گیمینگرویتی

ثبت نام

نقد و بررسی بازی Martha is Dead | اسیر در حواشی

مارکتینگ بازی‌ها این روزها به امری مهم برای موفقیت یک عنوان تبدیل شده‌است. به عنوان مثال عنوان سایبرپانک ۲۰۷۷ موفق شد تا به وسیله کمپین‌های تبلیغاتی خوبش علارقم مشکلات فراوانی که در زمان عرضه داشت، فروش مناسبی را برای سازندگانش به ارمغان آورد. اما این شرایط برای عناوین مستقل و کوچک تا حدودی متفاوت است. از طرفی به دلیل گمنام بودن استودیو سازنده و از طرف دیگر به دلیل نبود کمپین تبلیغاتی مناسب، معمولا این عناوین مسیر سختی را برای تبدیل شدن به یک عنوان پر فروش و یا حتی موفق طی می‌کنند. با این حال استودیوهایی هم هستند که از طریق حواشی خود موفق به جلب توجه مخاطبان خود می‌شوند. عنوان Martha is Dead یکی از همان عناوینی است که به دست استودیو ایتالیایی LKA توسعه یافته و به دلیل صحنه‌های خشن و سانسور های صورت گرفته آن بر روی نسخه پلی‌استیشن، این روز ها به کانون توجه وبسایت‌های مختلف گیمینگ تبدیل شده‌است. با عرضه بازی به سراغ تجربه آن رفتیم تا در نهایت این عنوان را بررسی و ببینیم آیا عنوان Martha is Dead به همانند حواشی‌ که به راه انداخته، آیا واقعا ارزش تجربه را دارد؟ با گیمین‌گرویتی همراه باشید.

نقد و بررسی بازی Martha is Dead | اسیر در حواشی

همه چیز با یک سانحه غیر منتظره شروع می‌شود. جولیا درست زمانی که در حل عکس‌برداری از دریاچه نزدیک به محل سکونتش مشغول به تنظیمات دوربینش است، با یک جنازه بر روی سطح دریاچه مواجه می‌شود. بعد از آن به سرعت برای نجات دست به کار می‌شود، اما کار از کار گذشته و در صحنه‌ای غیر منتظره متوجه می‌شود که آن جنازه مربوط به خواهر دو قلو او با نام مارتا است. در همین حال که او شوکه شده و قادر نیست از جای خود تکان بخورد، مادرش از راه می‌رسد و در همان لحظه جای دو خواهر را اشتباه می‌گیرد. بدین صورت مارتا که در عمل جان خود را از دست داده، از نگاه مادر و پدرش همچنان زنده‌است و این جولیا است که به اشتباه به عنوان فرد غرق شده در دریاچه معرفی می‌شود. همین موارد دست بر دست هم می‌دهند تا شروع یک داستان نسبتا تکان رقم بزند که در آن جولیا به دنبال راز مرگ مارتا می‌رود و در همین حال با گذشته تلخ خود مواجه می‌شود. در عمل باید گفت کانون توجه عنوان MiD به همین داستانش خلاصه می‌شود و در طول داستان سازندگان سعی کرده‌اند تا در روایتی جذاب به بیماری اخلال در شخصیت و خشونت علیه کودکان بپردازند.

نقد و بررسی بازی Martha is Dead | اسیر در حواشی

حتی صحنه‌های خشن و سانسور شده بازی هم کاملا در خدمت داستان قرار می‌گیرند و با آن که در بعضی از موارد وجود آن‌ها تا حدودی تکان دهنده و ناخوشایند است، اما در نهایت حاوی پیام مهمی هستند که سازندگان سعی کرده‌اند تا پایان بازی به آن جواب دهند. البته نه تمام آن‌ها. موارد سانسور شده عنوان MiD هر چند موضوعی جذاب برای سایت‌های خبری در چند ماه گذشته بودند، ولی در طول بازی مواردی وجود دارند که باید گفت تنها یک ذهن مریض می‌تواند آن‌ها را در خودش جای دهد و وجود بعضی از بخش‌ها را شاید بتوان زیاده‌روی سازندگان توصیف کرد.

نقد و بررسی بازی Martha is Dead | اسیر در حواشی

با آن که داستان بازی به صورت کلی به خوبی پیش می‌رود، با این حال مواردی هم هستند که بازی نتوانسته و یا نخواسته به آن‌ها بپردازد. به عنوان مثال روح زن سفیدپوش یکی از مواردی است که در شروع داستان به شدت بازی بر روی آن متمرکز می‌شود و یا حتی نوید یک تجربه ترسناک را هم به مخاطبش می‌دهد، اما با پیشبرد داستان کم‌کم حضور آن  در بازی کاهش یافته و در عمل در ساعات پایانی بازی دیگر خبری از موارد ترسناک و یا حتی غافلگیر کننده هم نمی‌شود و این تنها داستان است که با روند کلی خودش پیش‌ می‌رود. البته استودیو LKA سعی کرده تا با قرار دادن فعالیت‌های جانبی تا حدودی به موارد ترسناک یا روانشناختی بپردازد و این موارد هم تنها به عکس‌برداری از تعدادی محیط روح زده خلاصه می‌شوند و نتوانسته‌اند ما را تحت تاثیر قرار دهند.

نقد و بررسی بازی Martha is Dead | اسیر در حواشی

یکی دیگر از موارد مثبت بخش داستانی اشارات آن به جنگ‌ جهانی دوم و اتفاق آن می‌شود. اتفاقاتی که با پیشرفت در بازی‌ها در سایر نقاط جهان به وقوع می‌پیوندد و در طول مراحل از طریق رادیو ها و روزنامه می‌توان آن‌ها را دنبال کرد. در کنار داستان، بخش‌ٰهای مربوط به صداپیشگی و موسیقی‌ هم یکی دیگر از بخش‌های خوب این عنوان به شمار می‌روند. در کنار صداپیشگی‌ خوب شخصیت‌ها به خصوص جولیا، خبر‌ های مربوط به جنگ‌جهانی و صدای نیروی های متفقین فضای جالبی را ساخته اند.

نقد و بررسی بازی Martha is Dead | اسیر در حواشی

هر چه داستان Martha is Dead امیدوار کننده و یا حتی خوب پیش‌ می‌رود، اما در بخش گیم‌پلی بازی به شدت دارای اشکالات و کمبود های فراوانی است. در خصوص گیم‌پلی می‌توان گفت با یک Walking sim یا همان شبیه‌ساز پیاده روی طرف هستیم. ما در نقش جولیا به دنبال راز مرگ مارتا در محل سکونت‌ او و محیط‌ نسبتا کوچک دریاچه و پارک جنگلی آن پا می‌گذاریم و با عکس‌برداری از محیط‌ها، چاپ عکس‌ها، خواندن روزنامه‌‌ها‌ و تماس تلفنی با مکان‌های مختلف سعی داریم تا تکه‌های پازل را کنار هم گذاشته تا داستان را پیش ببریم. مجموعه‌ای از کار ها که به شدت خسته‌ کننده عمل می‌کنند و در بعضی از بخش‌ها حتی می‌توان آن را به عنوان قرص خواب تجویز کرد. در این بین سازندگان هم سعی کرده‌اند تا برای خالی نبودن عریضه بخش‌های مختلفی را در طول بازی قرار دهند، اما این بخش‌ها هم به قدری خسته کننده و بیهوده هستند، که وجودشان نه تنها کمکی برای بهبود تجربه بازی نکرده، بلکه بیشتر تجربه آن را رو به زوال می‌برد. به عنوان مثال بخش‌های کابوس جولیا به دویدن آن در یک محیط جنگلی خلاصه شده و نقش ما در آن‌ تنها انتخاب دیالوگ مناسب است و اگر در این بین دیالوگ درست را انتخاب نکنیم، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و فقط مجبور به تکرار آن بخش هستیم. یا بخشی دیگری مربوط به نمایش‌ عروسک‌گردانی می‌شود. بخشی که سعی دارد راز گذشته جولیا را از طریق عروسک‌ها آشکار کند، اما به قدری آرام پیش‌ می‌رود و همان موارد داستانی اول بازی را تکرار می‌کند که عملا هیچ گونه جذابیت خاصی ندارد. تنها نکات مثبت گیم‌پلی را می‌توان به یکی از ماموریت‌های فرعی و کار با دوربین و عکس‌برداری خلاصه کرد.

البته تمام این موارد زمانی به اوج بد بودنشان می‌رسند که باگ‌ها و مشکلات فنی را به آن‌ اضافه کنیم. می‌توان گفت بعید است که مرحله‌ای از بازی بدون باگ و یا مشکل فنی همراه باشد و این مشکلات به بخشی از کلیت MiD تبدیل شده‌اند. باگ‌هایی همانند لود نشدن آبجکت‌ها، پرواز جولیا در محیط، از کار افتادن نورپردازی بازی و ده ها مورد دیگر را می‌توان در لیست بلند و بالای مشکلات قرار داد. در کنار تمام این موارد، نرخ فریم ناپایدار بازی هم کامل‌کننده وضعیت تکنیکی بسیار بد آن است. تنها در بخش هنری تا حدودی وضعیت اثر قابل قبول است. نه با یک عنوان چشم‌نواز طرف هستیم و یا نه با یک عنوان ضعیف از لحاظ بصری. در مجموع می‌توان گفت به عنوان یک استودیو مستقل، کار تیم سازنده در بخش هنری قابل قبول است.

سخن پایانی

Martha is Dead یک عنوان خوب در بخش داستانی است که به خوبی توانسته دست بر روی موضوعاتی مثل بیماری اختلالات شخصیتی و خشونت علیه کودکان دست بگذارد و حتی سعی کرده تا مخاطبش را با این مشکلات آشنا ساخته و راهکار هایی را هم برای مواجه با آن در اختیار قرار دهد. اما در باقی بخش‌ها با عنوانی به شدت ضعیف و پر از مشکلات تکنیکی و باگ همراه هستیم که تا حد زیادی بخش‌های خوب داستانی را هم تحت تاثیر خودش قرار داده و تجربه نهایی را تبدیل به عنوانی ضعیف کرده‌است. برای دوستداران عناوین ترسناک و یا روانشناختی هم نمی‌توان از MiD به عنوان یک اثر موفق نام برد و به سختی می‌توان این عنوان را به این افراد توصیه کرد.

نکات مثبت

توجه به موضوعاتی مانند بیماری‌ اختلال شخصیتی و خشونت علیه کودکان و همین طور ارائه راهکار

داستان نسبتا جالب

امکانات مناسب بخش عکس‌برداری

نکات منفی

وجود مشکلات فراوان فنی و باگ‌ها

گیم‌پلی به شدت خسته کننده و آهسته

کم‌رنگ شدن بخش‌های ترسناک در ساعات پایانی

بخش‌های مختلف به شدت بی مورد در طول تجربه بازی همانند بخش‌‌های کابوس جولیا

آدرس شبکه های اجتماعی :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *