تا کنون عناوین زیاد و متنوعی از دنیای بیگانه (Alien) ساخته شده که تقریبا همه نوع سبکی را پوشش میدهند. از دنیای ترسناک Alien: Isolation گرفته تا عناوینی شوتری مانندAliens: Colonial Marines یا Aliens: Fireteam Elite. نوبتی هم باشد نوبت عرضه یک بازی تاکتیکی با دوربینی از بالا بر اساس بیگانه است. Aliens: Dark Descent که توسط استدیوی Tindalos Interactive ساخته و Focus Entertainment دوستداشتنی وظیفه انتشار آن را بر عهده داشته است، سعی دارد از دید تازهای به دنیای بزرگ بیگانه نگاه کند. پس با گیمینگرویتی همراه باشید تا ببینیم بازی جدید بیگانه تا چه حد موفق بوده است.
Aliens: Dark Descent شروع بسیار خوبی دارد و با پخش سینماتیکی جذاب مخاطب را مشتاق به شروع بازی میکند. گیمر در نقش Maeko Hayes، معاون شرکت Weyland-Yutani قرار دارد که اکنون ایستگاه فضایی وی توسط Xenomorphها احاطه شده است. با اینکه نیم ساعت ابتدایی حکم آموزش مکانیزمهای بازی را برای مخاطب دارد اما از همان ابتدا اتمسفر سیاه و سنگین دنیای بیگانه کاملا مشهود است. علاوه بر این فضای سنگین، داستان نیز به خوبی شروع و ادامه پیدا میکند، شرکت Weyland-Yutani در نقش یک شخص منفی بسیار خوب ظاهر شده که در مقابل گیمر یا همان شخصیت Maeko Hayes در بازی قرار دارد. در طول داستان نیز شاهد چندین پیچش مناسب داستانی هستیم و گیمر نیز کمکم با شخصیت Maeko Hayes اخت گرفته و او را درک میکند. برای مثال در همان ابتدای بازی Maeko Hayes مجبور میشود برای جلوگیری بیشتر از گسترش بیگانگان، قرنطینه اعلام کرده و در همین راستا باعث مرگ بسیاری از افراد بیگناه میشود، تصمیمی که ممکن است گیمرهایی که آنچنان با دنیای بیگانه آشنا نیستن، با آن مشکلی داشته باشند اما هرچه بیشتر در بازی جلو رفته و با Xenomorphها درگیر میشوند آن را بیشتر درک میکنند.
سبک بازی Aliens: Dark Descent شباهتهای بسیار زیادی به سری XCOM دارد اما با این تفاوت که مبارزات به صورت نوبتی نبوده و همزمان انجام میشود. همین تغییر اساسی باعث شده بازی راه خود را از بازیهای تاکتیکالی مانند XCOM یا Redemption Reapers تا حدودی جدا کند. البته هنوز بسیاری از بخشهای بازی مانند وجود مرکز فرماندهی، از امثال XCOM الهام گرفته است. همانند XCOM، اینجا نیز در مرکز فرماندهی میتوان تکتک سربازان و نقاط ضعف و قدرتشان را مشاهده و تغییراتی در آنها ایجاد کرد. همچنین سربازان بازی نیز همه در کلاس مخصوص خود قرار دارند و با حضور بیشتر در مامویتها و زندهماندن ارتقا پیدا کرده و قویتر میشوند. البته همین سربازان در شروع کار بدون کلاس خاصی بوده و Rookie خطاب میشوند اما کمکم و با پیشرفت میتوانند در یکی از کلاسهای Sergeant، Gunner، Medic، Recon یا Tekker قرار گیرند. تنوع هرکدام از این کلاسها در بازی بسیار خوب بوده و گیمر برای موفقیت در ماموریتها و زنده مانندن اعضای تیمش باید بین این کلاسها بالانس مناسبی ایجاد کند. هرچند در نهایت کلاس Gunner تاحدودی قدرتمندتر از باقی بوده و در بیشتر ماموریتها حضور خواهد داشت. اما موردی که باعث به کارگیری سربازان جدید توسط گیمر در بازی میشود محدودیت انتخاب کلاس است. به طوری که هر سرباز تازهوارد در صورت زندهماندن و ارتقا، تنها از بین دو کلاس تصادفی حق انتخاب دارد و همین مورد باعث شده که برای بالانس مناسب و داشتن همه کلاسها، در بیشتر ماموریتها سربازان تازهوارد را همراه گروه اصلی کرد. همه این موارد شباهتهای زیادی به XCOM دارد اما همانگونه که گفته شد جایی که Aliens: Dark Descent مسیر خود را جدا میکند در مامویتها و بخش مبارزات است.
همزمان بودن مبارزات در Aliens: Dark Descent باعث شده بازی بیشتر شبیه یک عنوان استرتژی باشد یا یک تاکتیکال نوبتی. در اکثر ماموریتهای بازی گیمر کنترل 4 سربازی را که در ابتدای ماموریت انتخاب کرده، به دست میگیرد و میتواند طی مرحله به سربازانش دستورات متنوعی مانند پناه گرفتن یا استفاده از قابلیتهای ویژه دهد. وی حتی میتواند با استفاده از محیط و قابلیتهای سربازانش و البته کمی خوشفکری خود برای دشمنان تله پهن کنند اما با وجود همه قابلیتها و ابزاری که سربازان در اختیار دارند باز اکثرا در بازی حس موشی در تله افتاده به مخاطب القا میشود. به طوری که گاهی گیمر وظیفه اصلی ماموریت را فراموش کرده و تنها به دنبال زنده ماندن سربازانش است. به طور کلی مبارزات و گیمپلی بازی بسیار دشوار بوده و احتمالا تلفات سربازان در بازی زیاد باشد. به همین دلیل سازنده بازی برای کم کردن مقداری از دشواری مراحل، قابلیت خارج شدن از ماموریت در هر نقطهای از آن را در بازی قرار داده است. به طوری که اگر احساس کردید با وضعیت فعلی توانایی تمام کردن یک ماموریت را ندارید، میتوان به مرکز اصلی بازگشت، به سربازان استراحت داد و بار دیگر آنها را راهی همان ماموریت کرد. این قابلیت با توجه به طولانی بودن زمان ماموریتها بسیار کارا بوده ومیتواند تا حدودی بازی را سادهتر کند هرچند این مورد نیز نکتهای منفی به همراه داشته به طوری که با تلف کردن وقت میزان گسترش Xenomorphها بیشتر شده و ماموریتهای بعدی مقداری دشوارتر میشود. در اواخر بازی نیز به علت وجود همین نوار گسترش بیگانگان بازی هیجان بسیار بالایی به خود گرفته و میتواند هیجان زیادی به گیمر وارد کند. به طور کلی گیمپلی بازی در اکثر مواقع بسیار پیچیده و دشوار است و همزمان نیاز به استراتژی و سرعت عمل بالا دارد. اکثر ماموریتهای بازی حتی در درجه سختی متوسط نیز بسیار سخت بوده و احتمال مرگ سربازانتان بالا است. موردگی که ممکن است در اوایل بسیار آزاردهنده باشد و بسیاری از افراد همان ابتدا بازی را رها کنند اما اگر به بازی وقت دهید و ویژگیهای آن را درک کنید گیمپلی Dark Descent بسیار لذتبخش شده و تجربهای منحصربه فرد خواهد بود. بازی حتی در درجات سختی بالاتر، پا را فراتر گذاشته و با حذف ذخیره اتوماتیک، تجربه مرگباری را برای مخاطبانی که به دنبال چالش بیشتر هستند، به ارمغان میآورد.
از مباحث گیمپلی بازی که بگذریم موردی که بیش از همه در Dark Descent به چشم میآید، وفاداری بینظیر آن به فیلم ابتدایی سری است. در حدی که میتوان گفت این بازی بهشتی برای طرفداران سرسخت بیگانه است. طراحی خود Xenomorphها بسیار عالی انجام شده، همگی دارای ظاهری لاغر و ترسناک هستند و تکتک آنها تهدیدی جدی برای شما و تیمتان به حساب میآیند. در بازی انواع گونههای بیگانه مانند ملکه یا Facehuggerها را هم مشاهده میکنیم که همانطور که گفته شد همگی از طراحی بسیار خوبی برخوردارند و کاملا به اصل این سری وفادارند. خود سربازان نیز با اینکه در حد بیگانگان طراحی خوبی ندارند اما در مجموع قابل قبول بوده و ایراد چشمگیری در آنها مشاهده نمیشود. غیر از بحث طراحی شخصیتها، محیط و اتمسفر بازی همان فضای وهمآور اولین فیلم سری را دارد. با وجود اینکه دوربین بازی از بالا نمایش داده میشود اما بازی به خوبی حس و حال تنهایی و ترس از گرفتار شدن توسط بیگانگان را به مخاطب القا میکند. اکثر محیطهای بازی راهروهای تنگ و پیجیدهای است که گوشه و کنار آن پر از اجساد و دستگاههای از کار افتاده است. مسلما مهمترین دلیل این فضاسازی عالی بازی، نورپردازی آن است که به بهترین نحو انجام شده است. با ورود سربازان به محیطهای تاریک بازی تنها بخشهایی از آن روشن میشود در زاویه دیدشان باشد و باقی محیط همچنان تاریک باقی خواهد ماند. طراحی هنری خوب این محیطها نیز به کمک همین نورپردازی قوی آمده تا در مجموع بازی هم بسیار زیبا باشد و هم بتواند فضاسازی خود را به مخاطب القا کند. اما از طرف دیگر گرافیک فنی بازی پا به پای بعد هنری آن نیامده و چندان قوی ظاهر نمیشود. افکتهای شلیک اسلحه یا انفجارهای محیطی به وضوح نیاز به کار بیشتر داشتهاند. در بعد موسیقی نیز بازی خوب عمل کرده و موسیقی بازی کاملا در خدمت فضاسازی آن است و برای مثال در محیطهای تاریک و با احتمال حضور Xenomorphها موسیقی پر تنشی پخش میشود که در آن هرلحظه امکان انفجار وجود دارد. صداگذاری سربازان هم با اینکه خوب انجام شده و کمتر بین سربازان صدای تکرار میشنویم اما مشکلی که وجود دارد کم بودن تعداد جملاتی است که آنها در پی انجام دستورات تکرار میکنند. به طوری که ممکن است در اواخر بازی با شنیدن صدها بار تکرار یک جمله توسط یک سرباز ترجیح دهید صدای سرباز مورد نظر را به طور کامل قطع کنید.
Deprecated: پروندهٔ پوسته بدون comments.php از نگارش 3.0.0 که جایگزینی در دسترس نداردمنسوخ شده است. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهٔ خود قرار دهید. in /home/gamingravity/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114