طبق معمول قبل از صحبت در مورد Atelier Marie Remake لازم است کمی از تاریخ برایتان بگوییم. بعد از عرضه طوفانی Dragon Quest III در اواسط دهه هشتاد فقط ده سال کافی بود تا نسل جدیدی از بازیسازان جوان به دنبال رویایی که با آن بازی تجربه کرده بودند وارد میدان شوند و بخواهند تجربه JRPG خود را به عرصه نمایش بگذارند. این موضوع باعث شد دوران PlayStation 1 به یکی از طلاییترین دورانهای ژانر JRPG تبدیل شود. نه تنها سریهای فاینال فانتزی و دراگن کوئست یک سری از بهترین بازیهای تاریخ خود را در این دوره بیرون دادند، بلکه ظهور عناوینی نظیر Pokemon روی کنسول گیم بوی به طور کلی این ژانر و حتی صنعت گیم را متحول کرد. این میان البته یکی از مواردی که باعث شد این دوره به یک دوره طلایی مبدل شود بازیهای کمتر دیده شدهای بودند که علی رغم فروش کمشان در مقابل این غولها، هر کدام ایدههای جذاب خودشان را در چنته داشتند. آثاری نظیر Persona، Saga Frontier، Xenogears، سری Tales و Suikoden در دسته این بازیها قرار میگیرند. آثاری که هر چند اسم بعضی از آنها هم اکنون به گوشتان آشنا میرسد ولی آن زمان به شدت عناوین خاص و مخاطب محدودی بودند.
با این حال دلیل این که ما به این دوره یک دوره طلایی میگوییم این است که اکثر این JRPGهای محجور، علی رغم کمتر شناخته شده بودنشان موفق شدند جای پای خود را برای عناوین بعدی در سری خود محکم کنند. اتفاقی که شاید در هیچ دوره دیگهای برای این ژانر در این سطح رخ نداد. دلیل این که شاهکاری مثل Persona 5 الان تا این حد موفق است، جای پایی است که Persona 1 در آن زمان میتوانست محکم کند. یکی دیگر از سریهای به شدت کمتر شناخته شده و محجوری که سالها طول کشید تا بتواند اسم و رسمی برای خود دست و پا کند سری Atelier بود. محصول کمپانی Gust که تا حدی کم اقبال بود که 4 نسخه اول سری، هیچ عرضهای خارج از ژاپن نداشتند و هشت سال طول کشید تا این سری برای اولین بار پا به دنیای وسیع بازار جهانی ویدیو گیم بگذارد. با این وجود طی زمان، جای پایی که اولین نسخه بازی، Atelier Marie محکم کرده بود توانست ریشه کرده و شکوفه کند و میوه آن هم اکنون بازیهای نسبتاً محبوبی مثل Atelier Ryza است که فروش میلیونی داشته و حالا به لطف همین موفقیتها اولین نسخه از سری Atelier تحت عنوان Atelier Marie نه تنها برای اولین بار کامل ترجمه شده و برای غرب عرضه میشود بلکه یک بازسازی کامل داشته و با ظاهری نوین به تمامی پلتفرمهای مدرن آمده. با گیمینگرویتی همراه باشید تا ببینیم آیا اولین بازی سری Atelier میتواند به ما نشان دهد چگونه فرمول اولیه بازی سی سال توانسته عمر کند یا خیر.
به طور کلی سری Atelier برخلاف اکثر بازیهای JRPG در مورد قهرمان بودن و نجات دنیا نیست. بیشتر همه چیز حول محور کیمیاگری و زندگی روزمره میچرخد. داستان بازی حول شاگرد آکادمی جادوگریای به نام ماری میچرخد. ماری متاسفانه از لحاظ نمره رتبه آخر دوره خود است و تقریباً جادوگری رفوزه است. استاد او ولی به جای ناامید شدن از وی تصمیم میگیرد رویه خود را تغییر دهد و به جای بیشتر غرق کردن او در فضای آکادمیک به او یک آتلیه کیمیاگری اجاره دهد. ماری حال 5 سال وقت دارد تا در این آتلیه به تحقیق پرداخته و نهایتاً با ساختن یک ترکیب درجه یک، خود را به استادش ثابت کند. داستان بازی به شدت ساده است و از این لحاظ یک خوبیای که دارد این است که برخلاف بازیهای مدرن سری Atelier تقریباً خیلی کم میشود که جریان گیم پلی توسط کات سینها و لحظات داستان مختل شود و بازی دست بازیکن را این گونه نمیبندد. البته که در اثر این قضیه شخصیت پردازیها کمرنگ تر و داستان خیلی سبکتر بوده ولی روی هم ساختار ساده بازی از این لحاظ آسیب زیادی نمیبیند بلکه باعث میشود سریعتر در جریان گیم پلی قرار بگیرید. به طور مثال در Atelier Ryza حداقل یک ساعت و نیمی طول میکشد تا شما بتوانید کامل درگیر مکانیکهای کیمیاگری شوید از بس کات سین و مسیر خطی پیش روی شماست. در Atelier Marie این زمان عملاً یک ربع است و اگر زرنگ باشید میتوانید حتی آن را کمتر نیز کنید.
اساس سری Atelier در ساخت و پخت مواد شیمیایی و کیمیاگری و جادوگری است. شما بیش از هر چیز باید با ساخت ترکیبهای مختلف و پیچیدهتر به کیمیاگری ماهر تبدیل شوید تا بتوانید کوئستهای پردرآمدتر گرفته و راه خود را به رتبههای والاتر آکادمی باز کنید. هسته مرکزی تمام این موارد، دیگ بزرگی است که وسط آتلیه شما قرار دارد. بزرگترین نقطه قوت و لذت بخش ترین مکانیک بازی نیز همین جاست. جمع کردن مواد مختلف و تلاش برای ساخت آیتمهای بهتر. سیستم کرفتینگ بازی آن چنان پیچیده نیست ولی هسته اصلی بازی را تشکیل میدهد و شما را به خوبی در جریان بازی به جلو هل میدهد. در ابتدای بازی شما به فرمولهای زیادی برای ساخت و پرداخت دسترسی ندارید ولی با خریدن کتابهای مرجع یا گرفتن کوئستهای متفاوت میتوانید دامنه فرمول ساختهای خود را گسترش دهید. مانع بعدی بدون شک پیدا کردن مواد مورد نیاز است که این کار را با گشتن در دنیای بازی میتوانید انجام دهید. بسته به مکانی که میخواهید وارد آن شوید دشمنان بازی ممکن است خطرناکتر از جاهای دیگر باشند و برای این کار لازم است لول شخصیتهای شما با دشمنان آن جا همخوانی داشته باشد در غیر این صورت سریع از پای شخصیتهای شما جانشان تمام شده و سفر شما بی ثمر میماند.
هر چند کیمیاگری هسته اصلی بازی است ولی رشتهای که این هسته را به موارد دیگر متصل میکند عنصر زمان است. تقریباً هر حرکتی در حالت گشت و گذار بازی از شما یک روز میگیرد. همان طور که گفتم شما پنج سال وقت دارید تا داستان اصلی بازی را تمام کنید یعنی 365 روز را ضربدر پنج کنید. هر چند در ظاهر این خیلی زمان بخشنده و طولانیای است ولی وقتی متوجه شوید که ساختن هر معجون و ترکیب ممکن است از شما یکی دو روز، یا جمع کردن هر ماده خام از روی زمین یک روز، هر برخورد و مبارزه یک روز و مسیر رفت و آمد به هر منطقه گشت و گذار بازی هر کدام چند روز از شما وقت میگیرند سریع متوجه خواهید شد وقت بازی اتفاقاً خیلی هم محدود است و شما نمیتوانید خیلی با خیال راحت بازی کنید. این تا حد زیادی با فضا و اتمسفر آرامش بخشی که بازی قصد دارد به شما تلقین کند در تضاد است. میشد با کمی تغییر و آسان گرفتن در برخی زمینهها مثل سرعت ساخت و کیمیاگری یا کمتر کردن زمان طی شده در حین سفر این استرس را کمتر کرد و بازیکن را بیشتر به سمت گشت و گذار سوق داد ولی در حال حاضر این محدودیت زمانی برخلاف سری پرسونا که یکی از عوامل جذابیت آن سری است این جا بیشتر حکم پاشنه آشیل بازی را دارد و بی دلیل نیست که بازیهای مدرن سری اکثر محدودیتهای این المان را از داستان اصلی خود حذف کرده اند.
دو سه مورد دیگر نیز در مورد Atelier Marie اذیت کننده است و به وضوح در مقابل آزمون زمان رنگ پس داده. اولین مورد گنگ بودن بازی در خیلی موارد است. به طور مثال بازی خیلی دیر توضیح میدهد که Knowledge و Renown که دو تا از امتیازاتی است که در بازی کسب میکنید دقیقاً به چه دردی میخورند و حتی بعد از این که میفهمید این دو برای مطالعه کتابهای پیچیدهتر کتابخانه آکادمی مورد نیاز هستند باز نیز بازی به شما نمیگوید چه میزان از این منابع را باید جمع کنید تا بتوانید کتابهای پیچیدهتر را بخوانید. صرفاً به شما وقتی منابعتان در حد نیاز نباشد میگوید که در حد کافی باهوش نیستید که گمراه کننده است. خیلی اوقات کوئستها و آیتمهای کیمیاگری نیاز به موادی دارند که بازی هیچ راهنماییای در این زمینه نمیکند که این مواد را باید از کجا گیر بیاورید و به احتمال خیلی زیاد این مواد در مناطق دورافتادهتر و سختتر بازی نهفته هستند که باعث ایجاد این سوال میشود که چرا کوئستشان باید در ساعتهای ابتدایی جلوی چشم شما باشد.
مورد بعدی بخش مبارزات بازی است. هر چقدر بخش گشت و گذار بازی نسبت به نسخه پلی استیشن بازی بهبود داشته بخش مبارزات تقریباً همانی است که بوده و این سیستم به شدت ساده، خسته کننده و کهنه است! پشتوانه این سیستم روی استخدام شخصیتهایی است که در شهر اصلی بازی میبینید. متاسفانه از آن جا که تنها شخصیتهایی که با شما میآیند طی سفر با شما لول آپ میشوند و بقیه شخصیتهایی که در شهر باقی میمانند در همان لولی که بودند میمانند؛ این قضیه باعث میشود تا خیلی نخواهید به آزمایش با شخصیتهای مختلف در موقعیتهای مختلف بپردازید و صرفاً به یکی دو شخصیت مورد علاقه خود بچسبید. سیستم دوستی که باعث میشود کرایه آنها کم میشود نیز کمکی به این قضیه نمیکند. برخلاف Atelierهای مدرن، Atelier Marie Remake سیستم مبارزه به شدت کند و یکنواختی دارد. تنوع دشمنان به نسبت بالا است ولی خیلی بین هیچ کدام فرق خاصی نیست و این قدر همین جوری هزینه خریدهای شما زیاد است که نمیرسید تجهیزات خود را ارتقا دهید.
مورد نهایی نیز نحوه پیشروی داستان است که باز خیلی گنگ و پخش و پلا است. هر پیشروی در داستان نیاز به یک سری پیش نیازهایی دارد که بازی آنها را برای شما لیست کرده. اما باز داستان بازی خیلی منسجم نیست و شما نمیدانید دقیقاً خارج از چرخه اصلی گیم پلی برای چه بازی میکنید که دوباره کمی گمراه کننده است.
Atelier Marie Remake یک بازسازی خارق العاده است. بازی استایل ساده و بامزه پلی استیشن یک خود را حفظ کرده و در عین حال حالتی مدرن دارد. مشخص است که بودجه بازی آن چنان بالا نبوده و انیمیشنهای صورت شخصیتها اساساً خیلی جزئیات ندارند اما این از استایل بامزه بازی چیزی کم نمیکند. با این که در بخش مبارزات در این بازسازی شاهد کم کاری هستیم و این المان هنوز خیلی کهنه به نظر میرسد، منتها در دو بخش دیگر بازی شاهد افزایش کیفی به شدت بالایی بود. اولین مورد در بخش گشت و گذار است که دیگر از حالت اتوماتیک و منویی خود خارج شده و شما میتوانید در محیطها گشته و با افراد صحبت کنید یا در مناطق مختلف دنیا به راحتی آیتمهایی که میخواهید را جمع کنید و از دشمنان فاصله بگیرید که اتفاقاً به مدیریت زمان شما خیلی کمک میکند تا بخواهید از سیستم اتوماتیک بازی کمک بگیرید.
مورد بعدی که شدیداً در این بازسازی دچار بهبود شده خود منوها و رابط کاربری بازی است. این رابط کاربری به شدت واضح، روشن و رنگارنگ و دلنشین است و از آن جا که مخصوصاً به خاطر تمرکز بازی روی بخش کیمیاگری شما مدت زیادی را در این منوها میگذرانید؛ وقتی که سازندهها روی این بخش گذاشته اند به شدت خود را نشان میدهد.
موسیقیهای جدید نواخته شده و طراحی دوباره پس زمینهها و اسپرایت شخصیتها نیز یکی از دیگری بهتر بوده و در عین نگه داشتن حس و حال بازی اصلی و عدم تغییر موارد بنیادی، به شدت به اتمسفر بازی اضافه کرده و جزئیات بیشتر آنها شدیداً مورد پسند بوده است.
Atelier Marie Remake مسلماً در برخی زمینهها عمر خود را کرده ولی با این وجود بازی خوبی است که نشان میدهد فرمول اصلی این سری بر مبنای کیمیاگری ارزش خود را تا حد زیادی حفظ کرده. نهایتاً شاید به خاطر داستان ضعیف و بخش مبارزات خسته کننده بازی، کمی جریان روزمره شما تکراری شود ولی خیالتان راحت. آن حس کشف یک ماده جدید و ساخت یک الکسیر درجه یک چیزی است که این بازی را برای شما ماندگار میکند.
یک پاسخ به “نقد و بررسی بازی Atelier Marie Remake | کیمیاگر رفوزه”
بازی قشنگ و زیبایی بودش
فکر کنم شباهت زیادی با سری
ryza no altrier داشته باشه
در کاراکتر پردازی و داستان خوبی داشت
ولی به مرور زمان برای من خسته کننده میشد گیم پلیش ولی راضی بودم🔥😁🙏