمرده میشود و حضور این شخصیت برای شروع هر بازی، الزامی است. علاوه بر شخصیتهای قابل بازی، یک شخصیت غیر قابل بازی به نام Grandpa یا پدربزرگ خانواده، در هر نقشه وجود دارد. این شخصیت غیر قابل بازی، نقش بسیار مهمی را بازی میکند. این شخصیت، با قابلیتی به اسم Sonar، نقشه را اسکن میکند و موقعیت قربانیان برای مدت کوتاهی، نمایان میشود. بازیکنان میتوانند با جمع آوری خون، چه با آسیب زدن به قربانیان چه جمع آوری آن از نقاط مختلف نقشه، و رساندن این خون به شخصیت Grandpa، قدرت این شخصیت را بالا ببرند. با بالا رفتن قدرت این شخصیت، موقعیت قربانیان برای مدت طولانیتری نمایش داده میشود و نهایتا مخفی ماندن را برای قربانیان سخت تر میکند. وجود و قابلیت مهم این شخصیت و لزوم جمع آوری خون برای بالا بردن سطح این شخصیت، روند بازی را به مقدار قابل توجهی متنوع میکند و گیمپلی بازی را از یک قایم باشک ساده به یک مسابقه با نیاز به استفاده از استراتژی تبدیل میکند. گیمپلی شخصیتهای گروه دیگر یعنی قربانیان نیز جذابیتهای خاص خود را دارا است. کار تیمی در این گروه حرف اول را میزند؛ پیدا کردن کلیدها و آیتمها برای باز کردن راههای فرار و حواس پرتی گروه مقابل همگی نیازمند کار تیمی هستند. اعضای این گروه میتوانند با مخفی شدن در نقاط مختلف نقشه، مانند علفزارها یا راهروهای تو در تو، برای مدت کوتاهی هم که شده، از دست خانواده خونخوار در امان بمانند. در حال حاظر سه نقشه در عنوان The Texas Chainsaw Massacre وجود دارد. هر بازی در زمانهای مختلف روز در این نقشهها دنبال میشود و بازی در هر زمان از روز تجربه متنوعی ارائه میدهد، یافتن آیتمها و مخفی ماندن از اعضای خانواده در تاریکی شب، به خوبی مخاطب را در هیجان بازی غوطهور میکند و حس ترس را به بازیکن القا میکند. همچنین هرکدام از این سه نقشه، محیطی کاملا متنوع و جدید دارند. هر سه نقشه جزئیات فوق العاده بالایی دارند و به لطف این جزئیات و تعامل بازیکن با آنها، تعقیب و گریز و مخفی شدن در مازها و راههای پیچیده نقشه بسیار لذت بخش میشود. عدم وجود Mini-Map یا نقشه در حین بازی، شاید در نگاه اول یک نقص بزرگ به نظر برسد، اما در اصل یکی از دلایل هیجانانگیزتر شدن هرچه بیشتر بازی است؛ چرا که موقعیت یابی در این بازی، یکی از مهارتهای مهم به شمار میرود و استفاده از این مهارت، در حین تعامل با محیط و مخفی ماندن یا شکار اعضای گروه دیگر، جذابیتی زیادی به بازی میبخشد. همچنین رابط کاربری و HUD بازی، در کنار پیچیدگی، اطلاعات خوبی از روند بازی و وضعیت بازیکن در اختیار مخاطب میگذارد. هر قابلیت و قدرت شخصیتها، آیکان و رنگ مختص خود را دارد که به مخاطب اطلاعات کاملی از وضعیت بازی ارائه میکند.
به طور کلی، گیمپلی The Texas Chainsaw Massacre بسیار جذاب و خوشساخت است، اما به دلیل محدودیتهای بازی، اعم از کم بودن تعداد نقشهها و تکراری شدن گیمپلی شخصیتها، بعد از مدتی فاکتور ترس، جذابیت و هیجان اولیه خود را از دست میدهند. همچنین در صورت یادگیری مکان آیتمهای کلیدی و راههای خروجی، گیمپلی بازی صرفا به پیدا کردن یک آیتم، باز کردن راه خروج و نهایتا فرار و تمام شدن بازی ختم میشود. از طرف دیگر در صورت نا بلد بودن این راهها و اماکن از طرف گروه مقابل، بازی برای آنها به یک گشت و گذار بی معنی بدل میگردد. به طور کلی، بازی کردن به عنوان قربانیان بسیار هیجانانگیزتر از بازی کردن به عنوان اعضای خانواده است؛ چرا که شخصیتهای گروه قاتلین، دارای محدودیت حرکات و گشت و گذار در نقشه هستند و کار آنها صرفا به پیدا کردن اعضای گروه دیگر ختم میشود. هرچند بسیاری از مشکلات بیان شده، در صورت اضافه شدن نقشههای جدید، شخصیتها با قابلیتهای جدید و حتی حالتهای بازی جدید، کاملا رفع میشوند.
طراحی صدای بازی، بسیار خوب است. صداهای محیطی یا Ambiance بازی، به ترسناک تر شدن محیط و نهایتا یک تجربه بهتر، کمک شایانی میکنند. ترس و وحشت فرار کردن در راهروهای تنگ و تاریک بازی به عنوان یک قربانی، و شنیده شدن صدای خوفناک اره برقی Leatherface در حین فرار، یک تجربه عالی را رقم میزند. علاوه بر آن، صداها در بازی نقش مهمی دارند؛ چرا که بازیکنان باید از طریق صداهای تولید شده توسط گروه دیگر، موقعیت آنها را تشخیص دهند و آنها را شکار کنند یا از دست آنها پنهان شوند. نهایتا به لطف طراحی صدای فوقالعاده این بازی، این سنجش موقعیت به خوبی قابل انجام است. همچنین برای موقعیت یابی راحتتر، درصورت ایجاد صدا توسط هر یک از اعضا، موقعیت صدای تولید شده روی صفحه برای مدتی مشخص میشود. هر شخصیت دیالوگهای خاص خود را دارد که در طول بازی آنها را تکرار میکند که نهایتا منجر به یک تجربه واقعی تر میشوند و بازیکن را هرچه بیشتر در جریان بازی غوطهور میکنند. به لحاظ بصری، گرافیک این عنوان، بسیار خیره کننده است. نورپردازی خارقالعاده در محیطهای تنگ و تاریک، محیط را حتی بیشتر از قبل ترسناک تر و هیجانانگیزتر میکنند. کیفیت تکسچرها نیز بسیار خوب است. اما برخی افکتها و انیمیشنهای بازی، مانند افکت خون بازی و انیمیشنهای خراب کردن موانع و برداشتن آیتمها، تعریف زیادی ندارند و بسیار مصنوعی هستند. بر روی کنسولهای نسل نهمی، دو حالت گرافیکی برای بازی در نظر گرفته شده است؛ حالت Quality، با رزولوشن K4 و نرخ فریم متغیر بین ۳۰ تا ۶۰ فریم بر ثانیه، و حالت Performance که نرخ فریم ۶۰ فریم بر ثانیه را با رزولوشن1080p مورد هدف قرار میدهد. همچنین این عنوان از قابلیت Haptic Feedback دسته دوالسنس نیز به خوبی استفاده میکند و این امکان را فراهم میکند تا بازیکن از طریق این قابلیت فاصلهاش از اعضای گروه دیگر را تخمین بزند. متاسفانه، این عنوان از قابلیت بازی کردن به صورت آفلاین و با باتها پشتیبانی نمیکند و این امر در کنار نبود Tutorial و امکان یادگیری مکانیزمهای پیچیده بازی، یادگیری این عنوان را برای بازیکنهای جدید بسیار سخت میکند. البته عنوانThe Texas Chainsaw Massacre از قابلیت Crossplay پشتیبانی میکند و بازیکنان هر سه پلتفرم اصلی میتوانند با یکدیگر به بازی بپردازند و حتی فایل سیو خود را به پلتفرمهای دیگر انتقال دهند.