بیش از ۲۰ سال از اولین روزی که قدم بر جهانی حلقهای شکل گذاشتیم میگذرد. استودیوی Bungie با خلق عنوانی به نام هیلو، مجموعهای را خلق کرد که به سرعت در کنار بهترین بازیهای تاریخ قرار گرفت. موفقیتی بزرگ که مایکروسافت را از شکست حتمی کنسول Xbox نجات داد و به نماد این کنسول تبدیل شد. بعد از جدایی بانجی و خداحافظی باشکوهی که با عنوان هیلو ریچ از این سری داشت، مایکروسافت هدایت این سری را به استودیو تازه تاسیس خود بنام ۳۴۳ سپرد. هیلو ۴ و ۵، ساخته های این استودیو در دهه گذشته، با وجود اینکه بازیهای بدی نبودند اما هیچگاه نتوانستند جادوی عناوین بانجی را تکرار کنند. دلایل متعددی منجر به عدم موفقیت این دو بازی شد. هیلو اینفینیت، عنوانی است که سراغ همان دلایل رفته و با هدف به دست آوردن دل طرفداران Halo ساخته شده است. آخرین تلاش ۳۴۳، نویدبخش آیندهای روشن برای این سری افسانهای است. با نقد و بررسی هیلو اینفینیت همراه گیمینگرویتی باشید.
شروع بازی بسیار یادآور هیلو ۱ است. فضای بسته، فرار از مهلکه و انفجار. اما بعد از کمی پیشروی و رسیدن به محیط جهانباز بازی، به سرعت متوجه میشویم هیلو اینفینیت صرفا یک هیلوی بازسازی شده نیست. اینفینیت بطور کامل DNA هیلو را در خود دارد و در عین حال متفاوتترین عنوان این سری نیز به شمار می رود. ۳۴۳ موفق شده ساختار داستانی خطی و سنتی در هیلوهای قبلی را با یک محیط جهان باز به خوبی ترکیب کند. نتیجه نه شبیه به فارکرای است و نه عنوان دیگری.
برخلاف معمول، مسترچیف این بار به عنوان یک بازنده داستان را شروع می کند. گروهی به نام Banishedنسخه تبعید شده و عصبانیتر همان نژاد Covenant هستند که در هیلوهای قبلی شاهد بودیم. داستان بازی بعد از هیلو ۵ و از جایی شروع می شود که سفینه UNSC Infinity که برای فرار از کورتانا سر از زتا هیلو درآورده بود، حال توسط Banished شکست خورده و کنترل این هیلو را به دست آنها داده است. ماموریت اولیه این است که کنترل حلقه را از آنها پس گرفته و رازهای آن را پیدا کنیم. با وجود اینکه ۳۴۳ مدعی شده پلیرهای جدید هم می توانند به سادگی به داستان بازی وارد شوند اما این موضوع کاملا درست نیست و شما همچنان پیش نیاز قابل توجهی از هیلوهای گذشته برای فهمیدن داستان نیاز دارید. حتی عنوانی مثل Halo Wars 2 که گروه Banished در واقع آنجا معرفی شدند. اما نکته مثبت در مقابل هیلو ۵ و ۴ این است که حداقل کمتر به کتابها و داستانهای مکتوب هیلو متکی است که خود قدم بزرگی به شمار می رود.
اما این روایت داستان هست که به خوبی میدرخشد. نحوه روایت، کارگردانی و سرعت پیشروی داستان بسیار عالی کار شده و پلیر را کاملا با خود همراه میکند. دو شخصیت جدید بازی یعنی وپن (AI جدید مسترچیف) و پایلوت که چیف را با سفینه خود معلق در فضا پیدا میکند، کاملا با هم متفاوت هستند و ترکیب جالبی را ایجاد میکنند. وپن شخصیتی است بامزه و ناآشنا به چیف و اتفاقاتی که در گذشته افتاده و در مقابل پایلوت یک شخصیت انسانی و شکننده دارد؛ از طرفی چیف را هم به خوبی میشناسد. در ادامه این دو شخصیت به خوبی شکوفا شده و نقشی اساسی در داستان بازی ایفا میکنند.
برخلاف داستان خطی بازی، دنیای هیلو اینفینیت دست پلیر را بسیار باز میگذارد. ما این بار شاهد یک رویکرد متفاوت و قابل توجه در سری هیلو هستیم که بازی را به سمت جهانی باز و غیر خطی برده است. کارهایی از قبیل گرفتن بیس هایی به نام FOB، نجات دادن سربازها، منفجر کردن برجهای پروپاگاندا و کشتن اهداف مهم بنیشد که نقش مینیباس را ایفا میکنند. بازی ماموریت جانبی با داستان های جانبی ندارد، بنابراین اینها کارهایی هستند که ممکن است روی کاغذ خسته کننده بنظر بیایند، اما اینجاست که جادوی گیمپلی بازی وارد عمل میشود.
۳۴۳ موفق شده بهترین و کاملترین گیمپلی سری هیلو را در اینفینیت پیاده کند. اسلحه های محبوب قدیمی در کنار اسلحه های جدید بالانس بسیار خوبی ایجاد کردند. هیلو از عناوینی است که کارکرد هر اسلحه بسیار متفاوت از دیگری است و عملا با انتخاب هر اسلحه، باید روش مبارزه کاملا جدیدی در پیش بگیرید. هوش مصنوعی دشمنان در یک کلام فوق العاده است و تنوع آنها که امضای سری هیلو است حتی در سال ۲۰۲۱ هم تازگی خودش را حفظ کرده است. همچنین به مرور ۴ قابلیت جدید در اختیار پلیر قرار می گیرد که گل سرسبد آنها گرپل شات یا همان قلاب دست مسترچیف است. هرچند سه قابلیت دیگر چیف در مراحل داستانی و محیط های بسته تر می توانند بسیار کارآمد باشند اما این گرپل شات هست که جهان بازی را در سیطره شما قرار می دهد. بلندترین سازه ها و کوه ها توسط گرپل شات قابل دسترس می شوند. حتی در مبارزات از آن برای برداشتن اسلحه و آبجکت های انفجاری از راه دور، رسیدن به دشمنان دورتر و حتی دزدیدن وسایل نقلیه کاربرد اساسی دارد. بعد از بازی کردن اینفینیت، تصور مسترچیف بدون این قابلیت دیگر امکانپذیر نیست.
جدا از گیمپلی بازی، عامل دیگری که باعث شده پیشبرد و گشت و گذار در جهان بازی اصلا تکراری نباشد، آزادی عمل در انجام آنها است. شما می توانید به تنهایی به بیس بنیشدها هجوم ببرید و مهارت مبارزه خود را به چالش بکشید یا روشی محتاطانهتر در پیش بگیرید و از بالای کوه با یک اسنایپر دخل همه را یکجا بیاورید. یا یک Razorback پر از سرباز کنید (و حتی اسلحه دلخواه خود را به سربازها بدهید) و گروهی حمله کنید. هرچند هیچ چیز مثل دزدیدن یک Banshee و بمباران کردن دشمنان از آسمان نمی شود! البته شخصا از داشتن ماموریتهای داستانی جانبی هم استقبال میکردم، اما در مجموع ورود به ساختار جهان باز موفق ظاهر شده و بر خلاف بسیاری از بازیها کاملا با گیمپلی هیلو همخوانی دارد (به تو نگاه میکنم Gears 5). انجام دادن کارهای جانبی امکاناتی مثل اسلحههای بهتر، وسایل نقلیه قویتر و باز کردن نقشه در اختیارتان قرار می دهد تا انگیزه خوبی برای انجام آنها ایجاد شود. مراحل داستانی در مجموع کوتاه هستند و اگر صرفا آنها را دنبال کنید و دنبال گشت و گذار در جهان بازی نباشید شاید در ۱۰ ساعت هم به اتمام برسد. داستان اصلی در کل بسیار خوب و منسجم است. شخصیت های منفی بازی با وجود اینکه کمی جنریک و به قولی “آدم بده داستان” به نظر میرسند اما در اواخر بازی و روشن شدن کامل داستان بُعد دیگری هم پیدا میکنند. داستان در نهایت به بسیاری از سوالات هیلو ۵ و اتفاقات مابین آن و اینفینیت پاسخ می دهد و در انتها نکات جالب و هیجان انگیزی برای نسخه های آینده روی میز میگذارد.
مراحل داستانی بازی قوی و متمرکز کار شده اما یک ایراد بزرگ اینجا است که شما بعد از اتمام مراحل اصلی دیگر نمیتوانید آنها رو تکرار کنید. حتی بعضی از آنها در قسمت هایی از مپ اتفاق میافتند که بعد از اتمام بازی غیرقابل دسترس می شوند. خوشبختانه ۳۴۳ قول داده قابلیت انتخاب مراحل که همیشه در سری هیلو بودند را در آینده اضافه کند. قسمت دیگری که در آینده اضافه خواهد شد و در حال حاضر وجود ندارد بخش Co-op هست. هرچند در بسیاری از بازیها هم Co-op بعدها اضافه شده و این موضوع جدیدی نیست اما این برای سری هیلو که همیشه سنت یک Co-op خوب را در روز عرضه داشته یک نکته منفی قلمداد میشود و بسیاری از طرفداران هیلو ترجیح میدادند که بخش داستانی را با دوستان خود انجام دهند.
یکی از بخش هایی که سال گذشته مورد انتقاد بسیاری قرار گرفت، کیفیت گرافیک بازی است. بازی از لحاظ بصری دنباله رو هیلوهای بانجی است و از سبک شلوغ و کمی رئالتر هیلو ۴ و ۵ فاصله گرفته است. کیفیت بصری خصوصا در مناطق داخلی بسیار خوب کار شده و بعضا شاهد چشم اندازهای زیبا و جالبی خواهید بود. هیلو اینفینیت یک عنوان میان نسلی است که در کنسول های Xbox Series کیفیت کم و بیش مشابهی با نسل قبلی دارد و تفاوتش عمدتا در فریم دهی بالاتر است. کیفیت صداگذاری نیز عالی است. Jen Taylor که در هیلوهای گذشته در نقش کورتانا و دکتر هالزی ظاهر شده بود، این بار در نقش وپن حتی یک مرحله فراتر کار کرده و شاهد درخشش او در این بازی هستیم. از دیالوگ های دشمنان (خصوصا گرانتها) هم غافل نشوید که در هنگام نبرد و حتی بعد از کشتن شما حرفهای جالب و بامزه ای میزنند.
امکان ندارد درباره یک عنوان هیلو صحبت کنیم و حرفی از موسیقی نزنیم. موسیقی بازی ترکیبی از قطعات قدیمی و جدید است و بی نهایت زیبا کار شده است. گشتن در جهان بازی به تنهایی وقتی که ناگهان نٌت هایی آشنا و به موقع نواخته میشود لحظاتی زیبا و تکرارنشدنی را رقم میزند.
این روزها عناوین فری تو پلی مانند پابجی، فورتنایت و وارزون در صدر تمام شبکهها و بازیهای آنلاین قرار گرفتهاند. ۳۴۳ با هیلو اینفینیت تصمیم گرفته مستقیما به نبرد با این عناوین برود، اما با وجود فری تو پلی شدن، بازی همچنان یک هیلو است. حتی این بار خیلی هیلوتر از ساخته های اخیر ۳۴۳ شده است. طراحی مپها همانند هیلوهای گذشته کوچکتر، نبردها سریعتر و فوقالعاده هیجان انگیز از آب درآمده است. هیلو اینفینیت Armor Ability ها و Loadout ها را کنار گذاشته و همانند هیلو ۳، شما با یک ست مشخص و همانند بقیه بازی را شروع میکنید و اسلحهها و قابلیتهای مختلف در جاهای مشخصی از مپ پخش شدهاند. همین موضوع و شناخت بهتر مپها از عواملی است که تفاوت عملکرد یک پلیر تازه کار و حرفهای را تعیین میکند. قابلیت هایی که در بخش داستانی دیده بودیم به علاوه برخی قابلیت های دیگر و استفاده درست از آنها نقش مهمی در برد و باخت تیمی دارند. طراحی مپها اکثرا بسیار عالی و متقارن انجام شده و تمام قسمت های مپ از چندین مسیر به هم متصل می شوند. این در کنار گان پلی عالی، گیمپلی براساس فیزیک و درنتیجه آن اتفاقات غیرمنتظره و قابلیت ها و اسلحه های متنوع و متفاوت از هم، معجونی اعتیادآور بدست آورده که اگر طرفدار بازی شوتر باشید به سختی بتوانید از آن بگذرید.
مولتی پلیر بازی قبل از عرضه رسمی و در سالگرد ۲۰ سالگی هیلو در قالب بتا عرضه شد. به همین جهت انتخاب مود بازی به طور دقیق امکان پذیر نبود و عموما مودها بصورت تصادفی انتخاب میشدند. به تازگی ۳۴۳ قابلیت انتخاب برخی مودها مانند Team Slayer را در دسترس قرار داده است.
سیستم پیشروی و level up در مولتی پلیر براساس چلنج هاست. با انجام چلنج های روزانه و چلنج های هفتگی می توانید xp دریافت کرده و ارتقا پیدا کنید. چلنج های روزانه با صرفا بازی کردن هر مسابقه به شما داده میشود و چلنجهای هفتگی هم یکسری کارهای خاص را از شما طلب میکند. مثلا کشتن ۱۰ نفر با یک اسلحه خاص یا بردن سه بازی در یک مود خاص و مسائلی از این دست. مشکل قضیه اینجا است که شما هیچ امتیازی بابت مهارت خود بهدست نمیآورید. چلنجهای روزانه را فقط با بازی کردن و فارغ از برد و باخت میگیرید و چلنجهای هفتگی هم بعضا چنان کارهای عجیب و غیرمنطقی از شما طلب میکنند که عملا ممکن است هدف بازی را رها کرده و به دنبال انجام چلنج مورد نظر باشید.
بارها برای من پیش آمده بود که مثلا در مود Oddball به جای هدف بازی که نگه داشتن توپ هست، هم تیمیها دنبال ماجراجویی های شخصی خود بودند که به احتمال زیاد ناشی از چلنج های هفتگی بازی است! البته در بخش Ranked Match عملکرد بهتر شما و بردن بازیها باعث افزایش درجه مدال اسپارتان میشود اما این در xp و level up هیچ تاثیری ندارد. اگر ۳۴۳ سیستم xp گرفتن را براساس مهارت قرار دهد یا حداقل بیشتر چلنج های هفتگی به بردن بازیها مربوط شود میتوان مولتی پلیر بازی را یک عنوان بینقص در سبک خود به حساب آورد. امیدواریم که در آپدیت های آینده ۳۴۳ به این موضوع توجه بیشتری نشان دهد.
Deprecated: پروندهٔ پوسته بدون comments.php از نگارش 3.0.0 که جایگزینی در دسترس نداردمنسوخ شده است. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهٔ خود قرار دهید. in /home/gamingravity/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114