این نقد بر اساس نسخهی ارسالی سازندگان برای وبسایت گیمینگ گرویتی نوشته شده است
عناوین پلتفرمر، طرفداران بسیاری دارند و جزو قدیمیترین ژانرهای صنعت بازیهای ویدیویی هستند. این عناوین با ارائه چالشهای مختلف سعی در ارائه تجربهای درخور دارند و همواره شاهد بازیهای بسیار موفقی نیز در این ژانر بودهایم. از Crash، Rayman و Mario گرفته تا عنوان جدیدتر مانند Celeste، همگی توانستهاند تا مخاطب خود را با انواع چالشهای دشوار سرگرم کنند و باعث لذت بردن او شوند. یکی از بازیهایی که به تازگی در سبک پلتفرمر عرضه شده، Skully نام دارد که توسط استودیو Finish Line Games ساخته شده است. Skully شما را در نقش یک جمجه شاد و کوچک قرار میدهد و از شما میخواهد برای رسیدن به مقصد خود غلت بخورید. آیا این بازی رنگارنگ توانسته تا به یک عنوان با کیفیت در سبک پلتفرمر تبدیل شود؟ برای یافتن پاسخ این سوال، شما را به خواندن بررسی بازی Skully دعوت میکنم.
با توجه به فصلهای آغازین بازی، انتظار یک داستان ضعیف و آبکی را داشتم و فکر میکردم که داستان، چیزی نخواهد بود که من را به ادامه دادن بازی تشویق کند. در فصلهای ابتدایی محرک اصلی بازی برای ادامه دادن، جذابیت اولیه سیستم حرکتی است و در ادامه با معرفی عناصر مختلف گیمپلی تا اواسط بازی، مخاطب را به ادامه دادن تشویق میکند. اما از اواسط بازی، نقش داستان بسیار پر رنگتر میشود و در واقع به عامل اصلی ادامه دادن بازی تبدیل خواهد شد. داستان این عنوان بسیار کلیشهای بوده ولی به زیبایی هرچه تمام روایت میشود و خود را با سبک متفاوت کاتسینها در دل مخاطب جا میکند. کات سینهای بازی از چندین عکس مختلف تشکیل شدهاند که بعضی از اجسام در آنها متحرک هستند.
این عنوان از جایی شروع میشود که در نقش یه جمجه، چشم باز میکنید و شخصی به نام «ترنس» را میبینید. ترنس که از گل ساخته شده است، از شما درخواست کمک میکند تا به مقابله با خواهران و برادرانش بروید و صلح را مجدد به جزیره آورید. در واقع ترنس و اقوامش چهار عنصر اصلی طبیعت هستند که به دلایلی دچار مشکلات روانی شدهاند و شروع به جنگیدن با هم کردهاند. این داستان چیز جدیدی برای ارائه ندارد ولی با زیباییهایش، خود را در دل مخاطب جا میکند و باعث لذتبردن او میشود. دیگر عاملی که این بخش را بسیار جذاب میکند، تیپ شخصیتی بسیار متفاوت هر عنصر با دیگریست. به عنوان مثال عنصر باد یک شخصیت خوشحال و جیم کری گونهای دارد و عنصر آتش یک زن زیرک و آب زیره کاه است. این موارد در کنار شوخیهای متعدد و زیبایی که در طول داستان لبخند را به لب مخاطب میآورند، از قویترین نکات مثبت داستان هستند.
مهمترین بخش هر عنوان پلتفرمر گیمپلی آن است. توضیحات لازم را با نحوه کنترل کردن Skully شروع میکنم. کنترل کردن کردن این جمجمه دوست داشتنی، درست همانند کنترل کردن یک توپ فوتبال است و گرد بودن، چالشهای خود را برای ماندن در سطوح ناهموار مختلف ایجاد میکند. به عنوان مثال ثابت ماندن روی یک سکو که حالت کروی دارد بسیار سخت است. Skully از گِل تشکیل شده و در مقابل آب، آسیب پذیر است. این مورد چالشهای اصلی حداقل نیمی از بازی را تشکیل میدهد. در ابتدا به سراغ مقابله با عنصر آب میروید و شاهد انواع و اقسام تلههای مختلف خواهید بود که با آب درست شدهاند. به عنوان مثال باید از رودخانه عبور کنید و انواع مختلفی سکو برای اینکار وجود دارد که طراحی متفاوتشان باعث ایجاد چالشهای مختلف میشود. سکوهایی وجود دارند که بسیار کوچک هستند و سکوهای دیگری هر چند ثانیه یکبار ناپدید میشوند. در کل طراحی جدیدی از انواع مختلف سکوها وجود ندارد ولی نحوه قرارگیری آنها بسیار هوشمندانه است.
در روند گیمپلی بازی، قدرتهای مختلفی را پیدا خواهید کرد که به شما برای عبور از مکانهای مختلف کمک میکنند. کلیت این قدرتها در سه فرم مختلف خلاصه میشود. فرم اول باعث تبدیل شدن به یک آدمک چاق و قوی میشود. این آدمک از چابکی پایینی برخوردار است در عوض از قابلیتهای تهاجمی استفاده میکند؛ میتواند با مشت زدن سکوهای مختلف را روی زمین بیاندازد یا دیوارها را بشکند. همچنین میتواند با ایجاد زلزله دشمنانی را که از آب تشکیل شدهاند نابود کند. فرم دوم شبیه آقای سیبزمینی در انیمیشن داستان اسباب بازیهاست. او توانایی سریع دویدن را دارد که باعث میشود مقدار پرش خود را افزایش دهد. دیگر قابلیت او این است که میتواند با تار عنکبوت سکوهای مختلف را به صورت عمودی جا به جا کند. فرم سوم نیز شبیه یک ترب است و توانایی Double Jump دارد. توانایی دوم او نیز جا به جایی سکوها در حالت عمودی است. در ادامه برای هر کدام از این فرمها یک قدرتی دیگر نیز بدست خواهید آورد. برای پسرک چاق، میتوانید Skully را از دهن خود در آورید و او را پرتاب کنید. برای سیبزمینی، میتوانید سکوها را به صورت مداوم در مسیری خاص جا به جا کرده و skully را از دهان او خارج کنید و در ادامه، یک سکوی متحرک افقی داشته باشید. ترب نیز همین کار را به صورت عمودی انجام میدهد. هر زمان که بخواهید، میتوانید از دهان این فرمها خارج شوید و دوباره داخل آن شوید. به صورت همزمان نیز میتوانید تا سه فرم مختلف بسازید و درون آنها جا به جا شوید.
این تواناییهای مختلف، به خوبی در طول بازی پخش شدهاند و یادگیری یک توانایی جدید، به معنی فراموش شدن دیگر تواناییها نیست. در تمام طول بازی چالشهای متفاوتی برای تمام فرمها در نظر گرفته شده است. این موارد هسته اصلی گیمپلی بازی را تشکیل میدهند. هوشمندانه بودن طراحی چالشهای مختلف باعث شدهاند تا گیمپلی بازی بسیار جذاب شود. اما متاسفانه یک بازی بینقص را شاهد نیستیم. مشکلات اصلی گیمپلی بازی به چهار بخش تقسیم میشوند. اولین مورد به فاصله نقاط ذخیره از هم مربوط میشود. در بسیاری از مواقع مشکلی در این زمینه وجود ندارد اما قسمتهایی نیز دیده میشود که فاصله دو نقطه بسیار زیاد است و روند بازی را به شدت فرسایشی میکند. مشکل دوم مربوط نیز سختی غیر طبیعی بازی در بعضی از لحظات آن است. Skully در کل بازی چالشبرانگیزی بوده اما این سختی در بعضی مواقع، بسیار ناعادلانه میشود. به عنوان مثال در حال فرار از مواد مذاب هستید و باید از روی چندین سکوی کروی شکل بپرید. در این صحنه، دوربین بازی ثابت میماند؛ این مورد باعث میشود تا توانایی تشخیص فواصل این سکوها را به صورت کامل نداشته باشید. این موضوعات در کنار کروی بودن سکوهای پشت سر هم، باعث به وجود آمدن سختی بسیار غیرطبیعی میشود و در ادامه نیز با نبود نقطه ذخیرهسازی تا انتهای این تعقیب و گریز، سوهانی برای روح شما خواهد شد. البته باید تاکید کنم که تعداد این قسمتها کم است.
مشکل سوم مربوط به گنگ شدن روند انجام فعالیتها در بعضی مواقع است. هنگامی که قدرت ساختن سکوهای متحرک را بدست میآورید، به دلیل عدم وجود تصاویر آموزشی کارآمد، به احتمال زیاد سردرگم خواهید شد. علاوه بر این ممکن است در دو باس فایت آخر بازی نیز مدتها طول بکشد تا متوجه شوید باید چگونه آنها را شکست دهید. باس فایتهای بازی از یک فاز تعقیب و گریز شروع میشوند و به مبارزه رو در رو ختم میشوند. اگر راه حل مقابله با باسها را سریع متوجه شوید، بسیار لذت بخش هستند اما اگر دچار سردرگمی شوید که احتمالش بسیار زیاد است، لذتی نخواهید برد. البته این مشکل در مورد اولین باس بازی وجود ندارد. مشکل نهایی نیز به آیتمهایی مربوط میشود که در طول بازی میتوانید بدست آورید(همانند سکهها در ماریو). این آیتمها بسیار بیخاصیت هستند و رغبتی برای بدست آوردن آنها وجود ندارد. با بدست آوردن این آیتمها، Concept Artهای بازی را باز خواهید کرد و میزان سلامتی Skully را ارتقا خواهید داد. مورد اول که بسیار بی ارزش است و مورد دوم نیز تاثیر خاصی در روند گیمپلی ندارد. علت آن این است که در طول مسیر اصلی، به اندازهای آیتم بدست خواهید آورد که میزان سلامتی مشکلی در روند بازی ایجاد نکند. این موضوع باعث شده تا گشت و گذار و پیدا کردن مکانهای مخفی بازی کاملاً بیهوده باشد و حس وقت تلف کردن بدهد. یک مشکل دیگر نیز وجود دارد که مورد حادی نیست ولی نیازمند ذکر شدن است: تنوع دشمنان بازی بسیار پایین است. در کل مبارزات بازی کوچکترین بخش بازی هستند و علت آن، تمرکز بازی روی پلتفرمینگ است ولی باید اشاره کرد تنها دو مدل دشمن در بازی غیر از عناصر وجود دارند. یکی از آنها قطرههای چاق آب هستند و دیگری همان قطرهها اما ساخته شده از ماگما.
در زمینه گرافیک شاهد عنوانی شاد و رنگارنگ هستیم هر چند که گرافیک بازی در کل از سطح فنی پایینی برخوردار است. در عوض فریمریت بازی بسیار پایدار و روان است که برای یک بازی پلتفرمر امری حیاتی میباشد. می توان مشکلات متعددی را در این بخش از بازی برشمرد. مشکل اول به زیاد بودن بیش از حد برخی از افکتها مربوط میشود. به عنوان مثال سکوهایی که روی مواد مذاب هستند و به بالا پرت میشوند، مقدار بسیار زیادی ماگما تولید میکنند که باعث مشکلاتی در دیدن خود سکوها میشود. مشکل بعدی به نحوه کنترل کردن دوربین مربوط میشود که بعضی مواقع به طور کاملاً ناجوانمردانه باعث باخت شما میشود. البته خوشبختانه بعد از مردن نیازی به لودینگ وجود ندارد و نیازی نیست تا مدتها صبر کنید. مشکل آخر در این بخش نیز به رزولوشن بازی مربوط میشود و به دلیل نامعلومی قادر نبودم تا رزولوشن بازی را از ۱۵۲۰ در ۸۵۴ بیشتر کنم. این مشکل در نسخه پیشنمایش بازی وجود نداشت و بسیار عجیب است زیرا این رزولوشن اصلاً در تنظیمات ویندوز وجود ندارد.
در زمینه صداگذاری شاهد عملکردی دو پهلو هستیم. قسمت بسیار خوب ماجرا صداپیشگی بی نقص عنصرهای مختلف است که باعث شده تا هر عنصر شخصیت منحصر به فرد خود را پیدا کند و داستان بازی بسیار گیرا شود. قسمت بد ماجرا نیز به تنوع بسیار کم موسیقیهای متن بازی بر میگردد. این مشکل در اواخر بازی کمتر به چشم میآید زیرا موسیقیهای انتهایی حالتی کم صدا پیدا میکنند و خیلی خسته کننده نمیشوند اما موسیقیهای ابتدای بازی که ریتمی شاد دارند، بسیار اذیتکننده هستند.
بازبینی تصویری
Deprecated: پروندهٔ پوسته بدون comments.php از نگارش 3.0.0 که جایگزینی در دسترس نداردمنسوخ شده است. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهٔ خود قرار دهید. in /home/gamingravity/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114