معدود عناوینی هستند که با اندک تغییرات در گیمپلی، توانسته باشند حتی پس از چندین بازی همچنان سهم خود در بازار را حفظ کنند. شاید سری Pokemon یا Dragon Quest برجستهترین مثالهای موجود برای این دسته از بازیها باشند اما شکی نیست سری کوچکتر Disgaea که اخیراً انتشار هفتمین ورودیاش را در بیستمین سالگردش جشن گرفت، به این دسته تعلق دارد. گیمپلی و طراحی کلی عناوین تاکتیک نوبتی «دیسگایا» در این 20 سال تغییرات بسیار اندکی یافته؛ بطوری که استفاده از مدلهای سهبعدی در عنوان پیشین یکی از بزرگترین تحولات آن به شمار میرود. از این رو شاید چندان غافلگیر کننده نباشد که دیسگایا 7 از نظر مکانیکی بسیار همانند نسخهی پیشین است و بسیاری از نکاتی که در نقد و بررسی Disgaea 6 راجع به گیمپلی این بازی ذکر کردم، همچنان صدق میکنند. نقد ما نیز بر داستان، ستینگ و مکانیکهای تازهی نسخهی هفتم تمرکز کرده و مختصرتر به جنبههای تکراری آن خواهیم پرداخت. برای نقد و بررسی این بازی با گیمینگرویتی همراه باشید.
سری بازیهای دیسگایا همیشه در دنیای چند بعدی شیاطین واقع است ولی هر بازی تم خاص خود را دارد. اینبار به دنیای Hinomoto سفر خواهیم کرد که برپایهی ژاپن و فرهنگ جنگجویان این کشور بنا شده است. داستان بازی ماجراهای دو شخصیت اصلی را دنبال میکند: Fuji و Pirilika. «فوجی» جنگجویی ماهر است که به گفتهی خودش به دلسوزی حساسیت دارد و برای صاف کردن بدهی سنگینش به دنبال تیغ زدن افراد ثروتمند است. در مقابل «پیریلیکا» دختری بسیار مثبتگرا (و ثروتمند) است که با ساختن گذشتهای تراژیک برای دیگران، اقدامات شرورانهی آنها را توجیح میکند و بخاطر تماشای زیاد فیلمهای تاریخی، تصور دراماتیکی از سرزمین «هینوموتو» و جنگجویانش دارد.
پیریلیکا میخواهد از نزدیک سوژههای علاقهاش را ملاقات کند، پس با کشتی لاکچری خودش به سرزمین هینوموتو سفر میکند. طولی نمیکشد که پیریلیکا از حقیقت ماجرا باخبر میشود: پس از فوت شوگون قبلی و بازشدن اجبرای مرزهای هینوموتو، جنگجویان موقعیت اجتماعی خود را از دست دادهاند و رسم و فرهنگ «بوشیدو» رو به نابودیست. اینجاست که پیریلیکا با وسوسهی پاداشی 100 میلیونی، فوجی را استخدام میکند تا 7 سلاح بنیانگذار هینوموتو را جمعآوری کرده و این کشور را به دوران طلاییاش بازگرداند. آن دو در این راه با کاراکترهای رنگارنگ و بامزهای مثل شوگون خوشگذران و استاد خوشخوراک فوجی همراه میشوند و در گوشهکنار هینوموتو به مبارزه با صاحبان این سلاحهای جهنمی یعنی امیران حکومت شوگون میپردازند.
دیسگایا داستان پیچیده یا نوآورانهای ندارد و کاراکترها و رویدادها طبق انتظارتان در کاتسینهایی به سبک رمان بصری روایت میشوند. از طرف دیگر طراحی این کاتسینها شباهت بسیاری با عناوین «گاچا» در گوشیهای هوشمند دارد که مرتباً پیشروی داستان را به بهانهی حملهی ناگهانی دشمنان متوقف میکنند. با این حال، دیسگایا هیچگاه خودش را جدی نمیگیرد و با آغوش گرفتن ارائهی طنزآمیزش، کاملاً روی مسخرگی خود حساب باز میکند. کلیشههای انیمهای مثل آرکهای تورنمنت و سفر به چشمههای آبگرم به بهانهی مبارزه با امیر پیروزی و امیر پینگ-پنگ توجیح میشوند و پایان هر اپیزود با پارودی بامزهای از عناوین و سبکهای محبوب انیمهای همراه است. درست است که داستان دیسگایا ارزش روایی ندارد اما ارائهی طنزآمیز آن همراه با کاراکترهای رنگارنگش همچنان ارزشمند هستند.
مانند عناوین پیشین این سری، دیسگایا 7 همچنان به گیمپلی همیشگی خود پایبند است. کمپین اصلی در قالب اپیزودهای چند مرحلهای طراحی شده که بعضاً تِمها و حقههای سادهای در بر دارند؛ برخی مراحل بازی شما و کاراکترهایتان را در یک بازی «شوگی» قرار میدهد و برخی دیگر با اعمال شرایط خاص به زمین مبارزه، شما را به چالش میکشد. خود مبارزات—چه از نظر مکانیکی و چه از نظر رابط کاربری—عموماً بیتغییر ماندهاند. مثل همیشه میبایست به نوبت کاراکترهای خود را خبر کنید و به کمک تواناییهای متعدد آنها و با بهرهگیری از مکانیکهایی نظیر پرتاب یاران و تغییر شرایط زمین مبارزه، بر دشمنان چیره شوید.
با وجود اینکه هستهی گیمپلی تغییری نمیکند، هر دیسگایا با مکانیکهای خاصی همراه است که بیشتر نمایشی هستند اما اندکی این فرمول تکراری را تازه میکنند. دیسگایا 6 با تِم قدرتمندتر شدن، پارامترهای بازی نظیر لولها و قدرت حملات را متورم میکرد تا نجومی و اغراقآمیز جلوه کنند. این پارامترها در دیسگایا 7 به سطح پیشین خود بازگشتهاند و در عوض این خود کاراکترها هستند که نوعی تورم را تجربه می کنند.
هرگاه کاراکترهای شما مورد حمله قرار میگیرند، نوار خشم اندکی پر میشود. با کامل شدن این نوار قادر خواهید بود توانایی Giantification یا غولشدگی را در یکی از کاراکترهایتان را فعال کنید تا برای 3 نوبت به بزرگی گودزیلا شوند. دشمنان نیز از این قابلیت برخوردار هستند، با این تفاوت که غولشدگی آنها همیشگی است. برخلاف انتظار، غولشدگی تأثیری بر قدرت یا مقاومت کاراکترها ندارد و صرفاً به شما اجازه میدهد با یک حملهی ساده، دشمنانی که در نزدیکی هم هستند را هدف قرار دهید. در عمل این مکانیک بیشتر برای حمله به دشمنان دور یا مقابله با غولشدگی آنها فایده دارد و تأثیر چندانی بر روند گیمپلی نمیگذارد. همانطور که در ابتدا نیز اشاره شد، گیمپلی سری دیسگایا امتحان خود را پس داده و بسیار سرگرم کننده است اما پس از این همه سال، عدم بهینهسازی منوهای چندلایهی، زاویههای محدود دوربین و زمان مردهای که صرف جابجا کردن 10 کاراکتر میشود، مأیوس کننده است.
دست کم در نسخهی پیسی کنترلها به نحوی پیادهسازی شدهاند که حداکثر استفاده از دقت و آزادی عمل ماوس ممکن باشد. حقیقت این است که دیسگایا مانند اغلب پورتهای بازیهای کنسول محور، شما را به استفاده از دکمههای عجیبی مثل نقطه و کاما مجبور میکند اما برخلاف پورتهای مشابه، اهمیت دوچندانی به فرمانهای ماوس داده شده تا بتوانید کل بازی را بدون نیاز به کیبرد به پایان برسانید. شما با نگهداشتن کلیک میتوانید کاراکترهای خود را در خانههای مختلف جابجا کرده و ترتیبشان را در لیست مربوطه مشخص کنید. همچنین راهنماییهایی که در کنسولها به منظور مشخص کردن فرمانهای ممکن در گوشهکنار منوها قرار داده شدهاند، در نسخهی پیسی قابل کلیک کردن هستند تا بتوانید بدون نیاز به رجوع به کیبرد آنها را اجرا کنید. به این ترتیب، کنترلهای طبیعی بنظر میرسیدند و اجازه میدادند تا کامل بر بازی تمرکز کنم.
متأسفانه حتی کنترلهای باکیفیت نسخهی پیسی نیز قادر نیستند زمانهای مردهی بازی را از بین ببرند. در واقع عواملی چون چیدمان مراحل، موقعیت دشمنان و توانایی کاراکترها باعث میشوند بیشتر از نیمی از نیروهای شما در هر مرحله بیکار باشند و تنها نیمهی قدرتمندتر—که بعضاً با یک ضربه دشمنان را از میان بر میدارند—را دنبال کنند. در نسخهی قبل به لطف بخش Demonic Intelligence، میتوانستید با شخصیسازی هوشمصنوعی کاراکترها و فعال کردن حالت Auto، این وقت مرده را از بین ببرید؛ مشکل اینجا بود که در این حالت بازی بدون نیاز به شما پیش میرفت. به همین دلیل در دیسگایا 7 این قابلیت به شدت محدود شده تا منبع بخصوصی را مصرف کند و تنها در مراحلی که قبلاً کامل کردهاید قابل استفاده باشد. بهتر بود این بخش با گیمپلی اصلی ادقام میشد تا فرمانهای نامهم مثل جابجایی به هوش مصنوعی واگذار میشدند و بخش تاکتیکی همچنان بر دوش بازیکن میبود.
تا اینجای کار شاهد بودیم که در بخش تاکتیکی بازی عناصری تازه اما نه چندان مهم اضافه شده بود؛ در خارج از مبارزات، اینگونه تغییرات حتی کمتر نیز هستند. «فروشگاه»های متعددی مثل «تقلبفروشی»، «کوئستفروشی» و البته «آیتمفروشی» که همیشه در هاب بازی حضور داشتهاند، در دیسگایا 7 هم بیتغییر ماندهاند. شما میتوانید طبق روال همیشگی به کمک این فروشگاهها تجربهی خود را شخصیسازی کرده و بهانههای زیادی برای هرچه قدرتمندتر کردن کاراکترهایتان بیابید. دانجنهای تصادفی بخش «دنیای آیتمها» که به شما اجازه میدهد در حین گرایند کردن، سطح یکایک آیتمهای خود را نیز بالا ببرید نمونهای از این فلسفهی است که از تولد سری دیسگایا تا کنون بیتغییر مانده است.
عموم تغییرات این بخش ظاهری هستند یا به تنظیمات بالانس بازی مربوط میباشند. هاب بازی اینبار در کشتی پیریلیکا واقع است که با ساختمانهای ژاپنی، آبشارها آرام و شکوفههای گیلاس تزئیین شده است. به همین ترتیب، هر کدام از مراحل حال و هوای ژاپنی خاص خود را دارند و پس از کامل شدن هر اپیزود، مثل هاب بازی قابل گشت و گذار هستند. کسب دسترسی به نقاط مختلف هاب میتواند سرگرم کننده باشد و دوئل کردن با کاراکترهایی که در مراحل کامل شده حضور دارند راه خوبی برای گسترش نیروهایتان است اما این حقیقت باقی میماند که با نقطهی قوتی که مهاجرت از نسخههای پیشین را توجیح کند طرف نیستیم.
در نهایت نوعی مولتیپلیر غیرهمزمان در دیسگایا 7 تعبیه شده که به شما اجازه میدهد پس از تشکیل یک تیم و تنظیم هوش مصنوعی آنها، شانس خود را در مقابل تیمهای رقیب امتحان کرده و به سمت قلهی جدول رتبهبندی حرکت کنید. به این ترتیب، دیسگایا در این بخش نیز از بازیهای «گاچا» تلفن همراه الهام گرفته، با این تفاوت که پاداشهای شرکت در این مسابقات چندان وسوسه کننده نیستند.
با این حال، الهامات سری دیسگایا از بازیهای تلفن همراه الزاماً یک مشکل نیست. بازیهای تلفن همراه با صدها آیتم، لولبندیهای متعدد و کاراکترهای رنگارنگ، به خوبی میدانند چگونه توجه شما را جلب کنند اما همیشه سعی دارند جیبتان را خالی کنند. در مقابل، دیسگایا با حذف عنصر خریدهای درون برنامهای تنها مکانیکهای جذاب این بازیها را برجا گذاشته که کاملاً با اقتصاد درون بازی بالانس شدهاند. با این حال، نمیتوان گفت سری دیسگایا برخوردی کاملاً عادلانه دارد. شما مثل همیشه قادر هستید کاراکترهای مهم بازیهای قبل را در قابل بستهی الحاقی خریداری کنید اما اینبار قیمت باندلی که تمام این الحاقات را شامل است به بهانهی اضافه شدن آرتبوک و موسیقی بازی گرانتر شده است.
Disgaea 7 همان همیشگی است. گیمپلی تاکتیکنوبتی و کاراکتر محور بازی که به لطف مکانیکهایی چون پرتاب یاران و مدیریت شرایط زمین مبارزه تجربهی لذتبخش و خاصی ارائه میدهد، همچنان در اینجا یافت میشود. چه بخواهید با قدرتمندسازی کاراکترها بالانس بازی را بشکنید یا با سفر به دنیای آیتمها یک سلاح افسانهای پدید آورید، دیسگایا مثل همیشه این امکان را برایتان فراهم میکند. به این ترتیب با عنوانی طرف هستیم که به خوبی عناوین گذشته است و به راحتی توسط دستگاههای مدرن اجرا میشود اما نمیتوان آن را بهتر دانست.
در واقع مکانیکهای تازه مثل توانایی غول شدن کاراکترها، بیشتر نمایشی هستند و به هیچ عنوان مکمل تجربهی اصلی نبوده و آن را گسترش نمیدهند. خوشبختانه کاراکترهای رنگارنگ و داستان طنزگونهی بازی به لطف نویسندگی، طراحی هنری و صداپیشگی خوبی که دارند، آنقدر با کیفیت هستند که خرید این بازی را برای طرفداران دوآتشهی بازی توجیح کنند؛ اما هرکس دیگر که دست کم یکی از عنوان دیسگایا را در کتابخانهی خود دارد، چیز زیادی را از دست نخواهد داد.
Deprecated: پروندهٔ پوسته بدون comments.php از نگارش 3.0.0 که جایگزینی در دسترس نداردمنسوخ شده است. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهٔ خود قرار دهید. in /home/gamingravity/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114