استودیوی Piranha Games در MechWarrior 5: Mercenaries مبارزات جذابی بین ماشینهای غولآسا خلق کرده است و آنها را در ظرفی که امکان انتخاب بین هر دو نوع دوربین اول شخص و سوم شخص را به مخاطب میدهد ریخته است.(هرچند دوربین اول شخص بازی بنا به وسعت محیط، مبارزات سنگین، شلوغ شدن صحنهها و از همه مهمتر نیاز به آگاهی محیطی بالای بازیکن، چندان استفادهای ندارد) این مبارزات جذاب تنها ارمغان بازی از حیث گیمپلی نیست و بازیکن باید در سطحی هرچند ساده شده، مدیریت این پایگاه نظامی که بین سیارهها میچرخد و با عقد قراردادهایی شهرت و پول کسب میکند را نیز بر عهده گیرد. استخدام سربازهای جدید و خرید Mechهای قویتر، چانهزنی هنگام عقد قرارداد و انتخاب مقصد بعدی این گروه از مهمترین جنبههای مدیریتی بازی هستند. تا به اینجای کار و روی کاغذ بازی پتانسیل بسیار بالایی از خود نشان میدهد، اما هرکسی پس از چند ساعت تجربهی اثر، میتواند به شما بگوید که در عین جذابیتهای غیرقابل انکار، انگار یکجای کار میلنگد. دلیل چیست؟ آیا بخشهای مختلف بازی ضعفهایی دارند که هنگام قرار گرفتن کنار یکدیگر بروز میکنند؟ یا اجزای بازی به طرز ناشیانهای کنار یکدیگر نشستهاند؟ برای پاسخ به این سئوال نیاز داریم تا هر بخش بازی را با بیرحمی در گوشهای گیر انداخته و با ذرهبین به سراغش رویم. با گیمینگرویتی همراه باشید.
سنگین، سرگرمکننده و به اندازه
echWarrior 5: Mercenaries یک بازی شوتر با المانهای مدیریتی است که قصد شبیهسازی مدیریت یک پایگاه نظامی را دارد. بازی همانطور که بالاتر گفته شد امکان انتخاب بین دو نوع دوربین اول شخص و سوم شخص را نیز به مخاطب میدهد که با توجه به ریتم مبارزات و طراحی آن، میتوان گفت که اثر در اصل برای بازی شدن با دوربین سوم شخص ساخته شده است. به مبارزات اشاره کردیم و همینجا باید گفت که مبارزات بازی را میتوان بدون هیچ بحثي، بهترین بخش آن دانست. چالشی بودن، القای حس خوب و عمق مناسب همگی به درستی و به اندازه در بازی جاگذاری شدهاند. بازی در ابتدای امر چندین Mech مختلف، از سبک گرفته تا سنگین را در اختیار مخاطب قرار میدهد. در کنار این انواع سلاح نیز در بازی قرار دارد، از لیزر و شعلهافکن گرفته، تا موشکاندازهای سبک و سنگین. بازیکن میتواند بسته به قدرت و ویژگیهای هر Mech این سلاحها را سوارشان کند. هر سلاح میتواند در بخشهای مختلف Mech قرار بگیرد، به عنوان مثال میتوانید دست سمت راست خود را به لیزر مسلح کنید و در نیمتنهی بالایی موشکانداز قرار دهید. این شخصیسازی به شدت جذاب است و اجازه میدهد با توجه به علاقه و سبک بازی خودتان سلاحها را بچینید. و این نکته واقعا جالب است چون مبارزات و در کل گیمپلی بازی روند سنگینی دارد اما با اینحال بازی این امکان را برای بازیکن فراهم آورده تا با مسلح کردن Mechهای سبک به آتش افکن و لیزر و Jump Jet، سرعت مبارزات را افزایش دهد. البته بازی برای هر Mech میزان خاصی وزن مشخص کرده است و سنگینی سلاحها و تجهیزاتتان نباید از آن میزان تجاوز کند.
همچنین وقتی وارد مراحل میشوید و شروع به نبرد با دشمنان میکنید میتوانید متوجه تلاش و دقت سازندگان برای القای حس خوب از نابود کردن دشمنان بشوید. افکتهای انفجار، صدای سلاحها و ریتم مبارزات حسی را در شما ایجاد میکنند که یادآور شوترهای کلاسیک و نسخههای اولیهی همین مجموعه است. در کل میتوان گفت مبارزات بازی هرآنچه برای لذت بردن از یک بازی به آن لازم دارید را برایتان مهیا کرده و شما را افسون شده در این نبردهای با ارزش تکرار بالا رها میکند که باید گفت این نبردها به راستی ارزش تکرار قابل قبولی دارند و جذابیت خویش را پس از حتی دهها ساعت تجربه حفظ میکنند. این امر که از طریق استفاده از Objectiveهای مختلف، شرایط آبوهوایی متفاوت و درجه سختی پویا به دست امده است، در ترکیب با مبارزات بازی میتواند بازیکن را برای ساعات طولانی پای خویش نگه دارد.
نه زنگی زنگ، نه رومی روم!
بخش مدیریتی بازی درست همان چیزی است که نباید باشد! فشل و سردرگم. بیایید ابتدا کمی بخشهای مدیریتی بازی را شرح دهیم: تصمیمگیری برای خرید، ارتقا، تعمیر و مجهز کردن هر Mech با توجه به هزینهی مالی و زمانی آن. چانهزنی با طرف مقابل هنگام عقد قرارداد برای افزایش دستمزد، استفاده از نیروی پشتیبانی یا حتی بیمه کردن شما! انتخاب مقصد بعدی سفینهتان و اینکه با کدام کمپانی رابطهی دوستانهای برقرار کنید و این قبیل قضایا. حال سئوال پیش میآید، سردرگمی در چیست؟ پاسخ: بازی نمیداند و نمیتواند حد و مرز درستی برای این بخش مشخص کند. یعنی سازندگان کاری کردهاند که این تصمیمگیریها در عین وزن داشتن و بیهوده نبودن، تاثیر چندان زیادی در روند بازی نگذارند و تجربهی بازیکنان مختلف، کم و بیش مشخص و همجهت باشد. این امر به خودی خود بد نیست، اما شکست بازی آنجاست که در عین کم کردن از وزن بخش مدیریتی خود، نتوانسته است از زمان آن کم کند. یعنی اگر نگوییم بیشتر، باید گفت حداقل به همان اندازه که وقت شما در مبارزات سپری میشود، به همان اندازه نیز باید در منوها گشته و بر روی دکمههای مختلفی کلیک کنید که با توجه به زمانی که از شما میگیریند، چندان هم اثرگذار نیستند.
در کنار این سردرگمی که خود بازی به آن دچار است، منوهای گیجکننده و پیچیدهی بازی، بازیکن را نیز سردرگم میکند. منوهای تعمیر و تجهیز Mechها در ابتدای بازی هیچ معنایی برایتان ندارد و بازی نیز تلاشی برای فهماندن آن به شما نمیکند و این امر را به زمان واگذار میکند تا خودتان در طول بازی و با کلنجار رفتن با این منوها، دست و پا شکسته کارایی هر بخش را متوجه شوید. بازی همچنین از ابتدای بازی منوهایی را در دسترستان قرار میدهد که تا ده ساعت دوم بازی به هیچ کارتان نمیآید! سازندگان خیلی راحت میتوانستند با حذف این منوها در ابتدا کمی سادهسازی در نحوهی چینش و کارکرد منوها انجام دهند و کمکم به هنگام نیاز این منوها را نیز برایتان باز کنند تا پیچیدگی بازی از همان ابتدا توی ذوق بازیکن نزند.
یکی دیگر از مشکلات بازی کند بودن روند پیشرفت در آن است. به عنوان مثال شما تا دهساعت دوم بازی، امکان ارتقای Mech برایتان وجود ندارد. تا ساعتها نمیتوانید نیروی جدید استخدام کنید و بخشهای عظیمی از بازی برایتان غیرقابل دسترسی است. این امر با اینکه بازی را خستهکننده نمیکند(مبارزات و مراحل متغییر جور خیلی چیزها را میکشند!) اما باعث میشود بازیکن پیشرفت محسوسی را حس نکند و این امر میتواند برای خیلیها آزار دهنده باشد.
چشمنواز و گوشنواز
MechWarrior 5: Mercenariesشاید بین این حجم از بازیهای بزرگ با گرافیکهای خیره کننده حرفی برای گفتن نداشته باشد(که ندارد)، اما توقعی که از اثری در این حد و اندازه میرود را برآورده میکند. همچنین تلاش قابل توجهی برای ایجاد تنوع بصری در بازی شده است. محیطهای برفی، کوهستانی، سرسبز و غیره تنها بخشی از محیطهای متنوع بازی هستند. این محیطها هرکدام با رنگبندیهای مخصوص خود باعث شدهاند چشمانتان به این زودیها از بازی خسته نشود. همچنین بازی موسیقیهای خوب و هیجانانگیزی دارد که در حین مبارزه به خوبی کار میکنند و بازیکن را راضی نگه میدارند. افکتهای صوتی و صداگذاری بازی نیز همانطور که بالاتر به آن اشاره شد کیفیت خوبی دارد و دیالوگها و صدای انفجار یک تانک و غیره همگی در سطح استاندارد قرار دارند. همچنین در طول تجربهی ما، باگ خاصی مشاهده نشد و از این لحاظ نیز میتوان به سازندگان خسته نباشید گفت. هرچند هرازچندگاهی شاهد افت فریمهایی بودیم که میتوانند کمی آزاردهنده باشند.