گیمینگرویتی

ثبت نام

نقد و بررسی بازی Company of Heroes 3 | از صحرای سوزان تا بلندی‌های آلپ

جایگاه اولین Company of Heroes به عنوان یکی از محبوب‌ترین‌های سبک RTS تصادفی نیست. این بازی توانست با مکانیک‌ها و طراحی‌های نوآورانه از سنت‌های سبک استراتژی همزمان فراتر رود و تجربه‌ای بسیار تاکتیکی و واقع‌گرایانه ارائه دهد. دومین ورودی این سری ما را به جبهه‌ی منجمد شرقی برد و تلاش کرد عمق مکانیک‌های موجود را گسترش دهد ولی با تأکید بیشتر بر خودروهای زرهی بجای نیروهای پیاده بسیاری از جذابیتش را از دست داد. حال پس از قریب به یک دهه سومین «کمپانی او هیروز» نوید بازگشت به گیم‌پلی پیاده‌نظام محور نسخه‌ی اول را دارد و با معرفی نقشه‌ی کمپین پویای خود سعی دارد این سری را به سطحی بالاتر برساند. برای نقد و بررسی این بازی با گیمین‌گرویتی همراه باشید.

برای حمایت از ما لطفا از یوتوب نیز تماشا کنید.

کمپانی او هیروز 3 بار دیگر ما را به جنگ جهانی دوم می‌برد اما بجای جبهه‌های غربی و شرقی، نبرد برای آفریقا و ایتالیا در قالب 2 کمپین مجزا در انتظارمان هستند. کمپین آفریقا برای طرفداران این سری آشناتر خواهد بود چراکه ساختاری سنتی‌تر متشکل از تعدادی سناریوی مرتبط، با خط داستانی مشخص دارد. در این بخش شما کنترل سپاه آفریقای آلمان به رهبری ژنرال اروین رومل ملقب به «روباه صحرا» را در اختیار می‌گیرید و در شرایط سخت بیابانی به مقابله با نیروهای بریتانیا می‌پردازید. در صحرای بزرگ تجدید قوا دشوار است و تدارکات نادر؛ امری که در مکانیک‌های خاص این کمپین انعکاس یافته است. به این ترتیب محدودیت منابعی چون نیروی انسانی و مهمات، استفاده‌ی محتاطانه‌تر از سربازان و اسقاط خودروهای نابود شده را لازم می‌کند. در این بین هر مرحله اغلب یگان‌های خاصی چون خودروهای رادار و کامیون‌های مجهز به موشک‌های دوربرد را در اختیارتان می‌گذارد تا ضمن حفظ تنوع مراحل، با بکارگیری هوشمندانه از ابزار موجود به پیروزی برسید.

ساختار روایی این کمپین نیز مانند عناوین پیشین از توضیحات پیش از مرحله و خصوصاً کات‌سین‌های پایانی تشکیل شده است؛ با این تفاوت که اینبار داستان از دیدگاه دشمنان‌تان بازگو می‌شود. طی وقایع این کمپین داستان مردی یهودی ساکن لیبی بنام ایزم را دنبال می‌کنید که به نیروهای بریتانیایی ملحق شده است ولی دخترش سلیمه در شهر بنغازی زیر سلطه‌ی نازی‌ها زندگی می‌کنند. ایزم از به خود مغروری بریتانیایی‌ها و کفایت رومل می‌گوید و سلیمه جو طاقت‌فرسای بنغازی و استبداد روز افزون نازی‌ها را بازگو می‌کند. با وجود اینکه تمرکز روایی بر این خانواده در نگاه اول حکایتی مردمی است که گرفتار جنگ میان قدرت‌های اروپایی شده‌اند اما در عمل جدایی آن از گیم‌پلی باعث شده تا ارتباط‌گیری با آن غیر ممکن باشد و به یک حواس‌پرتی تبدیل شود. طبیعتاً کاستی‌های این بخش ضربه‌ی شدیدی به تجربه‌ی اصلی بازی یعنی گیم‌پلی وارد نمی‌کند ولی شکی هم نیست که تمرکز عناوین پیشین بر نیروهای تحت فرمان بازیکن نتیجه‌ای بیادماندنی‌تر داشت.

برخلاف طراحی سنتی‌تر کمپین آفریقا، کمپین ایتالیا به لطف نقشه‌ی پویای خود میزبان بزرگ‌ترین نوآوری کمپانی او هیروز 3 است. در این کمپین به عنوان فرمانده‌ای ناشناس هدایت حمله‌ی متحدین به خاک ایتالیا را در اختیار می‌گیرید و مأمور هستید با شکستن استحکامات دفاعی نازی‌ها ملقب به «خط زمستان» رُم را فتح کنید. به این منظور به سبک سری توتال‌وار به هدایت ارتش‌ها و فتح شهرها می‌پردازید و درگیری‌ها را به صورت نبردهای استراتژی همزمان تجربه خواهید کرد. علاوه براین به عنوان رهبر نیروهای متحد وظیفه دارید با برقراری تعادل میان فرماندهان آمریکایی، انگلیسی و نیروهای پارتیزان، از وفاداری‌شان اطمینان حاصل کنید. نادر بودن چنین ترکیب مبارزات همزمان و گراند استراتژی برای به تصویر کشیدن جنگ‌های مدرن کمپین ایتالیا را به یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های کمپانی او هیروز 3 تبدیل کرده است ولی در عمل شاهد هستیم که این نقشه‌ی پویا از پویایی کافی برخوردار نیست.

نقشه‌ی پویا با اتکای زیاد بر رویدادهای اسکریپت شده، هوش مصنوعی ضعیف و رابط کاربری گنگ، ایده‌ای رها شده به نظر می‌رسد؛ حذف یا کمرنگ شدن مکانیک‌های متعدد این نقشه هنگام انتشار در مقایسه با نسخه‌ی آلفا که در پیش‌نمایش این عنوان بررسی کردیم، بیانگر این امر است. یگان‌های ویژه صرفاً به آپگریدهایی برای گروهان‌ها تبدیل شده‌اند و رها کردن سربازان در جاده‌های بدون سرپناه عواقبی ندارد. علاوه براین گروهان‌های دشمن جز موارد از پیش تعیین شده برای بازپس‌گیری مناطقشان اقدامی نمی‌کنند و تنها در صورت مجاورت به گروهان شما حمله‌ور می‌شوند. این مسئله باعث شده تا بجای شرکت در یک درگیری پویا، مانند یک چک‌لیست اهداف موجود را خط بزنید. از دیگر نقص‌های نقشه‌ی پویا رابط کاربری است که به خوبی و منظم اطلاعات لازم را القا نمی‌کند. برای مثال اکشن پوینت گروهان‌ها که عموماً برای حمله به نیروها و استحکامات دشمن استفاده می‌شوند، با فعال‌سازی برخی قابلیت‌ها نیز مصرف می‌شوند ولی رابط کاربری دست نخورده نشان‌شان می‌دهد. به همین ترتیب مکانیک‌های موجود در این بخش به خوبی و منسجمانه به بازیکن ارائه نمی‌شوند و او را به آزمون و خطا وادار می‌کنند.

با وجود ناکامی‌های نقشه‌ی پویا، پیامد حضور آن، هرچند با اختلاف کم، مثبت است. نقشه‌ی کمپین ضمن کیفیت بصری بالا، شهرها و فرودگاه‌های متعددی برای تسخیر دارد و شرایط مبارزاتی که در حالت RTS تجربه می‌شوند را به خوبی القا می‌کند: وقتی شخصاً پشت خطوط دشمن نیرو پیاده می‌کنید و با حمله‌ای گازانبری به پشتیبانی نیروهای هوایی و دریایی به پیروزی می‌رسید، تجربه‌ای رضایت بخش‌تر و درکی بهتر از مبارزات‌تان خواهید داشت. همچنین ترکیب 5 گروهان متمایز موجود در بازی با مأموریت‌های دست‌ساز متعدد و مبارزات اسکرمیش خوش‌ساخت، کمپین ایتالیای کمپانی او هیروز 3 را با وجود کاستی‌هایش به تکرارپذیرترین کمپین این سری تبدیل کرده است.

کمپین ایتالیا به شما اجازه می‌دهد از میان 3 گروهان آمریکایی و 2 گروهان بریتانیایی که سبک بازی بخصوص خود را دارند، نیروی هجومی خود را شکل دهید و راهی رم شوید. نیروهای مکانیزه‌ی آمریکا با مهندسان خبره و خودروهای زرهی خطوط دشمن را می‌شکنند و توپخانه‌ی هندی نیروهای بریتانیا مواضع دشمن را با خاک یکسان می‌کنند. این گروهان‌ها با کسب تجربه در میدان نبرد می‌توانند به یگان‌های تازه دسترسی پیدا کرده و قابلیت‌های منحصربه‌فردی در نقشه و میدان نبرد کسب کنند. بسیاری از این قابلیت‌ها تنها با مصرف منابع مربوطه و افزایش پارامتری بنام Command Point قابل استفاده هستند؛ به این ترتیب، حتی گروهان‌های باتجربه نیز باید ابتدا با گسترش ناحیه‌های تحت اختیارشان به منابع بیشتر برسند و طی درگیری با نیروهای دشمن «کمند پوینت» خود را افزایش دهند. نتیجه‌ی این امر نبردهایی متعادل است که به خوبی با سبک‌های بازی مختلف سازگار است. شما می‌توانید با پیشروی آهسته ولی پیوسته چندین جوخه کماندو در اختیار بگیرید یا با رویکردی تهاجمی‌تر به استحکامات دشمن فشار وارد کنید و در لحظه‌ی اوج با خبر کردن تانک‌های سنگین به پیروزی برسید. البته نمی‌شود از نقش طراحی مراحل در ایجاد کردن چنین لحظاتی چشم پوشی کرد.

همانطور که پیش‌تر اشاره کردیم، کمپین ایتالیا با وجود اتکا بر نقشه‌ی پویای خود تعداد قابل توجهی از مراحل دست‌ساز دربر دارد؛ بطوری که تصرف مهم‌ترین شهرهای ایتالیا و درگیری‌های تاریخی در قالب سناریوهایی کامل با کات‌سین، طراحی منحصربه‌فرد و رویدادهای اسکریپت شده ارائه می‌شوند. شما به صومعه‌ی مونته کاسینو یورش خواهید برد و برای از میان برداشتن توپخانه‌ی عظیم نازی‌ها در نبرد آنزیو شرکت خواهید کرد. فقط جای تأسف دارد که این مراحل اغلب بسیار کوتاه هستند و به کیفیت آنچه در کمپین آفریقا شاهد بودیم نیستند؛ گویی کمیت جای کیفیت را گرفته است. در عوض درگیری‌های اسکریپت نشده که در قالب مبارزات اسکرمیش ارائه می‌شوند، بهتر از انتظار حاضر شده‌اند. نقشه‌های خوش‌ساخت با پتانسیل تاکتیکی مناسب، حالت‌های متنوع سنتی و نوین و طول مناسب هر مبارزه، این درگیری‌های اسکرمیش را بسیار سرگرم کننده کرده است. شاید بزرگ‌ترین انتقاد به این بخش این باشد که نوع اسکرمیش انتخاب شده اغلب به عوامل تصادفی بستگی دارد تا شرایط روی نقشه و مبارزات تهاجمی و تدافعی تفاوت چندانی ندارند.

ساختار کلی گیم‌پلی کمپانی او هیروز 3 از عناوین پیش تغییری نکرده است. شما باید با تسخیر مناطق نقشه، مهمات، سوخت و نیروی انسانی کسب کنید با مانور تاکتیکی جوخه‌هایتان دشمنان را شکست دهید. نکته‌ای که در این عنوان قابل توجه است پشتیبانی دوجانبه‌ایست که میان پیاده‌نظام و تانک‌ها ایجاد شده است. دشمنان به توپ‌ها و نارنجک‌های ضدتانک مجهز هستند و خودروهای زرهی بی‌دفاع را فوراً به آهن‌پاره تبدیل می‌کنند؛ در عین حال پیاده‌نظامی که پشتیبانی زرهی ندارد قربانی تیربار، خمپاره و تک‌تیراندازهای دشمن خواهد شد. بهبودهای رابط کاربری نیز به مبارزات همزمان بازی اضافه شده‌اند تا ابزار تاکتیکی بازیکنان را افزایش دهند. اینبار قادر هستید مانند سری Homeworld با تقسیم یگان‌ها به گروه‌های مختلف، فوراً انتخابشان کنید. علاوه براین اضافه شدن Tactical Pause با توقف زمان و صادر کردن فرمان‌های دلخواه، به شما اجازه می‌دهد به موقعیت‌های غیرمنتظره پاسخ دقیق دهید. این خصوصیات گیم‌پلی بازی را به بزرگ‌ترین نقطه‌ی قوتش تبدیل کرده و لذتی که سال‌ها پیش با آشنایی با این سری تجربه کردم را در من زنده کرد.

در نهایت باید گفت که کمپانی او هیروز 3 عملکرد فنی قابل قبولی دارد ولی دستاورد محسوسی ندارد. نرخ فریم در بهترین حالت گرافیکی نیز عموماً بالا و پایدار بود اما برخی گلیچ‌های فیزیکی همیشه دیده می‌شدند و یک باگ من را به تکرار یکی از مراحل واداشت. انفجارها بسیار باورکردنی طراحی شده‌اند و سیستم تخریب جدید میدان نبردی همیشه در حال تغییر ایجاد می‌کند؛ در عوض برخی از افکت‌های استفاده شده بی‌وزن یا دوبعدی هستند و در کل اثر چندانی از پیشرفت‌های گرافیکی نسل جدید دیده نمی‌شود. این عوامل کمپانی او هیروز 3 را از نظر بصری مانند ریمستری با کیفیت از عناوین پیشین کرده‌اند که رضایت همگان را جلب می‌کند ولی چندان شگفت‌انگیز نیست.

5/5 - (1 امتیاز)

این نقد و بررسی بر اساس نسخه‌ی مخصوص منتقدین، و پس از 25 ساعت تجربه‌ی بازی روی پلتفرم PC انجام شده است.

سخن پایانی

نوآوری‌های جاه‌طلبانه و هیجان‌انگیزی که در زمان معرفی Company of Heroes 3 شاهد بودیم حضور بسیار کم‌رنگی در نسخه‌ی انتشار دارند ولی تمرکز بر تسخیر دوباره‌ی گیم‌پلی سرگرم کننده‌ی نسخه‌ی اول موفقیت آمیز بوده است. محصول نهایی عنوانی است بسیار سرگرم کننده که از رسیدن به مرحله‌ی بعدی تکاملش بازمانده است.

نکات مثبت

سبک بازی متنوع گروهان‌ها

گیم‌پلی تاکتیکی سرگرم کننده

ارزش تکرار بالا

نکات منفی

هوش مصنوعی و رابط کاربری ضعیف نقشه‌ی پویا

ضعف‌های روایی در دو کمپین موجود

آدرس شبکه های اجتماعی :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *