نوامبر 2007 نخستین عنوان از سری Mass Effect برای کنسول Xbox 360 عرضه شد و توانست از همان ابتدا نظر مثبت علاقمندان به عناوین فضایی و نقشآفرینی را به خود جلب کند. اما این آغاز یک سفر به شمار میرفت. سفری عظیم، طولانی، و البته حماسی که تا لحظات پایانیاش در مس افکت 3، مخاطب را با خود همراه نگاه میدارد. با یک نسل وقفه اما، اکنون و در سال 2021 شاهد نسخهی بهبود یافته و امروزیشده از این تریلوژی ارزشمند هستیم.
به همین مناسبت یک پکیج محتوایی از این نسخهی ویژه، شامل نقد و بررسی، یادداشت برخی از اعضای تحریریه و البته پادکست برای مخاطبان عزیز در گیمینگرویتی تدارک دیده ایم. با ما همراه باشید.
در حالی که نسل پیش بازار بازیهای ریمستر حسابی گرم شده بود و بسیاری از عناوینی که آنچنان هم مطالبه نداشتند صاحب نسخهی «ریمستر» شده بودند، یکی از محبوبترین و برترین مجموعههای تاریخ بازیهای رایانه درحال خاک خوردن بود. تقریبا از ابتدای عرضهی PlayStation 4 هر سال انتظار یک نسخهی کالکشن از این مجموعه را میکشیدم و بالاخره در نسل نهم موفق به تجربهی آن شدم. این را به فال نیک میگیرم. هم بیشتر دلمان برای این فرنچایز دوست داشتنی تنگ شده و هم این که بهتر مشخص میشود گَـرد زمان با این عنوان چه کرده است. سهگانهای که در زمان عرضهی هریک از نسخههایش، از بهترین بازیهای سال عرضه به شمار میرفتند، اکنون با چالش «قابل بازی بودن» و کهنه نشدن در سال 2021 روبرو است.
ابتدا به سراغ Mass Effect 1 میرویم؛ جایی که بیشترین تغییرات نسبت به نسخهی سال 2007 چه در بحث گیمپلی و چه در گرافیک شاهد آن هستیم. مس افکت (2007) عنوانی 14 ساله است (آیا احساس پیری کردید؟!) و این طبیعی است که با استانداردهای عناوین روز تا حدی فاصله داشته باشد. در مورد صنعتی صحبت میکنیم که با سرعت بسیار زیاد در حال پیشرفت و حرکت رو به جلو است.
پس از محبوبیت Gears of War در سال 2006، میتوان گفت یکی از دلایل موفقیت و اقبال عمومی گیمرها از Mass Effect استایل گیمپلی و مبارزات نزدیک این دو عنوان است. تیراندازی بسیار لذت بخش Mass Effect به همراه المانهای نقش آفرینی فوقالعاده مناسب و کاربردی از مس افکت یک عنوان فوقالعده جذاب ساخته بود. امروز اما، این مکانیزمها نیازمند بهبودی انک هستند؛ با آگاهی به این موضوع Bioware حسابی سنگ تمام گذاشته و گانپلی بازی را دچار تغییرات اساسی کرده است.
البته یک امر بسیار حیاتی و مهم است؛ زیرا اگر حجم تغییرات زیاد باشد میتواند به ماهیت بازی و حس و حال تجربهی آن لطمه وارد کند. به خصوص برای طرفداران قدیمی مس افکت، این امر اهمیت بیشتری دارد.
تمامی تغییراتی که در مس افکت 1 صورت گرفته (که پیشتر اشاره کردم مقدار این تغییرات در مس افکت 1 از دو عنوان دیگر بیشتر است) به درستی و ظرافت انجام شده است. حس گشت و گذار در دنیای Mass Effect با تکنولوژی روز بسیار لذت بخش است. مکانیزمهای حرکتی چه به صورت پیاده، و چه کنترل وسیله نقلیهی معروف این عنوان (Mako) اکنون از همیشه راحت تر شده است. یک مورد بسیار مهم نیز بهبودهای گرافیکی بازی است. علیرغم این که در برخی مکانها شاهد تونالیتهی رنگی متفاوت با نسخهی اصلی هستیم اما مطلقا این امر باعث نشده تا حس و حال متفاوتی را پلیر تجربه کند. امری بسیار مهم که همچون حرکت روی لبهی تیغ است.
چنین چیزی را اما در دو شمارهی بعدی، کمتر میبینیم. Mass Effect در شمارهی دوم شاهد تغییرات نسبتا بزرگی در مکانیزمهای حرکتی و تیراندازی نسبت به نسخهی اول بود، و این امر باعث شده تا اکنون و در سال 2021 نیازمند تغییرات کمتری باشد. و این مورد در شمارهی سوم از آن هم کمتر است. به طور کلی میتوان گفت با یک شیب ملایم در هر نسخه Mass Effect تلاش کرده تا گیمپلی را آگاهانه روانتر از نسخه قبلی کند، همین امر باعث شده تا نسخههای جدیدتر نیازمند نغییرات کمتری باشد.
اما تجربهی Mass Effect به عنوان یک پکیج تحت عنوان Mass Effect Legendary Edition (که چه اسم با مسمایی نیز دارد) دارای قصهی جداگانهای است. حس و حال هر نسخه از نسخهی قبل به لحاظ اندازه و وسعت داستانی به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. دغدغهی هر نسخه از دیگری متفاوت است و این را به مخاطب خود نیز کاملا منتقل میکند.
در Mass Effect 1 بازی تلاش میکند تا جهان خود را به پلیر معرفی کند. ورود شخصیتها به داستان، آگاهی از نظم کلی منظومه، قواعد حاکم و اتفاقاتی که در آن رخ داده، و نهایتا یک داستان بسیار جذاب و خاطره انگیز که شما را مشتاق میکند تا آن را در نسخه بعد پیگیری کنید.
Mass Effect 2 که آن را شخصا بهترین نسخهی سری میدانم، بیشتر پیرامون رابطهی فرمانده شپرد (شخصیت اصلی دنیای Mass Effect که اسم کوچکش را میتوانید اسم خودتان بگذارید و کیفش را ببرید!) با افراد گروهش است. تمامی افراد گروه از باب پیش زمینه داستانی و اهمیتی که برای شما پیدا میکنند بینظیر هستند. زمان زیادی از تایم کلی بازی در حال صحبت کردن با افراد تیمتان هستید؛ بخش عظیمی از ماموریتهای اصلی بازی نیز به دغدغهها و مشکلات افراد گروه میپردازد که خود، مهر تاییدی است بر اهمیت دادن به مفهوم کمک به یکدیگر و کارتیمی برای مقابه با تهدیدی بزرگتر. تهدیدی که در ME3 انتظارتان را میکشد.
اما تجربهی Mass Effect 3 به لحاظ ابعاد داستانی قابل مقایسه به دو نسخه پیشین نیست. هر آنچه در دو نسخهی پیش در حال ساخت و پرداخته شدن بود، اکنون بارور شده است. بزرگترین جنگ بشریت، حملهی موجودات بیگانه برای نابودی حیات در کهکشان. یک پایان دراماتیک، عظیم، و مخاطبی که هنوز تیتراژ پایانی تمام نشده دلتنگ دنیای Mass Effect شده و برای تجربهی مجدد، و آن هم از نسخهی اول برنامهریزی میکند.
یکی از قابلیتهای جذاب سری مس افکت این است که شما قادر خواهید بود فایل Save خود را به نسخهی بعدی وارد کنید؛ به این ترتیب تصمیمات مهم داستانی که در هر نسخه گرفتهاید عواقبش را در نسخه یا نسخههای آینده خواهید دید. ممکن است در نسخهی اول بین زنده ماندن دو همتیمی یکی را انتخاب کنید و او تا پایان نسخه سوم بازی شما را همراهی خواهد کرد. از این دست تصمیمات ریز و درشت در دنیای Mass Effect بسیار زیاد است. سیستم خیر و شر نیز در بازی وجود دارد که به «پاراگون» و «رنگید» معروف است و با استفاده از رنگهای آبی و قرمز قابل تمییز دادن هستند. انتخاب دیالوگ و اعمال شما نیز پیروی همین سیستم خسر و شر است.
در ابتدای هر گشت و گذار یا نبرد بازی به شما حق انتخاب میدهد که دو نفر همراه خود را انتخاب کنید که پیشنهاد میکنم صرفا یک انتخاب ظاهری نباشد و شایستگیها و قابلیتهای افراد را نیز مدنظر قرار دهید!
به لطف سختافزار قدرتمند و هارددیسکهای بسیار سریع کنسولهای نسل جدید هیچ مشکلی در اجرای بازی نخواهید داشت و با نرخ فریم بسیار نرم و روان میتوانید از تجربه این سهگانه نهایت لذت را ببرید. صفحات بارگزاری نیز فوقالعاده سریع هستند و لذت گشت و گذار بین محیطهای مختلف را دوچندان کرده است.
همانطور که اشاره کردم Mass Effect عنوانی نقشآفرینی است و یک عنوان نقش آفرینی بدون المانهای RPG و قابلیتهای مختلف کامل نیست. در ابتدای بازی قادر خواهید بود از میان کلاسهای موجود یک کلاس را انتخاب کنید که هر یک دارای ویژگیهای منحصر به فرد خود هستند. با گشت و گذار در دنیای بازی و پیشروی در آن، امتیاز XP کسب خواهید کرد که به صورت کاملا کلاسیک میتوانید قابلیتهای خود و همتیمیهایتان را ارتقاء دهید. به طور کلی میتوان گفت المانهای نقشآفرینی عناوین Mass Effect بسیار کاربردی و مناسب هستند. طراحی منوها (UI) و قابلیتهای آن نیز هنوز هم پس از گذشت سالها یک نقطهی عطف به شمار میروند.
قطعات موسیقی پرشماری برای تریلوژی Mass Effect درنظر گرفته شده است و شاهد یکی از متنوع ترین و زیباترین آلبوم موسیقیهایی هستیم که در یک بازی کامپیوتری مورد استفاده قرار گرفته شده و در مورد دوبله شخصیتها نیز هر چه تعریف و تجمید شود، نمیتوان حق مطلب را ادا کرد. نژادهای مختلف با لهجههای منحصر به فرد خود صحبت میکنند و همه چیز در این بخش نشان میدهد زمان بسیار زیادی برای رسیدن به این سطح کیفیِ فوقالعاده صرف شده است.
==========
یادداشتهای اعضای تحریریه:
تنها، با هم…
مجموعه بازیهای Mass Effect یکی از محبوبترین فرنچایزهای صنعت گیم محسوب میشود. بایوور موفق شد با خلق شخصیتهای باورپذیر و داستانهایی که اصول اخلاقی و فلسفی بازیکنان را به چالش میکشد، در دنیایی که با وجود آیندهنگرانه بودن همچنان برای ما باورپذیر و ملموس است، قلب میلیونها هوادار را در سراسر جهان تسخیر کند.
سهگانهی مس افکت سوالی ساده و در عین حال پیچیده را در مقابل ما قرار میدهد: در کهکشانی که مملو از موجودات و گونههای مختلف حیات میباشد، انسان و انسانیت چه جایگاهی دارد؟ در حالی که انسان خود را برترین گونه حیات بر روی زمین میداند. اما در مقابل گونههایی که از ما پیشرفتهتر هستند و از بالا به ما نگاه میکنند، انسانها فقط بخش کوچکی از یک دنیای عظیم به شمار میروند. فرنچایز مذکور به صورت پیوسته این موضوع را به ما یادآوری میکند.
البته بیگانگان در دنیای Mass Effect چندان هم بیگانه نیستند! عناصر انسانی مانند غرور را در وجود آنها میتوان دید. آنها نیز فراموش کردهاند که در این دنیای وسیع و پهناور، دست بالای دست زیاد است. اینجا است که ریپرها وارد داستان میشوند. یک گونه فوق پیشرفته و نامیرا که یک چرخه چندین میلیون ساله استخراج حیات هوشمند را با جدیت دنبال میکنند.
اما چگونه میتوانیم در مقابل موجوداتی که از هر لحاظ از ما برتر هستند ایستادگی کنیم؟ مس افکت جواب قاطعی برای این سوال دارد: اتحاد و همکاری رمز موفقیت ماست. در واقع «تنها بودن» مفهومی در این فرنچایز ندارد. شپرد به تنهایی توان روبهرو شدن با ریپرها را ندارد. او مانند سوپرمن یا واندروومن نیست که بدون نیاز به کمک دیگران و با اتکا به قدرتهای فرابشری، در نبردها پیروز شود. او به دوستان و همراهان خود تکیه میکند و همیشه با کار گروهی به موفقیت میرسد.
در واقع تم اتحاد و هبستگی یکی از اصلیترین پایههای مس افکت محسوب میشود. در داستان وگیمپلی هر سه قسمت نیز تاثیر این موضوع را به صورت منسجم میبینیم. بازی به صورت فعال از شما میخواهد که توازن مناسب قدرت را در گروه خود رعایت کنید زیرا هر یک از اعضای تیم، نقش مخصوص خود را ایفا میکنند. در نهایت انسان یک موجود اجتماعی است و پیوند با دیگران، عامل مهمی در بقا و تکامل او محسوب میشود. مس افکت با مهارت خاصی این نکته را بارها و بارها به ما یادآوری میکند.
– شیما میلان
==========
نور امید، به رنگ Mass Effect
فرنچایز سایفای-آرپیجی مسافکت که متعلق به شرکت بایوور است یکی از پرطرفدارترین مجموعههای صنعت گیم محسوب میشود. سهگانه اصلی به حدی جذاب بود که رایدر و کهکشان آندرومدا در نسخهی فرعی Andromeda نتوانست جای خالی شپرد را پر کند. هر سالی که میگذشت طرفداران در روز N7 (7 نوامبر) منتظر خبر خوبی مانند ریمیک یا ریمستر سه گانه شپرد بودند تا این که آن روز فرا رسید و در سال 2021 مسافکت لجندری ادیشن انتشار یافت تا بار دیگر پا جا پای شپرد بگذاریم تا از کهکشان در برابر خطری نابودگر دفاع کنیم. بعد از خبرهایی که از شکست تجاری آندرومدا به گوش میرسید و بایوور اعلام کرد که قصد دارد فرنچایز مسافکت را مدتی طولانی استراحت دهد و به سراغ ساخت بازیهای دیگر برود به عنوان کسی که طرفدار این فرنچایز هستم بسیار ناامید شدم. تا این که خبر ریمستر شدن سه گانهی اصلی مسافکت در کل اینترنت پخش شد و اندکی بعد به صورت رسمی معرفی شد. در مراسم گیم اواردز تیزر به نمایش در آمده دیدیم که شخصی در میان بوران و طوفان به حرکت خود ادامه میدهد و سپس علامت «N7» را از بین برفها پیدا میکند. آن شخص کسی نبود به جز«لیارا» که از اولین قسمت مسافکت با شپرد همراه بود.
مسافکت لجندری ادیشن تنها یک ریمستر ساده نیست که فقط رزولوشن و فریمریت بازیها را بالاتر برده باشد. قسمت اول به حدی دچار تغییر و تحول شده که احساس میکنید به طور کلی از نو ساخته شده است. علاوه بر این تکسچرها، محیط، طراحی صورت کارکتر، جزئیات آرمرها و لباسها و گانپلی آن بسیار به قسمتهای بعدی نزدیکتر شده و گیم پلی راحتی را رقم زده است. سهگانه مسافکت به حدی جذاب و گیرا است که حتی امکان دارد اعضای خانواده شما را نیز کنجکاو کند تا ببینند سرانجام شپرد و دیگر موجودات کهکشان چه میشود!
– شیما شیخی
==========
سفر تکنوآر تعاملی
سهگانهی مسافکت برای من به مثابه سفرهایی تک نوآر، حماسی و انسانی است به جاهایی که به این زودیها هیچ اشرف مخلوقاتی بهغیر از بستر معین بازیهای ویدیویی جای دیگری همانندش را تجربه نخواهد کرد.
مسافکت فراتر از جهان کمنظیرش، نقطه قوتاش در روایت داستانی و شخصیت پردازیاش است.
در طول قصه، بخشهایی از داستان انتخابهای شما نه تنها تاثیرگذار بر روند داستانی است، بلکه شخصیتهای کنار شما هم به یک اندازه معین، شکل میگیرند؛ این نکته از نظر من یکی از عنصرهای خوب و جذاب در عرصه تعامل بازیهای ویدیویی است که امروزه کمتر جرئت آن، در بازیسازان دیده میشود. اینکه شما بخش اعظمی از تجربه خود را، نه در قالب یک توهم و پایان بندی بلکه در بستر درونمایه شخصیتها انتخاب میکنید، اینکه سرنوشت تک تک شخصیتهای بازی در نحوه کنش شما بر روی قصه شکل میگیرد، آنچنان قابل تحسین است که از نظر من تا سالها بایوور را برای این افتخاربزرگ، قدردانی خواهند کرد.
– ابوالفضل مولایی
==========
به خاطر کهکشان
چیزی به انتهای مسیر باقی نمانده بود، گاروس را از دست داده بودم و و گرانت خسته و زخمی خودش را به سرپناهی رسانده بود، خودم هم زخمی بودم، گلولهی برایم باقی نمانده بود و کالکتورها هر لحظه زیاد و زیاد تر میشدند. ولی سرنوشت کهکشان به این ماموریت وابسته بود. سرنوشت همه کسانی که تا اینجا کنارم بودند و کمک کردند تا مانع از فروپاشی حیات در کهکشان باشیم. فقط یک خیز تا انتهای مسیر و رسیدن به هدف باقی مانده بود. میراندا و بقیه در سفینه منتظر بازگشت من بودند. فداکاری موردین و جک را که پیشتر جان خودشان را از دست داده بودند فراموش نمیکنم و این فداکاریها است که به من قدرت میدهد تا قدم آخر را بردارم و خودم را به انتهای مسیر برسانم. این فکر که شاید در طول مسیر دقت بیشتری داشتم تا بتوانم دوستانم را زنده نگهدارم بیشتر از هر چیزی عذابم میداد اما حالا فرصت فکر کردن برای این کار نبود و باید خودمان را به هسته اصلی پایگاه کالکتورها برسانیم. مهمات و تجهیزات خودم را دوباره چک میکنم و آخرین بار به گرالت نگاهی میاندازم، درست مثل اولین لحظهای که با او آشنا شدم، مصمم و در تصمیم خود استوار بود. ترسی از مرگ ندارد و میدانم که در این راه جانش را فدا خواهد کرد. پس دستور حمله نهایی را صادر کردم و خودم را به دل دشمن میزنم. و این زیباترین لحظهای بود که در طول دورانی که در یک ویدیوگیم میشد برایم رقم بخورد. سری بازیهای مس افکت و بهخصوص مس افکت 2 تجربهای شگفت انگیز از یک بازی ویدویی را برایم رقم زد که نمونه آن را هنوز در هیچ بازی دیگری ندیدهام. سوای داستان و شخصیت پردازی فوقالعاده ای که بازی ارائه میداد، گیم پلی و طراحی مراحل بازی بود که هنوز هم بعد گذشت سالها به یادماندنی و بینظیر است. آشنایی با نژادهای مختلف و مبارزه با آنها که هر کدام ویژگی مبارزه مخصوص به خودشان را داشتند واقعا به یادماندنی و جذاب بود.
یاد و خاطره فرمانده شپرد هیچ گاه از ذهن ما گیمرها پاک نخواهد شد و مهمترین چیزی که شپرد به آن دست یافت این بود که دست آخر خودش را برای کهکشان فدا کرد. برای دوستانش و برای همه نژادها…
– حامد محمدپور
Deprecated: پروندهٔ پوسته بدون comments.php از نگارش 3.0.0 که جایگزینی در دسترس نداردمنسوخ شده است. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهٔ خود قرار دهید. in /home/gamingravity/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114