گیمینگرویتی

ثبت نام

بررسی بازی Godfall | سقوط آزاد خدایان

این نقد بر اساس نسخه‌ی ارسالی سازندگان برای سایت گیمین‌گرویتی نوشته شده است.

Godfall اثری است که وعده‌های زیادی به مخاطب میدهد و انتظاراتی برای او ایجاد می‌کند. اما متاسفانه این انتظارات به خوبی برآورده نمی‌شوند. بازی که استودیوی Counterplay Games آن را توسعه داده و توسط Gearbox Software نشر داده شده است، یک اثر هک‌انداسلش لوت محور محسوب می‌شود. Godfall که بازی روز عرضه کنسول پلی‌استیشن ۵ به شمار می‌آید، به دلیل تجربه‌‌ی کم سازندگان و شاید بلندپروازی آن‌ها اثری است که درکنار بخش‌های خوب و جذاب، دچار ضعف‌هایی جدی نیز هست که جلوی بدل شدن آن به یک بازی خوب را گرفته است.

داستان بازی درباره‌ی فاسد شدن برادری است که قصد تکیه زدن بر تخت قدرت و بدل شدن به یک خدا را دارد. Orin که حال توسط برادر خود Macros مورد خیانت واقع شده است، سفری را آغاز می‌کند که او را به نقاط مختلفی از جهان بازی می‌کشاند و وادار می‌کند با نوچه‌های برادرش مبارزه کند. داستان بازی تا انتها از این دو خط فراتر نمی‌رود و در بازی هیچ نوع شخصیت‌پردازی و سیر داستانی را شاهد نیستیم. عدم امکان ارتباط با Orin عملا بازیکن را در این نزاع خیر و شر بی‌تفاوت باقی می‌گذارد و این از بزرگ‌ترین مشکلات بازی است.

اما آن چیز که مسلم است، تفاوت میزان توجه سازندگان بر روی داستان و گیم‌پلی است؛ به طوری که در نمایش‌ها و تبلیغ‌ها نیز حرف خاصی درباره داستان مطرح نشده بود و تقریبا همه توقع رویارویی با داستانی ساده را داشتند و امید همه به تجربه‌‌ی یک گیم‌پلی جذاب بود. سیستم مبارزات بازی که مهم‌ترین بخش اثر است، از جذابیت خوبی برخوردار است. بازی تنوع سلاح‌های قابل قبولی ارائه می‌دهد و هر سلاح نیز بسته به پیش‌روی بازیکن در درخت مهارت‌ها، ویژگی‌های ثانویه‌ای نیز برایش آزاد می‌شود. هم‌چنین ضرباتی مثل پرتاب سپر و … نیز هستند که می‌توانند در ترکیب با ضربات ساده، کمبوهای جذابی خلق کنند. بازی هم‌چنین طراحی دشمنان مناسبی نیز دارد که باعث می‌شود این سیستم مبارزاتی جذاب، هرز نرود. البته علی‌رغم طراحی مناسب دشمنان، بازی می‌توانست در طراحی باس‌فایت‌ها کمی خلاقانه‌تر و بهتر عمل کند. به خصوص Macros، آخرین Boss بازی، که انتظارات شما را به عنوان باس‌فایت نهایی برآورده نمی‌کند. بازی علاوه بر ۵ باس‌فایت اصلی، شاملا تعدادی مینی‌باس نیز می‌شود که درکنار محدود بودن تعدادشان، الگوهای مبارزاتی قابل‌قبولی دارند.

جدا از مبارزات، بازی ادعای لوت‌محور بودن نیز می‌کند. ادعایی که به شدت برای سازندگان گران تمام شده است. چرخه‌ی لوت در بازی به شدت حوصله‌سربر است و پس از مدتی برای بازیکن کاملا بی‌اهمیت می‌شود. دلیل عمده‌ی این اتفاق، تاثیرات و افکت‌هایی است که به صورت رندوم بر روی این لوت‌ها قرار می‌گیرند. مثلا سلاح شما می‌تواند باعث خون‌ریزی دشمن شود و … . این افکت‌ها به شدت بی‌اثر هستند و بازیکن خیلی سریع نسبت به آن‌ها بی‌تفاوت می‌شود. دلیل دیگر نیز نحوه‌ي دسترسی به این لوت‌ها است. فارغ از کشتن دشمن‌ها و باس‌ها و مینی‌باس‌ها، با پیداکردن صندوقچه‌هایی که در محیط قرار دارند و بازکردن آن‌ها، می‌توانید به لوت‌های مختلفی دسترسی پیدا کنید. برخی از این صندوقچه‌ها برای بازشدن نیازمند تکمیل کردن چالش‌ها و پازل‌هایی کوچک هستند که خیلی سریع تکراری می‌شوند و به شدت حوصله‌سربر هستند.

بازی هم‌چنین شامل ۱۲ Valorplate می‌شود که حکم زره‌های مختلف برای بازی را دارند. این زره‌های که برای دسترسی به آن‌ها نیازمند خرج کردن متریال‌های مشخصی هستید، از حیث ظاهری تفاوت‌های محسوسی با یک‌دیگر دارند اما در گیم‌پلی، با این‌که هرکدام Perkهای مشخصی دارند هیچ تاثیر محسوسی بر تجربه‌ی شما نمی‌گذارند و نهایتا به عنوان اسکین‌های مختلف تلقی می‌شوند که تنها کارشان تنوع ظاهری بخشیدن است.

از دیگر مشکلات اساسی بازی، طراحی مراحل آن است. مراحل بازی تماما از روندی یکسان تبعیت می‌کنند و هیچ‌گونه تنوعی را در آن‌ها شاهد نیستیم. این امر هم در مراحل اصلی و هم در مراحل فرعی بازی صادق است و به هیچ عنوان راضی‌کننده نیست. مراحل هم‌چنین بسیار کوتاه هستند، به طوری که تا به خودتان می‌آیید مرحله به پایان رسیده است! محیط‌های بازی نیز کوچک طراحی شده‌اند و فارغ از آن، طراحی خوب و منحصربه‌فردی نیز ندارند و به نوعی از یک‌سری فرمول‌های مشخص در طراحی تمام محیط‌های بازی استفاده شده است.

یکی دیگر از مشکلات اساسی بازی کمبود محتوای شدید آن است. بخش داستانی بازی پس از ۱۰ساعت به اتمام می‌رسد و مراحل فرعی به شدت حوصله‌سربر و محتوای Endgame ضعیف، باعث شده است که برچسب ۶۰ دلاری به هیچ‌عنوان منطقی جلوه نکند.

بازی شامل صداگذاری خوبی می‌شود و افکت‌های صوتی خوب در کنار موسیقی‌های قابل قبول، منجر به تجربه‌ي مناسبی می‌شود. البته صداگذاری شخصیت‌ها چندان دل‌چسب نیست و بخشی از این امر به دیالوگ‌های ضعیف نیز مربوط می‌شود. در کنار تجربه‌ی صوتی، بازی تجربه‌ي بصری بسیار چشم‌نوازی را ارائه می‌دهد. بازی گرافیک ‌هنری واقعا زیبایی دارد. رنگ‌بندی‌های متنوع و جذاب در کنار نورپردازی خوب و افکت‌های مناسب همگی دست‌به‌دست هم داده‌اند تا Godfall را از این حیث، به یک تجربه‌ی دل‌چسب بدل کنند. بازی البته از لحاظ فنی مشکلاتی دارد و بهینه‌سازی آن بر روی PC خوب صورت نگرفته است. در طول بازی با افت‌فریم‌های متعددی روبه‌رو می‌شوید و علاوه بر این، سرورهای بازی در تجربه‌ی Co-op بسیار ضعیف عمل می‌کنند و با توجه به نیاز به فیلترشکن، این ضعف ضریب می‌گیرد. البته تجربه‌ی Co-op فارغ از مشکلات سرور، تجربه‌ي خوبی است و می‌تواند تا حدی مشکلات Godfall ‌را پوشش دهد.

بازبینی تصویری

محتویات Endgame بازی به سرعت خسته‌کننده می‌شوند

باس‌فایت‌های بازی می‌توانستند طراحی بهتری داشته باشند

محیط‌های بازی زیبا و متنوع هستند

آیتم‌هایی که با جمع‌آوری‌شان می‌توانید Valorplateهای جدیدی آزاد کنید

درخت‌ مهارت‌های بازی مناسب و قابل‌قبول است

امتیاز به پست :

سخن پایانی

Godfall یک بازی ضعیف است که جز یک تجربه‌ی بصری مناسب و مبارزات جذاب، چیزی برای ارائه ندارد. طراحی مراحل ضعیف و تکراری، عدم پرداخت به داستان و محتوای به شدت کم با توجه به قیمت، تنها بخشی از ایرادات آن هستند. اگر دوستانی دارید که با آن‌ها به تجربه‌ی بازی بپردازید و به داستان و مراحل ضعیف هیچ اهمیتی نمی‌دهید، Godfall گزینه‌ي خوبی است، البته اگر تخفیف خورده باشد!

نکات مثبت

نکات منفی

آدرس شبکه های اجتماعی :

2 پاسخ به “بررسی بازی Godfall | سقوط آزاد خدایان”

  1. armin_the_order_1886 گفت:

    بسیار عالی
    میدونم رو Pc نقد کردین ولی ای کاش به Dualsense و قابلیت هایی که بازی ازش استفاده کرده هم اشاره میکردین نقد کاملتری میشد.

  2. armin_the_order_1886 گفت:

    بسیار عالی
    میدونم رو Pc نقد کردین ولی ای کاش به Dualsense و قابلیت هایی که بازی ازش استفاده کرده هم اشاره میکردین نقد کاملتری میشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *