بازیهای ویدئویی استراتژیک با محوریت شهرسازی و مدیریتی، همیشه مخاطبین زیادی داشتهاند. در این میان عناوینی همچون City Skylines جزو پیشگامان و موفقترینهای این سبک بودهاند. بعدها عناوینی با تلفیق این ژانر، با المانها و سبک بقا، موفق به ساخت بازیهای چالش برانگیزتر، پیشرفتهتر و در بر گیرندهتر شدند. بازی Frostpunk یکی از این عناوین است. این عنوان، موفق شده بود به بهترین نحو ممکن، المانهای سبک بقا را در یک عنوان استراتژی شهرسازی پیاده کند. اکنون شاهد یک بازی دیگر در این ژانر، الهام گرفته از عنوان محبوب فراستپانک هستیم. با گیمینگرویتی همراه باشید تا عنوان Endzone: A World Apart را تحلیل و بررسی کنیم.
عنوان Endzone: A World Apart ساخته استودیو مستقل Gentlymad Studios، یک عنوان بقا استراتژیک با محوریت شهر سازی است که در سال ۲۰۲۰ منتشر شده است. همانگونه که بیان شد، این عنوان الهام گرفته از عنوان فراستپانک است و شباهتهای متعددی به این عنوان دارد. داستان بازی Endzone A World Apart در سال ۲۰۲۱ جریان دارد، جایی که جاه طلبی بشریت در زمینه انرژی هستهای، باعث نابودی تمدنها و آشفتگی شرایط جوّی شده است و جهان هماکنون در ویرانی کامل به سر میبرد. تعداد کمی از انسانها که از این بحران جان سالم به در بردهاند، به زیرزمینهای امن رفتند تا باقی زندگی خود را به دور از خطرات روی زمین و تششعات هستهای به سر ببرند. این زیرزمینها Endzone نام داشته و جایی برای نجات بودهاند. حال صد و پنجاه سال از این اتفاق میگذرد و انسانها توانستهاند Endzone را ترک کرده و دوباره به سطح زمین بازگردند. اما زندگی در دشتها و بیابانهای خطرناک زمین، پوشیده از آلودگی هستهای و مملو از بارانهای رادیواکتیو به هیچ عنوان کار سادهای نیست. فقط تعداد کمی موفق میشوند تا خود را به این شرایط تطبیق داده و زنده بمانند. مخاطب در این بازی، به عنوان مدیر تعداد اندکی از بازماندگان واقع میشود و باید محیطی امن را برای زندگی و جلب رضایت بازماندگان فراهم کند. بازیکن پس از شروع بازی، بایستی ضمن ساخت و ساز و مدیریت منابع، تمام نیازهای زنده ماندن بازماندگان را فراهم کند؛ آب پاکیزه، غذا، دارو، خانهای برای زندگی و غیره. علاوه بر فراهم سازی نیازهای اولیه زندگی، سازههای متعدد و متنوعی وجود دارند که میتوانند به هرچه بهتر شدن -حتی گاهی صرفا زیبا سازی- این کلنی کمک کنند. بازیکن باید علاوه بر تامین موارد مذکور، تجهیزات، ابزار آلات و سازههای مخصوص را برای رفاه شهروندان مهیا کند تا در صورت رخ دادن باران رادیواکتیو، طوفانهای رادیواکتیو و حتی خشکسالی، شهروندان را زنده و راضی نگه دارد. هر بازی به دو صورت پایان مییابد: کشته شدن تمام شهروندان یا رسیدن به هدف نهایی مشخص شده در شروع بازی. همانطور که گفته شد، بازی دارای شرایط جوی است، با گذران زمان در طول بازی، شرایط جوی نیز مدام تغییر میکنند. به طور مثال، با بارش باران و ایجاد رطوبت در خاک اطراف، شرایط مورد نیاز برای کشت میوه و غلات مهیا میشود. همینطور با وقوع خشکسالی، این شرایط از بین میرود و بازیکن باید در زمان مذکور، منابع مورد نیاز برای زنده نگه داشتن شهروندان خود را ذخیره کرده باشد.
گذر زمان به صورت فصلی در بازی رخ میدهد و هر فصل صرفا شامل یک نوع شرایط جوّی میشود، مخاطب باید در عین برنامه ریزی برای جمع آوری منابع، زنده نگه داشتن شهروندان و کنترل جمعیت، با این چالشها و شرایط جوی، دست و پنجه نرم کند. حتی در موردی نادر، حملاتی از سوی گروهی دیگر صورت میگیرد که بازیکن باید آمادگی مناسب برای مقابله با این حملات را داشته باشد. این امور، ضمن افزودن به جذابیت و در بر گیرندگی بازی، نیاز به داشتن استراتژی و آمادگی قبل از وقوع شرایط را الزامی میکند. به لحاظ ساخت و ساز، این عنوان لیست بسیار بلندی از انواع سازهها و ابزار آلات را در اختیار بازیکن میگذارد. ضمن تنوع بالا، هر سازه هدف و قابلیتهای خاص خود را دارد و بازیکن بایستی نیروی کار خود را، به درستی و با برنامه ریزی میان سازهها تقسیم کند. برای ساخت سازههای مبتدی، آهنپاره و چوب و برای سازههای پیشرفتهتر، پلاستیک، فلزات قیمتی و قطعات الکترونیکی نیاز است. آهنپاره یا اوراق آهن، اصلیترین منبع این بازی به شمار میرود. بازیکن بایستی با جمع آوری نخاله بازمانده از تمدن قبلی، به آهنپاره دست یابد. از جایی که این منابع محدود هستند و برای تمام سازهها مورد نیاز هستند، استفاده از آن باید با برنامه ریزی و استراتژی انجام شود. این امر نیز، به جذابیت بازی افزوده و استفاده از استراتژی را الزامی میکند. در نسخه نسل نهمی بازی، محتوای قابل دانلود Prosperityبه طور پیشفرض لحاظ شده است؛ این محتوای قابل دانلود، با افزودن بالغ بر ۱۰ نوع متریال جدید و دهها سازه، و جذابیت گیم را پیشتر از قبل بالا میبرد. تعدادی از این مواد عبارتدند از: سرامیک، فولاد، شیشه و سیمان و دهها سازه جدید که همگی قابلیتهای خاص خود را دارند. هرچند این افزونه تا حدی بازی را چالش برانگیز میکند، اما همچنان دستیابی با موارد گفته شده کار چنان سختی نیست. گستردگی این بازی، به این موارد ختم نمیشود، کنترل جمعیت نیز یکی از جذابترین و اصلیترین ارکان بازی به شمار میرود. در صورتی که تولید منابع کمتر از نرخ تولید مثل باشد، نهایتا بازیکن با کمبود منابع مواجه میگردد و به باخت ختم میشود. از طرفی دیگر، اگر نرخ تولید مثل پایین باشد، در نهایت نیروی کار شما فرسوده شده و نهایتا از بین میروند. یکی از نوآوریهای جذاب Endzone، وجود گذر زمان واقع گرایانه است، به گونهای که ضمن تولید مثل و افزایش جمعیت، کودکان به مرور به افراد بالغ تبدیل میشوند و به نیروی کار قابل استفاده بدل میگردند. همچنین سن افراد بالغ به مرور بالا رفته و نهایتا جان میدهند. از این رو کنترل جمعیت و استفاده از استراتژی برای حفظ نیروی کار، یکی از جذابیتهای بزرگ این عنوان به شمار میرود. درکل، این بازی موفق میشود تا جنبه واقع گرایانه یک بازی استراتژی را، به خوبی پیاده سازی و حفظ کند؛ هرچند برخی جنبههای بازی مانند جمع آوری منابع، برخلاف منبع الهام این عناون یعنی فراستپانک، چالش زیادی ندارند. در این عنوان، سه حالت قابل بازی وجود دارد، بخش آموزشی یا Tutorial گسترده برای یادگیری اصول اولیه، حالت Custom که به بازیکن امکان ساخت سناریو مورد نظر خود را میدهد و حالت سناریو، که سناریوهایی از پیش ساخته شده به همراه داستانی مشخص هستند. به لطف بخش آموزشی گسترده و پرجزئیات، یادگیری مکانیزمهای پیچیده بازی بسیار آسان میشود. همچنین قابلیت شخصی سازی مراحل نیز، به لطف تنظیمات گسترده برای شخصی سازی سناریو و جهان بازی، میتواند مخاطب را برای مدت طولانی مشغول کند. این بخش شامل ۶ حالت سختی مختلف است که از درجه سختی آسان تا سخت ترین و مرگبار ترین حالت ممکن تغییر میکند. همچنین پس از انتخاب درجه سختی، بازیکن میتواند نقشه را به طور کامل شخصی سازی کرده تا خواستههای خود را برآورده کند؛ تعداد کوهها، دریاچهها و تمام منابع موجود در نقشه قابل شخصی سازی هستند که کمک شایانی به بهبود تجربه بازیکن میکند. اما بخش سناریوهای از پیش تعیین شده، آنچنان تعریفی ندارند، چرا که تمام مکانیزمهای متعدد بازی به طور روایت داستانی در طول بخش آموزشی نسبتا طولانی بازی، به بازیکن ارائه میگردد ازاین رو، سناریوها، سوای نداشتن داستانی درگیرکننده، چیز جدیدی برای ارائه ندارند و نهایتا دلیلی برای تجربه برخی از آنها وجود ندارد. ده سناریو از پیش تعییت شده در این عنوان وجود دارند که هرکدام داستانی جدید را روایت کرده و هدف مشخصی برای پایان بازی دارند؛ به طور مثال در یک سناریو، بازیکن باید خشکسالی بسیار ویرانگر پیش رو را، به موفقیت پشت سر بگذارد و تمام بازماندگان را زنده نگه دارد. آمادگی برای انجام این کار، چالش چنان زیادی به همرااه ندارد؛ اما همچنان انجام برخی سناریوها خالی از لطف نیست. نداشتن محتوای جدید برای ارائه در سناریوها و به همراه نداشتن چالش، از بزرگترین و اصلیترین مشکلات این عنوان به شمار میرود. اکنون که به ارکان اصلی گیمپلی Endzone: A World Apart پرداختیم، بد نیست نگاهی نیز به طراحی بصری و موسیقی این عنوان داشته باشیم.
معمولا در عناوین استراتژی، موسیقی نقش بسیار مهمی بازی میکند. چرا که بیش از هر صدای دیگری، صدای موسیقی شنیده شده و جلب توجه میکند. موسیقی عنوان Endzone، حرف زیادی برای گفتن دارد. موسیقی این عنوان، ضمن القای حس یک بازی شهر سازی، حس یک جهان دیستوپیایی با موضوع پساآخرالزمانی را به خوبی منتقل میکند. نواهنگ سریع موسیقی، تلفیق شده با صداهای محیطی واقع گرایانه، تجربه ساخت و ساز و گشت و گذار در محیط بازی رو دو چندان میکند. همچنین ریتم موسیقی بازی، با وقوع اتفاقات مختلف و تغییر شرایط جوی، به کلی تغییر میکند و باری دیگر حس شرایط مذکور را به خوبی منتقل میکند. جلوههای بصری بازی نیز، بسیار چشم نواز هستند. تکسچرها و بافتها چنانچه از دور نمایان نیستند، اما جزئیات بالایی دارند. همچنین جلوه باران بازی بسیار زیبا و جرئیات آن بسیار بالا است. جلوه بصری تغییرات جوی و خشکسالی که موجب تغییر پالت رنگی و رنگ کلی محیط میشود نیز بسیار چشم نواز و خوشآیند است. حرکات شهروندان و روند انجام کار مشخص شده توسط آنها، به واقع گرایانهتربن شکل ممکن به تصویر کشیده شده است و با دقت و بزرگنمایی روی نقشه بازی، متوجه شهروندانی خواهید شد که هرکدام در حال انجام کاری مشخص هستند.
معمولا تجربه بازی های استراتژیک، روی کنسولها و با استفاده از کنترلر، سخت و طاقتفرسا است؛ اما به لطف تنظیمات مناسب، کلیدهای مناسب و حرکات نرم دوربین، تجربه Endzone: A World Apart روی کنسولها نیز بسیار دلنشین است. سادگی استفاده از دکمهها برای ساخت و ساز و سادگی کنترل دوربین، تجربه بازی با کنترلر را دلنشین میکنند. این عنوان روی کنسولهای نسل نهمی، به صورت 4K و با نرخ فریم شصت فریم بر ثانیه اجرا میشود. هرچند که زمانهای بارگذاری بسیار طولانی بازی چنان خوشآیند نیستند، اما جلوههای بصری، تجربه این عنوان را در کنسول، پیش تر از قبل جذاب میکند.