شخصیت ابرقهرمان پسر جهنمی پس از مدتی طولانی با عنوانی در سبک روگ لایک و Beat ’em up به ویدیوگیم بازگشته است. با اینکه عملکرد بازی Hellboy Web of Wyrd هزاران پله از عناوین قبلی این شخصیت بهتر بوده اما باز در نوع خود دارای مشکلات بزرگی است که نمیتوان نسبت به آنها چشم پوشی کرد. در ادامهی نقد و بررسی این بازی همراه گیمینگرویتی باشید.
پسر جهنمی یکی از متفاوتترین قهرمانانی است که تا به حال دیدهاید. شیطانی با پوست قرمز که عادت دارد شاخهای روی سرش را بتراشد و از بلند شدن آنها جلوگیری کند. شخصیتی که با وجود شیطان بودن، در طرف انسانها توپ میزند و با تمام توانش از این نژاد محافظت میکند. با گذر از آثار سینمایی و کامیکهای پسر جهنمی، او سابقه حضور در بازیهای ویدیویی مخصوص خودش را نیز دارد. از روی این ابرقهرمان دو بازی با نامهای Hellboy: Dogs of the Night و Hellboy: The Science of Evil ساخته شده که به خاطر عملکرد نه چندان خوب و وفادار نبودن به اصول اصلی این شخصیت، نتوانستند طرفداران گیمر آن را راضی کنند. شخصا از هوادارهای دو آتیشه پسر جهنمی هستم و همیشه دوست داشتم یک بازی خیلی خوب را از او ببینم. بازی Hellboy Web of Wyrd برای کسی که کامیکها و آثار سینمایی پسر جهنمی را دنبال کرده و آنها را خیلی دوست داشته، عنوان متوسطی به شمار میآید اما از لحاظ کلی، بازی بیایراد نیست. استودیوی مستقل و بریتانیایی Upstream Arcade پس از انتشار عنوان جذاب و غافلگیر کننده West of Dead که دارای سبک روگ لایک بود، توانست پتانسیلهای قابل توجهای از خود به نمایش بگذارد. متاسفانه بازیHellboy Web of Wyrd با وجود حضور و همکاری آقای مایک میگنولا (خالق شخصیت پسر جهنمی و سری کامیک آن) روی این عنوان، برای این استودیو با توجه به عملکرد بازی قبلیشان، یک قدم رو به عقب بوده است.
پسر جهنمی در داستان بازی به دنبال پیدا کردن یکی از مامورهای گم شده سازمان B.P.R.D. (جایی که پسر جهنمی در آن کار میکند) است. البته که ماجرا فقط به همین موضوع ختم نمیشود و برای یافتن فرد گمشده، او باید از طریق درهایی عجیب به محیطهای مختلف بعدی به نام Wyrd برود. در طول این مسیر نیز همکارانش در مکانی به اسم Butterfly House به این شخصیت کمک میکنند. ناگفته نماند که تمامی این ماجراها علاوه بر پیدا کردن مامور گمشده و پاسخ به معماهای داستان، به راز درون عمق Butterfly House بر میگردد. در واقع با شکست باس فایت هر بعد، در بعدی باز میشود و شما را یک قدم به جواب همهی معماهای داستان، نزدیکتر میکند.
داستان بازی به خاطر عمق کم و روایت نادرستی که دارد، اصلا نتوانسته ارزشمند بودن شخصیت پسر جهنمی و ماجراجوییهای او را به نمایش بگذارد. با اینکه داستان برگرفته از سری کامیکی که آقای مایک میگنولا و Dark Horse Comic روی آن کار کردهاند، بوده اما در قالب یک بازی ویدیویی، ماجرا موفق ظاهر نشده است. در واقع داستان، تمام تلاش خود را برای ارتباط با گیمر انجام میدهد و آن دسته از کسانی که کامیکهای پسر جهنمی را خواندهاند، کمی با داستان ارتباط خواهند گرفت ولی در کل، ماجرای اصلی چیزی برای ارائه دادن ندارد. داستان به هر دری میزند که ارزشهای خود را نشان دهد اما همهی تلاشهای آن، بیفایده بوده است. داستان باید در اولین قدم، مدل روایی کامیکی خود را در نظر نمیگرفته چون عمق شخصیت پسر جهنمی و ارزش ماجرای اصلی را کم به نمایش گذاشته است. محتوای داستان هم میتوانسته به اتفاقات پر فراز و نشیب و جذابتر پسر جهنمی بپردازد. در کل، داستان اصلا در خور یک اثر ویدیوگیمی از پسر جهنمی نبوده است.
دیگر مشکلی که باعث شده بخش داستانی بازی Hellboy Web of Wyrd جذاب نباشد، شخصیتپردازی نه چندان مناسبش است. در کنار پسر جهنمی، اکثر اوقات شاهد حضور شخصیتهای جذاب و عجیب و غریبی مثل Abe Sapien و Liz Sherman بودیم. در واقع این شخصیتها و آنتاگونیستهای اصلی، دلیلی بر درخشش مضاعف پسر جهنمی میشد. در بازی علاوه بر نبود یک آنتاگونیست ارزشمند، با شخصیتهای توخالی و کم عمقی روبهرو هستید. داستان به خاطر ایجاد نکردن یک مسیر درست برای ارتباط بین پسر جهنمی و سایر شخصیتها، به هیچ وجه شخصیتپردازی خوبی از افراد درون Butterfly House و Wyrd ارائه نمیدهد سطح نوشتار دیالوگها و عملکرد صداگذاریها در خصوص شخصیتها راضیکننده بوده اما اصلا نمیتوان با خود آنها به خاطر ساده بودن ماهیتشان درون بطن داستان، ارتباط برقرار کرد. پسر جهنمی با وجود صداپیشگی Lance Reddick فقید و پروتاگونیست بودنش، تنها فردی بوده که توانسته گیمر را کمی به خودش جذب کند اما انتظار عملکرد درخشانتری از او در نظر داشتیم. به طور کلی، داستان با تکیه بر شخصیتهای ساده و کم عمق، نام بزرگ پسر جهنمی را خدشهدار کرده است.
بازی Hellboy Web of Wyrd در به نمایش گذاشتن سبک روگ لایک و Beat ’em up گیمپلی خود، خوب عمل نکرده است. روگ لایک بودن بازی به خاطر آسان بودن مبارزه با دشمنان و باس فایتها، حس نمیشود. در واقع بعید است در هر دور که به بعدهای مختلف Wyrd میروید، بمیرید. سیستم مبارزه بازی آنقدر آسان بوده که چالش بزرگی را در نبرد با دشمنان، ایجاد نمیکند. در نبردها، اتکها و کمبوها به خوبی با شکل مبارزه پسر جهنمی مطابقت پیدا کردهاند اما فقط یک روند را در پیش میگیرند. در واقع، کمبوها و اتکهای بیشتری در سیستم مبارزه به چشم نمیآید. این موضوع باعث شده به مرور، مبارزات تکراری شوند. عملکرد فینیشرهای پسر جهنمی نیز خوب بوده اما آن هم از مشکل نبود تنوع در خود رنج میبرد. البته که در فینیشرها، کمی تنوع حرکات بیشتری به چشم میخورد اما در حدی نیست که جلوی ایجاد حس و حال تکراری بودن را بگیرد. سختی بازی حتی در داج دادن، پری کردن و بلاک ضربات دشمنان نیز دیده نمیشود. در تمامی مبارزههایی که با دشمنان عادی دارید، محال است در انجام این حرکات، با چالش خاصی روبهرو شوید. البته در نبرد با باس فایتها، حرکات دفاعی با ضعفهای عجیب و غریبی که در مقابل ضربات آنها نشان میدهند، کمی در روند مبارزه با آزار دادن، چالش ایجاد میکنند. اگر هم به خاطر توجه نکردن به آموزشهای مناسب ابتدای بازی مردید، اصلا نگران نباشید چون هیچ تحول قابل توجهای در چینش مسیرها و دشمنان در نقشه ایجاد نمیشود. در واقع با هر بار مرگ و شروع مجدد بازی، تغییری در نقشه حس نمیکنید. علت اصلی آن هم روند خطی و نادرست بازی در خصوص طی کردن مسیر است. بازی مثل عنوان درخشان Hades، از المان درها برای رسیدن به باس فایت هر نقشه استفاده میکند اما مشکلات زیادی در این کار از خود نشان میدهد. با ورود به در جدید، مسیر بسته نمیشود و میتوانید به راه قبلی خود برگردید و به انجام گشت و گذار بپردازید. این مورد علاوه بر آسان کردن بازی، باعث شده گمراه شوید و مسیر را بعضی اوقات گم کنید.
وجود سلاح و Charms (افسونها) در بازی با اینکه در نمایش مهارت تیراندازی و استقامت پسر جهنمی وفادار ظاهر شده اما به گیمپلی سبک Beat ’em up آسیب زده است. تنوع اسلحهها و Charms مناسب بودهاند ولی بیش از حد بازی را آسان کردهاند. با استفاده از این موارد و ارتقا آنها در طول بازی، محال است نیازی به استفاده از مشت زدن داشته باشید. همچنین زمان استفاده دوباره از Charm و ریلود اسلحهها هم کم است. این مورد باعث شده که استفاده از آنها در گیمپلی آسان باشد. تعداد خانههای جان و Toughness (مقاومت) نیز در بازی، بیش از حد زیاد است. ضرباتی که دشمنان عادی وارد میکنند، Damage (زیان) آنچنان زیادی ندارند. حتی با ارتقا جان و Toughness، دیگر حس نزدیک شدن به مرگ را نخواهید داشت و بازی خیلی آسان میشود. دیگر موردی که مثل حرکات دفاعی، با ایراداتش شما را کمی آزار میدهد و به گیمپلی صدمه میزند، Lock کردن روی دشمنان است. دوربین سوم شخص بازی در این حرکت، به حالت پهلو در میآید. این حرکت در مکانهایی که با چند دشمن طرف هستید، با متمرکز نبودن بر دشمنان، حالت پهلو دوربین سوم شخص را بد نشان میدهد. حرکت Lock همچنین به انجام دادن حرکتهای دفاعی مثل داج دادن صدمه میزند. وقتی روی دشمنان Lock میکنید، به خاطر زاویه بد دوربین، در انجام حرکتهای دفاعی بسیار ناتوان میشوید. دشمنان عادی و باس فایتها از تنوع و جذابیت منلسبی برخوردار هستند. این مورد مثبت با اینکه کمک نه چندان بزرگی به تکراری نشدن مبارزات و برطرف شدن مشکلات گیمپلی نمیکند اما ارزشهای طراحی سازندگان در خصوص خود را خیلی خوب نشان میدهند.
مکان Butterfly House به عنوان Hub بازی خیلی جذاب به چشم میآید. در این مکان علاوه بر صحبت با شخصیتها، به ارتقا سلاح، Charms و عوامل مهم سیستم مبارزه میپردازید. بازی توانسته بخش ارتقا خود را کامل و بینقص به تصویر بکشد اما آسان بودن گیمپلی باعث شده که موارد درون آن را زود به دست بیاورید. با این حال، این موضوع در یکسوم ابتدایی بازی در خصوص این بخش رقم میخورد و در ادامه با بالا رفتن رقم ارتقا موارد، انجام این کار آسانی خودش را کنار میزند. همچنین یک محیط تمرینی مناسب برای تست حملات و یک جای زیبا برای نمایش چیزهای مختلفی که در بعدهای Wyrd به دست میآورید، در این مکان وجود دارد. در کل Butterfly House توانسته Hub جذاب و پر جزئیاتی در بازی باشد.
گرافیک Cel Shaded توانسته ظاهر بازی Hellboy Web of Wyrd را خیلی جذاب و زیبا به نمایش بگذارد. این عنوان با استفاده از این نوع گرافیک، موفق شده که محیطهای بصری متنوع و مناسبی را به تصویر بکشد. همهی محیطهای بازی به خوبی با گرافیک خاص آن مطابقت پیدا کردهاند. همچنین با توجه به وجود شب و روز در هر محیط، خلاقیت در استفاده از رنگهای مختلف در خصوص مکانها، به شکلی جذاب به چشم میآید. به خاطر جذابیت گرافیک Cel Shaded، رابط کاربری بازی در مسیر زیبایی، طراحی و کارآمدی خود را نشان میدهد. در واقع رابط کاربری بازی توانسته در خور یک عنوان مستقل باشد و ارزشمندیاش را کاملا واضح به تصویر بکشد. سازندگان همچنین در نمایش کات سینها نیز از خلاقیت خودشان به درستی استفاده کردهاند. کات سینهای بازی مدل کامیکی دارند و از انیمیشنهای لب و دهان برای آنها استفاده نشده است. اگر گرافیک بازی این مدلی نبود و ماجرای طراحی این عنوان به سری کامیک پسر جهنمی مربوط نمیشد، شاید این مورد مشکل به حساب میآمد. با این حال، کات سینها عملکرد مناسبی دارند. از لحاظ فنی، داستان کمی فرق میکند. رزولوشن و فریم ریت مناسب است اما باگهای متعددی در بازی وجود دارد. مثلا در پرش به یکی از بعدهای Wyrd ناگهان باگ میخورید و میمیرید یا به درون زمینی که روی آن راه میروید، وارد میشوید و جانتان را از دست میدهید. اکثر باگها متاسفانه تجربه بازی را خدشهدار میکند اما با آپدیتهای آینده از سوی سازندگان، میتوان از شر آنها خلاص شد. دیگر مشکل فنی که در بازی وجود دارد، دیر لود شدن محیطها است. جزئیات هر محیط با کمی تاخیر لود میشود و کیفیت فنی آنها را در سطح پایینی به نمایش میگذارد. موسیقی هم مثل عنوان قبلی استودیو Upstream Arcade، خیلی مناسب نیست. موسیقی بازی به مرور تکراری میشود و جذابیت خود را از دست میدهد. به همین خاطر نمیتوان در وصف آن از کلمه گوشنواز استفاده کرد.
Deprecated: پروندهٔ پوسته بدون comments.php از نگارش 3.0.0 که جایگزینی در دسترس نداردمنسوخ شده است. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهٔ خود قرار دهید. in /home/gamingravity/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114