وقتی در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۹۹، مایکروسافت اعلام کرد که کمپانی ZeniMax را خریداری کرده، و به تبع آن Bethesda, Arkane Studios, id Software نیز تحت نظارت آنها درآمدند، اولین چیزی که ذهنم را مشغول کرد، عاقبت بازیهایی مثل Deathloop و GhostWire: Tokyo بود. مایکروسافت با مبلغ هنگفت ۷٫۵ میلیارد دلار دست به این خرید زده بود و حال این ۲ عنوان در انحصار یک سالهی پلی استیشن ۵ بودند. سودِ فروش این بازیها همچنان به جیب Bethesda میرفت اما در اصل مایکروسافت صاحب آنها بوده و باید اینگونه در نظر گرفته میشد که با فروش انحصاریهای زمانی پلی استیشن، اکس باکس سود میکند. سوالات بسیاری پس از این تصورات ایجاد شدند که در ادامه به برخی از آنها خواهیم پرداخت:
در اولین صحبتها، پیت هاینز، رئیس اصلی Bethesda سریعا اعلام کرد که Bethesda هنوز هم Bethesda است، و به انتشار بازیهای خود ادامه خواهد داد. کارگردان معروف این کمپانی، تاد هاوارد نیز گفت که این همکاری به دلیلِ پیشینهی قدیمیِ مایکروسافت و Bethesda در کمک کردن به یکدیگر بوده است، برای مثال اگر یادتان باشد، Xbox One برخلاف پلی استیشن ۴، از مادهای بازی Fallout 4 پشتیبانی میکرد، یا Oblivion برای Xbox 360 عرضه شد و در برههای از زمان، Bethesda و مایکروسافت گفته بودند که تلاش خود را برای گستردهتر کردن فعالیتها در همهی زمینهها خواهند کرد.
بیایید با خودمان روراست باشیم، سوالی که همه در حال پرسیدن هستیم این است: تکلیف Elder Scrolls 6 چه میشود؟ خب… کمی عقب بیایید. بازی Starfield. صحبتهای چند روز گذشتهی فیل اسپتسر و تاد هاوارد تقریبا تایید میکردند که این عنوان در روز اول عرضه، بر روی سرویس گیم پس قرار خواهد گرفت. اما اگر همین اتفاق برای The Elder Scrolls 6 هم بیفتد، ارزشِ گیم پس و متشرکانش به شکل قابل توجهی افزایش خواهند یافت. در اصل، مایکروسافت با انجام همین کار میتواند بخشهایی که در نسل ۸ چندان در آنها خوب نبوده را ترمیم کند. بازیهایی همچون Dishonored, Prey, The Evil Within, Wolfenistein, Doom و بسیاری دیگر میتوانند به گیم پس بیاییند و تعداد مخاطبان این سرویس و عملا اکس باکس و مایکروسافت را به عدد بسیار بالایی برسانند.
نکتهی قابل توجه دیگر این است که مایکروسافت به انحصاریِ زمانی بودن Deathloop و GhostWire: Tokyo احترام میگذارد و طبق قول خودش بازیهای آیندهی Bethesda را برای رایانههای شخصی و خانوادهی اکس باکس عرضه میکند، و درمورد دیگر کنسولها، و دیگر بازیها، به شکل جداگانه تصمیم میگیرد. همین صحبت، به خودیِ خود حرف زیادی است. با مرموز بودن مایکروسافت میتوان حدس زد که عنوانی مثل Elder Scrolls 6 شاید انحصاری زمانی اکس باکس باشد، و یا شاید هم به شکل کامل در انحصار مایکروسافت باقی مانده و دیگران را مجاب به خریداری کنسول آنها کند. شاید هم روزی ببینیم Skyrim Ultimate Edition برای اکس باکس سری اکس عرضه شده و با Ray Tracing و نرخ فریم ۱۲۰ قابل تجربه است!
ولی ما احتمالِ انحصاری نبودنِ Elder Scrolls 6 را در نظر میگیریم، چرا که این IP به شدت بزرگ است و انحصاری کردن آن عملا کاری ناجوانمردانه است و شاید به ضرر مایکروسافت تمام شود (سورپرایز: اسپایدرمن!). تصور کنید نسخهی بعدی Elder Scrolls منتشر شده، و با قیمت ۷۰ دلار بر روی پلی استیشن ۵ دردسترس است، اما در آن سوی ماجرا میبینیم که با خرید سرویس گیم پس با قیمتی به شدت کمتر، میتوان علاوه بر الدر اسکرولز، از بازیهای دیگر گیم پس نیز بهره برد، خب، تصمیم با خود شماست و خودتان باید تصمیم بگیرید که به کدام گزینه علاقه دارید.
اما سود دیگری که مایکروسافت از خرید Bethesda میبرد، بازگرداندن این استدیو، با Obsidian است. مطمئنا Fallout New Vegas 2 یکی از محتملترین گزینههای مایکروسافت برای آینده است و همکاری و مشورتِ ۲ استدیوی مذکور بر روی Avowed و Elder Scrolls میتواند یک ترکیب رویایی برای هواداران سری باشد. حمایت مالی مایکروسافت نیز روی این همکاری به شدت تاثیر خواهد گذاشت، همانطور که در روز اعلام خبر خریداری شدن Bethesda توسط مایکروسافت دیدیم، موتور بازی سازی این استدیو بلافاصله تغییر کرد و حال باید منتظر جلوههای بصری بالاتر و بهتر باشیم. اگر هم نمیدانید، قابل ذکر است که به لطف حمایت مالی مایکروسافت، بازی Wasteland 3 که توسط inXile ساخته میشد، کاملا صداگذاری شد و همهی کاراکترها صداپیشگان مخصوص خود را داشتند (این مورد میتواند خیلی به کار Bethesda بیاید، چون در Skyrim تقریبا هر شخص، صداپیشگی ۵ الی ۱۰ نفر را برعهده داشت).
باید این نکته را نیز درنظر گرفت که بازیهای بزرگ Bethesda همانند Elder Scrolls 6 یا Starfield هنوز تا زمان انتشار زمان زیادی دارند، و این نقشهی مایکروسافت نیز همانند دیگر برنامههایشان، در دراز مدت خود را نشان میدهد. به نظر میرسد که تمرکز اکس باکس بر روی بازیهای داستان محور و ماجراجویی در نسل نهم بسیار افزایش یافته و دیگر حاضر به تکرار اشتباهات نسل گذشته نمیباشند. با خریداری شدن Bethesda توسط مایکروسافت، صنعت بازیهای ویدیویی بیش از پیش ۲ قطبی شد و حال استدیوها در حال یارگیری هستند و احتمالا هر یک به دنبال این هستند که خود را به یکی از کمپانیهای بزرگ متصل کنند، هر چه باشد Bethesda کمپانی کوچکی نبود و به تنهایی نیز میتوانست به کارش ادامه دهد، اما سودش را در این دید که به یک تیم ملحق شده و زیر پرچم مایکروسافت به کارش ادامه دهد.
حال باید منتظر بود و دید که باقی سازندگان چه کار میکنند. برخی شایعات احتمال میدهند که سونی در حال مذاکره با Capcom است و در حال راضی کردن این کمپانی ژاپنی برای پیوستن به تیم آبیها میباشد. Square Enix نیز رابطهی بسیار خوبی با سونی دارد و شاید چندان دور از انتظار نباشد که یکی از ۲ استدیوی نامبرده به غول ژاپنی ملحق شوند. در آن طرف ماجرا نیز EA در حال همکاریهای گسترده با مایکروسافت است و سرویس EA Play را به گیم پس اضافه کرده است. صنعت بازیهای ویدیویی در آستانهی ورود به نسل نهم بسیار هیجان انگیز و داغ شده، و حال میتوان انتظار داشت که هر آن یک اتفاق غیرمنتظره روی داده و گیمرها را به تعجب وادارد. به هر حال امیدواریم این اتفاقات به نفع جامعهی گیمرها باشد و شاهد بیشتر شدن انحصارگرایی و محروم شدن جمع کثیری از مشتاقان بازیهای ویدیویی از عناوین محبوبشان نباشیم.