یکی از بزرگترین قمارهایی که منتقدان بازیهای ویدیویی با آن دست و پنجه نرم میکنند امتحان کردن بازیهایی است که اولین اثر کامل سازندههای آن به شمار میروند. این روزها وقتی یک سازنده وارد گود رقابت میشود اولین بازی اش تصویر جامعی از طرز تفکر و دامنه ایده پردازیهای آنها را نشان میدهد. شاید با یک بازی نتوان تمامی توانایی یک سازنده را سنجید ولی میتوان متصور شد که چه آیندهای برای این سازنده قرار است پیش بیاید. Tin Hearts نیز یکی دیگر از این نمونه بازیهاست که اولین اثر سازندهاش Rogue Sun به شمار میرود. با گیمینگرویتی همراه باشید تا ببینیم اولین اثر این سازندگان در چه حد کیفیای ظاهر شده است.
Tin Hearts اساساً یک بازی پازل/معمایی ساده است که در آن شما خود را درون خانه یک عروسک ساز بسیار مشهور پیدا میکنید و وظیفه دارید با استفاده از بلوکها و قدرتهای مختلفی که طی مسیر بازی به دست میآورید، طی هر مرحله مسیری را تشکیل دهید که سربازان عروسکیای که به صورت اتوماتیک در حال حرکت هستند به مقصد خود برسند. کانسپت بازی ساده است. اول هر مرحله شما وارد اتاق جدیدی میشوید که فضای گرم و دنجی دارد. در لابهلای قفسهها و میزها، یک جعبه وجود دارد که وقتی آن را باز کنید عروسکهای مینیاتوریای به شکل سربازان بریتانیایی شروع به بیرون آمدن از آن کرده و در مسیری مستقیم حرکت میکنند. شما در بازی توانایی کنترل این عروسکها را ندارید. آنها همیشه مستقیم حرکت میکنند و تنها در صورت دیدن یک شکاف پریده، یا در اثر برخورد با یک مانع تغییر جهت میدهند و این وظیفه شماست تا با قرار دادن این موانع مسیر حرکت این عروسکها را تغییر دهید تا به درب نهایی هر مرحله رسیده و به مرحله بعد بروید.
مشکل اساسی Tin Hearts در همین معماهای آن است. بازی به نوعی یک پازل ساده در یک قالب به شدت پر زرق و برق است. کافی است خانه مورد نظر را از یک جا برداشته و در جای صحیح خود قرار دهید و مورد خسته کننده نیز همین جاست. با پیشروی در بازی و رسیدن به مرحلههای جدیدتر، شما ابزار و قابلیتهای جدیدی را دریافت میکنید که معماها و پازلهای بازی را سختتر میکنند ولی هیچ کجای این رویه شما حس نمیکنید معماها سختتر شده باشد. فقط میزان پیچیدگی و دوندگیای که شما باید انجام دهید تا مسیر حرکت عروسکها درست از آب دربیاید بیشتر شده. نتیجه این امر این است که هیچ کجای این بازی شما حس نبوغ و هوشمندی نمیکنید و این اساسیترین هسته احساسی یک بازی معمایی است. آن لحظه «یافتم» که هنگام حل معماهای سری پورتال یا زلدا حس میکنید به ندرت در Tin Hearts حاضر است.
البته در مورد بازیهای پازل طور، به جای ایجاد حس هوشمندی خیلی بازیها مثل Tetris یا Panel de pon با ایجاد چالشهای متعدد و اضافه کردن امکان باخت و در کنار آن امتیازبندی بازیکنان، آنها را به ظریف و سریع بازی کردن دعوت میکند که ایجاد یک حس هیجان را برایشان به همراه دارد. Tin Hearts متاسفانه در این زمینه نیز کار چندانی از پس اش برنمیآید. برخلاف آن بازیها، راه حل اکثر معماهای Tin Hearts به یک راه محدود است و سرعت عمل در آنها نیز جایزهای به همراه ندارد. حتی اگر مراحل بازی برای خلاقیت بازیکنان جایزه خاصی در نظر میگرفت عالی میشد ولی اگر شما مسیری خارج از مسیر اصلی برای سربازان عروسکی بسازید، چیزی وجود ندارد تا در این مسیر جدید کسب کنید. حتی بعضی بازیهای موبایل هم چالشهای خاصتر برای بازیکنان در هر مرحله تعبیه میکنند تا ارزش تکرار مراحل بالا برود که همچین چیزی در Tin Hearts نیز وجود ندارد.
علی رغم تمامی این موارد چیزی که در Tin Hearts وجود دارد یک محیط به شدت آرامش بخش است. اتمسفر یکی از بخشهای مهم یک بازی ویدیویی یا هر محصول تعاملی است. اگر اتمسفر یک اثر گیرنده باشد مخاطب با شدت بیشتری در دنیای آن غرق میشود و سختتر بیرون میآید. Tin Hearts از این لحاظ فوق العاده است. ترکیب موسیقی، محیط پردازی پرجزئیات و نورپردازی گرم هر اتاق باعث شده خانه این عروسک ساز واقعاً فضای آرام بخشی داشته باشد. Tin Hearts از این لحاظ بازی خاصی است. گشتن در یک محیط تمامی سه بعدی و حل معماهای سادهای که فشار زیادی به بازیکن نمیآورند یک حس راحتی و آرامش خاص برای مخاطب به همراه دارد و اگر هدف سازنده از همان اول همچین حسی بوده باید گفت Tin Hearts کاملاً در این زمینه به موفقیت رسیده.
بازی به لحاظ داستانی نیز رویکرد سادهای دارد. در برخی مراحل وقتی سربازان عروسکی شما از نقطه خاصی عبور میکنند، شخصیتهای داستان بازی به صورت روح مانند درون اتاق ظاهر شده و شما سرنخی از روایت بازی میگیرید. آن چنان داستان بازی چیز جدی یا دنبال کردنیای نیست. اما حضور آن در مراحل مختلف بازی باعث شده تازگی بازی طی گذر از هر مرحله حفظ شود. نکته دیگر خوب بازی از این لحاظ نکات جزئیتر داستانی است که با ریز شدن در گوشه کنارهای هر اتاق میتوانید آنها را پیدا کنید. مثل یک پوستر از ابزاری که قرار است به زودی آن را به دست آورید یا عکس خانوادگیای که همه اعضای خانواده عروسک ساز داستان ما را نشان میدهد. این موارد به واقعی شدن فضای بازی و ساخت آن اتمسفری که گفتم کمک میکند. در کنار همه این موارد گرافیک بازی برای یک بازی مستقل واقعاً عالی است. هر چند انیمیشن شخصیتها هنگام پخش لحظات داستانی، کمی مصنوعی و دمده است ولی وقتی نوبت به اصل گیم پلی و بخشهای گرافیکی مربوط به آن میشود بازی فوق العاده دیدنی و زیباست و جزئیات محیط واقعاً خود را طی انجام یک مرحله نشان میدهد بدون آن که نه شلوغ و اذیت کننده باشد نه خلوت و خسته کننده.
Deprecated: پروندهٔ پوسته بدون comments.php از نگارش 3.0.0 که جایگزینی در دسترس نداردمنسوخ شده است. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهٔ خود قرار دهید. in /home/gamingravity/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114