تابستان دو سال پیش بود که عنوان ترسناک Fort Solis برای کنسول PS5 و PC معرفی شد. از همان ابتدا تمرکز اصلی تبلیغات بازی بر روی صداپیشگان حرفهای آن بود زیرا کمتر عنوانی پیدا میشود که صداپیشه آرتور مورگان در بازی Red Dead Redemption 2 یعنی راجر کلارک (Roger Clark) و صداپیشه جوئل در TLOU یعنی تروی بیکر (Troy Baker) در آن همزمان نقشآفرینی کرده باشند. علاوه بر آن عدم عرضه بازی روی کنسولهای نسل پیشین و همچنین Xbox Series X/S باعث توجه ویژه به این عنوان شد. اکنونFort Solis عرضه شده است؛ پس گیمینگرویتی همراه باشید تا ببینیم همکاری استدیوی Fallen Leaf به عنوان سازنده و Dear Villagers به عنوان ناشر در ساخت این عنوان تا چه میزان موفق بوده است.
یک بازی منهای گیمپلی
Fort Solis یک بازی عجیب است، یک عنوان Walking Simulator که تمرکز آن مانند بازیهای دیگر این سبک، تنها بر روی داستان و فضاسازی است. معمولا هنگامی که یک عنوان در این سبک ساخته میشود با وجود کمارزش بودن رکن گیمپلی در آن، باز هم سازندگان بازی برای جلوگیری از خستگی مخاطب با قرار دادن تعدادی معمای ساده یا صحنههای کلیدزنی در گیمپلی، آن را جذاب میکنند. در Fort Solis اما خبری از این موارد نیست و به نوعی سازندگان بازی رکن گیمپلی را از آن حذف کردند. همین مورد باعث شده این عنوان بیش از آن که یک بازی باشد یک فیلم سینمایی جذاب است. تمام کاری که گیمر در طول مدت تجربه این بازی انجام میدهد راه رفتن و گوش دادن به دیالوگها و خواندن ایمیلها است. حتی سازندگان قابلیت دویدن یا تند راه رفتن را نیز برای شخصیت اول آن طراحی نکردهاند. البته هرازگاهی تعدادی صحنه کلیدزنی در بازی رخ داده که با توجه به زمان کم آن برای فشار دادن دکمه مناسب، این صحنهها بسیار دشوار بوده اما نکته خندهدار این است که اگر هیچکدام از این کلیدها را در زمان بسیار اندکی که بازی به شما فرصت داده، فشار ندهید نیز هیچ اتفاقی نیفتاده و تنها با تغییر اندک صحنهها همان نتیجه از پیش تعیین شده رخ میدهد. مسلما اکنون بسیاری از شما تصور میکنید که با یک عنوان کند و حوصلهسر بر در Fort Solisروبرو هستید اما در واقع این بازی فرصتی برای سر بردن حوصله شما پیدا نمیکند زیرا تمام مدت زمان بازی حدودا 5 ساعت و یا حتی کمتر است. با همه این مواردی که گفته شد تقریبا ارزش تکرار بازی نیز صفر بوده و احتمالا اکثریت گیمرها با یکبار تمام کردن بازی، آن را برای همیشه کنار بگذارند. هرچند در Fort Solisتعدادی پوستر و عکس برای پیدا کردن و در نتیجه بالا بردن ارزش تکرار در آن قرار داده شده اما با توجه اینکه رسما هیچ گیمپلی در بازی طراحی نشده بعید است پیدا کردن تمامی این پوسترها جهت بازکردن مدلهای سهبعدی از کاراکترها بتواند کسی را ترغیب به تجربه مجدد آن کند.
ترس و مرگ در مریخ طوفانی
اگر تا اینجای این مطلب را مطالعه کرده باشید احتمالا با خودتان فکر میکنید Fort Solis یک عنوان بسیار ضعیف بوده که بهتر است هیج گیمری آن را تجربه نکند اما واقعیت اینگونه نیست. Fort Solis برای کسانی ساخته شده که داستان و فضاسازی در یک بازی اولیت اصلیشان است، کسانی که پیش از این نیز از تجربه عناوینی مانند The Medium یا What Remains of Edith Finch بسیار لذت بردند. به همین دلیل میتوان گفت استدیوی Fallen Leaf به خوبی مخاطب مخصوص خود را شناخته است زیرا هر موردی که در این نوع بازیها که برای علاقهمندانش ارزشمند است به بهترین نحو در Fort Solis پیادهسازی کرده است. داستان در این بازی در مورد دو مهندس بخش تعمیرات در مقری به نام Minor در سیاره مریخ است. یک دختر جوان به نام Jessica و یک مرد مسنتر به نام Jack.. با شروع فصل طوفان و تعطیل شدن اکثر بخشها در تمامی مقرهای تحقیقاتی مریخ، کار این دو نفر نیز بسیار بیشتر شده و باید در این مدت Minor را سرپا نگه دارند. حین یکی از این تعمیرات است که جک پیامی اضطراری از مقر کناری به نام Solis دریافت میکند. با رفتن جک و پس از آن جسیکا به Solis و بررسی آن مقر بوده که داستان اصلی بازی شروع میشود. داستانی بسیار جذاب در مورد جنون انسانها و بلایی که تنهایی در فضا و ترس از آن بر سرشان میآورد. به طور قطع میتوان گفت داستان در Fort Solis یکی از ویژگیهای بسیار قدرتمند آن است. داستانی پیچیده که در نهایت نیز اکثر گرههای آن باز شده و مخاطب را کاملا از خود راضی میکند. هرچند گیمر برای پیبردن به این داستان قدرتمند باید به قولی به بازی دل داده و با خواندن ایمیلها و گوش کردن فایلهای صوتی افراد مختلف پرده از راز مخوف مقر Solis بردارد.
تروی بیکر، راجر کلارک و تا حدودی جولیا براون
علاوه بر داستان، مورد دیگری که Fort Solis در آن خوش درخشیده فضاسازی بینظیر آن است به طوری که بازی کاملا حس و حال یک فیلم سینمایی پر زرق و برق و وهمآور هالیوودی را به مخاطب القا میکند. در طول بازی چه در حال راه رفتن بر روی سطح طوفانی مریخ باشید چه در راهروهای تنگ Solis همیشه ترسی آزاردهنده همراه شما است. ترس از تنهایی و بلایی که این تنهایی میتواند بر سر انسان آورد. محیطهای بازی تماما پرجزییات و وهمآور بوده و مخاطب میتواند با بسیاری از اشیای محیط تعامل داشته باشد. نکته مثبتی که در اینجا وجود دارد این است که تمامی اشیای محیط که قابلیت تعامل با آنها در بازی گنجانده شده از فاصله دور نیز با دایرهای کنار آنها مشخص بوده و گیمر نباید به تکتک اجزای محیط نزدیک شده و کارکرد آنها را بسنجد. تعاملی که معمولا همراه با دیالوگهای جذابی بین دو شخص اول بازی جک و جسیکا است. همانطور که اشاره شد Fort Solis از صداپیشگان بسیار حرفهای بهره میبرد. صحبتهای بین جک با صداپیشگی راجر کلارک و جسیکا با صدای جولیا براون کاملا در راستای فضاسازی بازی بوده و بعید است مجذوب نویسندگی و نحوه اجرای دیالوگهای بازی نشوید. این مورد در اواسط بازی با ورود شخصیت تیلور با صداپیشگی تروی بیکر به اوج خود رسیده و مشخصا تبلیغات استدیویFallen Leaf با محوریت صداپیشگان بازی، حرکتی درستی بود. البته در بازی فایلهایی صوتی از شخصیتهایی دیگر نیز یافت میشود که آنها نیز صداپیشگی قابل قبولی دارند اما همگی زیر سایه سه شخص اصلی داستان مخصوصا تروی بیکر قرار میگیرند.
موسیقی مناسب، گرافیک بهتر
در بعد فنی نیز Fort Solis بسیار کمایراد ظاهر میشود. گرافیک بازی چشمنواز بوده و مخاطب میتواند لحظات بسیاری را در سطح طوفانی مریخ قدم زده و از آن لذت ببرد. محیطهای داخلی نیز که اکثرا فضاهای کوچک و بستهای هستند، بسیار گرافیک خوبی داشته اما متاسفانه حتی در حالت پرفورمنس نیز بازی گاها دارای افت فریم میشود. هرچند این موارد نسبتا کم بوده و محدود به دو یا سه محیط خاص است اما به هرحال باعث انتقال حس ناخوشآیندی به مخاطب میشود. از طرف دیگر تفاوت فاحشی بین حالتهای گرافیکی Quality و پرفورمنس حداقل در رزولیشنهای پایین در بازی مشاهده نمیشود. هر دو مود گرافیکی بسیار شبیه هم بوده و تفاوت آن تنها در تغییر اندک غلظت مه محیط و تا حدودی نیز نورپردازی خلاصه میشود. همانطور که اشاره شد در حالت پرفورمنس هم بازی گاها دچار افت فریم شده و شاید بهتر بود سازندگان بازی به جای قرار دادن دو حالت گرافیکی، بیشتر روی حالت پرفورمنس کار کرده و تنها این حالت را بدون ایراد در بازی قرار میدادند. با همه این موارد همانطور که گفته شد گرافیک بازی بسیار خوب بوده و تا سالهای زیادی حرف برای گفتن خواهد داشت. در بعد موسیقی نیز همانند گرافیک، بازی خوب عمل میکند. در اکثر محیطها موسیقی پسزمینه بسیار ملایم و وهمآوری پخش شده که به فضاسازی کمک شایانی میکند. در صحنههای درگیری و پساسترس بازی نیز این موسیقی به خوبی تغییر کرده و همگام با فضای بازی حرکت میکند.
Deprecated: پروندهٔ پوسته بدون comments.php از نگارش 3.0.0 که جایگزینی در دسترس نداردمنسوخ شده است. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهٔ خود قرار دهید. in /home/gamingravity/public_html/wp-includes/functions.php on line 6085