گیمینگرویتی

ثبت نام

بررسی بازی Atelier Ryza 2: Lost Legends & the Secret Fairy | مرز بین کیمیا و مبارزات نوبتی

این نقد بر اساس نسخه‌ی ارسالی سازندگان برای سایت گیمین‌گرویتی نوشته شده است.

پیدا کردن راز یک شی نورانی و عجیب و غریب، کیمیاگری با آثار اشیایی که از دل طبیعت بیرون کشیده می‌شوند و مبارزه با دشمنانی که حتی شکل و شمایل آن‌ها هم زیباست. این‌ها اولین مشخصاتی هستند که اتلیر رایزا ۲ از خود به ما نشان می‌دهد. اتلیر رایزا ۲ نسخه بیست و دوم از سری مشهور و آسیای شرقی اتلیر است. این بازی در سال ۲۰۲۰ توسط استودیو ژاپنی گوست Gust و شرکت Keoi teemo منتشر شد و موفق شد در همین سبک، جوایز زیادی را به نام خود کند.

اتلیر در اصل یک رول‌پلی ژاپنی یا به مخفف JRPG است که تلاش در ساخت یک بازی جهان‌باز با مولفه‌های نقش‌آفرینی دارد. فضای بازی در همان ساعات اول، پلیر را به خود جذب می‌کند و البته این به‌شرطی است که پلیر به دنبال یک نقش آفرینی غربی نباشد و بتواند با دنیای عجیب و غریب و ماورای ژاپنی‌ها ارتباط بگیرد. در ادامه با گیمین‌گرویتی همراه باشید تا جوانب مختلف بازی را بررسی کنیم.

قسمت طلایی این بازی، داستان آن است. هرچند که داستان آن یک داستان معمولی و قابل حدس و در ادامه روایت قسمت اول آن طراحی شده است. البته روایت گاهی هیجانات و بالا بلندی‌های خود را از دست می‌‌دهد و روندی کند و خسته‌کننده به‌خود می‌گیرد. مولفه‌های اصلی روایت مانند دیگر داستان‌های قهرمانی‌اند و داستان نو یا خلاقانه‌ای را روایت نمی‌کنند و صرفا به همان کلیشه‌های روایی داستان‌های قهرمانی خطی بسنده می‌کنند.

موضوع اصلی بازی، نجات دنیا و کشف راز یک شی عجیب و غریب است که در اوایل بازی از درون آن موجودی کوچک و زیبا که فی (Fi) نامیده می‌شود؛ می‌شکافد و بیرون می‌آید که متوجه می‌شویم آن شی تخم یک موجود دیگر بوده است. رایزا با کمک دیگر دوستانش در شهر سعی می‌کنند راز فی را کشف کنند و با ماجراجویی در مکان‌های خطرناک و عجیب، اطلاعات بیش‌تری کسب کنند.

البته بازی دارای ماجراهای کوچک و بزرگ دیگری هم هست که به‌عنوان مراحل فرعی در بازی قلمداد می‌شوند. البته این مراحل لزوما به ماموریت اصلی مربوط نیست و بلکه شاید چند روایت خطی موازی با هم پیش می‌روند. مثل ارتباطاتی که با افراد شهر برقرار می‌کنیم، کافه‌ای در شمال شهر که در آن کار قبول می‌کنیم، دوستی که گیاه‌شناسی می‌خواند و به برای پیدا کردن برخی گیاهانش به کمک ما نیاز دارد و غیره.

البته مشکل روایت بازی و ریتم کند آن بیش‌تر به این مربوط می‌شود که داستان تمام و کمال در پوست بازی نگنجیده و گویا بازی سعی داشته که با ارتقای گیم‌پلی نسخه قبلی و افزودن مولفه‌های نو به آن، به روایتی اساطیری پیوند دهد که این کمی باعث غیرمنسجم و خسته‌کننده شدن داستان شده است.

یکی از مشکل‌های اصلی بازی، داشتن فقط دوبله ژاپنی و عدم وجود دوبله انگلیسی است. البته که من معمولا خودم اکثر بازی‌های ژاپنی را با زبان اصلی اثر بازی می‌کنم اما ممکن است خواندن زیرنویس‌ها برای برخی افراد دشوار باشد یا در طولانی مدت چشم را خسته کند یا بازی را از ریتم بیندازد.

البته برای بازی انتهایی احساسی و زیبا در نظر گرفته شده است که تا مدتی می‌تواند شما را تحت تاثیر قرار دهد. ارتباط خوبی که با کاراکترها می‌گیرید و حس و حالی که به شما می‌دهند باعث می‌شود آن‌ها را فراموش نکنید و بازی برای شما تبدیل به تجربه‌ای دوست داشتنی شود.

گیم‌پلی بازی رایزا در عین زیبایی مشکلات زیادی را به دوش می‌کشد. شاید گاهی به معنای واقعی حق یک نقش‌آفرینی حقیقی را ادا نمی‌کند و با وجود اینکه سعی در نشان دادن یک اثر جهان باز کرده اما محدودیت‌های زیادی را داراست و از آزادی‌های چندانی برخوردار نیست.

گیم‌پلی از سه بخش اصلی تشکیل شده: جستجو و گشت در محیط بازی و پیدا کردن آیتم‌های قابل استفاده، مبارزات نوبتی با دشمنان و کیمیاگری و ساخت آیتم‌های جدید.

تعداد آیتم‌هایی که در بازی می‌توان آن‌ها را یافت بسیار زیاد است و هم‌چنین از تنوع زیادی نیز برخوردارند. این آیتم‌ها قارچ‌های محلی تا کندوهای عسل را در برمی‌گیرند و البته برای یافتن بعضی از آن‌ها باید سختی بیش‌تری بکشید و با دشمنان جان‌سخت‌تری مبارزه کنید.

مبارزات نوبتی در بازی بسیار زیبا طراحی شده‌اند و از نقاط عطف گیم‌پلی به‌حساب می‌آیند. دشمنان شما ظواهر جذابی دارند و همچنین تنوع بالایی را بسته به درجه سختی و محیط مربوط دارند. مثل فرشته‌های بالدار و رنگی که نه تنها دلتان نمی‌آید آن‌ها بکشید و جذبشان می‌شوید بلکه حتی گمان هم نمی‌کنید که آن‌ها بتوانند تا حد زیادی خطرناک باشند.

این خود یک نوآوری و حرکتی خلاقانه از جانب ژاپنی‌هاست که دشمنان برخلاف بازی‌های دیگر، ظاهری تیره، خشن و ترسناک ندارند و چه بسا که حتی زیبا هم هستند. از طرفی، میزان دمیجی (Damage) که از طرف هر دشمن بسته به درجه سختی‌اش به پلیر وارد می‌شود بالانس شده و بدون مشکل است.

همچنین در این مبارزات شما قادرید تا جای خود را با دیگر قهرمانان بازی عوض کنید و از جانب آن‌ها حمله یا دفاع کنید. می‌توانید با استفاده از کیمیاگری بمب‌های مختلف بسازید که میزان دمیج خود را افزایش داده یا خود را پس از مبارزه هیل (Heal) کنید.

کیمیاگری هم در این بازی از پیچیدگی و جذابیت‌های خاص خودش برخوردار است. شما در هر قسمت می‌توانید مهارت‌های جدید را باز کنید و مواد جدیدی بسازید. کیفیت، کارکرد و ماهیت هر ماده بسته به آیتم‌هایی که در آن استفاده می‌شود، متفاوت خواهد بود. در نهایت با پیشرفت در کیمیاگری و تمرین بیش‌تر قادر خواهید بود مهارت‌های جدیدی را باز کنید و این خود یک فیدبک‌لوپ خوب و جالب در سیستم این بازی است.

البته به‌نظر می‌رسد تعداد زیاد آیتم‌ها و همچنین افزودن آیتم‌های جدید علاوه بر غیرمنسجم کردن داستان، طراحی گیم‌پلی آن را هم پیچیده کرده است. در قسمت‌هایی گویا بازی‌ساز گنگ به‌نظر می‌رسد و به‌جای سود بردن از مکانیزم‌های جدید و ایجاد تنوع با استفاده از آن‌ها، رهایشان کرده و در همان سطح باقی گذاشته است.

حسی که این استراتژی القا می‌کند این است که بازی دارای سیستم‌های بسیاری است که جداگانه خوبند ولی منسجم نیستند و در کنار هم به چشم نمی‌آیند. همانطور که این نقص علاوه بر گیم‌پلی بخشی از داستان را نیز در برگرفته است.

کنترلر بازی اصلا دشوار نیست و برای پلیرهای تازه‌کار گیج‌کننده به‌نظر نمی‌رسد. معمولا در هر قسمت کنترلر مربوط به آن توضیح داده شده است و شما در رابط کاربری بازی نیز تا انتهای بازی کنترلر دکمه‌ها را در اختیار دارید. البته بعضی از آیتم‌ها در رابط کاربری عملا بلا استفاده‌اند و یا صرفا فقط باعث کمی پیچیدگی در رابط کاربری می‌شوند. اما به‌طور کلی یادگیری بازی و اخت گرفتن با آن بسیار آسان و جذاب است.

همان‌طور که در بالاتر هم گفته شد؛ بازی به‌شدت زیبا و فریبنده است و چشم برداشتن از آن کار دشواری است. جلوه‌های بصری بازی با این‌که در جاهایی به‌شدت تکرار می‌شوند اما چشم‌نواز هستند. بافت‌ها آنقدر متنوع واقع نشده‌اند اما هرکدام از آن‌ها زیبایی خاصی دارند که در عین حال، ژاپنی بودن آن‌ها نیز کاملا به چشم می‌خورد. کاراکترها، محیط‌ها، خانه‌ها، طبیعت بازی، آب و هوای مختلف و حتی دشمنان. تمامی آن‌ها بسیار جذاب واقع شده‌اند و برای ده‌ها ساعت‌ شما را در خود فرو می‌برند.

بازی سه‌بعدی است و آرت‌استایلی ژاپنی و همانند انیمه‌ها دارد و در قسمت‌هایی تصاویر دوبعدی نمایش داده می‌شود که ترکیب آن‌ها، حس تنوع و جالبی را به پلیر می‌دهد. البته که گاهی بازی دچار گلیچ می‌شود مانند قسمت شنا کردن در آب؛ اما این گلیچ‌ها، خیلی کم است و البته گویا منحصر به پی‌سی و پی‌اس۴ می‌شود و روی سوییچ بدون هیچ مشکلی باز می‌شود.

علاوه بر زیبایی بصری بازی، موسیقی بازی نیز فوق العاده و زیباست. در قسمت‌های متناسب بازی، موسیقی اوج می‌گیرد و فرو می‌نشیند. گویا مثل کشتی که بر موج‌های دریا سوار است. موسیقی بازی باعث می‌شود بیش‌تر در حس و حال ژاپنی بازی غرق شوید و کم‌تر دلتان بخواهد از بازی دل بکنید.

در طول بازی من به هیچ باگی برنخوردم. تنها مشکل آن از نظر فنی آپدیت‎‌های مداوم و حجم بالای آن‌هاست. شاید شما برای بازی کردن آن روی استیم مجبور باشید هر دو هفته یکبار یا کم‌تر، حدود ۱۰ گیگ آن را آپدیت کنید. این شاید زیاد گزینه خوشایندی نباشد اما در درون بازی هیچ باگ یا مشکل فنی وجود ندارد.

بازبینی تصویری

سخن پایانی

بازی اتلیر رایزا 2 برای طرفداران سبک نقش‌آفرینی ژاپنی یک اثر فوق‌العاده به‌حساب می‌آید که حتما باید تجربه کنند. اما اگر طرفدار این دسته از بازی‌ها نیستنید باز هم این بازی ارزش بازی کردن دارد و بد نیست نگاهی به آن بیندازید.

نکات مثبت

نکات منفی

آدرس شبکه های اجتماعی :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *