چهارمین و آخرین عنوان از فصل اول مجموعهی The Dark Pictures Anthology تحت عنوان The Devil in Me داستان یک گروه مستندساز را در مکانی عجیب و غریب و یک قاتل روانی روایت میکند که برای علاقمندان به این سری قطعا وسوسهانگیز است. با گیمینگرویتی همراه باشید تا به بررسی این عنوان بپردازیم.
ترس گروهی یا با هم بترسیم!
قصهی یک گروه از آدمها که در پی ماجرایی اتفاقات وحشتناکی برایشان رخ میدهد را پیشتر بارها در عناوین قبلی استودیوی سوپرمَسیو گیمز دیدهایم. هر چقدر هم تکراری، اما چون شخصیتها و خود ماجرا جدید هستند و این حس تعامل بین پلیر و بازی همچنان برقرار است، تجربهی یک عنوان از این سازنده همیشه خواستنی و هیجانانگیز بوده است. از Until Dawn گرفته تا هر یکی از عناوین مجموعهی The Dark Pictures یا حتی The Quarry. عنوان The Devil in Me آخرین عنوان از سری د دارک پیکچرز در فصل اول آن است و با وجود شباهتهای کلی با تمام آنچه پیشتر ساخته شده توسط استودیوی Supermassive Games، بهبودهای کلی نیز داشته است. البته یک نکته را نیز ذکر میکنم تا احیانا سوءبرداشتی از واژهی «فصل» در اینجا رخ ندهد؛ هر یک از عناوین سری The Dark Pictures دارای داستانی مجزا و مستقل از هم هستند و منظور از فصل _طبق آنچه خود بازی آن را فصل یا سیزن نامیده است_ پروداکشن و سری ساخت یکسان است.
قلعهی وحشت
طبق روال سابق، اتفاقات سری The Dark Pictures با یک فلش بک و مقدمه از گذشته آغاز میشود. زوج جوانی به نامهای ادوارد و کیتی به هتلWorld’s Fair رفته تا اقامتی به یادماندنی را در ماه عسل خود سپری کنند، که به دست صاحب هتل، Henry Howard Holmes به قتل میرسند. هولمز، اولین قاتل سریالی آمریکا است که بیش از 200 قتل انجام داده است. او که در سال 1896 و به اتهام قتل 200 نفر اعداد شد وصیت کرده بود که پیکرش را زیر بتُن دفن کنند؛ زیرا از دید او، ذاتش را شیطان سرشته و نباید بتواند از زیر خاک، بیرون بیاید!
در طول این سکانس هیچ راهی برای زنده نگه داشتن این زوج نخواهید داشت و تنها با انتخابهای مختلف نوع مرگها را تغییر خواهید داد!
با این مقدمه، داستان بازی به سال 2022 باز میگردد. یک گروه مستقل فیلمساز 5 نفره به نام Lonnit متشکل از کیت، مارک، جیمی، چارلی و ارین، که حیطهی فعالیتشان مستندسازی از زندگی قاتلان سرشناس است درجدیدترین اپیزود خود به سراغ هولمز رفتهاند. و طی تماسی ناشناس از سوی فردی به نام Granthem Du’Met به مکانی دعوت میشوند تا فیلمبرداری را در آن مکان که نمادهای هولمز در آن نگهداری میشود ضبط کنند. و احتمالا حدس خواهید زد که قرار است چه بلایی سر تیم 5 نفرهی ما بیاید!
این به آن، آن به این
آنچه به امضای سری د دارک پیکچرز نیز بدل شده است، یعنی یکی از امضاهای پر شمار، روابط بین اعضای تیم است. هر یک از افراد تیم پیشینه یا ماجرایی با دیگر اعضا دارند که دنبال کردن آنها در کنار موضوع اصلی که همواره زنده ماندن و بقا است از نکات جذاب بازی است. این روابط گاهی از موضوع اصلی نیز پیشی گرفته که این نقطه دقیقا همان لحظهای است که کار خراب میشود. خوشبختانه در The Devil in Me همه چیز سر جایش است. روابط به خوبی ساخته و پرداخته میشود و کاملا منطقی هستند. شخصیتها نسبت به تمام عناوین پیشین این مجموعه از همیشه رفتارهای “انسانی” تر و پخته تری دارند که دو دلیل عمده دارد؛ اول سناریوی کمنقص و دقیق به همراه شخصیت پردازی عالی در دل قصه، و دوم خود Cast قدرتمند این نسخه که جای هیچ حرف و حدیثی باقی نگذاشته است. به خصوص خانم Jessie Buckley بازیگر نقش کیت که اخیرا در فیلم ترسناک MEN ساختهی الکس گارلند هنرنمایی کرده است.
بدون المانها و رفرنسهای ماورایی، داستان توسط شما پیگیری و نوشته میشود و به پیش میرود و با فراز و فرودهای مناسب، ریتم و Pacing عالی و با یک پایانبندی جذاب این ادعا را میتوان کرد که در کنار «خانهای از خاکستر»، «The Devil in Me» بهترین قصه و شخصیتپردازی را در میان تمام این مجموعه دارد. و وقتی به توالی و ترتیب نسخههای آن نگاه میکنیم متوجه پیشرفت نسخه به نسخهی آنها میشویم که این، تحسینبرانگیزبودن کار سازندگان را نشان میدهد.
تقابل با ترس
عموم مکانیزمهای گیمپلی موجود در The Devil in Me بدون کوچکترین دستخوردگی از عناوین قبلی این مجموعه وام گرفته شده است، اما اگر فکر کردهاید که یک The Dark Pictures تکراری دیگر را قرار است بازی کنید سخت در اشتباه هستید. اولین مورد وجود یک Inventory و قابلیتِ شخصی برای هر یک از شخصیتهای بازی است. کرکتر چارلی یک فرد سیگاری است و او یک فندک دارد و تمام مدت میتواند آن را روشن کند؛ مارک فیلمبردار گروه است و با تجهیزات فیلمبرداری قادر به روشن کردن مسیر و مکانهای بسیار تاریک است. به علاوه این که برخی معماهای بازی اکنون به وسیله همین ابزارآلات قابلحل هستند.
به محض در دست گرفتن کنترل شخصیت بازی متوجه تفاوت بزرگ قابلیتهای کنترلی و حرکتی نیز خواهید شد. کلید L1 در نسخهی Playstation بازی واقعا برای دویدن به کار میرود (!) و همچون نسخههای قبلی، تنها 5% سرعت حرکت کردنتان را افزایش نخواهد داد!
به طور کلی شخصیتهای بازی نسبت به عناوین پیشین، تا حد زیادی چابکتر و سریعتر شدهاند و قابلیت های حرکتی آنها بسیار پیشرفت کرده است. این موضوع با ذات گیمپلی بازی نیز هماهنگی خوبی دارد، چرا که گشت و گذار در محیط به میزان قابل توجهی افزایش یافته و دیگر برای در دست گرفتن کنترل یک شخصیت نیاز به صبر کردن زیاد بین کاتسینها ندارید! سکوبازی و برخی پازلهای منطقی و فیزیکی نیز به بازی اضافه شده است تا این بار به معنای واقعی کمله پلیرها درگیر ماجرای بازی شوند.
همانند گذشته مهمترین نکته در بازی تصمیماتی است که در طور بازی میگیرید. و بایستی با انتخاب گزینههای صحیح جان شخصیتها را نجات دهید. انتخابها از همیشه منطقی تر، و ارضاکنندهتر هستند و با صرفا ورود به یک اتاق شاهد مرگ یکی از اعضای تیمتان نخواهید شد!
در بین مراحل بازی و چندباری به یک کتابخانهی بزرگ برمیگردید تا با شخصیت آشنا و رفیق خودمان (!) یعنی آقای کتابدار با نقشآفرینی Pip Torrens همکلام شوید و از گذشته، حال و آیندهی ماجرا با یکدیگر صحبت کنید. حقیقتا این بخش دیگر بسیار تکراری شده و گاهی اوقات احساس میکنید جملات او را عینا و بدون تکرار در نسخه های قبلی نیز شنیدهاید! امیدواریم در نسخه بعدی به بهانهی تغییر سیزن هم که شده یک تغییر بزرگ در این بخش را شاهد باشیم.
بازی را در کمتر از 6 ساعت میتوانید به اتمام برسانید که با توجه به ارزش تکرار بالای آن به خاطر ماهیت انتخابی بودن گیمپلی بازی و البته قیمت مناسب 40 دلاری آن، قابل توجیه است. همچنین امکان بازی کردن تمام بازی به صورت Coop تا 5 نفر (به هر دو صورت آنلان و آفلاین) میسر است که میتواند تجربهی بسیار جذابی باشد.
زیبا، مثل همیشه
یکی از نکاتی که در سری The Dark Pictures همواره و در همان نگاه اول توجه مخاطبان را به خود جلب کرده، دقت درسطح بالای جزئیات، مدلسازیهای بسیار دقیق، انیمیشنهای تماشایی و نورپردازی های فوقالعاده است. این موارد در The Devil in Me از همیشه زیباتر و بهتر هستند و به لطف سختافزارهای قدرتمند کنسولهای نسل جدید، کوچکترین کم و کاستی احساس نمیشود. بازی در دو حالت پرفورمنس و کوالیتی قابل دسترسی است و نیاز به توضیح بیشتری هم اساسا در این زمینه حس نمیشود. هر دو مد، دقیقا همانکاری را که باید، انجام می دهند و نقصی مشاهده نمیشود. نرخ فریم بسیار ثابت و پایدار و کیفیت عالی بافتها عملکرد بینقصی را در کنسول PS5 ارائه میدهد و اندک استفاده از قابلیتهای کنترلر DualSense تجربهی خوبی را در اختیار مخاطبان قرار داده است. دوبلههای عالی و صداگذاری دقیق چه در زمینه شخصیتها و چه اصوات محیطی، همگی عالی هستند و در بخش تکنیکی اساسا با عنوانی قوی و شدیدا سطح بالا روبرو هستیم.
یکی دیگر از مواردی که اگر به آن اشاره نکنم بی انصافی است تنوع لوکیشن بسیار بالا و فوق العادهی بازی است. اتاق سرو نهار، ساختمان داخلی قلعه که هر لحظه دیوارهایش تغییر شکل می دهند، اتاق مانکنها، پارک، و اطراف دریاچه همگی با وسواس و هنر خاصی طراحی و فضاسازی شده است.
Deprecated: پروندهٔ پوسته بدون comments.php از نگارش 3.0.0 که جایگزینی در دسترس نداردمنسوخ شده است. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهٔ خود قرار دهید. in /home/gamingravity/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114