گیمینگرویتی

ثبت نام

نقد و بررسی انیمه Fate/strange Fake: Whispers of Dawn | جام مقدس آمریکایی

چنان چه با سری Fate آشنایی کاملی داشته باشید باید بدانید چقدر اقتباس شدن Fate Strange Fake مهم است. سری Fate از سال 2004 با ویژوال ناولی به نام Fate Stay Night به کار خود آغاز داد. از همان سال عناوین متعددی از این سری شروع به انتشار کردند. از سری رمان‌های Fate Zero و Fate Apocrypha گرفته تا ویژوال ناول، بازی فایتینگ و انیمه‌ها مختلف. این سری حتی هم اکنون یکی از پردرآمدترین بازی‌های موبایل ژاپن را تحت عنوان Fate Grand Order به نام خود دارد. منتها Fate Strange Fake این میان تاریخچه عمیقی دارد و به خاطر نویسنده خاص و ریشه خلق آن، همواره هیجان برای اقتباس این رمان به انیمه بالا بوده. حال باید دید آیا در تک قسمت یک ساعته‌ای که تحت عنوان Fate Strange Fake: Whispers of Dawn آمده، این انتظارات برآورده شده یا خیر. با گیمین‌گرویتی همراه باشید تا نگاهی بر قسمت آغازین این سری از انیمه‌های Fate انداخته و دلایل اهمیتش را با هم بررسی کنیم.

Fate Strange Fake: Whispers of Dawn یک قسمت ویژه انیمه و اقتباس از جلد اول رمانی به همین نام است که توسط ریوگو ناریتا در سال 2015 منتشر شده. حال بعد از 8 سال ورژن انیمیت شده این رمان در قالب یک قسمت یک ساعته ارائه شده که اقتباسی فوق‌العاده است، ولی قبل از نقد انیمه کمی بهتر است به داستان Fate Strange Fake و اهمیت آن در فرنچایز Fate بپردازیم. قبل از هر چیز باید بدانید این اثر نیز مانند آثار دیگر Type-Moon مثل Tsukihime و With on the Holy Night به نوعی در یک دنیا قرار دارند و کانسپت ها و ایده‌هایی نظیر جادو بین این آثار مشترک است. لزوما احتیاجی نیست که این آثار را دیده باشید ولی اگر بیشتر با دنیای Type-Moon آشنا باشید بیشتر از ساخت و ساز دنیای Fate Strange Fake سردرمی‌آورید

Fate Strange Fake اساساً داستانی است که می‌توانید بدون دیدن هیچ کدام از دیگر آثار Type-Moon و Fate آن را ببینید و حسابی از مبارزات و کاراکترهایش لذت ببرید. با این وجود، اصل لذت آن به وقتی است که بفهمید چرا حضور یک خون‌آشام در یک عنوان Fate این قدر اهمیت دارد؛ چرا حضور Waver و Flat به عنوان شخصیت‌های حاضر از طرف موسسه جادوی انگلستان در آمریکا مهم بوده و پشتوانه داستانی به دنبال خود دارد یا موارد دیگری که جلوتر در داستان خود را نشان می‌دهند و هنوز انیمه به آن جا نرسیده. Fate Strange Fake عاشق ارجاع دادن به دیگر عناوین Type-Moon است. از ریز و بم سیستم جام مقدس که اساس سری Fate است تا سیستم سازمانی موسسه جادو و کلیسا و نحوه تعامل این دو گروه، همگی المان‌هایی هستند که در درون مایه داستان این رمان رخنه کرده‌اند و اگر بتوانید این ارجاعات را بفهمید به شدت بیشتر از Fate Strange Fake لذت ببرید. به طور خلاصه این انیمه هر چقدر برای تازه واردان عناوین Type-Moon عنوان جذابی است، بدون شک برای طرفداران پروپا قرص و قدیمی این کمپانی ساخته شده و این موضوع لایق احترام است.

داستان Fate Strange Fake روایت یکی دیگر از جنگ‌های جام مقدس است که این بار در شهر تخیلی Snowfield در آمریکا اتفاق می‌افتد. با نقشه‌ریزی دولت آمریکا و گروهی از ساحران مستقل، مراسم جام مقدس به صورت ناقص و معیوب در آمریکا شکل می‌گیرد. به این ترتیب گروه مختلفی از افراد خطرناک دور هم جمع می‌شوند تا در جنگی خونین با ارواح قهرمانانه‌ای که تحت عنوان سرونت (Servant) در اختیار خود دارند همدیگر را از پای درآورند. بیشتر از این توضیح در مورد داستان و شخصیت‌ها ما را وارد فضای اسپویلر می‌کند که از آن دوری می‌کنیم فقط باید بگویم مهره‌هایی که در این جنگ دور هم جمع می‌شوند ترکیب ترسناک و به شدت خارق‌العاده‌ای هستند که دنبال کردن آن‌ها به شدت جذاب است.

نکته‌ای که Fate Strange Fake را در مقایسه با دیگر عناوین سری Fate متمایز می‌کند بدون شک نویسنده آن، ریوگو ناریتا است. چنان چه آشنا نیستید؛ ریوگو ناریتا خالق رمان‌های دیگری به نام Durarara و Baccano بوده و اگر انیمه‌های این دو اثر را دیده باشید، با سبک نویسندگی وی باید به خوبی آشنا باشید. او استاد نوشتن داستان‌های تخیلی است که در قالب روایت‌های محلی حول یک شهر یا منطقه شکل می‌گیرند. به همین خاطر در آثارش همیشه جدا از خود شخصیت‌ها، شهر و ستینگ محلی داستان نیز به نوعی حکم یک شخصیت زنده را پیدا می‌کند. همان قدر که ایکبوکورو در Durarara شهری زنده پر از محل ها و افراد مختلف بود این جا نیز Snowfield به عنوان شهری که وقایع داستان در آن اتفاق می‌افتد محلی زنده است که اهمیت آن رفته رفته در داستان بیشتر و بیشتر می‌شود.

از طرف دیگر با وجود داشتن یک شخص به عنوان شخصیت اصلی، داستان‌های ناریتا هیچ‌گاه قهرمان معینی ندارد و همه جبهه‌ها با یک روند غیر قابل پیش‌بینی با یکدیگر درگیر می‌شوند. با این که در آخر این قسمت با سایاکا آشنا می‌شویم که به نظر می آید شخصیت اصلی داستان است، به وضوح تمام تمرکز این قسمت روی تمامی شخصیت های دیگر بوده.

همچنین لزوماً همه چیز بین دو جبهه حق و باطل تقسیم نمی‌شود و درگیری بین شخصیت‌های خیلی پیچیده‌تر و چند وجهی‌تر از یک مقابله ساده بین دو جبهه مشخص است. او همچنین استاد پایه ریزی رمز و رازهای مختلف در داستان خود و فاش کردن آن‌ها با بیشترین قدرت ممکن است که منجر به خلق بهترین لحظات روایی داستان‌هایش می‌شود. البته که ناریتا نویسنده بی‌نقصی نیست و در پیوند زدن لحظات حیاتی داستان‌هایش به هم کمی ضعیف بوده و سر همین روند رمان‌هایش بعضاً کند و خسته کننده به نظر می‌رسد، ولی نهایتاً نقاط قوت اوست که او را به یکی از بهترین گزینه‌ها برای نوشتن یک داستان در دنیای Fate تبدیل می‌کند.

دنیای Fate جایی است که در آن جنگ جام مقدس رخ می‌دهد. نبردی سهمگین و عین حال در خفا که پر از رمز و راز بوده و جبهه‌های مختلفی از اشخاص با منافع مختلف را با هم درگیر می‌کند و همزمان ستینگ آن محدود به یک شهر بوده که وضعیت و نقاط استراتژیکی که در آن وجود دارد برای خود قصه مجزای دیگری تعریف می‌کنند. همه این موارد دقیقاً دلایلی است که سبک نویسندگی ناریتا متمم فوق‌العاده‌ای برای این سری است و نتیجه دقیقاً همان طور که فکر می‌کنید فوق‌العاده درآمده. شخصیت‌های جذاب و رمز و رازهایی که با روند به شدت مناسبی جواب آن‌ها برملا می‌شوند و شهری که زنده است همگی کمک کرده‌اند Fate Strange Fake حس ناب و خاصی به نسبت دیگر عناوین Fate پیدا کند و هویت خودش را داشته باشد.

البته هیچ کدام از مواردی که گفتم بزرگ‌ترین نقطه قوت ناریتا و Fate Strange Fake نیستند. بزرگ‌ترین نقطه قوت این اثر از بخش Strange نام این انیمه بر می‌آید. همه چیز در این انیمه با تصورات پیشین شما از یک اثر در سبک جادو و جنبل متفاوت است. در همان دقایق ابتدایی یک گروه آلفای نظامی یک جادوگر را با تمام قدرت به گلوله می‌بندد و دقیقه‌ای بعد معلوم می‌شود جادوگر به گلوله بسته شده صرفاً یک عروسک از راه دور کنترل شده از جادوگر اصلی بوده. سپس از صحبت شخصیت‌ها متوجه می‌شویم که اصلاً از ابتدا هدف این بوده که با کشتن عروسک مورد نظر به موسسه جادوگرها خطر مورد نظر منتقل شود. این فقط یک نمونه از کش مکش فوق‌العاده غیر قابل پیش بینی‌ای است که در داستان وجود دارد. تمام شخصیت‌های داستان انگیزه‌های عجیب و غریبی برای خود دارند و این فقط برای قسمت اول این داستان است؛ اگر رمان را خوانده باشید می‌دانید که نصف دیگر شخصیت‌ها و نقش عجیبشان در داستان هنوز برملا نشده که نشان از عمق بیش از پیش داستان دارد.

البته که انگیزه و شخصیت‌پردازی عجیب و غریب به تنهایی می‌تواند یک کار را عجیب کند ولی Fate Strange Fake پا را فراتر گذاشته و حتی در زمینه قدرت شخصیت‌ها و قابلیت‌هایشان نیز عملکرد عجیب و غریب و غیر قابل پیش‌بینی‌ای دارد. از Assassin بی‌نام و نشانی که نوبل فانتازم تقریباً تمام سرکرده حشاشین‌های قلعه الموت را تا حد متوسطی در اختیار دارد تا Casterـی که هیچ قابلیت تهاجمی‌ای ندارد ولی می‌تواند با قدرت خود از افراد معمولی، قهرمانانی قابل تحویل ارباب خود دهد. همه این موارد باعث شده تا Fate Strange Fake به شدت غیر قابل پیش بینی و در عین حال پیچیده باشد. وقتی همه مهره‌های حاضر در جنگ تا این حد قدرتمند بوده و انگیزه‌هایشان پیچیده باشد، سخت است نتیجه مبارزه بین هر کدام را پیش بینی کرد و عجیب بودن و لفظ Strange است که چاشنی نهایی داستان Fate Strange Fake را تشکیل می‌دهد؛ چاشنی‌ای که در صورت آمدن انیمه سریالی و معرفی شخصیت‌های بیشتر حاضرم آن را بهتر و مفصل‌تر باز کنم.

اقتباس انیمه‌ای از یک رمان تنها نمی‌تواند بر پایه داشتن یک داستان خوب روی پای خود بایستد. بدون شک داشتن هویت بصری و موسیقی مناسب نیز المان‌هایی هستند که برای هر انیمه اقتباسی—مخصوصاً اقتباس‌های از رمان—مهم هستند. زیاد می‌شود که یک رمان خوب به انیمه تبدیل شده ولی طراحی شخصیت‌های به شدت معمولی، ارزش آن کار را به شدت پایین آورده‌اند. خوشبختانه خبری از این قضیه در Fate Strange Fake نیست. ترکیب کارگردانی خارق‌العاده زوج ساکازومی تاکاهیتو و انوکیدو شون—که قبلاً سابقه کار روی انیمیشن تریلرهای Fate Grand Order را داشته‌اند—این جا به خوبی خود را نشان داده. انیمه نه تنها هویت بصری ویژه‌ای نسبت به بقیه آثار Fate دارد، بلکه روی پای خود یکی از خاص‌ترین استایل‌های انیمیشن در سال کنونی است. کیفیت انیمیشن و هنر دست استدیوی A-1 Pictures نیز خود را به خوبی در مبارزه نهایی این قسمت نشان می‌دهد؛ منظره درخشنده‌ای از برخورد نیزه‌ها و شمشیرها که حتی برای سری Fate نیز ابعادش فراتر از انتظار است.

در نهایت نیز کار موسیقی با فردی است که اگر از طرفدران Attack on Titan باشید به خوبی او را می‌شناسید. هیرویوکی ساوانو، موسیقی ساز شناخته شده صنعت انیمه این بار وارد سری Fate شده تا هنر دست خودش را در قالب موسیقی‌هایی که حس خطر و در عین حال هیجان را به خوبی منتقل می‌کنند به مخاطب ارائه دهد.

البته که هنوز زود است نظر نهایی را در مورد Fate Strange Fake بدهیم. این فقط یک قسمت و اقتباس از یک جلد است و اگر بخواهم سفت و سخت ایراد بگیرم، در این یک قسمت همه مواردی که در رمان آورده شده، به تصویر کشیده نشده است. حقیقتی که منحصر به Fate Strange Fake نیست و همه اقتباس‌های انیمه‌ای شامل این حذف و اضافات می‌شوند. منتهی مسئله این جاست هنوز کلی از مسیر این رمان مانده و با تایید انیمه سریالی برای این اثر باید دید آیا ادامه آن نیز از همین کیفیت، دقت، ذوق و تازگی برخوردار است یا خیر؟ اگر جواب «آره» است، بدون شک در حال ظهور یک انیمه کلاسیک دیگه در فرنچایز Fate هستیم. فرنچایزی که قبل از این کم انیمه شاهکار به ما تحویل نداده است.

سخن پایانی

به عنوان یک قسمت مقدمه، Fate Strange Fake: Whispers of Dawn همه کارهایی که باید انجام دهد را به بی‌نقصی تمام انجام می‌دهد؛ جایی برای شکایت نیست. فقط باید دید آیا در ادامه با انیمه سریالی این بی‌نقصی ادامه پیدا می‌کند یا خیر.

نکات مثبت

توجه به جزئیات دنیاپردازی

کنترل یک دینامیک قدرتمند بین دامنه وسیعی از شخصیت‌ها

انیمیشن و موسیقی فوق‌العاده خاص

نکات منفی

آدرس شبکه های اجتماعی :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *