مجموعه بازیهای Final Fantasy از آن دست عناوین ژاپنی است که توانسته شهرت زیادی در غرب کسب کند و حتی در میان افرادی که اهل بازیهای ویدیویی نیستند هم مطرح شود. نسخه بازسازی شده از هفتمین شماره این بازی سال گذشته منتشر شد و بالاخره رویایی مجدد با شخصیتهای محبوب این بازی شکل گرفت. هرچند این بازسازی تماما به بازی اصلی وفادار نبود و نتوانست تمامی طرفداران قدیمی مجموعه را راضی نگه دارد، اما با این حال به یکی از موفقترین و پرفروشترین عنواین سری تبدیل شد. مدتی پیش نسخه PS5 این بازی همراه با پیشرفتهای بصری و یک محتوای داستانی جدید منتشر شد که در ادامه قصد بررسی آن را داریم. با گیمینگرویتی همراه باشید.
پیش از آنکه به سراغ تغییرات نسخه PS5 و محتوای داستانی جدید برویم، بهتر است تا کمی راجع به خود بازی صحبت کنیم. بازسازی Final Fantasy 7 به عنوان یک نقشآفرینی امروزی و مدرن کارش را به درستی انجام داده، اما با آنچه که از یک نقشآفرینی شرقی انتظار داریم متفاوت است. پس از حذف شدن سیستم مبارزات نوبتی در این سری بازی، افراد بیشتری به سراغ آن آمدند و سازندگان از فرصت استفاده کردهاند تا این طرفداران جدید را کنار خود نگه دارند و به طرز هوشمندانهای به طرفداران قدیمی خود نیز احترام بگذارند. سیستم مبارزه این بازی هرچند بی نقص نیست و در بسیاری از مواقع دوربین بازی و انجام انیمیشنهای شخصیتها به ضرر بازیکن کار میکنند، اما در نهایت اضافه کردن گزینههای مخصوص مبارزات نوبتی به مبارزات Real Time و سریع بازی، توانسته در عین حفظ هیجان و ضربآهنگ لازم، آن حس نیاز به مدیریت کردن و داشتن استراتژی را در خود حفظ کند و به یکی از نقاط قوت بازی تبدیل شود. علاوه بر اینها، در نسخه بازسازی شده شاهد همان موسیقیهای به یادماندنی، با تنظیم و کیفیت بهتری هستیم که به لحظات به خصوص بازی، عمق و معنای بیشتری میدهد.
Final Fantasy 7 Remake در روایت و شخصیت پردازیها وفاداری خودش را به نسخه اصلی نشان میدهد و حتی میکوشد تا به شخصیتهای فرعی هم بپردازد و داستان عمیقتر و متفاوتی را در این دنیای آشنا رقم بزند. هرچند این تغییرات جنبههای منفی نیز داشتهاند و شخصیتهایی مانند Tifa و Sephiroth به آن جذابیتی که در بازی اصلی داشتهاند نرسیدهاند. داستان این بازی، تنها بخش کوچکی از بازی اصلی را پوشش میدهد و در انتها شاهد تغییرات گستردهای در پایانبندی آن هستیم که نشان میدهد بازی مسیرش را از نسخه اصلی جدا کرده، اما اینکه این تغییرات در نهایت به داستان لطمه وارد کند یا آن را بهتر از قبل کند با این بازی چندان قابل قضاوت نیست و باید منتظر قسمتهای بعدی ماند.
نسخه بازسازی شده تغییراتی در روند مراحل نیز اعمال کرده است که آن را از دیگر نقشآفرینیهای شرقی و حتی عناوین قدیمی مجموعه دور میکند. طراحی ماموریتهای فرعی و بخشهای جانبی، در نقش آفرینیهای ژاپنی عموما خلاقانه هستند و به درک بهتر داستان و فضای بازی کمک میکنند. بسیاری از شخصیتهای محبوب در این عناوین از بخشهای فرعی و اختیاری بازی محسوب میشوند. در واقع با این شیوه، بازیکن مجاب میشود تا اهمیت بیشتری برای بخش فرعی قائل شود. نسخه اصلی Final Fantasy 7 یکی از نقشآفرینیهای شرقی است که این مورد را به خوبی انجام داده است، اما در نسخه بازسازی شده، تمامی آن شخصیتهای مهم وارد داستان اصلی شدهاند و بخش جانبی و ماموریتهای فرعی عبارت هستند از پیدا کردن چند گربه، کشتن چند هیولا و به طور کلی رسیدگی به خواستههای مردم شهر، که نه شخصیت پردازی به خصوصی برای آنها وجود دارد و نه آنچنان داستان جالبی پشت آنها است. طراحی شهر میدگار در این بازی به زیبایی انجام شده است، اما در نهایت آن اتمسفر خاص شرقی در این شهر حس نمیشود و گاهی بازی از این جهت شما را خسته میکند.
از همه اینها که بگذریم، به تغییرات نسخه PS5 این بازی میرسیم. نسخه PS4 نیز یکی از زیباترین بازیهای نسل قبل محسوب میشد که بیشتر از هربخش دیگری، در طراحی میانپردهها قابل لمس بود. نسخه PS5 حتی چند قدم به جلوتر میرود و به بالاتر بردن رزولوشن خلاصه نمیشود. مدلسازی شخصیتها تقریبا ثابت است اما بافت موهای شخصیتها پیشرفت قابل توجهی داشته است که در شخصیتهای این مجموعه بخش مهمی را همین موها ایفا میکنند و طراحی بهترشان به زیبایی کلی شخصیتها کمک میکند. کیفیت سایهها نیز بهتر شده و این بار با جزئیات بیشتری به آن پرداخته شده است. برخی از بافتهایی که در نسخه PS4 به حالت اولیه درآمده بود و یا به خوبی بارگذاری نمیشد در این نسخه اصلاح شده، اما هنوز هم تعدادی از این موارد یافت میشود که در میان دنیای زیبا و پر جزئیات بازی توی ذوق بزند. ولی مهمترین تغییر نسخه PS5، بدون شک بهبود نورپردازی و جلوه مهآلود شهر میدگار است. بسیاری از فضاها پس از اعمال این تغییرات، چند برابر زیباتر شدهاند و اتمسفر تاریک میدگار را بهتر از قبل نشان میدهند. به طور کلی رنگ و نور در این نسخه پیشرفت زیادی داشته و فضای بازی خوش آب و رنگتر از قبل به نظر میرسد. با وجود اینکه چندان استفادهای از ویژگیهای DualSense در این نسخه نشده، اما حداقل بهبود فریم ریت توانسته تفاوت قابل توجهی را در مبارزات بازی ایجاد کند. انجام دادن حرکتهای سریع و ضربات شمشیرها در حالت 60 فریم، حس بهتری را منتقل میکنند و هیجان مبارزات تا حدی بیشتر میشود.
نسخه PS5 یک محتوای داستانی به نام Episode INTERmission نیز دارد که هرچند بسیار کوتاه است، اما ارزش تجربه را دارد. در این بخش، کنترل شخصیت جدیدی به نام Yuffie (یوفی) بر عهده بازیکن قرار میگیرد. این شخصیت در نسخه اصلی Final Fantasy 7 از همان بخشهای فرعی حساب میشد، اما در نسخه بازسازی شده از طریق یک بسته گسترشدهنده به بازی اضافه میشود که البته داستان متفاوتی نیز دارد. داستان این اپیزود، همزمان با یکی از مراحل اصلی بازی روایت میشود و اجازه میدهد که ماجرا را در کنار شخصیتهای جدیدی دنبال کنید که در نهایت هدف مشترکی با Cloud و دوستانش دارند.
با وجود اینکه نیمی از این اپیزود در همان محیطهای مراحل اصلی رخ میدهد و نیمی دیگر نیز در محیطی که کاملا مشابه همان مراحل اصلی است، اما باز هم طراحی مراحل آن به گونهای است که اجازه نمیدهد حس تکراری بودن به شما دست دهد و بیش از هرچیز، آن را مدیون سیستم مبارزات و سلاحهای شخصیت یوفی هستیم. به طور کلی یوفی سریعتر و چالاکتر از کلاد است. او از سلاحی به نام “شوریکن 4 لبه” استفاده میکند. شوریکن نام تیغههای کوچک و مخفی است که نینجاها از آنها استفاده میکنند و یوفی نیز دختر نوجوانی است که در ذهن خود یک نینجای ماهر است. البته سلاح یوفی بزرگتر از ابعاد واقعی آن است، اما مشابه همان عمل میکند. در طی مبارزات میتوانید آن را به سمت دشمنان خود پرتاب کنید و با یک حرکت خودتان را به محل پرتاب شوریکن برسانید تا بتوانید هنگامی که دشمنها هنوز در میان زمین و آسمان گیر کردهاند تعدادی کمبو مختلف روی آنها پیاده کنید. همین تغییر ساده در مبارزات بازی، حس Hack and Slash بیشتری را نسبت به مبارزات کلاد و سایر شخصیتها انتقال میدهد. البته قابلیت پرتاب سلاح یوفی علاوه بر مبارزات برای حل معماها و شکاندن جعبههایی در دوردست نیز کاربرد دارد و همچنین در بخشهایی از بازی نیاز است تا به مانند Prince of Persia از روی دیوارها بدوید و معماهای مختلفی را حل کنید. از همین رو گیمپلی بازی حس تازه و متفاوتی نسبت به مراحل اصلی دارد. با اضافه شدن شخصیت Sonon (سونان) نیز مبارزات هیجانانگیزتر میشوند. البته امکان کنترل این شخصیت به صورت جداگانه، حتی در مبارزات نیز وجود ندارد. ولی قابلیت جدیدی اضافه شده که میتوانید انتخاب کنید سونان با شما سازگار شود. در این حالت هر لحظه که ضربهای از دشمن دریافت کنید، سونان مانع از وارد شدن آن ضربه به شما میشود و پس از بلاک کردن ضربات دشمن میتوانید کمبوهای مختلفی با همکاری یکدیگر انجام دهید و در نهایت پس از پر شدن نوار مربوط به هماهنگ شدنتان، از قابلیتهای ویژه و ضربات نهایی دو نفره استفاده کنید. البته تا مراحل پایانی چندان پیشرفت زیادی در مبارزات و آپگرید سلاحها صورت نمیگیرد، اما با توجه به زمان 5-6 ساعته داستان کاملا به اندازه و مناسب به نظر میرسد.
Episode INTERmission در داستان و شخصیت پردازی نیز قوی عمل میکند و از همان لحظات ابتدایی، مخاطب را شیفته شخصیت یوفی میکند. او بسیار شوخ و بانمک و در عین حال یک جنگجوی قوی است که سختیهای بسیاری را پشت سر گذاشته است. در همین مدت زمان کوتاه، روایت داستان به خوبی از پس این شخصیتها برمیآید و تا حد امکان آنها را برای مخاطب قابل درک میکند. با وجود اینکه آغاز شادی برای این بخش وجود دارد اما به واسطه پیشزمینه شخصیت سونان و ورود شخصیتهای دیگر در نهایت به وضعیت تاریکتری ختم میشود. با این حال داستان این اپیزود بیشتر به مانند مقدمهای برای بازی بعدی عمل میکند و به تنهایی کامل نمیشود.
INTERmission در زمینه ماموریتهای فرعی تنوع چندانی ندارد اما برخلاف ماموریتهای فرعی در بازی اصلی، خستهکننده و تکراری نمیشوند. مهمترین و جذابترین فعالیتهای جانبی که در این اپیزود وجود دارد یک مینی گیم استراتژی به اسم Fort Condor است که باید با چیدن مهرههای مختلف و استفاده درست از امکانات آنها بتوانید نفر مقابل را شکست دهید. این مینیگیم همان بخش منحصر به فرد بازیهای شرقی است که جای خالیاش در بازی اصلی احساس میشد. رسیدن به سطح نهایی در فورت کاندور و به دست آوردن سری کارتهای قویتر میتواند برای طرفداران این سبک بسیار لذت بخش باشد. حتی پس از پیروز شدن در این مبارزات، همان موسیقی کلاسیک پیروزی بازیهای فاینال فانتزی را میشنوید که لذت بُرد را دو چندان میکند. البته فورت کاندور نام منطقهای است که در داستان نسخه کلاسیک پس از خروج از میدگار به آن میرسند و این مینی گیم الهام گرفته از همان مینی گیم نسخه کلاسیک است. بنابراین حضور آن در میدگار چندان منطقی نیست. اما جذابیت طراحی آن به حدی خوب است که بتوان منطق را نادیده گرفت.
Deprecated: پروندهٔ پوسته بدون comments.php از نگارش 3.0.0 که جایگزینی در دسترس نداردمنسوخ شده است. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهٔ خود قرار دهید. in /home/gamingravity/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114