فرنچایز Assassin’s Creed به عنوان یک بازی اکشن ماجراجویی با تم تاریخی در سال 2007 متولد شد. بعد از شاهزاده ایرانی هیچکس فکرش را نمیکرد که این عنوان تازه متولد شده بتواند جا پای شاهزاده ایرانی گذاشته و حتی بتواند آن را به فراموشی بسپارد. بعد از گذشت 15 سال و انتشار 30 بازی مختلف در نسخههای اصلی و فرعی، و با وجود فراز و نشیبهای متعدد اما توانسته است طرفداران زیادی را برای خود کسب کند. توجه ویژه به تم تاریخی و روایت داستانی منحصربهفرد از جمله ویژگیهایی بود که باعث شهرت و موفقیت این مجموعه شده است. ایده اولیه گروه یا سازمانی را معرفی میکند که به صورت کاملا سری و مخفیانه فعالیت میکنند و برای رسیدن به اهداف سیاسی و اجتماعیِ خود، اهداف و موانع پیش روی خودشان را به مخفیانهترین شکل ممکن از سر راه برمیدارند.
با توجه به محبوبیت و انتشار قسمتهای متعدد از این سری روند داستان دستخوش تغییراتی میشود و داستان در قسمتهای بعدی به مرور پیچیدهتر میشود. کیفیت بازی در نسخههای اولیه چه از نظر طرفداران و چه از نظر منتقدین روند صعودی خوبی را در پیش گرفته بود اما در میانه راه و زمانی که کمپانی یوبیسافت یکی از طراحان اصلی از این مجموعه را اخراج کرد، روند خوب بازی با مشکل مواجه شد و نسخههای جدید از کیفیت قابل قبولی بهخصوص از نظر داستانی برخودار نبودند. بعد از اعتراضات فراوان و حتی دست کشیدن طرفداران قدیم از این فرنچایز، استدیو یوبیسافت با قسمت جدید وعده داد که به ریشهها باز خواهد گشت. اساس اصلی داستان در مورد سازمان اساسینها که برای صلح و اراده آزادی در مقابل با تمپلارهایی که صلح را از طریق کنترل و نظم میخواهند در جدال هستند.
اساسینز کرید میراژ تلاشی است برای بازگشت به ریشههای اصلی که قصد داریم به بررسی آن بپردازیم؛ با نقد و بررسی این عنوان، همراه گیمینگرویتی باشید.
داستان بازی Mirage:
داستان در زمان خلافت عباسی روایت میشود. شخصیت داستان ما «بسیم ابن اسحاق» نام دارد. روایت داستانی بازی از دوران جوانی بسیم شروع می شود. بسیم دوستان مختلفی دارد و «نهال» نزدیک ترین دوست او به حساب میآید. با دزدی امرار معاش می کنند و در یکی از منطقه ای فقیر نشین منطقه انبار در شهر بغداد زندگی میکنند.
زندگی ساده و فقیرانه آنها در انبار(حومه بغداد) بعد از یک عملیات دزدی ناموفق برای همیشه تغییر میکند. بسیم مجبور میشود از شهر فرار کند و به الموت پناهنده شود ولی بازیِ سرنوشت هنوز با او تموم نشده است. مجموعه اتفاقات اسرار آمیزی باعث میشود که بسیم همراه با استاد خود به مرکز خلافت بازگردد تا شهر بغداد را از چنگال محفل باستان نجات دهد. در کنار تمامی اتفاقاتی که زندگی بسیم را تحت تاثیر خود قرار دادهاند، بسیم در رویاهای خود کابوسهایی را میبیند که سرمنشا آنها برای او نامعلوم است.
گیم پلی:
سوال این است که آیا یوبیسافت توانسته است به قول خود عمل کرده و در عنوان جدید خود به ریشههای این سری برگردد یا خیر؟ اصلا المانهای یک عنوان از این مجموعه چه چیزی است که میتواند به ما نشان بدهد که آری این نسخه به ریشههایش خودش وفادار است. استراق سمع کردن، دنبال هدف رفتن، پی در پی بدنام شدن و کندن پوسترها، مبارزات سخت و مهمتر از همه مخفیکاری از جمله عواملی است که اگر در بازی ما وجود داشته باشد یک نکته مثبت تلقی میشود. در کنار این موارد امکانات و وسایل جانبی دیگر نیز از جمله دارو و بمب دودزا، چاقوهای پرتابی، دارت و اثر هنری جدیدشان؛ مین! هر کدام ازاین وسایل جانبی قابلیتهای مخصوص به خودشان را دارند و قابل ارتقا نیز هستند. تمامی کارهایی که انجام میدهیم، از ارتقای سلاحها و تجهیزات گرفته تا خرید و لباس در شکلها و رنگهای مختلف توسط واحد پولی موجود در بازی صورت میپذیرد. در گوشه کنار شهر مغازههایی از جمله آهنگر، خیاط و تاجران وجود دارند که به کمک آنها میتوانیم به خرید و فروش بپردازیم و هزینه شخصیسازیهای خودمان را در بیاوریم. با این وجود صندوقها و آیتمهایی درگوشه کنار شهر وجود دارند که پیدا و کشف کردن آنها به خودی خود نه تنها جذاب است بلکه به ما در خرید و فورش موارد مورد نیاز کمک میکند.
برخلاف قسمتهای کلاسیک درخت مهارت در بازی وجود دارد. با وجود گزینههای مختلفی که برای مبارزات در نظر گرفته شده اما نبردها سخت و بسیار کند پیش میرود. یک نوار هشدار وجود دارد که در سه حالت مختلف وضعیت خطر را برای ما اعلام میکند. وضعیتی که هر یکی از حالتهای آن شرایط محیطی را به ما نشان میدهد. این سه حالت به شکلی است که در درجه اول فقط سربازها حساس هستند و ممکن است بتوانیم از دستشان فرار کنیم. در حالت دوم سربازها حساسیت بیشتری به خرج میدهند و کوچکترین حرکت اشتباه حضور شما را لو خواهد داد و در حالت سوم مردم نیز با دیدن شما، محل حضور شما را با داد و فریاد و صدا کردن سربازها مشخص میکنند. با این وجود همانطور که اشاره کردیم با کندن پوسترها از سطح شهر میتوانیم حالتهای خطر را کم و کمتر کنیم.
با این وجود هوش مصنوعی بازی تنبل است، فرض بگیرید شما از بازار دور میشوید و به سمت قصر خلیفه در حال حرکت هستید اما ادامه داستان امکان پذیر نیست زیرا همچنان سربازی در بازار در جستجوی شما مات و مبهوت در یک گوشه ایستاده است. بسیم کارای اساسینی خاصی که الطائر 300 سال بعد در کدکسهای خود که به همراه مالک و ماریا اختراع و کشف کرده بود را میتواند انجام دهد. مانند سه قسمت قبل شما دارای عقاب مخصوص خود هستید. استفاده از عقاب (انکیدو) بر خلاف سه قسمت قبل اساسینز کرید بسیار ضعیف است. اگر داخل ساختمان باشید یا حتی سایهیتان زیر سایبان سقفی باشد، عقاب شما در دسترس نیست. بازی تلاش کرده است شغل شرافتمندانه بسیم به عنوان دزد را حفظ کند و شما با دستبرد به جیب مردم میتوانید اجناسی به دست بیاورید که خواه بفروشید و یا برای تخفیف و استخدام گروهها از ژتون (توکن) استفاده کنید. بازی سبک مخفیکاری دارد و تنوع آنچنانی در اسلحه ندارید و به دلیل رتبه سربازها در بعضی از آنها کشتن درجا کامل عمل نمیکند در صورتیکه که این حرکتی غافلگیرانه و برای از بین بردن دشمن به صورت آنی به کار میرود. روند جا به جایی شخصیت در طول داستان به مانند قسمت اول است. شما در داخل شهربه جاهای تکراری بسیاری سفر میکنید و ماموریتها تکراری هستند و این مورد تا حدودی توی ذوق میزند. سیستم Fast Travel از قسمت چهارم یا بلک فلگ همچنان حفظ شده و تنها جنبه خوبی که به بازی اضافه شده است امکان فست تراول از مقر سازمان برای به جلوتر بردن سریعتر مسیر و صرفه جویی در زمان است.
گرافیک و طراحی محیط:
با وجود این که صحنههای سینمایی به خوبی به هم متصل شده اند، اما ترکیب کابوسهای بسیم و تصویری که بعد از آن به نمایش در میآید سوالی را مطرح میکند که آیا از این بهتر هم میتواند باشد؟ برای اولین بار با قلعه الموت دیدار خواهیم کرد و همین خود به تنهایی شگفتیساز و هیجان انگیز است. شهر بغداد طراحی خاصی در آن شکل نگرفته، تنوع آنچنان ندارد و بیشتر خانهها تکراری هستند، به جز ساختمانهای خاص که در داستان حضور دارند. بیشتر بازی در شهر بغداد در جریان است، با آن که به نظر میسد با شهری زنده در ارتباط هستید اما شاهد حرکات یکسان انسانها و حیوانات خواهید بود مخصوصا اگر دوتا اسب کنار هم باشند، گویی دوقلوهای افسانهای هستند.
صورت شخصیتهای فرعی به خصوص مردم فرقی ندارد که خواه خردسال باشد یا پیر، همه به طرز عجیبی چهرهای میانسال دارند! انواع تاجران از کشورهای مختلف در بغداد وجود دارد و این توجیحی در جهت چند زبانه بودن و نژادهای گوناگون در بغداد است. در مناطقی به مانند بازار و خارک، افت فریم دیده میشود.
صدا گذاری، شخصیتها و تدوین موسیقی:
در دوره تاریخی مربوطه، خلافت عباسی که در بازی جریان دارد، ایران مستقل شده و سلسله طاهریان برقرار است و از حکومت عباسی جدا شده اما در الموت همه به عربی صحبت میکنند و یک کلمه فارسی به غیر از اسمهای اندک فارسی نمیشنوید. در عوض در خیابانهای بغداد به ناگهان جملات فارسی شنیده میشود به مانند “حواست کجاست؟” یا “درود بر شما” و خیلی دیالوگهای جذاب فارسی دیگر.
وجود شخصیت «روشن بنت لااحد» که صداپیشه آن، “شهره آغداشلو” است، یکی از نکات مثبت این بازی است. اجرای احساسات در شخصیتهای بازی بسیار مهم است اما شخصیت اصلی داستان بدون هیچ روحی و به تصور دیالوگهای خود را روخوانی از متن میکند. همین امر باعث میشود ارتباطی با شخصیت اصلی داستان یا شخصیتهای مکمل پیدا نکنید. ناگفته نماند که اگر شما قسمت پیشین، اساسینز کرید والهالا را بازی نکرده باشید خیلی سخت بسیم را درک خواهید کرد. شخصیتهای مکمل در بازی نقش مهمی را ایفا میکنند، در کل سری اساسینز کرید به جرات میتوان گفت که نهال بدترین شخصیت در کل سری است. شخصیت اصلی داستان به شدت خود شیفته است و با توجه به پایانبندی که در داستان بازی وجود دارد، شخصیت نهال لطمه بیشتری از این ماجرا میبرد.
تاریخچه بازی و برگشت به سراب ریشهها:
از نظر دیتابیس یوبی سافت به معنای واقعی کلمه چیزی کم نگذاشته است. به حد امکان بدون بیاحترامی به ملیتها و ادیان واقعیتها را به خوبی بیان کرده است. اما در تاریخچهای خود سری اساسینز کرید که در طول این 15 سال به نمایش گذاشته شده یک سری از اطلاعات را بهم ریخته به عنوان مثال تاریخچهای که راجع به الطائر و ماریا در مورد کشف دیسکها گفته بود، خراب شد زیرا در اساسینز کرید میراژ این دیسکها از قبل به بیرون درز کرده است.
Deprecated: پروندهٔ پوسته بدون comments.php از نگارش 3.0.0 که جایگزینی در دسترس نداردمنسوخ شده است. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهٔ خود قرار دهید. in /home/gamingravity/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114
10 پاسخ به “نقد و بررسی بازی Assassin’s Creed: Mirage | سراب ریشهها”
به نظرم یوبی با ساخت این بازی مسیر درستی رو واسه این سری دوباره پیش گرفته هرچند شروعش یکم تر زد ولی میشه به آیندش امیدوار بود.
امید هیچوقت بد نیست، منم امیدوارم.
من امیدم به بازی بیشتر بود
ببینیم Codename RED چیکار می کنه
آره واقعا فقط امیدوارم این فرصتها رو به باد نده
برای من سول شده که آیا صرفا شنیدن دیالوگهای فارسی میتواند جزو نکات مثبت محسوب شود؟
یا بر عکس عربی حرف زدن در الموت نکتهی منفی؟
بله هر کدوم اینا حساب میشه وقتی شعارش history is our playground! تاریخ رو خونده باشین میدونین که این نکته مهمه. توی ایران عربی حرف میزنن توی عراق فارسی! از نظر شما این عجیب نیست؟ چون به نظر من یوبی سافت فکر میکنه این دوتا زبون هیچ اهمیت تاریخیای ندارن و رسما دو قرن تلاش ایرانیا برای حق فارسی صحبت کردن رو نادیده گرفته ولی در طرف مقابل فارسی صحبت کردن توی بغداد به نوعی نقش ایرانیا در خلافت عباسی رو برجسته میکنه که مایه دلگرمیه
امیدوار بودم بیشتر از اینکه صرفا چیزی که همه در بازی با چشمان خود میبینند، در مورد بازی تحلیل و کار اصلی، یعنی نقد هم صورت میگرفت.
شما خودت منتقدی و مثل یک گیمر عادی به گیم نگاه نمیکنی برای همین نکته سنجیهای من از نظرت صرفا مسائلی به نظر میان که همه با چشمای خودشون میتونن ببینن! اگه قرار بود بیشتر از این وارد جزئیات گیم بشم که تعداد کلمات نقد رسما ۶ رقمی میشد و از حوصله مخاطب خارج بود عزیز. گیمی که قرار بوده یه محتوای دانلودی نسبتا کوتاه باشه و تغییر ماهیت پیدا کرده و شده یه گیم مستقل و بدترین جنبه های اساسینز کرید یک رو کپی کرده تا خودشو به عنوان بازگشت به ریشه ها جا بزنه از اساس مشکلات جدی داره. داستان به زور کش پیدا کرده که ران تایم بره بالا و گیمپلی فوق العاده ابتدایی و پیش پا افتادس. درباره این سطح کیفی پایین بیشتر از این نمیشه صحبت کرد!
به نظر من یوبی کلا دیگه باید بی خیال این سری بشه
اینم حرفیه😂