باراکامون (Barakamon) انیمه‌ای در ژانر کمدی  و زیرژانر برشی از زندگی( slice of life ) است که داستان یک خطاط جوان و با استعداد در توکیو را روایت می‌کند که پس از وقایع ناخوشایندی که در یک نمایشگاه برایش رخ می‌دهد، به جزیره‌ای کوچک سفر می‌کند تا شاید آنجا آرامش و تمرکز خود را دوباره پیدا کند. اما موقعیت های پیش بینی نشده زندگی در روستا چالش‌های جدیدی در پیش رویش می‌گذارد. تحول درونی و لزوم تغییر دیدگاه و چشم انداز انسان به زندگی، جان مایه‌ی اصلی داستان را تشکیل می‌دهد.

انیمه باراکامون اقتباسی از مانگایی به همین نام اثر “Satsuki Yoshino” هست که انتشار آن از سال ۲۰۰۹ شروع شده و در سال ۲۰۱۸ پس از هجده جلد به پایان رسیده است. ساخت این انیمه به عهده‌ی استودیو Kinema Citrus بوده که انیمه‌های شناخته شده‌ای همچون” The Rising of the Shield Hero” و  ” Made in Abyss” را نیز در کارنامه خود دارد. باراکامون ۱۲ قسمت دارد و پخش آن در تابستان ۲۰۱۴ آغاز شد.

داستان از ورود سیشو هاندا (Seishu Handa) به جزیره آغاز می‌شود و از همان ابتدا کمدی جذاب و دلشنین داستان بیننده را همراه خود می‌کند. برخوردهای اولیه‌ی هاندا با اهالی روستا واقعا دیدنی‌ست به خصوص کاراکتر فرعی دوست داشتنی داستان نارو کوتویشی(naro kotoishi) که دختری کوچک از همان دهکده است و در طول انیمه تاثیر زیادی روی هاندا می‌گذارد.

برخلاف اکثر انیمه‌های برشی از زندگی که حول محور نوجوانان دبیرستانی و روابط رومنس می‌چرخد باراکامون به مسائلی مهم‌تر همچون مشکلات درونی و اجتماعی توجه می‌کند ولی در عین حال این روند تغییر وتحول کاراکتر اصلی کمی با فراغ بال بیشتری که شایسته بود پرداخته نمی‌شود؛ ولی در مقابل تاثیری که هاندا پس از ورود به روستا بر اطرافیان خود می‌گذارد به زیبایی و سادگی نمایش داده شده است.

کمدی داستان ازهمان کلیشه‌های رایج ژانر استفاده می‌کند، ولی آن چنان درگیر فن‌سرویس نمی‌شود. در حقیقت چیزی که باراکامون را متمایز می‌کند فضایی است که داستان در آن جریان دارد، یک محیط روستایی ژاپنی با همان المان‌های سنتی خود و متعاقبا موقعیت‌های دوراز انتظاری که برای یک فرد غریبه و ناآشنا پیش می‌آید و در  تعامل با افراد جدید با شخصیت‌های متفاوت کمدی موقعیت (sitcom) خلق شده و مخاطب را راضی نگه می‌دارد.

داستان فرم خود را در طول انیمه حفظ می کند ولی در دام تکرار نمی‌افتد، شاید یکی از نقاط ضعف داستان شتاب زدگی در نشان دادن میزان تحول هاندا سیشو در قسمت‌های آغازین باشد، که در اپیزود‌های بعدی با ریز شدن در روحیات و شخصیت هاندا و دشواری‌هایی که او در طی مراحل تحول درونی تجربه می‌کند سعی در جبران این شتاب می‌کند. به هر حال با توجه به این که انیمه قسمت‌های کمی دارد به این موضوع چندان نمی‌توان خرده گرفت.

همان طور که در آغاز اشاره شد پیامی که انیمه مکررا سعی در به نمایش گذاشتن‌اش برای مخاطب دارد نترسیدن از تغییر و بلکه لزوم وجود آن در زندگی است. همه ی ما گاهی آنقدر در زندگی روزمره و مشغله‌های خود غرق می‌شویم که چیزهای مهمی را درباره خودمان فراموش می‌کنیم، این که چه کسی هستیم و چه استعدادهایی داریم. گاهی اوقات برداشت‌های غلطی که درباره‌ی خود و توانایی‌هایمان در ذهنمان ترسیم کرده‌ایم باعث می‌شود از پیشرفت در مسیر زندگی باز بمانیم. زمانی که فهمیدیم در این مسیر در حال درجا زدن هستیم بایستی به تغییر کردن بیندیشیم، سختی‌هایش را به جان بخریم و هرگز از تغییر نهراسیم. زیرا اگر کرم از پیله شدن بهراسد هرگز لذت پرواز کردن را نخواهد چشید.