هرگز روزی که در دنیای مجلات مصور، عنکبوتی جدید معرفی شد را از یاد نمیبرم. آن دوران خیلیها از وجود «مایلز مورالز» (Miles Morales) ناراحت و خشمگین بودند. نه تنها این عضو جدید نوجوانی بیتجربه بوده، بلکه از دید بسیاری به لحاظ ظاهری هم لازمههای یک عنکبوتی جسور را نداشت. با این وجود، پس از گذشت اندکی، مخاطبین با جوانب و ابعاد تازهای از این نوجوان ناخوانده آشنا شده و متوجه ویژگیهای مثبت بسیارش شدند. «مورالز» نه تنها راه را برای خود، بلکه برای صدها عنکبوتی دیگر نیز باز نمود که نشان میدهد این مهمان ناخواسته، چگونه توانست خود را دل مخاطبین جای دهد. حال، حضور «مورالز» نه تنها ناخواسته نبوده، بلکه از پررنگترینهای ممکن به شمار میرود. امروز هم قصد داریم به عرش رسیدن این قهرمان جوان را در دنیای بازیهای رایانهای بررسی کنیم. آیا «مایلز» توانسته موجبات درخشش بازی Marvel’s Spider-Man: Miles Morales را فراهم سازد؟ با گیمینگرویتی همراه باشید.
«شهر در دستهای مورالز جوان»
«مایلز مورالز» در مقابل دنیا
روایت بازی Marvel’s Spider-Man: Miles Morales به دو بخش تقسیم میشود: نزاع «مایلز» با خود و جهان اطرافش. در یک سمت ماجرا، جوانی را داریم که به تازگی بالغ شده و درحال دست و پنجه نرم کردن با قدرتهای نویافتهاش است. این مورد را میتوان ذات و طبیعت روایاتی دانست که به آغاز مسیر «مورالز» مربوط میشوند. «مورالز» در ابتدای مسیر قهرمانیاش هیچگاه چیزی را نزدیک به واقعهی مرگ «عمو بن» (Uncle Ben) تجربه نکرده، از داشتن پدر و مادر بیبهره نبوده و خلاصه زندگی به مراتب سادهتر، صمیمیتر و بهتر را داشته است. غیاب موارد این چنینی خود تاثیر بالقوهای روی «مورالز» گذاشته که آن را میتوانیم در سرتاسر داستان مشاهده کنیم. «مایلز» همیشه سعی دارد خود را به نحوی به تنها معلمش، «پیتر» (Peter Parker)، یا اطرافیانش مانند مادر بیوهاش، ثابت کند. البته لازم به ذکر است که در مجلات مصور ماجرا بسیار پیچیدهتر از این صحبتها بوده، اما از آنجایی که مطلب امروز در حوزهی بازیهای رایانهای بوده و نه غیر، پرداختن به آن چندان لازم نیست.
اما چرا نبرد درودی «مایلز» مهم است؟ زیرا در وهلهی اول افت و خیز رشد و نموی شخصیتی این فرد را در بر گرفته و در وهلهی دوم، مستلزم پیادهسازی استادانهای است. سناریوی «اثبات خود» به برترینها از نمونههای بارز کلیشههای داستانهای اکشن بوده و Marvel’s Spider-Man: Miles Morales از این امر مستثنی نیست. با وجود این گفتهها، چیزی که آن را از سایر موارد مشابه جدا ساخته، نحوهی کارگردانی، سیر داستانی و چگونگی پرداخت به آن است. Marvel’s Spider-Man: Miles Morales به زیبایی نشان میدهد که چگونه این عنکبوتی جوان سخت درحال تقلا بوده تا بلکه سانتیمتری به میراثی که «پیتر پارکر» ساخته نزدیک شود. از دستوپنجه نرم کردن با ملاقاتهای خانگی گرفته تا بالغانه رفتار کردن جلوی عمویش. عکسالعمل «مورالز» در مواجه شدن با چنین موقعیتهایی از شیرینیجات نیمهی اول روایت بوده که در انتها ختم به نتیجهگیری فوق قوی میشود.
«قدرتهای نویافتهی مایلز»
در آن سوی ماجرا، داستان یک ابرخبیث جدید در دنیای بازی به اسم «تینکِرِر» (Tinkerer) را داریم که سعی دارد نقشههای «خیرخواهانه»ی کمپانی «نوفرم» (NuForm) را بهم زده و از مسائلی به ظاهر مهم پردهبرداری کند. همهی اینها زمانی رخ میدهد که «پارکر» بخاطر موقعیت کاری جدید معشوقهاش، «مری جین» (Mary Jane) مجبور به سفر شده و امنیت شهر را به «مایلز» سپرده است. قهرمان جوان داستان هم بدون داشتن هرگونه تجربهی جدی، خود را تنها مقابل سپاهی از سربازان فوق پیشرفته دیده که سعی دارند شهر را در دست بگیرند. از سمتی دیگر هم دشمنی به ظاهر آشنا سراغ «مایلز» را گرفته که دنیای ناجی شهر «نیو یورک» (New York) را در هم میشکند. و اینگونه روایت Marvel’s Spider-Man: Miles Morales آغاز میشود: زلزلهای ناگهانی. همانطور که پیشتر ذکر کردیم، «مورالز» از داشتن تجربیات ناگوار «پارکر» بیبهره است و این بازی، دقیقه نقطهی شروعی است که بدنبالش میگشته؛ «مایلز مورالز» بلاشک یک قهرمان است، قهرمانی که تمرین دیده و آمادهی چنین روزی شده، اما آیا میتواند خود را هم از شر تمامی این مشکلات نجات دهد؟
شخصیتپردازی در Marvel’s Spider-Man: Miles Morales رویهای متفاوت را نسبت به Marvel’s Spider-Man در پیش میگیرد و این تفاوت را میتوان از طرایق مختلف مشاهده نمود. بارزترین تفاوت، فرایند بلوغ قهرمانی «مایلز» از یک جوان سرکش به یک مبارز متعهد بوده که از جمله تمهای اصلی بازی هم به شمار میرود؛ تقابل شخصیتی «مایلز» و «پیتر» را میتوان در کوچکترین اعمال مشاهده نمود، از نحوهی تار زدن گرفته تا تیکهپرانیها و زخمزبانهای مخصوص خودش که بوی جوانی میدهند. همچنین، بخاطر اصل و نصب مادر «مایلز»، مخاطبین عمدتا رفتاری صمیمیتر و گرمتر را از شخصیت اصلی مشاهده خواهند کرد. اینکه سازندگان فرهنگ و اصالت خانوادهی «مورالز» را که یک خانوادهی چندملیتی است در نظر گرفته و آن را بدین شکل به نمایش گذاشتهاند از حسنهای بخش مذکور در Marvel’s Spider-Man: Miles Morales به شمار میرود. فارغ از شخصیت اصلی، سایر شخصیتهای بازی نیرو پیروی فضا و جو اخلاقیات و رفتارهای متفاوتی را به نمایش گذاشته که آن روی دیگر دنیای این بازی، روی «خیابانی»، را نشان میدهد. در مجموع، بعنوان یک نسخهی فرعی و چیزی که میتوانست به سبب پیادهسازی نادرست منجر به شکستی غیرقابل جبران شود، بایستی گفت که Marvel’s Spider-Man: Miles Morales کار فوقالعادهای را انجام داده و به نوبهی خود توانسته از پس چالش معرفی و وارد کردن یک شخصیت عنکبوتی دیگر، آن هم از نوع دولبهاش، به خوبی بربیاید.
شیک، باحال و نورانی؛ مبارز خیابانی عنکبوتی
اگر بخواهم گیمپلی این بازی در یک کلمه شرح کنم، احتمالا از واژهی «باحال» استفاده کنم. شاید با خود بگویید که این نسخهی فرعی شباهات غیرقابل انکار و بسیاری را با نسخهی اصلی داشته باشد، اما هنگامی که خود دستهی بازی را در دست گرفته و شروع کنید، متوجه خواهید شد که چندان هم شبیه به یکدیگر نیستند. همانقدر که شخصیت «مایلز» در داستان موجب تغییر و تمایز شده، در بخش عمل و گیمپلی نیز شده است. اما چگونه؟ در ابتدا، نیاز است که بگوییم بازی Marvel’s Spider-Man: Miles Morales از همان سبک و سیاق عنوان اصلی بهره برده و یک بازی اکشن ماجراجویی با المانهای «Beat ‘em Up» به شمار میرود. شما اکثر زمان خود را صرف تار زدن در اطراف شهر، انجام ماموریتهای مختلف و کتک زدن ابرشرورها خواهید کرد. «مورالز» نیز مطابق طبیعت عنکبوتیاش از قابلیتهای مشابه به «پارکر» بهره برده مگر مورد مهمی که هستهی بازی را به کل عوض میکند و آن چیزی نیست مگر «Venom Blast». بایستی بدانید که «مایلز مورالز»، علاوه بر قدرتهای عادی عنکبوتی، تواناییهای بالقوهی دیگری هم داشته که روال کاری را به کل تغییر میدهند. این قابلیتها عبارتند از شوکهای الکتریکی خاصی موسوم به «Venom Blast»، توانایی تغییر رنگدانههای پوست و پنهان شدن از دید دشمنان مانند یک آفتابپرست که «Camouflage» نام داشته و نسخهی پیشرفتهتر قابلیت اول که با نام «Mega Venom Blast» از آن یاد شده و حالتی انفجاری دارد. اینکه چگونه سازندگان بازی برای تغییر هستهی گیمپلی تنها به سه قابلیت رجوع کرده نشاندهندهی نبوغشان است. در نگاه اول، شاید اینگونه بنظر برسد که سه توانایی جدید رقم بسیار بالایی نبوده و نمیتواند آنچنان که باید و شاید موجب تنوع شود، اما همین سه مورد توانستهاند زمین تا آسمان تفاوت ایجاد کنند.
«مایلز» به هنگام مبارزه از آن طیف گستردهی ابزارآلات جنگی-عنکبوتی «پارکر» بیبهره است؛ در عوض، وی قادر به استفاده از ابزار و قدرتهای خاص خودش بوده که نه تنها بسیار کارآمد هستند بلکه خلق و خوی خود «مایلز» را هم به همراه دارند که به گیمپلی بازی هویت میبخشند. هویتبخشی برای Marvel’s Spider-Man: Miles Morales امری است حیاتی، چرا که در صورت عدم وجود آن ممکن بود با یک نمونهی کاملا تکراری روبهرو شویم. اما این قابلیتها چگونه کار میکنند؟ بازیکنان حین مبارزه همچنان آن نوارهای «سلامتی» و «آدرنالین» را داشته و کماکان میتوانند از تواناییهای لباسهای قهرمانی خود استفاده کنند، فقط با این تفاوت که هماکنون نواری دیگر که به «Venom Blast» اختصاص داده شده هم وجود دارد. شما قادر هستید با وارد کردن ضربات متعدد و ایجاد زنجیرههای حرکتی، این نوار را به سرعت پر کرده تا از تواناییهای الکتریکی «مایلز» بیبهره نمانید. خوشبختانه، طراحی دشمنان، باسفایتها و فضای بازی ایجاب کرده که «مایلز» به دفعات بسیار از این قدرتها استفاده کنید. برای مثال، دشمنانی که توسط شخصیت «تیکنرر» فرستاده شده از محافظ فلزی خاصی استفاده کرده که تنها در صورت وارد کردن یک شوک عظیم به بدنشان شکسته میشود. اما صرفهی جنگی تنها یک سمت ماجراست.
«سربازان ابرشرور جدید شهر نیویورک، تینکرر»
سمت دیگر، لذت استفاده از این قابلیتهاست. مخاطبین میدانستند که «پیتر پارکر» یک مبارز مقتدر بوده که با استفاده از هوش سرشار خود، وارد کردن ضربات متعدد از جهات گوناگون و استفاده از محیط اطرافش، که همگی بخاطر تجربهی بالایش ممکن شده، به راحتی میتواند از پس دشمنانش بربیاید. لذا، به هنگام مبارزه هم مانند او فکر کرده و مطابق الگوی ذهنیاش مشغول به نبرد میشدند. «مورالز» آن کارکشتگی را ندارد، اما به جای آن یک دستگاه ولتاژ درونی داشته که با فشردن دو دکمه فعال شده و در یک لحظه دشمنان را فرسنگها به عقب پرتاب میکند. تنها وارد کردن چنین ضربهی سهمگینی ریتم و آهنگ بازی را از این رو به آن رو کرده و آدرنالین خون بازیکنان را به مقادیر قابل توجهی افزایش می دهد! طبعا قرار نیست همیشه مشغول به مبارزات مستقیم شوید و گاها مجبور به مخفیکاری هستید. در همین راستا، مخفیکاری بازی بخاطر وجود قابلیت «Camouflage» دستخوش تغییرات جالبی بوده که باعث میشود کنترل «مایلز» حس و حال دیگری بدهد.
اما قابلیتهای جدید «مایلز» تنها تغییراتی نیستند که Marvel’s Spider-Man: Miles Morales تجربه کرده و خارج از محیط مبارزه هم شاهد موارد جالبی هستیم. برای مثال، از تغییرات ساده شروع کنیم، شما حین تار زدن حال قادر به انجام حرکات آکروباتیکی خاصی با تلفیق «پارکور» و تواناییهای «Venom Blast» هستید که در مجموع گشتوگذار در شهر را شیکتر و سرگرمکنندهتر میکند. اینگونه، قادر هستید با آزاد کردن مقداری انرژی الکتریکی، ارتفاع و سرعت خود را کم یا زیاد کنید. فعالیتهای فرعی نظیر جمعآوری فناوری سربازان «تینکرر»، تجدید خاطرات گذشتهی «مایلز»، یا انجام تمرینات دیجیتالی که «پیتر» برای یاور جوان خود فراهم آورده نیز برای پر کردن فضای میان ماموریتهای اصلی برای بازیکنان در نظر گرفته شده که به نوبهی خود مفرح و جالباند. سازندگان سعی کردهاند که علاوه بر رسیدگی به بخش مبارزات، با افزودن معماهای کوچک در بازی طعم تازهای به آن بخشیده تا بلکه بدور از مبارزه هم از نبوع عنکبوتی جوان استفاده کنید. البته این معماها آنچنان سخت نبوده و مستلزم تامل و تفکر چندانی نیستند، اما وجودشان خود یک نقطهی قوت است که نمیتوان نادیدش گرفت. سوال اینجاست که آیا بازیکنان همگی ترغیب به انجام این ماموریتها میشوند؟ در اکثر مواقع، بله. همانند نسخهی قبلی، شما این ماموریتها را بیشتر از هرچیزی جهت ارتقای خود و جمعآوری امتیازات لازم برای باز کردن یکسری از مهارات که در «درخت مهارت» «مایلز» تعبیه شده، انجام خواهید داد. به علاوه، ماموریتهایی چون آنهایی که به گذشتهی «مایلز» اشاره دارند، کنجکاوی بازیکنان را به لحاظ داستانی سیراب کرده تا بلکه به بهانهای قوی جهت اتمام سایر بخشهای بازی مبدل گردد.
طراحی دشمنان بازی، چه در زمینهی غولآخرها و چه افراد سطوح پایینتر، بسیار خوب انجام شده و به واسطهی ریشههای داستانی، با ضربات و تواناییهایی به نزاع میپردازیم که پیش از این در سری دیده نشدهاند. برای مثال، وجود لاتهای خیابانی مسلح از جمله طراحیهای تکراری است، اما سربازان فوق پیشرفتهی «تینکرر»، که بخش عمدهای از بازی را به خود اختصاص داده، طراحی کاملا تازه و جدیدی دارند. باسفایتهای بازی هم، یا بهتر بگویم، ابرشرورهای بازی، به لحاظ گیمپلی چالشهای خاص خود را داشته و هم انتخابهای بسیاری جالبی محسوب میشوند. تصور میشد که برای ابرشرورهای نسخههای آینده، از اشخاصی چون «گرین گابلین» (Green Goblin) استفاده شود. در عوض، سازندگان پا را فراتر گذاشته و با آوردن اشخاصی مثل «تینکرر» یا «پراولر» به بازی، جسارت خود را نشان داده که قابل تحسین است. این شخصیتها، بخاطر طراحی باطنی خود، مبارزات خاص و جالبی را طلبیده که دقیقا چنین چیزی هم رخ داده و خوشبختانه، شاهد نبردهای «آرکید» گونه و ساده نیستیم. تنها نقطهی ضعف Marvel’s Spider-Man: Miles Morales، کوتاه بودنش است که نمی تواند توجیهی محکم بر قیمتش باشد. البته ناگفته نماند که این بازی، به خصوص برای هواداران، به تجربهای به یاد ماندنی با ارزش تکرار بالا تبدیل خواهد شد. با این وجود، مدت زمان کم آن میتواند برای خریداران در داخل کشور کمی آزاردهنده باشد.
طراحی خیابانی، جهان یک قهرمان جوان
طراحی بصری و صداگذاری Marvel’s Spider-Man: Miles Morales چون تارزنیاش، بسیار «باحال» بوده و حس و حال جوانی را دارد که گویا دنیا را به نامش کردهاند! آهنگساز نسخهی اول، «جان پِزانو» (John Paesano)، برای موسیقی این نسخه مجدد بازگشته و بطور استادانهای، مطابق شخصیتپردازی جوان داستان، قطعاتی را به ارمغان آورده که اخلاقیات «مایلز» را به نمایش میگذارند. «مایلز» یک جوان قانونشکن است، یک سرکش و یک قهرمان جوان. به همین خاطر، قطعات درون بازی هم «هیپ-هاپ» یا «پاپ» هستند که با داستان بازی همخوانی داشته باشند. چند قطعهی باکلام بازی هم، که محدود به آثار «Jaden Smith» و «Lecrae» شده، بسیار با اتمسفر بازی تطابق داشته و احساسات «مایلز» را به خوبی القا میکنند. Marvel’s Spider-Man: Miles Morales به لحاظ بصری نیز حرفهای بسیاری برای گفتن دارد. هرچند که نسخهای که ما برای نقد دست به تجربهاش زدیم متعلق به نسل گذشته بوده، نورپردازیاش باز هم دست کمی از «رِی تریسینگ» (Ray tracing) نداشته و میتوان به راحتی متوجه پیشرفتهای فنی بازی شد. البته این پیشرفت گرافیکی، که جدای نورپردازی در مواردی چون «Depth of field» بهتر خلاصه میشود، گاها باعث کاهش «فریم» (Frames per second) هم میشود که مشکل چندان بزرگی نبوده اما به راحتی قابل تشخیص است. انیمیشنهای بازی در بخش مبارزات نیز دستخوش تغییراتی چند بودهاند تا تمایز تجربهی دو قهرمان از دو نسخه را نشان دهند. برای مثال، «مایلز»، هنگام انجام یک حرکت «Finisher»، سعی میکند در اکثر مواقع از «Venom Blast» استفاده کرده و دشمنانش به شیوهی خاص خودش از پای دربیاورد. این تغییر هم از جمله کاتالیزورهای هویتبخش بازی بوده که وجودش از اهمیت بالایی برخوردار است.