این نقد بر اساس نسخه ارسالی سازندگان برای سایت گیمینگرویتی نوشته شده است
با وجود این که روزبهروز به گرافیک بازیها افزوده شده و سختافزار قدرتمندتری برای اجرای آنها مورد نیاز است؛ اما همچنان بسیاری از افراد بازیهای دوبعدی، مستقل و کلاسیک را بیش از عناوین پر زرق و برق میپسندند. این موضوع به خصوص در میان گیمرهای قدیمی بیشتر نمود پیدا میکند. برای مثال میتوان به بازی «Bomberman» اشاره کرد که اولین نسخه آن در سال ۱۹۸۵ روی کنسول NES منتشر شد. شما در این بازی نقش روباتی را داشتید که سعی داشت با رسیدن به سطح زمین به انسان تبدیل شود و برای این کار هر جا را دستتان میرسید بمبگذاری میکردید. آخرین نسخه از این فرنچایز پرطرفدار با عرضه نینتندو سوییچ در سال ۲۰۱۷ منتشر و توانست موفقیتهای گذشته را تکرار کند. شرکت «purple tree» با الگوبرداریهای گسترده از Bomberman به تازگی یک بازی به نام «Ponpu» را برای کنسولهای نسل ۸ و رایانههای شخصی تولید کرده و شرکت «Zordix» آن را منتشر کرده است. در ادامه نقد این بازی را بر اساس نسخه نینتندو سوییچ در گیمینگرویتی مطالعه میکنید و خواهید دید که آیا اثر میتواند با Boomberman رقابت کند یا خیر.
بازی Ponpu دارای داستانی سر راست و بدون پیچیدگی خاصی بوده و ارزش چندانی ندارد. در جهان این بازی موجودی که با نام خدای اردکها (God Duck) شناخته میشود قصد نابودی جهان را دارد؛ اما یک اردک ناشناس دیگر با برگزیدن ۴ جوجه اردک به نام Ponpu به مقابله با آن برمیخیزد.
داستان بازی مورد بررسی در همان دو خط بالا خلاصه میگردد. هیچگونه پیچیدگی و شخصیتپردازی در طول بازی برای هیچکدام از شخصیتها، دشمنها یا رئیسها انجام نگرفته است؛ بنابراین بلافاصله پس از پایان بخش داستانی آنها را فراموش خواهید کرد.
بازی Ponpu در سبک اکشن دوبعدی با دوربین بالا به پایین منتشر شده است. در ابتدای این بازی شما باید یکی از ۴ جوجه اردک را که تنها در ظاهر تفاوت دارند انتخاب کنید. سپس یکی از دو نوع تخممرغ ویژه را به عنوان سلاح خود برگزینید.
در Ponpu شما به جای بمب دارای تخممرغهای انفجاری هستید که چند ثانیه پس از کار گذاشته شدن منفجر میگردند. اولین مشکل بازی در همان دقایق اولیه و بخش آموزشی به وضوح در ذوق میزند. سازندگان فراموش کردهاند دو قابلیت تخمهای ویژه و جابهجایی سریع (Dash) را در این بخش به مخاطب معرفی کنند. از آن بدتر این که حتی در بخش تنظیمات بازی که نقشه کلیدهای بازی در آن قرار دارد هم این اشتباه تکرار شده و حتی جای دکمهها به اشتباه علامتگذاری شدهاند. به گونهای که فکر میکنید، خود سازندگان نیز از محتوای محصول خود بیخبر هستند. بنابراین خودتان باید با امتحان همه دکمهها کاربرد هر یک را پیدا کنید.
از طرفی شما امکان پرتاب بمبهای خود به فواصل دور را ندارید و برای این کار باید پس از بمبگذاری با فعالسازی سپر آنها را به سمت دلخواه حل بدهید؛ اما مکانیزمهای حرکتی خشک بازی این مسئله را زجرآور میکند؛ به عبارت دیگر کاراکترهای تحت کنترل شما و دشمنان تنها در ۴ جهت اصلی حرکت میکنند و امکان جابهجایی آنها را به صورت مورب ندارید. حتی اگر بخواهیم از این موضوع چشمپوشی کنیم عدم امکان بمبگذاری بدون حرکت دادن اردکها در جهتهای مختلف عذابآور است. به این معنی که اگر برای مثال شخصیت شما به سمت راست نگاه میکند و بخواهید در سمت چپ آن بمبگذاری کنید بازی ابتدا یک قدم در جهت مورد نظر خود حرکت کنید. این موضوع در مراحلی که دارای راهروهای باریک هستند و همچنین هدفگیری دشمنان مشکل ایجاد میکند. به همین دلیل مدتی طول خواهد کشید تا به آن عادت کنید.
دنیای بازی از چند جهان مختلف تشکیل شده است که هرکدام از آنها دارای ۴ مرحله هستند؛ اما متأسفانه هیچگونه تنوعی در نوع انجام و تکمیل مرحلهها وجود ندارد. شما در همه مراحل باید ابتدا کلید دروازه خروجی را پیدا کرده و سپس به سمت آن بروید. البته در طول مراحل ۳ نوع آیتم خاص وجود دارد که امکان جمعآوری آنها را دارید. این آیتمها شامل قلب برای بازیابی سلامتی، پرهای طلایی رنگ برای افزایش موقت طول نوار سلامت و پرهای معمولی میشوند. پرهای معمولی را میتوانید با تخریب موانع به دست آورید؛ اما هیچ کاربرد خاصی در بازی ندارند. پرهای طلایی نیز حکم آیتمهای مخفی را دارند که پیدا کردن آنها اصلاً سخت نیست؛ به علاوه عدم نیاز به آنها باعث میشود پس از مدتی انگیزه خود برای تخریب دیوارها و جستجوی تمام نقشه را از دست بدهید.
هر یک از دنیایهای بازی دشمنان و موانع محیطی خاص خود را دارند که با وجود تنوع بسیار کم، به علت کوتاه بودن بازی قابل چشمپوشی است؛ اما همین دشمنان تنها یک الگوی ثابت را برای حمله به شما دنبال میکنند و هیچگونه هوش مصنوعی برای آنها طراحی نشده است. به گونهای که حتی در بعضی مواقع احساس میکنید به صورت عمدی خود را در مسیر انفجارهای شما قرار میدهند.
در طول مراحل بازی نقاطی به عنوان چکپوینت تعریف شدهاند که در صورت مردن به آن نقطه بازمیگردید؛ اما این نقاط تعریف چکپوینت را به گونهای تغییر دادهاند که نمیدانید به آن بخندید یا چون به علت باگهای بازی به شما کمک میکند از آن راضی باشید. به طور عادی در همه بازیها زمانی که به یک چک پوینت رسیده و بازی خود را ذخیره میکنید، در صورت مردن پس از آن به چک پوینت بازگشته و تمام پیشرفت شما از بین میرود؛ اما در این بازی پس از رسیدن به چک پوینت، اگر جان خان را از دست بدهید، تنها به چک پوینت بازگردانده میشوید و تمام پیشرفت شما شامل دشمنها و دیوارهای تخریب شما به قوت خود باقی میمانند.
بازی Ponpu علاوه بر حالت داستانی، ۳ حالت مبارزهای نیز در اختیار مخاطبان خود قرار میدهد که امکان انجام آن بهصورت آفلاین یا آنلاین وجود دارد. خوشبختانه کیفیت سرورهای بازی خوب است و هیچگونه لگ یا تأخیری در آن دیده نمیشود. به علاوه هماکنون تعداد افراد حاضر در سرورها به اندازهای است که برای تجربه آن زیاد انتظار نکشید.
۳ حالت مبارزهای یاد شده شامل «coin Steal»، «painting» و «deathmatch» میشوند. در حالت اول ۴ نفر باید بر سر به دست آوردن سکههای بیشتر با یکدیگر رقابت کنند و در این میان اگر ضربهای بخورند تمام امتیازات خود را از دست میدهند. در حالت دوم که الگوبرداری شده از بازی «Splatoon» است بازیکنانها باید در ۲ تیم ۲ نفره اقدام به رقابت کرده و برنده گروهی است که بتواند تا پیش از پایان زمان بخش بیشتری از زمین را به رنگ گروه خود در آورد. در حالت deathmatch نیز ۴ بازیکن باید هم دیگر را نابود سازند و هر چه دیرتر از دور رقابت خارج شوند، رتبه بهتری به دست میآورند.
در تمام حالتهای یاد شده هر مبارزه حداکثر ۳ دقیقه طول میکشد. همچنین تنوع تخم اردکهای ویژه برای انتخاب بسیار بیشتر از حالت داستانی است. البته تعداد نقشههای حالت چند نفره محدود است و خود بازی به صورت تصادفی آنها را انتخاب میکند. با وجود این حالت مبارزهای بازی بسیار سرگرمکنندهتر و متنوعتر از بخش داستانی است.
استایل گرافیکی بازی Ponpu بر پایه دو رنگ قالب سیاه و سفید پایهگذاری شده است این موضوع به خودی خود بد نیست و اتفاقاً طراحی مراحل و تفاوت ظاهری هر جهان نسبت به جهان قبلی به خوبی نمایش داده شده است؛ اما همین نوع طراحی باعث شده است تا در بعضی مواقع نتوانید چالهها را به خوبی تشخیص دهید و در طبقات زیری مراحل سقوط کنید.
به علاوه باگهای فنی بازی نیز بعضی مواقع آزار دهنده میشوند. برای مثال هنگامی که قصد دارید از پلهها بالا و پایین بروید تا در مراحل به بخشهای مختلف بروید، بازی این مسئله را متوجه نشده کاراکتر شما را از کنار آن عبور میدهد؛ بنابراین برای عبور از آن بخش باید ابتدا یک مانع هم راستا با پلهها را پیدا کرده و به آن بچسبید سپس از پلهها عبور کنید.
موسیقی و صداگذاری بازی نیز وجود این که کار خود را به خوبی انجام میدهند؛ اما در ذهن شما نخواهند ماند.