نسل هفتم روی هم نسل خوبی برای کپکام نبود ولی این دلیل نیست فکر کنیم هیچ بازی خوبی از کپکام توی این دوران بیرون نیومده. سری Monster Hunter و Street Fighter رشد فوقالعاده خفنی تو این دوران داشتند. Dragon’s Dogma اثری بود که موفق شد طی زمان به یه جور اثر کلاسیک بین RPG بازها تبدیل شه. Dead Rising هم آیپی جدیدی بود که تونست به سرعت مخاطبای خودش رو پیدا کنه ( بعدا هم به همون سرعت از دست بده) و صد البته شاهکاری مثل Marvel vs Capcom 3 هم نباید فراموش بشه. با تمامی این اوصاف، یک بازیای هست که حتی از چشم خیلی از فنهای کپکام هم این وسط مخفی موند. یاقوتی که شاید خیلی آرام ولی طی سالها ممارست تونست به رده کلاسیک بودن برسه. کاری که کپکام اون را یکی از عوامل افت درآمد خودش تو سال 2010 معرفی کرد ولی بعدا پیش طرفدارای خودش به یکی از کالت کلاسیکترین بازیهای کپکام تبدیل شد. بازیای که شاید خیلی دیر روی Nintendo DS عرضه شده بود و دیگه اون موقع کسی علاقهای به اون سیستم نداشت. درسته… داریم در مورد یاقوت سرخ کپکام Ghost Trick صحبت میکنیم.
حقه به اجسام
در گوشهای از یک آشغالدونی در حومه شهر، یک مرد کت سیاه شاتگان به دست در سمت راست و یک زن کت زرد با دستانی بالا گرفته و نگاهی پر از دلهره در سمت چپ… و شما! مردی کت قرمز که خوابیده در وسط افتاده و… و مردهاید!؟ طولی نمیکشد که متوجه میشوید که بدن شما مرده و روحی هستید که هنوز از این دنیا دل نکنده. به موازات این دنیا، دنیای ارواح وجود دارد؛ همان دنیای واقعی اما همه چیز سرخ است و زمان متوقف شده. بلافاصله متوجه میشوید که در دنیای ارواح میتوانید هسته اجسام را ببینید و اگر نزدیک باشند بین آنها جابجا شوید و در دنیای واقعی تا حد کمی آنها را کنترل کنید. شما حافظه خود را از دست دادهاید. نمیدانید کی هستید، نمیدانید چرا این جا هستید، و بدتر از همه نمیدانید چرا کشته شدهاید ولی از صحبتها متوجه میشوید که زن مو قرمز باید اطلاعاتی در مورد شما داشته باشد پس بلافاصله تصمیم میگیرید با قدرت ارواح خود به نزدیکترین جسم ممکن رفته و جلوی شلیک مرد کت سیاه را بگیرید. شما دو بار موفق میشوید با کنترل اجسام مختلف، مرد سیاه پوش را گیج کنید تا شلیکش را به خطا بزند. بار سوم ولی، جسم مورد نظرتان از شما کمی دور است. قبل از این که بتوانید راهی پیدا کنید که به آن برسید مرد سیاه پوش از اتفاقات عجیب دور و برش خسته شده و شلیکش را این بار مستقیم به قلب زن بیچاره میزند. زن روی زمین افتاده، مرد کت سیاه لبخند تلخی زده و با لگدی به جسد شما از پلهها پایین میرود؛ تلفن عمومی را برداشته و به رییساش گزارش میدهد. شما در تنها کاری که باید انجام میدادید شکست خوردید و حالا روحی بیهدف و سرگردان هستید بدون این که بدانید کی هستید، چرا این جا هستید و اصلا چرا و توسط چه کسی کشته شدهاید. پایان داستان!
حقه به وکلا
تا سال 2007 شو تاکومی (Shu Takumi) به یکی از مهرههای مهم تولید ویدیو گیم تو کپکام تبدیل شده بود ولی این مسیر، مسیر آسونی برای این بشر نبوده. تاکومی تو اواسط دهه 90 میلادی به کپکام ملحق میشه و از همون اول به عنوان دولوپر با میکامی تو ساخت Resident Evil 2 همکاری میکنه. جلوتر تبدیل به یکی از مهرههای کلیدی ساخت Dino Crisis تبدیل میشه و بعد از اون شخصا دنبالش یعنی Dino Crisis 2 رو کارگردانی میکنه که اثر درخشانی میشه تو کارنامه کپکام. اما بعد از اون تاکومی برخلاف انتظارات این سری رو میذاره کنار و تصمیم میگیره علایق خودشو دنبال کنه، چه علایقی؟ شو تاکومی از بچگی به شدت به کارهای میستری، رمز آلود و کارآگاهی علاقه داشته و همیشه میخواسته یه بازی تو این سبک بسازه. بعد از جدا کردن خودش از سری Dino Crisis تاکومی سعی میکنه بازی کارآگاهی مورد علاقهشو بسازه اما تا حد زیادی وسط راه ایدهها دچار تغییر میشن و بعد این تغییرات بازی مورد نظر از یه بازی کارآگاهی تبدیل میشه به یه بازی وکالتی! اینجاست که سری Ace Attorney متولد میشه. یکی از موفقترین سری بازیهای کپکام روی کنسولهای دستی که به سرعت مخاطبین خودش رو پیدا میکنه. تا 4 سال تاکومی روی Ace Attorney و دو تا دنبالش کار میکنه تا این که تو سال 2004 موقع کار کردن روی آخرین چپترهای Ace Attorney 3 بالاخره ایده اون بازی کارآگاهی ایدهآلش به ذهنش میرسه. عناصر ارواح و تغییر زمان و سرنوشت و… همه تو سر تاکومی شکل میگیرن و این بشر تصمیم میگیره که بلافاصله بعد Ace Attorney 3 روی بازی کار کنه.
اما کپکام خوابهای دیگهای برای تاکومی دیده بود. کپکام به تاکومی میگه که به جای ساخت بازی جدید اول سه تا Ace Attorneyهایی که تو این چند سال برای GameBoy Advance ساخته رو روی کنسول محبوب و جدید نینتندو Nintendo DS پورت کنه. تاکومی هم با این که تا اون موقع کار خودش رو با این سری هم تموم شده میدونست قبول کرد و با این تصور که بعدش میره سراغ ایده نابش این پروژه رو هم به اتمام رسوند. اما کپکام هنوز خیال خودشو برای تاکومی داشت و مسئولش کرد تا نسخه چهارم Ace Attorney رو هم بسازه. این جا تاکومی با کراهت قبول میکنه و دیگه از آخرین ذره شوق و انگیزهاش برای این سری واسه ساخت Ace Attorney 4: Apollo’s Justice استفاده میکنه. بازیای که اتفاقا روی DS به موفقیتهای خیلی خوبی هم میرسه. بعد ساخت این بازی دیگه تاکومی از سری Ace Attorney جدا میشه و با اصرار به پروژه ایدهآل خودش میرسه. پروژهای که اول با اسم Ghost Spy شروع به ایدهپردازی میشه. بازی در مورد روحی میشه که تو نقش یه جاسوس به افراد مختلف کمک میکنه ولی خیلی طول نمیکشه که تیم ساخت بازیاین ایده رو میذاره کنار و میره سراغ روحی که حافظه خودشو از دست داده ولی میتونه اجسام مختلف رو تسخیر کنه و کنترلشون کنه. این ایده کنترل رو تیم اسم «حقه زدن» یا همون Trick روشون میذاره و در نتیجه اسم Ghost Trick از دل ایدههای تیم بیرون میاد و از همون لحظه پروسه سخت ساخت بازی شروع میشه.
حقه به اجساد
برگردیم به بازی. دقیقا در لحظهای که جنازه گرم زن مو قرمز روی زمین میافتد و قصه شما به پایانی ناامید کننده میرسد یک لامپ رومیزی سر از زمین بلند کرده و شروع به حرف زدن با روح شما میکند؛ او خود را Ray معرفی میکند، روح دیگری که توانایی تسخیر اجسام را داراست، و به شما میگوید که هنوز داستانتان تمام نشده. «ری» شما را راهنمایی میکند و به شما بیشتر در مورد قدرت ارواح میگوید. گویا شما بعد از مرگ تان فقط 24 ساعت در این دنیا وقت دارید و بعد از آن از این دنیا رخت میبندید. شما قدرت کنترل اجسام را دارا هستید ولی نمیتوانید موجودات زنده را کنترل کنید و مهم تر از همه میتوانید به افرادی که تازه مردهاند کمک کنید. ری به شما هسته جسد زن مو قرمز را نشان میدهد و میگوید اگه شما وارد جسد افرادی که تنها کمتر از یک روز از مرگشان گذشته شوید؛ میتوانید به چهار دقیقه قبل از مرگ آن فرد بازگشته و سرنوشت او را تغییر دهید. ایده سفر در زمان برای شما وسوسه کننده است. شما هنوز شانس دارید تا زنی که در مورد شما اطلاعات دارد را نجات دهید. اما قبل از آن به سراغ جسد خود میروید. ری میگوید این کار با جسد خود شما ممکن نیست. شما کمی ناامید شده ولی تسلیم نمیشوید. با سرعت وارد جسد در حال سرد شدن زن کت زرد شده و این بار در کمتر از چهار دقیقه با حرکاتی غیر ممکن زن بخت برگشته را نجات میدهید. ناگهان زمان به حرکت میافتد و شما خود را در موقعیت جدیدی پیدا میکنید. درست است! سرنوشت و جریان داستان، همه چیز تغییر کرده است. شما حالا روحی هستید که با حقههای خود زندگی یک فرد را نجات دادهاید. به Ghost Trick خوش آمدید!
حقه به کپکام
ایدههای شو تاکومی، طراحی هنری ویژه بازی و موسیقی به شدت گیرای آن همگی دست در دست هم دادند تا Ghost Trick به عنوان یک آیپی جدید با متای 83 و اقبال از طرف منتقدین تو سال 2010 وارد بازار بشه (از دور که نگاه میکنیم ولی متای 83 واقعا پایینه واسه این بازی. حداقل ریمستر بازی یه متای 86ـی آورد که نزدیک تره به چیزی که بازی حقشه) به هر صورت ولی بازی از لحاظ تجاری با سر به زمین میخوره تا جایی که کپکام از بازی خیلی واضح و روشن به عنوان عامل افت درآمدش تو سال 2010 یاد میکنه. انگار که کپکام بخواد به شو تاکومی هشدار بده که دنبال کرده ایدهآلها چه پیامدی داره. خارج از تصور کپکام ولی، Ghost Trick روی همون تک پلتفرم DS آروم آروم شروع به جمع کردن مخاطب و طرفدار میکنه تا جایی که تو سال 2020 فقط تو ژاپن دو هزار نفر برای عرضه دوبارهاش رو پلتفرمهای مدرن درخواست امضا میکنند. دقیقا چه چیز این بازی این قدر فوقالعاده بود که به جای فراموش شدن تبدیل به یه کار کالت کلاسیک میشه؟
راز این امر تو سه مورده. اولی بدون شک استایل گرافیکی خاص بازیه. تیم ساخت بازی تصمیم میگیره به جای استفاده از نقاشی و اسپرایت کردن شخصیتها مشابه سری Ace Attorney به سراغ روشی برن که قدیم تر سریهایی مثل Donkey Kong Country و Killer Instinct روی SNES استفاده کرده بودند و اون هم تبدیل کردن فریمهای مدلهای سه بعدی به اسپرایتهای دو بعدی بود. با این تفاوت که Ghost Trick با علم به محدودیتهای این روش و رزولوشن پایین صفحه DS به سراغ طراحی شخصیتهایی میره که تو نگاه اول خیلی سادهتر و قابل تشخیصتر باشند و تمرکز بیشتر بره روی انیمیشنهای پر زرق و برق و توی چشمتر که در نتیجهاش شخصیت ها و قالب بصری بازی چشم مخاطب رو هم بگیره. طراحی پسزمینه وکتور مانند و یک دست به همراه انیمیشنهای پر زرق و برق و طراحیهای به نسبت ساده ولی تاثیرگذار شخصیتها، همه شون باعث شد حتی با این که این روش گرافیکی ظاهرا دمده شده بود Ghost Trick به عنوان آخری حقهای که میتونه تو آستین داشته باشه به یه اثر موندگار به لحاظ گرافیکی تبدیل شه.
حقه به بازیکن
مورد دوم موسیقی بازیه که کار ماسازاکو سوگیموری هست. اگه قبلا Ace Attorney بازی کردید میدونید این مرد با انگشتهاش چه جادویی میکنه و چه سبک خاص و باحالی داره. اگه هم نه، چون من نمیتونم خیلی توضیح موسیقیایی بدم مجبوریم از این مورد عبور کنیم!
میرسیم به مورد سوم که ترکیب عجیب و شگفتانگیز گیمپلی و داستان بازیه. اساسا ما خیلی بازی تو ژانر ادونچر نداریم که این قدر خوب کمدی، داستان پردازی، پلات توییستهای محشر و شخصیتهای به یاد موندنی رو با یه گیمپلی پازل طور این جور مخلوط کنه؛ جوری که تو تایم پلی 10 ساعته بازی یه لحظه هم خسته کننده یا تکراری نشه و در عین حال درجه سختی خودش رو طی هر چپتر بازی حفظ کنه و هیچ وقت خیلی سخت یا خیلی آسون هم نشه. این یه بالانس حساسیه که تیم 3 سال براش وقت گذاشت تا بهش برسه ولی نتیجه واقعا شگفتانگیزه. هر لحظه این بازی سناریوهاش متفاوت از اون یکیه. یه جا باید با سیسل (شخصیت اصلی بازی) جلوی یه قاتل رو با معمای نور بگیری در حالی که تو یه نقطه دیگه، بازی تبدیل میشه به فرار از زندان و باید به یه متهم کمک کنید تو تاریکی از زندان فرار کنه. همه این سناریوها با داستانها و شخصیتهایی به هم گره خوردن که تو یه کلام خارق العادهاند. شاید شگفتانگیزترین نکته Ghost Trick این باشه که برخلاف بازیهای پازل دیگه، هر چی میره جلوتر بهتر و جذابتر میشه. فقط بحث داستان نیست؛ خود گیمپلی هم مدام مکانیکهای جدید و متنوع و سناریوهای متفاوت از خودش در میکنه که به این امر کمک میکنه.
به نوعی اگه بخوام خلاصه بگم، Ghost Trick شاید یکی از بهترین نمونههای ترکیب گیمپلی و روایت داستان تو ویدیو گیم باشه و این بازیایه که روی DS عرضه شده و صداگذاری نداره ولی بازم با تمام قدرت خودش از پس این کار برمیاد.
حقه ارواح
راستش نوشتن در مورد این بازی بدون اسپویل کردنش خیلی سخته ولی من اون 1700 نفری که تو متاکریتیک باعث شدیم User Score بازی بشه 9.6 همه موافقیم که Ghost Trick یکی از آندرریتدترین بازیهای تاریخه، نه فقط به لحاظ نمرات منتقدین بلکه به لحاظ اقبالیه که از طرف گیمرها بهش شده. Ghost Trick بازی واقعا خاصیه. بعیده دیگه چیزی شبیهش بیاد که تو این سطح یه گیمپلی معمایی ناب رو با یه داستان به یاد موندنی تو سبک کارآگاهی ترکیب کنه و این قدر جذاب باشه. اگه حس میکنید دنبال یه همچین سبک بازی خاص هستید سریع برید سراغ بازی که امسال بالاخره برای همه پلتفرمهای مدرن اومده. شما هم میتونید یاقوت سرخ کپکام رو تو دستهاتون بگیرید.
Deprecated: پروندهٔ پوسته بدون comments.php از نگارش 3.0.0 که جایگزینی در دسترس نداردمنسوخ شده است. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهٔ خود قرار دهید. in /home/gamingravity/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114