گیمینگرویتی

ثبت نام

نقد و بررسی بازی Story of Seasons: A Wonderful Life | دره از یاد رفته

نوشتن در مورد بازی‌های عالی واقعاً ساده است. کافی است نگاه کنیم ببینیم وجود چه مواردی بازی را تا این حد جذاب کرده است. نوشتن در مورد بازی‌های فاجعه نیز کار ساده‌ای است. کافی است نگاه کنیم ببینیم وجود چه مواردی باعث شده تا یک بازی به این حد از فاجعه بودن برسد. ولی نوشتن در مورد یک بازی خسته کننده واقعاً سخت است. چون خسته کننده بودن بازی ناشی از وجود چیز خاصی نیست که با نگاه کردن پیدایش کرد؛ بلکه ناشی از نبود آن چیزهای جذاب یا حتی بعضاً فاجعه است. برای همین پیدا کردن این کمبودها نیاز به دقت فراوانی دارد. با گیمین‌گرویتی همراه باشید تا ببینیم Story of Seasons: A Wonderful Life چرا علی رغم همه کیفیت‌هایش بازی خسته کننده‌ای است.

در صورتی که نمی‌دانید، Story of Seasons: A Wnoderful Life بازسازی Harvest Moon: A Wonderful Life است. عنوانی که سال 2003 روی گیم کیوب عرضه شد و مورد استقبال طرفداران قدیمی سری Harvest Moon قرار گرفت. حال بعد از بیست سال نسخه‌ای جدیدتر از این عنوان روی پلتفرم‌های مدرن در دسترس مخاطبان قرار گرفته. برای کسانی که گیج شده اند چرا اسم Harvest Moon عوض شده. مشابه سری یاکوزا که هم اکنون نامش به Like a Dragon تغییر پیدا کرده. Harvest Moon نیز از همان ابتدا در ژاپن به نام Bokujo Monogatari شناخته می‌شده که ترجمه اش همان Story of Seasons می‌شده. منتها ناشران غربی این سری، بازی‌هایش را تا سال‌های 2012-2013 تحت عنوان Harvest Moon منتشر می‌کردند. از سال 2014 به بعد ناشر سری Marvelous تصمیم به انتشار بازی در کشورهای غربی تحت همان عنوان ژاپنی خود Story of Seasons کرد و همزمان حق نام Harvest Moon را به ناشران قبلی در غرب (شرکت Natsume) فروخت و آن‌ها هم بازی‌های به شدت متوسط و ضعیفی را تحت این عنوان طی این سال‌ها منتشر کرده و از معروف بودن نام سری سوء استفاده کردند. بنابراین اگر این روزها در بازار یک Harvest Moon جدید و یک Story of Seasons جدید دیدید، مطمئن باشید که دنباله سری Harvest Moon مورد علاقه تان آن بازی‌ای است که اسم Harvest Moon روی آن نخورده. برگردیم سراغ A Wonderful Life.

A Wonderful Life (که از این پس AWL صدایش می‌زنیم) بازی قدیمی‌ای است. حتی با تمام تغییرات بهبود دهنده‌ای که بازی به خود دیده، DNA بازی برای بیست سال پیش است. خیلی سال قبل‌تر از عناوینی مثل Stardew Valley و Animal Crossing: New Leaf که این ژانر را متحول کرده اند. با این وجود نقاط قوت خاصی در مورد AWL وجود دارد که هنوز بعد این سال‌ها باعث شده بتواند ارزش خود را حفظ کند. مهم‌ترین این نقاط قوت، داستان بازی است. AWL مثل همه بازی‌های شبیه ساز مزرعه دیگر با اسباب کشی شما به یک منطقه روستایی دور افتاده برای به ارث گرفتن خانه پدری متروکه خود شروع می‌شود. منتها این بار برخلاف دیگر داستان‌های این سبک، شما مراحل زندگی را در این روستا پشت سر می‌گذارید. داستان شش چپتری این بازی روایت زندگی شما و دیگر مردم این مزرعه است. بزرگ شدنشان، فوت بعضی‌هایشان و اتفاقاتی که این میان می‌افتد. نهایتاً ازدواج و بچه دار شدن شما نیز هسته اصلی داستان را تشکیل می‌دهد که روی هم باعث یک حس همبستگی روایی فوق العاده شده که در خیلی از بازی‌های این سبک دیگر دیده نمی‌شوند.

داستان البته همه نقاط قوت AWL نیست. بازی پر شده از محتوا و راز و رمزهای مختلف. از ده‌ها دستورپخت هایی که می‌توانید کشف کرده و با مهارت آشپزی تان امتحانشان کنید. تا مکانیک‌های پیچیده‌تر زاد و ولد حیوانات مزرعه، ایونت‌ها و مناسباتی که هر فصل سال اتفاق می‌افتند، داستان‌های ریز شخصیت‌ها و ارتقاهای مختلفی که برای مزرعه شما وجود دارد. همه باعث شده این بازی برای ساعات طولانی محتوای کافی برای مخاطب خود داشته باشد. شما در این بازی وقایع شش چپ‌تر داستانی را هر یک طی یک سال بازی طی می‌کنید. هر سال در بازی 4 فصل دارد و هر فصل نیز ده روز طول می‌کشد. بازی هر سال به شما امکانات بیشتری از خود نشان می‌دهد و از همین جا مشکلات بازی شروع می‌شوند.

به صورت خلاصه اگر بخواهم بگویم یک سال و نیم ابتدای بازی واقعاً زجرآور است. چرخه مزرعه داری و پول درآوردن شما به شدت محدود است. داستان‌ها و رویارویی‌های شما با شخصیت‌های روستا آن چنان جذاب نیستند و به صورت خلاصه خیلی کار خاصی خارج از سر زدن به دامداری و مزرعه تان و روند ملال آور صحبت کردن با همه افراد جزیره وجود ندارد. موارد دیگری مثل کندی خیلی چیزهای بازی و کیفیت ارائه بصری بازی هم هستند که آن یک سال و نیم اول طول می‌کشد تا به آن عادت کنید ولی آن‌ها نقاط ضعف کلی بازی هستند که جلوتر در موردشان صحبت می‌کنیم. یک سال و نیم اول بازی، AWL حسابی جلوی دست شما رو می‌بندد و مهره‌های خود را به این زودی نشان نمی‌دهد تا مخاطب گیج نشود. نتیجه ولی اثر عکس داده و مخاطب اتفاقاً تحت تاثیر قرار نگرفته، خسته شده و بازی را رها می‌کند. این اتفاقی است که تقریباً برای من افتاد اگر مجبور به نقد بازی نبودم.

بازی درست است دیر نقاط قوت خود را رو می‌کند اما حتی در همین حالت نیز اشکالات زیادی گریبان گیر است. بازسازی بازی تصمیم گرفته به AWL رنگ و لعاب بیشتری ببخشد و آن را درخشنده‌تر کند اما خیلی ساده بگویم، بازی به لحاظ بصری هیچ جذابیت خاصی ندارد و این رنگ و لعاب و رزولوشن بالاتر صرفاً باعث شده تا مشکلات گرافیکی نسخه قدیمی بازی خود را بیشتر نشان بدهد. خیلی از ریزه کاری‌هایی که باید انجام شود تا یک بازسازی بعد بیست سال خودی نشان دهد خیلی ساده این جا انجام نشده و نتیجه این است که بازی حس کهنه بودن می‌دهد بدون این که فضای نوستالژیک نسل ششمی خود را حفظ کرده باشد. البته خوشبختانه این بازسازی بهبودهای فوق العاده‌ای در زمینه گیم پلی داشته و خیلی از موارد کند و گیج کننده نسخه اصلی را برطرف کرده که به شدت مورد خوشایند و مورد استقبالی است.

نهایتاً گرافیک بخش وقت گیر و هزینه بری است و نمی‌شود انتظار داشت ناشر نسبتاً کوچکی مثل Marvelous هزینه گزافی برای ریمیک AWL کند تا گرافیک نسل هشتمی داشته باشد. ولی با این وجود نحوه اجرای بازی روی سوییچ واقعاً فاجعه است. سوییچ کنسول به نسبت ضعیفی است ولی هیچ توجیحی ندارد بازی با این کیفیت بصری نتواند بیشتر از 30 فریم بر ثانیه اجرا شود و این همه pop-up و اشکالات فنی داشته باشد. بدتر از همه این ها صداگذاری و اتمسفر صوتی بازی است که بسیار یکنواخت و بی سلیقه طراحی شده و به خسته کننده بودن بازی بیش از پیش کمک می‌کند. شاید تیر نهایی را انیمیشن‌های بازی بزنند. خشک و بعضاً کند و دوباره حوصله سربر که دوباره به یاد شما می‌آورد بازی واقعاً برای بیست سال پیش است و تلاشی نشده با آپدیت کردن آن‌ها حس نرم‌تری به بازی داده شود.

برخی موارد ریز دیگر مثل منوهای اذیت کننده و این که بعد هر خرید باید مجدداً در یک منو تایید کنید که می‌خواهید خرید خود را ادامه دهید یا خیر و این که نمی‌توانید چند آیتم را با هم بخرید یا عدم وجود یک نقشه منسجم برای به یاد آوردن محل زندگی هر یک از افراد روستا موارد ریز و کوچک دیگری هستند که آرام آرام روی مخ شما رفته و شما را خسته می‌کنند. نحوه معرفی بازی و بخش آموزشی به شدت هول هولکی بازی نیز واقعاً اذیت کننده است و بدون یک راهنما که نکات مهم بازی را به شما یادآوری کند تنها راه فهم شما از بازی یا آزمایش کردن سیستم‌های پخش و پلای آن است یا خواندن صدها یادداشتی که آقای تاکاکورا در خانه برای شما گذاشته است.

AWL بازی بدی نیست. ولی فکر می‌کنم حتی با وجود بازسازی بودن اش دیگر جایی در میان ژانری که پر از بازی‌های بزرگ و کوچک و مستقل دیگر که کیلومترها این ژانر را جلو برده اند جایی ندارد. سیستم‌های گیم پلی اش قدیمی است. گرافیک و صداگذاری اش هنوز در بیست سال پیش مانده و شاید شخصیت‌ها و داستانی که تعریف می‌کند هنوز آن جذابیت و ذوق و شوق Harvest Moon های قدیمی را داشته باشد ولی کندی و عدم جذابیت چپ‌تر اول داستان همین نقطه قوت را نیز بی اثر می‌کند.

این نقد و بررسی بر اساس نسخه‌ی مخصوص منتقدین، و پس از 10 ساعت تجربه‌ی بازی روی پلتفرم نینتندو سوییچ انجام شده است.

سخن پایانی

علی رغم خیلی از جذابیت‌هایی که بازی در این بازسازی حفظ کرده و وفاداری بیش از حد آن به نسخه قدیمی خود، Story of Seasons: A Wondeful Life هنوز یک بازی شبیه ساز زندگی در مزرعه بیست ساله است که تقریباً در هیچ جای این بازسازی خود تلاشی برای جبران این بیست سال پیشرفت ژانر نداشته و به نوعی عقب گرد برای این مجموعه محسوب می‌شود.

نکات مثبت

محتوای زیاد و راز و رمزهای بازی

سیستم ازدواج و بچه دار شدن

داستان پر پیچ و خم و دوست داشتنی شخصیت‌های روستا

نکات منفی

سیستم‌های گیم پلی و گرافیک کهنه

صداگذاری و اتمسفر به شدت ضعیف و یکنواخت

خسته کننده بودن دو چپ‌تر ابتدایی بازی

آدرس شبکه های اجتماعی :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *