گیمینگرویتی

ثبت نام

نقد و بررسی بازی Chasing Static | آخرین توقف

هر چند وقت بازی‌های سبک ترسناک با چهره‌های متفاوت و مکانیزم‌های جدیدی منتشر می‌شوند. کیفیت خاص و به یادماندنی عناوین PS1 مدتی توجه سازندگان آثار وحشت را به خود جلب کرده است. آنها با استفاده از گرافیک قدیمی، ترس درون داستان را بیشتر به نمایش گذاشته‌اند و المان‌های بازی خود را بهتر نشان داده‌اند. البته که این موضوع شامل حال همه‌ی عناوین ترسناک اخیر نیست و برخی مسیر اشتباهی را در کل دنبال کرده‌اند. بازی Chasing Static نمونه‌ای از تغییر روند در آثار وحشت است. این عنوان داستان عجیب و جالبی را روایت می‌کند اما نکات ضعف زیادی دارد. به عبارتی موارد مثبت این اثر در زیر سایه موارد منفی جای گرفته است. در ادامه این نقد همراه گیمین‌گرویتی باشید.

سبک ترسناک مدتی می‌شود که بازی‌های خوبی در خود نمی‌بیند. تغییرات گسترده برای ایجاد وحشت عملا در بیشتر عناوین چند سال اخیر شکست خورده و تعداد محدودی از این بازی‌ها توانسته‌اند حداقل عملکرد قابل قبولی از تغییرات کلی خود به تصویر بکشند. رو آوردن به ساخت بازی ترسناک با کیفیت کلاسیک، یک تصمیم چالش‌برانگیز بوده که بسیاری از سازندگان این سبک، به انجام آن پرداخته‌اند. البته این حرکت در دو ملاک خوب و بد خلاصه شده و حد وسط ندارد. همین مورد ریسک این چالش را بالا برده است.

بازی Chasing Static یک عنوان مستقل است. در کنار این موضوع، یک داستان کوتاه ترسناک روانشناختی اول شخص نیز به شمار می‌رود. دو استودیو Ratalaika Games و Headware Games علاوه بر برنامه ‌نویسی، مسئولیت انتشار این اثر را نیز برعهده داشته‌اند. استودیو Ratalaika Games را با عناوین مستقل و جذابش می‌شناسیم اما استودیو Headware Games خیلی آشنا نیست. این استودیو میکرو مستقل (Micro Indie) که در بریستول انگلستان قرار دارد، تنها روی کلاسیک خود کار کرده و معنی مستقل بودن را بسیار واضح در سابقه آن‌ها مشاهده می‌کنیم. به گفته استودیو Headware Games، بازی Chasing Static با الهام از سینمای ترسناک/ علمی تخیلی دهه 80 میلادی و سینمای سوررئالیستی معاصر، تجربه‌ای منحصر‌به فرد از ژانر ماجراجویی داستان‌محور را از طریق مکانیزم‌های گیم‌پلی جدید مبتنی بر صوت و کاوش‌های غیرخطی ارائه می‌دهد. همچنین عنوان Chasing Static برای تمامی پلتفرم‌ها منتشر شده است.

بازی Chasing Static یک عنوان مستقل است.

طوفان تاریک

روایت از روبه‌روی یک کلیسا آغاز می‌شود. شخصیت اصلی کریس سلوود (Chris Selwood) پدر خود را از دست داده و در زیر باران ناامیدانه منتظر یک اتفاق در زندگیش است. شخصی به نام هلن (Helen) پس از تسلیت‌ گفتن به کریس، آخرین وسیله باقی مانده پدر او را بهش می‌دهد. یک دفتر مرموز که اطلاعات عجیبی داخلش نوشته شده است. کریس در تاریکی شب سفر جاده‌ای خود را آغاز ‌می‌کند و نوشته‌های دفتر را به مرور می‌خواند اما از شانس بد او، طوفان سهمگینی داخل شمال ولز در حال وقوع است. به همین دلیل، مقابل کافه‌ای دورافتاده با نام Last Stop Cafee (کافه آخرین توقف) پناه می‌برد و قصد دارد کمی استراحت کند اما نمی‌داند که با ورودش چه سرنوشت عجیبی در انتظار اوست. پدیده‌ای مرموز باعث توقف زمان می‌شود و این شخصیت باید بقایای فراموش شده یک فعالیت دولتی و وحشتناک را کشف کند و کلیدی برای رهایی از این اتفاق را به دست آورد.

پدیده‌ای مرموز باعث توقف زمان می‌شود و کریس باید بقایای فراموش شده یک فعالیت دولتی و وحشتناک را کشف کند.

داستان بازی Chasing Static رگ و ریشه کلیشه‌ای دارد. در همان ابتدا مقدمه مطرح کردن معمای زندگی پدر کریس و اتفاقی که برای او در کافه می‌افتد، تکراری و بی‌معنی بوده اما این موضوع تا انتها به همین شکل نیست. به مرور روایت توانسته با ترکیب درماندگی، پازل‌های داستانی و وحشت باطنی ماجرا، کمی از حالت بد خود فاصله بگیرد. البته به طور کلی در ایجاد ترس شکست خورده چون بازی ساختار روایت خود را بیشتر به معماهای داستان اختصاص داده و سبک ترسناک را به درستی مدیریت نکرده است. به عبارتی شما از بازی نمی‌ترسید و فقط در حال حل یک پازل که شکل وحشتناکی به خود گرفته، هستید. بلاهای دردناکی که بر سر جستجوگران مکان مرموز داستان رخ داده، خاطرات تاثیرگذاری را به وجود آورده است. به همین دلیل، ترس باطنی و حس درماندگی جستجوگران را در روایت به اشکال مختلف مشاهده می‌کنیم که در نوع خود جالب است. روایت تا پایان، بخش متوسطی از معماهای داستانی را جواب می‌دهد و برخی دیگر را به نادرستی رها می‌کند. این موضوع باعث شده اهمیت موارد مختلفی که در ماجرا با آن‌ها آشنا شده‌ایم از جمله شخصیت‌ها را بی‌ارزش کند. همچنین عملکرد متوسط داستان در کوتاه بودن ماجرا نیز خلاصه می‌شود. اگر روایت طولانی‌تری در بازی وجود داشت، احتمالا به تمامی پاز‌ل‌های داستانی پاسخ داده می‌شد.

داستان بازی Chasing Static رگ و ریشه کلیشه‌ای دارد.

ضعیف اما دارای پتانسیل

بازی Chasing Static گیم‌پلی خلاقانه‌ای دارد. درون این عنوان در کنار نکات ضعف، موارد مثبتی نیز دیده می‌شود. در آغاز بازی، منو ابتدایی با خلاقیت خوبی ایجاد شده است. حجم جالب بودن و جذابیت این مورد در ابتدا، بازیکن را با دید مثبت به سمت ادامه تجربه این بازی سوق می‌دهد. همچنین نمایش عجیبی که در منو قرار دارد در نگاهی دیگر یک پیش‌نمایش ریزی نیز از داستان به حساب می‌آید. مثالی دیگر از خلاقیت سازندگان در سیستم ذخیره نهفته است. شما بازی خود را به واسطه یک پولاروید قدیمی باید ذخیره کنید. این موارد ذهن خلاقانه سازندگان را به نمایش می‌گذارد. تنظیمات هم می‌توانسته در کل بهتر و کامل‌تر باشد اما به برخی موارد جزئی بسنده کرده است. ساخت صدا، صداگذاری شخصیت‌های داستان و موسیقی، نکات مثبت دیگری بوده که در این عنوان به خوبی نشان داده شده است. صداهای درون بازی مانند راه رفتن، بارش باران و نویز با جزئیات به گوش می‌رسد و از لحاظ کلی مناسب هستند. صداگذاری با اینکه در ابتدا با دیالوگ‌های خشک و بی‌روح بد عمل می‌کند اما به مرور بهتر می‌شود. این موضوع به حدی از خوب بودن می‌رسد که می‌توانید ترس را در صدای کریس حس کنید. نبود صداپیشه در بازی لطمه بدی را می‌توانست به روایت وارد کند که خوشبختانه این اتفاق صورت نگرفته است. موسیقی نیز به شدت شما را در تجربه‌ی یک عنوان عجیب و غریب همراه می‌کند و حس و حال محیط‌های بصری و اتمسفر را به درستی به نمایش می‌گذارد.

بازی Chasing Static گیم‌پلی خلاقانه‌ای دارد.

در کنار نکات قوتی که گفته شد، موارد منفی مختلفی نیز در گیم‌پلی بازی Chasing Static به چشم می‌آید. مهم‌ترین مورد، ضعف فنی در کیفیت طراحی محیط‌های بصری است. این مشکل در همه‌ی نقاط بازی دیده نمی‌شود ولی در ابتدا می‌تواند بسیار شما را نسبت به انجام بازی دل‌سرد کند. به عنوان مثال هنگامی که وارد روستا می‌شویم، در هنگام خارج شدن از تونل کوچک کاملا کناره‌های این تونل از داخل معلوم بوده اما از بیرون نامرئی است؛ یا به نقاط سیاهی که در مقابل دید شخصیت ما روی محیط قرار دارد نیز می‌توان اشاره کرد. در کل گرافیک کلاسیک بازی جذاب بوده اما علاوه بر کلیشه‌ای شدن این کیفیت، بی‌دقتی در ایجاد محیط‌های بصری ضربه‌ی بدی به ترس درون فضاها زده است. در کنار نکته ضعف فنی گفته شده، موارد منفی ساختاری هم در بازی وجود دارد. یکی از آن‌ها که به وضوح معلوم بوده پازل‌های ساده و پیش پا افتاده داخل گیم‌پلی است. معما‌ها بسیار راحت هستند و در حل کردن هرکدام دشواری خاصی ندارید. برخلاف اکثر بازی‌های ترسناک که پازل‌های سخت و چالش‌برانگیزی دارند، عنوان Chasing Static چالش خاصی را برای بازیکنان ایجاد نکرده است. همین موضوع دلیل شده تا تجربه بازی در زمان کوتاهی به اتمام برسد. همچنین رابط کاربری نیز می‌توانست بهتر و جذاب‌تر طراحی شود و در طول بازی مفیدتر باشد. در نتیجه طراحی‌های ساختار گیم‌پلی عملکرد مناسبی را نشان نمی‌دهند و به این عنوان آسیب زیادی زده است.

موارد منفی مختلفی نیز در گیم‌پلی بازی Chasing Static به چشم می‌آید.

این نقد و بررسی بر اساس نسخه مخصوص منتقدین، پس از حدود 6 ساعت تجربه بازی روی کنسول Xbox Series S انجام شده است.

سخن پایانی

با اینکه بازی Chasing Static در مشکلات گیم‌پلی و داستانش غرق شده اما نمی‌توان نسبت به خلاقیتی که سازندگان در برخی بخش‌ها از خود به نمایش گذاشته‌اند، بی‌تفاوت بود. همچنین موسیقی و صداگذاری نیز خوب عمل کرده‌ است و کمی از بار منفی بازی را کاهش داده‌اند.

نکات مثبت

داستان جالب

موسیقی و صداگذاری مناسب

منو و سیستم ذخیره خلاقانه

اتمسفر گیرا

نکات منفی

کیفیت فنی پایین محیط‌های بصری

پازل‌های پیش پا افتاده و ساده

رابط کاربری می‌توانست طراحی بهتری داشته باشد

مقدمه کلیشه‌ای و پایان شتاب‌زده داستان

القای نادرست ترس در بازی

آدرس شبکه های اجتماعی :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *