ندای وظیفه (Call of Duty)، نامی که نزدیک به 20 سال با دنیای بازیهای رایانهای گره خورده و حتی تبدیل به یکی از نمادهای مهم صنعت بازی سازی شده است؛ البته بخش زیادی از این موفقیت بزرگ را باید مدیون تیم اولیه استدیو اینفینیتی وارد (Infinity Ward) و شاهکار سه گانه اولیه جنگ آوری نوین (Modern Warfare) دانست که در زمان خود فراتر از انتظارات درخشید و خاطرات تلخ و شیرین زیادی را برای گیمرها به ارث گذاشت. اما بعد از حدود 8 سال پر فراز و نشیب، در سال 2019 بار دیگر شاهد بازگشت نام MW بودیم که توسط تیم جدید اینفینیتی وارد توسعه داده شده و یک بازآفرینی (ریبوت) از سه گانه کلاسیک است که البته از نظر داستانی گاهی وابستگی بین آنها دیده میشود و گاهی هم روند متفاوتی را پیش میگیرد. به هر حال موفقیت MW 2019 در کنار پایان بندی فوق العاده آن باعث شد تا بار دیگر امیدها به یک سه گانه موفق و ارزشمند دیگر از MW بازگردد. بعد از گذشت دوره سه ساله طی روزهای اخیر نسخه دوم این مجموعه با نام MW II عرضه شده است که با پایان بندی MW 2019 و گره خوردن نام این نسخه با MW 2 (سال 2009) انتظارات بسیاری از آن هست. در این مقاله قصد داریم به بررسی این بازی بپردازیم و ببینیم که میتوان یک جانشین بر حق برای نام MW2 باشید یا خیر. با ما در گیمینگرویتی همراه باشید.
یاران قدیمی
بخش داستانی بازی Call of Duty: Modern Warfare II کمی متفاوتتر و البته مبهمتر از نسخههای گذشته آغاز میشود. در صحنه پایانی MW 2019 اتفاقاتی رخ میدهد که رنگ و بوی آشنایی برای طرفداران CoD دارد و به نوعی نوید داستانی کاملا وابسته به آن پایان را برای نسخه بعدی میداد. اما MW II در همان ابتدا مسیر متفاوتی را پیش میگیرد؛ هر چند این مسیر چندان جدا از ساختار همیشگی سری MW یعنی مبارزات در خاورمیانه و درگیری بین آمریکا و روسیه نیست اما این روایت تا حدی از کلیشه دور میشود و رنگ و بوی جدیدی را به خود میگیرد و در نهایت چیزی بسیار متفاوتتر از ادامه MW 2019 را ارائه میکند. البته ناگفته نماند که سازندگان سعی دارند با بهره گیری از برخی عناصر مانند گروه القتله که نقش منفی نسخه قبل را بازی میکرد تا حدی نقاط اشتراک داستانی را ایجاد کند اما به نظر این سعی و تلاش چندان کارآمد نیست و ما شاهد یک خط داستانی جداگانه برای این نسخه هستیم.
اگر MW II را یک نسخه کاملا مستقل در نظر بگیریم کلیات داستان روایت شده قطعا بسیار جذاب خواهد بود و حتی میتوان آن را پایههای مجموعهای جدید یا حتی سرآغازی بر یک MW جدید دانست. اما به عنوان یک طرفدار قدیمی که سه سال قبل داستانی برایم روایت شد که ابعاد جدیدی از دنیای MW را روشن کرد و وعده ادامه آن در نسخه بعدی داده شد که در نهایت میتوانست به عنوان پل متصل کننده سه گانه جدید با کلاسیک باشد، خط داستانی جدید و متفاوت MW II نمیتواند مرا راضی کند و حتی باعث سلب اعتماد از پایان بندی این نسخه یا حتی اتفاقات خاص مطرح شده در بازی (که جهت جلوگیری از اسپویل به آن نمیپردازم) هم شد. موضوع اتصال داستانها حتی در CoD Black Ops Cold War تا حدی مطرح شد که میتوانست ایدههای جالب سازندگان را برای آینده مجموعه نشان دهد. با این حال امیدوارم در نسخه بعدی شاهد کامل شدن پازل و نقاط مبهم این اتفاقات باشیم.
با تمام این تفاسیر بازی Call of Duty: Modern Warfare II در طول روایت بخش داستانی اتفاقات جذابی را هم همراه دارد که باز هم میتواند رضایت طرفداران قدیمی را جلب کند. اولین مورد آن بازگشت برخی از شخصیتهای دوست داشتنی سه گانه کلاسیک نظیر گوست (Ghost)، جان مک تاویش (MacTavish) و البته ژنرال شپرد (Shepherd) است. هر چند برخی از این شخصیتها تغییرات عمیقی دارند و حتی از نظر جایگاهی هم متفاوتتر از گذشته هستند اما به هر حال حضور آنها کنار یک دیگر به خصوص تحت نام Task Force 141 علاوه بر یادآوری روزهای اوج CoD حس خاصی را برای طرفداران نسخههای قدیمی به همراه خواهد داشت. در کنار این موضوع شاهد حضور شخصیتهای جدیدی هم هستیم که آلخاندرو (Alejandro) به عنوان فرمانده ارشد نیروهای ویژه مکزیک اصلیترین آنها است. شخصیت پردازی قوی یکی از نقاط قوت مهم این بازی به شمار میرود به طوری که آنها توانایی این را دارند به سرعت مورد تایید مخاطب قرار بگیرند و جایگاهی در دل او پیدا کنند؛ این موضوع را باید مدیون بازیگران فوق العاده این عنوان دانست که توانستند نقش خود را به بهترین شکل ارائه کنند.
جنگ آوران نوین
از گذشته گیمپلی سریع، روان و رقابتی ندای وظیفه یکی از مهمترین برگهای برنده این مجموعه در برابر سایر عناوین هم سبک بوده است و همین موضوع باعث شده تا ضعیفترین نسخههای این مجموعه باز هم در بخش گیمپلی، به خصوص در حوزه چند نفره محبوبیت خود را بین مخاطبان داشته باشند؛ اما بدون شک MW 2019 یکی از تحولات بزرگ سری CoD در تمام بخشها بود که با پایبندی به ریشههای خود تجربه جدیدی را برای کاربرها به ارمغان آورد. بازی Call of Duty: Modern Warfare II هم در بخش گیمپلی چندان از فرمولی که در سال 2019 رونمایی شد دور نیست؛ البته این به معنای تکرار و نبود نوآوری نیست، بلکه این نسخه هم با پایبندی به ریشههای اصلی و تغییرات مثبت گذشته در کنار اتفاقات جدید تجربه سرگرم کنندهای را ارائه ميکند.
در بخش داستانی سازندگان سعی کردهاند تا با ورود سبکهای مختلف که حتی شامل مراحل رانندگی، استراتژیک و مخفی کاری هم میشود بازی را از یک اول شخص شوتر (FPS) مطلق خارج کنند. هر چند به شخصه از ایجاد چنین تنوعهایی استقبال میکنم اما در طول انجام بخش داستانی گاهی اوقات زیاده روی در این ترکیب سبکها را میتوان احساس کرد به طوری که اگر مراحل کمی طولانی باشند از چهار چوب CoD بودن خارج میشود. این موضوع در کنار بحث خط داستانی متفاوت میتواند برای برخی طرفداران میتواند آزرده کننده باشد و حتی در برخی نقاط آنها را از بازی کاملا ناامید کند. خوشبختانه این موضوع بیشتر بخش داستانی را تحت تأثیر قرار داده و بخش چند نفره ضربه خاصی از این مشکل نخورده است.
در بخش چند نفره مثل همیشه شاهد گیمپلی سریع، روان و رقابتی هستیم که میتواند ساعتها شما را بدون خستگی درگیر کند. تنوع نقشهها و حالتها (Mode) هم برای شروع مناسب است و طبیعتا با آپدیتهای فصلی بر تعداد آنها نیز افزوده خواهد شد؛ علاوه بر این شاهد حضور دو حالت جدید هم برای بخش چند نفره هستیم که با نامهای Prisoner Rescue و Knock Out شناخته میشود. حالت Prisoner Rescue از جهات بسیاری شبیه به حالت Hostage بازی R6 Siege است و باید به صورت تاکتیکی آن را انجام داد؛ روش آن هم به این صورت است که دو زندانی در نقاط مشخصی از نقشهها قرار میگیرد و یک تیم وظیفه حفاظت از آن دو را دارد و تیم مقابل هم باید به نجات آنها و مقابله با تیم رو به رو بپردازد. در این حالت بعد از مرگ امکان بازگشت مجدد (Respawn) وجود ندارد و باید تا پایان راند صبر کنید.
در حالت Knock Out یک بسته در نقطه خاصی از نقشه قرار میگیرد. در صورتی که هر تیم بتواند تیم مقابل را کامل از بین ببرد برنده خواهد شد، در غیر این صورت تا پایان زمان تعیین شده مهلت خواهید داشت؛ در انتهای زمان تیمی که بسته را برداشته برنده خواهد شد. در این حالت اگر کشته شوید هم تیمیهای شما امکان بازگردادن (Revive) را خواهند داشت. هر دو حالت جدید همانند حالتهای قدیمی جذاب است و احتمال زیاد نظر بازیکنان را به خود جلب خواهد کرد.
نقشههای موجود در بازی هر چند تعداد خیلی زیادی ندارند اما از نظر طراحی کاملا استاندارد هستند و مانند نسخههای گذشته نمیتوان چندان برچسب نقشه خوب و نقشه بد را بر هر یک از آنها زد. در کنار این موضوع شاهد تغییراتی هم در روند قابلیتهای ویژه یا همان پِرک (Perk) ها هستیم؛ این قابلیتها هر چند قابل شخصی سازی هستند اما باید به صورت گروهی و در سه بخش تعیین شوند. از دیگر تغییرات این بخش هم این است که تمامی پرکها از ابتدای مسابقه در دسترس نیستند و با گذشت زمان نوار مخصوصی پر خواهد شد و در فواصل مشخص هر یک از پرکها فعال خواهد شد. در کنار این هم شاهد پرکهای جدیدی هستیم که قابلیتهای مختلفی را برای بازیکن به همراه خواهد داشت که از نظر تنوع و کارایی مناسب هستند
اما از موارد پایهای که بگذریم به بخش نوآوری بخش چند نفره میرسیم که همان حالت سوم شخص (Third Person) است. این بخش بر اساس سلاحهای مورد استفاده میتواند تجربههای مختلفی را برای شما ارائه کند که البته به نظرم تا حد زیادی سلیقهای خواهد بود. بنظرم این بخش مانند حالت اول شخص رقابتی و سریع نیست و به همین دلیل چندان هم حال و هوای CoD را ندارد اما با این حال حضور آن در بازی باعث میشود در طولانی مدت به عنوان یک تنوع و جلوگیری از خستگی کارآمد باشد. البته باز هم تأکیید میکنم که این بخش احتمالا نظرات سلیقهای را به همراه خواهد داشت و ممکن است عدهای از آن لذت ببرند و عدهای موافق آن نباشند.
گانپلی این نسخه هم نسبت به قبل دچار تغییراتی شده است. اگر جزو طرفداران این مجموعه باشید احتمالا به یاد دارید که گان پلی اسلحهها در نسخه Ghosts کمی متفاوتتر شده بود که در برخی جنبهها مثبت و در برخی جنبهها منفی به نظر میرسید؛ هر چند گانپلی بازی Call of Duty: Modern Warfare II بدون شک بر اساس MW 2019 طراحی شده اما در آن روح Ghosts را هم میتوان حس کرد که باز از جهاتی مثبت و از جهات دیگر منفی است. اما به طور کلی گانپلی WM II سعی دارد تا واقع گرایی بیشتری را هم به نمایش بگذارد؛ به عنوان یک مثال لگد اسلحهها (Recoil) نسبت به نسخههای قبلی دچار تغییرات بیشتری شده و اکنون کنترل سلاحها دشوارتر و البته واقع گرایانهتر است و برای تجهیزات الحاقی (Attachments) هم بر خلاف Vanguard فقط 5 انتخاب خواهید داشت، هر تجهیزاتی که به اسلحه اضافه میکنید تأثیرات به سزایی را در کنترل و عملکرد آن خواهد داشت، بنابراین شخصی سازی اسلحه برای برتری در میدان نبرد یک امر ضروری خواهد بود؛ البته تمام این تجهیزات از ابتدای امر در دسترس نیستند و باید برای آزاد سازی هر یک از آنها تلاش کنید و امتیازات بیشتری را بگیرید. سازندگان با انتخاب نام Gunsmith 2.0 برای بخش شخصی سازی تسلیحات نوید تغییرات مهمی را در این بخش میدهند. اکنون مدیریت Loadout ها کارآمدتر و مطابق سلیقه کاربر انجام میشود و دیگر اجباری بر حضور Loadout های از پیش تعریف شده در لیست اسلحهها نیستیم. همچنین قابلیت جدیدی که با نام پلتفرم شناخته میشود به بازی اضافه شده که در آن اسلحههایی که مشابه هستند و در واقع از یک پلتفرم ساخته شده را در یک دسته بندی قرار میدهد؛ این کار باعث خواهد شد تا تجهیزات الحاقی بین آنها مشترک شده و آزاد سازی این تجهیزات بجای حالت یکتا برای هر اسلحه به صورت گروهی برای هر پلتفرم صورت بگیرد. رابط کاربری Gunsmith 2.0 هم همانند سایر بخشها تغییر کرده اما کار کردن با آن چندان پیچیده نیست و با کمی گذراندن وقت در آن با کلیات آشنا شوید. به نظرم این تغییرات در نهایت باعث بهبود در شخصی سازیها و مدیریت اسلحهها میشود که البته تأثیر خاصی در تجربه داخل بازی نخواهد داشت و صرفا از جنبه مدیریت و شخصی سازی بهتر خواهد بود.
جنگ خاکستری
با شروع رسمی نسل نهم و قدرت گرافیکی که نسخه جدید موتور IW در چند سال اخیر از خود نشان داد منتظر گرافیکی خارق العاده از این بازی بودم اما متأسفانه چیزی که در طول بازی دیدم چندان با انتظاراتم همخوانی نداشت. به طور عجیبی MW II در زمینه گرافیک نسبی کار کرده و در برخی موارد شاهد گرافیکی زیبا و چشم نواز هستیم و در مقابل گاهی با گرافیکی در سطح اوایل نسل هشتم مواجه میشویم. طراحیهای محیطی و کیفیت بافتها چندان چنگی به دل نمیزنند؛ این موضوع با ترکیبهای رنگی ضعیف و خنثی که با نورپردازی متوسط همراه شده، باعث میشود تا مشکلات بیشتر دیده شود؛ در مقابل در برخی مراحل به خصوص مراحل شهری شاهد استفاده از ترکیبهای رنگی هیجانیتر هستیم و همین موضوع باعث شده تا ضعفها کمتر به چشم بیایند. گرافیک بالای میان پردهها که به صورت CG هستند هم باعث میشود تا انتظار گرافیک بسیار بالایی را در طول گیمپلی داشته باشیم اما به محض ورود به بازی این انتظارات اغلب فرو میپاشد. این نکته را هم اضافه کنم که بازی بر روی پلتفرم PC اجرا شده و با توجه به تنظیمات گسترده گرافیکی و قرار گرفتن در بالاترین تنظیمات ممکن باز هم شاهد مشکلات ذکر شده هستیم. این موضوع در بخش چندنفره بیشتر خودنمایی میکند و در اغلب نقشهها حس گرافیک ضعیف در کنار ترکیبهای رنگی که خنثی هستند باعث میشود تا بازی در مقایسه با MW 2019 از نظر گرافیکی ضعیفتر دیده شود.
یکی از تغییرات اساسی دیگری که از همان ابتدای امر خودنمایی میکند مربوط به رابط کاربری (UI) منو است. تقریبا میتوان گفت همه چیز تغییر کرده که پیش از این به Gunsmith 2.0 به عنوان بخشی از تغییرات رابط کاربری اشاره کردیم. هر چند منوهای جدید در ابتدای امر کمی سردرگم کننده خواهد بود اما بعد از چند ساعت تا حدی با آن آشنا خواهید شد. رابط کاربری داخل بازی هم تغییرات چندانی نسبت به گذشته نداشت و همچنان سادگی خود را حفظ کرده است. به طور کلی منوی جدید هر چند نسبت به قبل پیچیدگی بیشتری دارد اما میتوان با کمی بهینه سازی و بهبودها آن را کارآمدتر از قبل کرد و سازندگان نیز به آن اذعان کرده و قول تغییرات بهبود دهندهای را برای منو، در فصلهای آینده دادهاند.
همانطور که اشاره کردیم این بازی بر روی پلتفرم PC تجربه شده است که باعث میشود تا دست توسعه دهندگان در استفاده از تکنولوژیهای جدید اعم از DLSS، رهگیری پرتو نور و غیره دست بازی را داشته باشند. در همین ابتدا باید بگویم که حداقل در زمان عرضه بازی Call of Duty: Modern Warfare II خبری از تکنولوژی رهگیری پرتو نور (Ray Tracing) نیست و تنها با پشتیبانی از تکنیک SSR (مخفف Screen Space Reflection) تا حدی خلاء این تکنولوژی مهم را پر کردهاند؛ البته با توجه به نسخههای گذشته نمیتوان قطعی گفت که این بازی تا آخر کار خود از این تکنولوژی استفاده نخواهد کرد؛ باید منتظر ماند و دید که سازندگان در آینده این تکنولوژی را به بازی اضافه خواهند کرد یا خیر. اما در نقطه مقابل بازی از ویژگیهای روز بهبود دهنده فریم ریت اعم از DLSS، FSR، XESS و غیره پشتیبانی میکند که با توجه به نوع کارت گرافیک خود میتوانید هر یک از آنها را استفاده کنید. از آنجایی که بازی از نظر بهینه سازی در بالاترین تنظیمات کمی سنگین به نظر میرسد وجود این تکنیکها بسیار کمک کننده است و تا حد زیادی بهینه نبودن بازی را حل میکند. با توجه به اینکه کارت گرافیک مورد استفاده از تکنولوژی DLSS پشتیبانی میکرد، تنظیمات بازی بر اساس این ویژگی انجام شد که نتیجه کار بهبود فریم دهی و حفظ کیفیت گرافیکی بازی بود. در کنار این موضوع مشکلات دیگری نیز گریبانگیر نسخه PC است که کرش کردنهای گاه و بیگاه؛ مشکلات اتصال به سرور (به خصوص با وضع اینترنت نامناسب ما) و همچنین مشکلات بارگذاری بافتها بخشی از این ایرادات فنی هستند. البته بخشی از این مشکلات با ارائه به روزرسانیهای بازی و همچنین ارائه درایور گرافیکی مخصوص بازی کمی بهبود پیدا کردند اما به طور کامل حل نشده است.
موسیقیهای متن به کار رفته در این عنوان شباهتهای زیادی به MW 2019 دارد که از جهت کیفیت آن را تضمین میکند اما به نظرم درصورتی که از تم متفاوتی برای موسیقی استفاده میشد، میتوانست هویت مستقلی به بازی ببخشد و آن را متمایز کند. در بخش اسلحهها و تسلیحات صداگذاریها هرچند نسبت به قبل در سطح پایینتری قرار گرفتهاند اما با این حال هنوز هم میتوانند فضای مبارزات مسلحانه را به خوبی برای مخاطب ایجاد کنند.
Deprecated: پروندهٔ پوسته بدون comments.php از نگارش 3.0.0 که جایگزینی در دسترس نداردمنسوخ شده است. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهٔ خود قرار دهید. in /home/gamingravity/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114