این نقد بر اساس نسخهی ارسالی سازندگان برای وبسایت گیمینگ گرویتی نوشته شده است
یکی از بزرگترین آفات دنیای بازیهای ویدئویی و به خصوص عناوین مستقل جاهطلبیهای غیرمنطقی است. بسیاری از سازندگان با ایدههای خلاقانه کار بر روی بازی خود را شروع میکنند، اما به جای تمرکز بر همان ایده به بازی خود شاخ و برگ اضافی میدهند. نتیجهی کار هم عمدتا گیمپلیای بسیار متنوع و وسیع ولی کمعمق و سطحی است. این همان بلایی است که بر سر عنوان Ary and the Secret of Seasons آمده است؛ بازیای که میتوانست با تمرکز بر ایدهی مرکزی خود یعنی قابلیت تغییر فصلها تبدیل به یک بازی پازل موفق شود، حالا با اضافه شدن المانهای نقشآفرینی و اکشن ناقص، چیزی جز یک تجربهی ملالآور و آزاردهنده برایمان به ارمغان نمیآورد.
چندی پیش در پیشنمایش Ary and the Secret of Seasons، داستان بازی را شرح دادیم. در زمانهای دور، سرزمین والدی (Valdi) مورد هجوم جادوگری خبیث قرار گرفت. پس از یک نبرد بزرگ، جنگجوی افسانهای (Legendary Warrior) توانست جادوگر و نیروهایش را شکست داده و او را به صورت ابدی در یک سردابه زندانی کند. چهار نفر از داناترین افراد در سرزمین والدی که محافظین فصلها (Guardians of Seasons) خوانده میشوند مامور شدند تا از سردابه محافظت کنند و مانع از فرار احتمالی جادوگر شوند. پس از گذشت سالها برخورد ناگهانی چندین شی کریستالمانند همه چیز را در سرزمین والدی بهم ریخت. بخشهایی از این سرزمین که همیشه در فصل زمستان قرار داشتند حالا به مکانی گرم و سوزان تبدیل شدهاند و بخشهای که همواره زیر تابش آفتاب سوزان بودند حالا برای اولین بار بارش برف را به خود میبینند. دختری کوچکی به نام Ary که از قضا فرزند یکی از محافظین فصلهاست به جای پدر بیمار خود راهی کاخ محافظین فصلها میشود تا در گردهمایی آنها شرکت کند. در ادامه او ماموریت مییابد تا با سفر به شهرهای مختلف سرزمین والدی، کریستالها را نابود کرده و اوضاع را به حالت عادی برگرداند.
داستان بازی شروع خوبی دارد. ما خیلی زود با Ary و سرگذشت سرزمین والدی آشنا میشویم. در ادامه نیز سفر او به سمت کاخ محافظین فصلها نوید یک ماجراجویی جذاب را میدهد. متاسفانه این آغاز خوب چندان دوامی نمیآورد و داستان بازی خیلی زود از روند خوب خود خارج میشود. بزرگترین مشکل را شاید بتوان سلسله اتفاقات غیرمنطقی و همچنین شخصیتپردازی بسیار بد کاراکترهای حاضر در بازی دانست. در واقع تقریبا تمام حوادثی که در طول بازی رخ میدهند دفعی و بدون منطق هستند؛ بازی از شما انتظار دارد اگر یک شخصیت خوب ناگهان تبدیل به یک شخصیت منفی شد و یا برعکس کسی که دقایقی پیش با او مبارزه کردید حالا با تمام وجود به کمکتان آمد، هیچ تعجبی نکنید! درست است که بازی سعی کرده است تا به داستان کمی چاشنی طنز بدهد و آن را در فضایی کودکانه روایت کند، اما این به هیچ عنوان نمیتواند دلیلی برای اتفاقات خلقالساعهی درون بازی باشد. هر داستانی، جدا از تمی که برای روایتش انتخاب میشود نیاز به یک پلات محکم دارد.
ایدهی مرکزی که بازی Ary and the Secret of Seasons بر اساس آن بنا شده است قابلیت تغییر فصلهاست. Ary میتواند محیط کوچک اطراف خود را از یک فصل مشخص به سه فصل دیگر تغییر دهد. این محیط کوچک معمولا چندان کارآمد نیست، به همین دلیل سنگهای مخصوصی در جای جای بازی تعبیه شدهاند که این ناحیهی کوچک را بسط میدهند و آن را تبدیل به ناحیهای بزرگتر میکنند. حالا با توجه به تغییراتی که در محیط صورت گرفته است امکان حل پازلهای محیطی فراهم میشود.
پازلهایی که در بازی بر اساس قدرت تغییر فصلها حل میشوند طراحی بسیار خوبی دارند. در واقع، شما در طول بازی وارد دانجنهای مختلفی میشوید که اثر تغییر فصل در آنها متفاوت است. برای مثال در یکی از این دانجنها، تغییر فصل به زمستان باعث بوجود آمدن سکوهای یخی میشود و به شما اجازهی دسترسی به نقاطی را میدهد که در حالت عادی غیرقابل دسترس هستند. در دانجن دیگر، تغییر فصل به بهار باعث ظاهر شدن آب میشود که دوباره امکان دستیابی به نقاط جدید را ممکن میکند. در نهایت در دانجنی دیگر که مملو از آب است، تغییر فصل به تابستان، ناحیهی تحت تاثیر را خالی از آب میکند. همهی این دانجنها طراحی خوبی دارند و مهمتر از آن، اثر تغییر فصلها بر آنها نیز چشمنواز است. بدون شک باید پازلهای محیطی را بزرگترین نقطهی قوت بازیAry and the Secret of Seasons دانست.
متاسفانه گیمپلی بازی تنها به حل پازلها محدود نشده است و سازندگان Ary and the Secret of Seasons المانهای اکشن و نقشآفرینی را نیز به عنوان خود اضافه کردهاند که تقریبا همگی ناقص و پر از اشکال هستند. Ary میتواند با شمشیری که در اختیار دارد به نبرد دشمنان برود. در این نبردها او قابلیت انجام سه حرکت را دارد: حمله کردن با شمشیر، جاخالی دادن از حملات دشمنان و در نهایت parry کردن حملات. علاوه بر این، امکان استفاده از تیر و کمان نیز برای هدف قرار دادن دشمنان از راه دور وجود دارد. سیستم نبردها در بازی با چندین مشکل اساسی روبرو است که تحمل آن را بسیار دشوار میکند. مشکل اول عدم تنوع در نبردها و ساده بودن بیش از حد آنهاست. شاید شمایل ظاهری دشمنان کمی متفاوت باشد اما رفتار و نحوهی مبارزه با آنها کاملا یکسان است. این مشکل باعث میشود از همان اوایل بازی نبردها تکراری و بدون چالش شوند. مشکل بعدی هوش مصنوعی فاجعهبار دشمنان است. دشمنان در بازی تنها زمانی واکنش نشان میدهند که شما از حد معینی به آنها نزدیکتر شوید. این بدین معناست که شما میتوانید بدون هیچگونه تلاشی و تنها با استفاده از تیر و کمان خود دهها دشمن را به راحتی از پای درآورید.
وضعیت المانهای نقشآفرینی بازی نیز چندان مناسب نیست. بازی به شما اجازه میدهد تا با بدست آوردن سکه از طریق صندوقهایی که در نقشهی بازی پراکنده شدهاند، کاراکتر خود را ارتقا دهید. بخشی از این ارتقاها جنبهی تزئینی دارند و به عوض شدن لباس خلاصه میشوند، اما برخی دیگر قدرت حملات Ary یا سلامتی او را افزایش میدهند. متاسفانه تعداد قابلیتهای قابل ارتقا بسیار محدود و تاثیر آنها بر روند گیمپلی نیز نامحسوس است. برای مثال افزایش دادن یا ندادن قدرت حملات Ary نبردهای بازی را چندان تغییر نمیدهد و شما در هر صورت به راحتی دشمنان را از پای درمیآورید. از سوی دیگر در اواسط بازی و با نابود کردن کریستالها، برخی قابلیتهای شما مانند سلامتی به صورت خودکار افزایش مییابند و این عملا یک دهنکجی به کسانی است که سکههای خود را صرف افزایش سلامتی کردهاند. از نظر نگارنده، سیستم ارتقا موجود در بازی کاملا اضافی است و حذف آن حتی میتوانست به بهتر شدن بازی کمک کند.
دنیایی که بازی در آن جریان دارد علیرغم زیباییهای بصری یک دنیای غیرپویا و مرده است. NPCهایی که در شهرهای مختلف بازی با آنها روبرو میشوید بسیار شبیه هم هستند، بطوری که به نظر میرسد سازندگان تنها از چند مدل محدود استفاده کردهاند. از طرف دیگر، این NPCها هیچ کنشی با محیط اطراف ندارند و حتی از جای خود تکان هم نمیخورند. در صورت تعامل با آنها نیز چیزی جز چند دیالوگ تکراری نخواهید شنید. شروع برخی ماموریتهای فرعی نیز از طریق همین NPCها ممکن میشود؛ ماموریتهایی که هیچ جذابیتی ندارند و در اکثر اوقات به پیدا کردن یک شی خاص و برگرداندن آن به NPC مربوطه خلاصه میشوند. در مجموع شاید دنیای بازی از نظر وسعت و طراحی قابل توجه باشد، اما از لحاظ پویایی حرفی برای گفتن ندارد.
بازبینی تصویری:

پازلهای محیطی جذابترین بخشهای بازی هستند.

مبارزات بازی بسیار ساده هستند و پس از مدت کوتاهی تکراری میشوند.

NPCهای بازی هیچ تعاملی با محیط ندارند و حتی از جای خود تکان نمیخورند.

با بدست آوردن سکهها میتوانید قابلیتهای Ary را ارتقا دهید؛ هر چند این ارتقاها چندان تاثیرگذار نیستند.

داستان بازی بدون منطق است!