گیمینگرویتی

ثبت نام

نقد و بررسی بازی Tchia | تعطیلات در اقیانوس آرام

از نام Tchia چیزی در مورد بازی متوجه نخواهید شد اما اگر به کاور بازی و تیتر اصلی آن توجه کنید، استدیوی Awaceb در یک جمله این‌گونه بازی خود را معرفی می‌کند: «عنوانی الهام گرفته شده از کالدونیای جدید». کالدونیای جدید در واقع مجموعه‌ای از جزیره‌ها در اقیانوس آرام است که مالکیت آن با فرانسه است. از جمله مناطق بکر و متفاوت با فرهنگ و اقلیمی منحصربه‌فرد که مخصوصا در بازیها به آن قدم نگذاشته‌ایم. بنابراین با همین یک جمله می‌توانید انتظار داشته باشید که صرفا با یک بازی جهان‌باز آشنا که قبلا بارها تجربه کرده‌اید سر و کار نخواهید داشت. با نقد و بررسی این عنوان همراه گیمین‌گرویتی باشید.

با آغاز بازی در نقش دختری به نام چیا (Tchia) قرار می‌گیرید که پدرش توسط گروهی به رهبری موجودی خبیث ربوده می‌شود. چیا از قدرت‌های خاصی مانند کنترل حیوانات و اشیا بهره‌مند است و از آنها برای رسیدن به هدف خود و از بین بردن این خباثت از دنیای بی‌آلایش و زیبای بازی استفاده می‌کند. داستان شما را به جاهایی می‌برد که انتظارش را ندارید. شاید در ابتدا از فریب ظاهر بازی را بخورید اما درجه سنی بازی مناسب افراد 13 سال به بالا است و با مفاهیم نسبتا ترسناک و بی‌پرده‌ای روبه‌رو خواهید شد.

روایت بازی سعی می‌کند سبک متفاوتی داشته باشد و به وسیله موسیقی‌های محلی و مینی‌گیم‌های ساده‌ی آن برجسته شده است و تاکید بسیاری بر روابط چیا با خانواده و دوستانش دارد. این رویکرد در ابتدا باطراوت به نظر می‌رسد اما پس از مدتی متوجه خواهید شد که بخش بزرگی از آن طبلِ توخالی است. با توجه به وسعت بازی، داستان در چند ماموریت اصلی به پایان می‌رسد و شما را با دنیای بزرگ بازی تنها می‌گذارد. بهترین بخش‌های داستان مربوط به کشمکش و رویارویی با گروه شروران می‌شود و روابط بین شخصیت‌های اطراف چیا بسیار سطحی و بدون پیش‌زمینه بوده و تقریبا هیچ احساسی در مخاطب ایجاد نمی‌کند. البته از آنجایی که صداپیشه‌های بازی از افراد بومی منطقه کالدونیای جدید هستند، لحن بازی تازگی دارد و می‌تواند برخی از لحظات ملال‌آور را نجات دهد.

Tchia به اندازه وسعتش ماموریت داستانی ندارد اما ایده‌ها و مکانیک‌های گیم‌پلی آن شما را تشویق می‌کند که حتی بدون مشوق داستانی نیز به گشت و گذار ادامه دهید. مخصوصا در یک مجموعه از ماموریت‌ها که به اکتشاف و پیدا کردن گنج‌های مختلف مربوط می‌شود، Tchia پتانسیل کامل خود را می‌تواند نشان دهد. با دنبال کردن سرنخ‌ها و راهنمای تصویری برای مکان گنج، کاملا حس خواهید کرد که چقدر محیط بازی از نظر بصری خوانا و قابل شناسایی و به یاد ماندنی است. از کوه‌های بلند با مناظر چشم‌نواز گرفته تا قعر آب‌ها و غازهای مخفی و جزایر کوچک‌تر پیرامون نقشه.

علاوه بر این با قرار گرفتن انواع روش‌های گشت و گذار در بازی در کنار مناطق و نقشه مجذوب‌کننده، یک کمبوی قدرتمند ایجاد می‌شود که به قوی‌ترین نکته مثبت بازی تبدیل می‌شود. می‌توانید کنترل انواع حیوانات را بر عهده بگیرید که هر کدام از آنها دارای قابلیت منحصربه‌فردی هستند و بعضا حتی در معماهای بازی نیز به شما کمک می‌کنند. همینطور می‌توانید از قابلیت پرتاب با کمک درختان، پرواز و فرود با Glider و استفاده از قایق در آب‌ها بهره بگیرید. بازی آن‌قدر امکانات گسترده‌ای برای جابه‌جایی فراهم می‌کند که تقریبا در تمام طول بازی با پیاده‌روی‌‌ها یا شنای طولانی و طاقت‌فرسا روبه‌رو نخواهید شد.

یکی از ایده‌های تحسین‌برانگیز بازی عدم نشان دادن محل شخصیت شما در نقشه است. این ممکن است در ابتدا اذیت‌کننده به نظر برسد اما پس از مدتی که خودتان راه‌تان را در مسیر پرفراز و نشیب بازی پیدا کردید، به ارزش آن پی خواهید برد. برعکس بسیاری از عناوین جهان‌باز که باعث می‌شوند همیشه یک نقطه را در بازی دنبال کنیم، Tchia ترسی ندارد از اینکه شما را در یک محیط رها کند و اجازه دهد با نشانه‌های خودِ محیط مسیرتان را پیدا کنید. می‌توانید با نقشه قابل تعامل بازی، اهداف خود را در محیط انتخاب کنید و با انواع روش‌های پیمایش خود را به آن مقصد برسانید. به طور کلی بازی در ایجاد حس یک تعطیلات واقعی در کالدونیای جدید و استفاده از ابزار پیمایش مانند قطب‌نما، نقشه و همینطور مسیریابی از طریق تماشای مناظر، موفق عمل می‌کند و در زمینه رابط کاربری بسیار هوشمندانه است.

در کنار امکانات متنوع و سرگرم‌کننده در جابه‌جایی و قدرت‌های چیا، فعالیت‌ها و مینی‌گیم‌های مفرحی را می‌توانید در سرتاسر نقشه بازی پیدا کنید. از حکاکی روی چوب برای باز کردن درب غارهای مخفی گرفته تا مسابقات مختلف به اشکال مختلف از جمله چالش زمانی با کنترل حیوانات، تیراندازی، شیرجه در آب و موارد دیگر. این موارد تا حدی می‌تواند جای خالی ماموریت‌های فرعی که از یک عنوان جهان‌باز انتظار داریم را پر کند و همزمان از تله ماموریت‌های زیاد و بی‌رمقی که بسیاری از عناوین این سبک دچار آن می‌شوند نیز به طور هوشمندانه‌ای اجتناب کند.

با این حال فعالیت‌های باارزش و معناداری که در دنیای نسبتا بزرگ بازی می‌توانید انجام دهید در مقایسه با آیتم‌های مختلف برای جمع‌آوری، درصد کمی را تشکیل می‌دهند. در واقع بازی پس از مدتی که مینی‌گیم‌های جذاب آن را انجام می‌دهید و قابلیت‌های چیا را باز می‌کنید، به یک محیط وسیع برای جمع‌آوری‌ آیتم‌ها تبدیل می‌شود که کمی ناامیدکننده است و چیزی که بازی به عنوان Endgame در اختیار شما می‌گذارد چندان ارزشمند نیست و تاکید بیش‌ازحدی روی جمع‌اوری آیتم دارد. برای پیدا کردن این آیتم‌ها می‌توانید از قابلیت فریاد چیا در نقاط مرتفع برای ثبت فعالیت‌ها در نقشه کمک بگیرید اما هر کدام از این موارد از نظر بصری حتی از دوردست‌ها نیز قابل تشخیص هستند و برای مثال می‌توانید دود کمپ‌ها را از فواصل دور مشاهده کنید و به سمت آن حرکت کنید یا درخشش زرد رنگ آیتم‌های تقویت‌کننده Stamina را از فراز آسمان در نقش یک پرنده تشخیص دهید.

چیزی که دنیای Tchia به آن نیاز ندارد، درگیری بی‌مورد است. به همین دلیل خبری از یک سیستم تمام‌عیار برای مبارزه نیست و تنها دشمن‌های قابل‌توجهی که در طول بازی با آن روبه‌رو می‌شوید موجودات شبه‌وار پارچه‌ای هستند که می‌توانید آنها را با آیتم‌های آتش‌زا بسوزانید و از بین ببرید. این رویارویی تنها در برخی ماموریت‌های اصلی و همینطور کمپ‌های دشمنان انجام می‌شود. با توجه به وفور آیتم‌های آتش‌زا و قابلیت‌های ویژه چیا، می‌توانید تنها در چند ثانیه و به سرعت دشمنان را با قرار گرفتن مداوم در قالب این آیتم‌ها و خروج از آنها، از بین ببرید. روندی که اغلب سرگرم‌کننده است اما در برخی کمپ‌های بزرگ از آنجایی که راهی برای تشخیص محل دشمنان وجود ندارد، بازی برای جستجوی آنها، وقت شما را تلف می‌کند.

از نظر بصری شاهد عنوانی هستیم که به خوبی خود را از بقیه عناوین جدا می‌کند و از زیبایی‌های منطقه‌ای که از آن الهام گرفته است به نفع خود بهره می‌برد. از این رو دیدن طلوع و غروب خورشید، قایق‌سواری در آب‌های آرام، صعود و پرش از مناطق مرتفع تجربه‌ای چشم‌گیر است و حس آرامش‌بخشی را منتقل می‌کند. موسیقی خاص بازی که تا حد زیادی با هویت مجموعه جزایر New Caledonia و فرهنگ غنی آن منطقه درآمیخته است نیز لذتِ لحظات ساکن بازی را دو چندان می‌کند. صداگذاری حضور در مناطق مختلف از جمله کنار رودها، ساحل، بالای تپه‌ها، در هنگام بارش باران نیز با هوشمندی انجام شده است و یکنواختی را از بین می‌برد.

برای ثبت کردن لحظات زیبای بازی، حتی در حالت Photo Mode نیز بازی نوآوری از خود نشان داده است. عکس‌ها به سبک واقع‌گرایانه‌ای با لنزهای مختلف و امکانات متعدد مانند تایمر قابل گرفتن هستند اما نمی‌توانید نتیجه را بلافاصله مشاهده کنید. باید برای ظاهر کردن تصاویر به محل‌های خاصی در نقشه بروید و خودتان را از تصاویری که گرفته‌اید شگفت‌زده و غافل‌گیر کنید.

البته از نظر تکنیکی و اجرا با عنوانی روبه‌رو هستیم که صرفا حداقل‌ها را روی PS5 رعایت کرده‌ است. ممکن است با باگ‌های مختلف اما نه چندان زیاد روبه‌رو شوید یا دچار افت فریم شوید. مود Performance نیز 60 فریم بر ثانیه را در رزولوشن 1080p ارائه می‌کند که کمی به ضرر ظاهر بازی تمام می‌شود و اگر اخیرا عناوین بزرگی تجربه کرده باشید، ممکن است کمی آزاردهنده باشد. به طور کلی تنظیمات گرافیکی زیادی نیز فراهم نشده است اما در این زمینه از یک عنوان مستقل‌ نمی‌توان انتظار بالایی داشت.

Tchia به طور مشخصی از عناوین بسیاری الهام گرفته است که نمونه واضح آن Breath of the Wild است اما توانسته در همین حین برداشت خود را از این سبک به طور قابل لمسی ارائه کند و نقشی هر چند کوچک در هدایت عناوین این سبک به مسیری نوآورانه یا بهتر است بگوییم مسیرِ صحیح، داشته باشد.

این نقد و بررسی بر اساس نسخه‌ی ارسال شده از سوی سازندگان و پس از 30 ساعت تجربه روی کنسول PS5 نوشته شده است.

سخن پایانی

با اینکه Tchia از نظر داستانی حرفی برای گفتن ندارد و در بسیاری از مواقع نابالغ عمل می‌کند اما از نظر طراحی یک جهان‌بازِ سرگرم‌کننده و به کار گیری ایده‌های هوشمندانه برای پیمایش و گشت و گذار در محیط، یک قدم از اکثر عناوین جهان‌باز پرخرج جلوتر است.

نکات مثبت

نقشه و رابط کاربری فوق‌العاده

ساختار جهان‌باز نوآورانه و سرگرم‌کننده

روش‌های پیمایش متنوع و هوشمندانه

تجربه بصری دیدنی

موسیقی به‌یادماندنی و متفاوت و مینی‌گیم‌های مفرح

نکات منفی

داستان و روایت مبتدیانه

ماموریت‌های اصلی کوتاه و بی‌رمق

تاکید بیش‌ازحد روی جمع‌آوری آیتم‌ها

آدرس شبکه های اجتماعی :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *