11 سال پیش که بازی Dead Island عرضه شد، به سرعت توانست جایگاه خود را بین طرفدارهای سبک ترس و بقا با محوریت زامبیها پیدا کند؛ اما در ادامه شرایط و اتفاقات عجیبی برای این عنوان پیش آمد که در نهایت منجر به فاصله 9 ساله بین معرفی و عرضه نسخه دوم آن شد. در دنیای بازیهای رایانهای معمولا آثاری که روند توسعه آنها دچار مشکلات متعدد شده و زمان عرضه آن هم بسیار طولانی میشود، با شکستهای سنگینی مواجه میشوند؛ از این رو چنین موضوعی درباره Dead Island 2 هم دور از ذهن نیست اما به هر جهت باید آن را امتحان کرد و دید که آیا بالاخره این طلسم توسط استودیو Dambuster شکسته میشود یا همان روند همیشگی منجر به شکست در انتظار این بازی خواهد بود. در مقاله پیش رو، قصد بررسی بازی Dead Island 2 را داریم تا جواب سوال فوق را پیدا کنیم. با ما در گیمینگرویتی همراه باشید.
بازی Dead Island 2 در سبک اول شخص اکشن با محوریت زامبیها و بقا است که برای اولین بار در سال 2014 معرفی شد؛ این بازی در زمان معرفی توسط استودیو Yager در حال توسعه بود اما در نهایت با تغییرات متعدد در تیم توسعه دهنده به استودیو Dambuster منتقل شد. اما خبر بد اینجاست که استودیو Dambuster در کارنامه خود فاجعهای به نام Homefront: The Revolution را دارد که این بازی هم مشکلات مشابهی را تجربه کرده بود و در نهایت توسعه آن به این استودیو منتقل شد؛ به همین جهت حس خراب شدن Dead Island 2 بیش از پیش احساس میشود. نکته جالب توجه این است که سازنده نسخه اول این مجموعه یعنی استودیو Techland طی 9 سال اخیر که توسعه نسخه دوم این بازی طول کشید، دو نسخه از بازی Dying Light را که ماهیت مشابه Dead Island داشت را توسعه داد که هر دو نسخه آن را میتوان از موفقترین بازیهای این سبک دانست. اما به هر حال درباره Dead Island 2 اتفاقاتی افتاده بود و چارهای جز قبول آن هم نبود و نیست.
داستان بازی Dead Island 2 حدود 15 سال بعد از نسخه اول و همچنین Dead Island: Riptide (محتوای توسعه دهندهای که به صورت مستقل عرضه شد) جریان دارد. ویروس زامبی به سرتاسر ایالت متحده سرایت کرده و اکنون کل کشور درگیر این موجودات هستند. گروهی از افراد به هر ترتیبی که هست خود را به یک هواپیما که میخواهد افراد سالم را به خارج از محدوده زامبیها منتقل کند، میرسانند. کمی بعد از پرواز مشخص میشود که ویروس زامبی به این هواپیما هم رسیده و از این رو ارتش اقدام به نابود کردن هواپیما میکند و در نهایت آنها در شهر لس آنجلس سقوط میکنند. لحظاتی پیش از سقوط افراد این گروه معرفی میشوند و شما باید از بین آنها شخصیت مد نظر خود برای ادامه بازی انتخاب کنید. شخصیتهای حاضر هر کدام تیپ شخصیتی، قابلیتهای ویژه و ضعفهای خاص خود را دارند. با انتخاب هر شخصیت دیگر امکان تغییر آن در بین بازی نیست و عملا تا انتهای بازی باید با او همراه باشید. انتخاب من برای انجام این بازی جیکوب (Jacob) بود که اصالتی انگلیسی و شخصیتی شوخ طبع دارد و مهمترین قابلیتهای او هم افزایش صدمه به زامبیها در مواقع خاص است. شوخ طبیعی این شخصیت در طول بازی و دیالوگهای او به وضوح دیده میشود؛ از این رو در طول روایت داستانی یا حتی انجام مراحل فرعی با او به هیچ عنوان احساس خستگی، تکرار و حتی ترس دست نداد و شخصا از همراهی او لذت بردم. پس از انتخاب شخصیت هواپیما سقوط میکند و افراد بسیار کمی زنده میمانند که در ادامه بازی ارتباط مستقیمی با داستان روایت شده خواهند داشت.
بازی شامل بخشهای مختلف شهر لس آنجلس است که در این نسخه به نام HELL-A (تلفظ کنید هِل-اِل اِی) شناخته میشود. تمرکز اصلی داستانی بر روی ایمنی شخصیت اصلی در برابر زامبیها و همچنین اِما (Emma) که از چهرههای تلویزیونی معروف آمریکا و همچنین از معدود نجات یافتگان سقوط هواپیما است جریان دارد. تا میانههای بازی با روند نسبتا ثابتی از روایت مواجه هستیم که از یک سمت روابط خانوادگی و دوستانه اما و از جهت دیگر به جست و جوی جیکوب (یا سایر شخصیتهایی که ابتدای بازی انتخاب میکنید) برای راهی فرار از لس آنجلس پرداخته میشود. اما در نیمه دوم داستان کمی متفاوت است و با روندی هیجان انگیزتر ادامه پیدا میکند و تمرکز اصلی آن بر روی مسائلی ریشهایتر و دقیقتر از اتفاقات موجود است که جهت جلوگیری از اسپویل به آنها نمیپردازم. به نظرم این دو بخش شدن روایت داستانی برای چنین بازی که فاصله زیادی بین نسخه قبلی و جدید آن وجود دارد لازم است تا در درجه اول مخاطب مسائل مربوط به نسخه اولیه را به یاد آورد و درجه دوم هم مدتی را به آشنا شدن با محیط و تغییرات اتفاق افتاده بپردازد؛ از سمتی دیگر این کار باعث جلوگیری از یکنواخت شدن روند داستانی و جلوگیری از تکراری شدن و دفع مخاطب میشود. با این حال باید بگویم که داستان روایت شده بازی Dead Island 2 در سطح بسیار عالی هم قرار ندارد؛ شاید دلیل این موضوع افزایش سطح انتظارت به دلیل انتشار بازیهای داستانی فوق العاده طی مدت توسعه این عنوان است اما در مقابل هم نباید فراموش کرد که این داستان در سطح ضعیف هم قرار ندارد بلکه صرفا با یک داستان معمولی و قابل قبول طرف هستیم که قرار نیست مانند بازیهای درجه یک ذهن بازیکن را درگیر جزئیات خود کند؛ حتی پایان بندی آن هم کاملا معمولی و حتی اگر سختگیرانه نگاه کنیم نه چندان جالب خواهد بود. اما در مقابل بازی چیزهای دیگری را ارائه میدهد که این ضعف را تا حدی پوشش خواهد داد. یکی از نقاط قوت مهمی که باعث بهتر شدن بخش داستانی میشود، شخصیت پردازیهای بسیار خوب بازی است که از بین آنها شخصت اصلی فوق العاده در جذب بازیکن موفق عمل میکند. سایر شخصیتهای داستان هم هر چند ابعاد پنهان و مرموزی از خود نشان میدهند اما در نهایت حس بقا و دنیای آخرالزمانی حاکم در دنیای بازی باعث فراموش کردن این موضوعات میشود و چارهای جز اعتماد به آنها نمیماند؛ البته آنها هم این اعتماد را بی پاسخ نمیگذارند و در طول بازی از روشهای مختلفی خود را به شما اثبات خواهند کرد و در نهایت هم این افراد به عنوان شخصیتهایی دوست داشتنی در ذهن شما نقش خواهند بست.
صحبت از فضای حاکم بر بازی شد؛ درباره این موضوع باید بگویم که بر خلاف انتظاری که داشتم توسعه دهندگان از لس آنجلس نهایت بهره را بردهاند. هر چند استفاده از یک شهر معروف ایالات متحده تا حدی باعث دور شدن بازی از اصالت نام و ریشههای این بازی، یعنی جزیره مرده است اما به لطف طراحیهای محیطی فوق العاده و گرافیک فوق العاده زیبا این موضوع چندان خود را نشان نمیدهد و حتی قدم زدن در شهر گاهی اوقات صحنههایی از نسخه اولیه بازی را برای مخاطب یادآوری میکند. همانطور که پیش از این مطرح شد در بازی شهر لس آنجلس به بخشهای مختلفی تقسیم شده و مکانهای معروف مانند بوری هیلز، بلوار هالیوود، سانتا مونیکا و غیره را خواهیم دید. هر بخش با توجه به شرایط آن حال و هوای مخصوص به خود را دارد، حتی زمانهای مختلف روز میتواند بر روی فضا سازی هر بخش مؤثر باشد. هر چند فضای قالب بر بازی آخر الزمانی است اما شخصیت جیکوب و دیالوگهای طنز گونهاش فضای بازی را به کل عوض کرده و بیشتر با یک عنوان آخرالزمانی طنز گونه و شاد طرف هستیم اما توسعه دهندگان قدرت ایجاد تغییر در این فضاها را به خوبی نشان دادهاند و هر گاه که لازم باشد حس ترس و نیاز به بقا را هم به خوبی درک خواهید کرد.
تنوع دشمنان هم بسیار خوب کار شده است به طوری که در دسته بندی اصلی 9 نوع زامبی وجود دارد که هر کدام دارای سویههای مختلفی هستند و در مجموع بیش از 30 نوع زامبی در محیطهای مختلف لس آنجلس هستند که هر یک ویژگیهای آسیب رساندن خاص خود را دارند. علاوه بر این سطحهای قدرتی مختلف نیز برای زامبیها در نظر گرفته شده است. به همین جهت برای ایجاد تعادل بین سطح زامبیها و قدرت خودتان باید راه حلهای مختلفی در نظر بگیرید که شاید بهترین آن انجام مراحل فرعی باشد. مراحل فرعی علاوه بر تنوع در طول روایت داستانی باعث خواهد شد تا زامبیهای بیشتری را بکشید و از نظر مهارتی هم ارتقاء پیدا کنید. همچنین سلاحهای متنوعتر و با سطحهای بالاتری را بدست بیاورید که در طول روایت اصلی میتوانید از آنها استفاده کنید. یکی از نکات مهمی که درباره سلاحها وجود دارد این است که این بخش علاوه بر حفظ ریشههای اصلی امکانات جدیدتری نظیر امکان تعمیر و استفاده مجدد از سلاح را فراهم کرده و شما میتوانید در کنار استفاده از سلاحهای بسیار متنوع اقدام به ارتقاء و افزودن برخی موارد به آنها کنید. همچنین سلاحهای موجود در بازی از دسته بندی معمولی که اخیرا رواج یافته، یعنی از سطح Common تا Legendary استفاده میکند که معمولا در گشت و گذارهای اساسی در شهر میتوان سلاحهای دسته بندیهای بالاتر را پیدا کرد در حالی که سلاحهای عادی به راحتی در طول مسیر بازی پیدا میشوند. یکی دیگر از نکات مهمی که در بازی وجود دارد بحث کارتها هستند. کارتها در واقع به نوعی همان درخت ارتقائی است که معمولا در بازیهای سبک RPG دیده میشود. با انجام مراحل مختلف و همچنین مراحل فرعی میتوانید کارتهای مختلفی را کسب کنید اما در طول بازی قادر خواهید بود تا برخی از آنها را انتخاب کنید و به نوعی قدرت خود را ارتقاء دهید. سیستم کارتها پیش از این در برخی بازیها نظیر Back 4 Blood هم استفاده شده است اما در Dead Island 2 این سیستم کاملتر و با امکانات بیشتری در اختیار بازیکن است به طوری که در هر مرحله شما میتوانید این کارتها را تغییر داده و ویژگی منحصر به فردی (به عنوان مثال بازگشت سریعتر سلامتی یا ضربات سنگینتر) را ارتقاء دهید. همه این موارد باعث میشود تا در طول بازی حتما به فکر مهارتها، ارتقاءها و سلاحهای قویتر باشید و برای به دست آوردن آنها چالشهای مختلفی را به جان بخرید و همین موضوع به نظرم یکی از جذابیتهای بخش گیمپلی بازی است.
در کنار این موارد مبارزات در بازی هم همانند سایر بخشها در کنار حفظ اصالت خود نوآوریهای جالبی را به همراه دارد. در نیمه اول بخش داستانی مبارزات به طور معمول با استفاده از سلاحهای سرد انجام میشود و در نیمه دوم هم سلاحهای گرم در دسترس بازیکن قرار میگیرند که روندی مشابه با نسخه قبلی است با این تفاوت که در بخش ارتقاء تفاوتهایی را شاهد هستیم. برای انجام ارتقاء باید نقشه (یا همان بلوپرینت) هر ارتقاء را یا با انجام مراحل به دست آورید یا از فروشندگان در بازی خریداری کنید. ارتقاءها به طور معمول استفاده از آتش، برق، اسید و اشیاء برنده برای ایجاد صدمه بیشتر هستند که البته در نیمه دوم بازی امکانات بیشتری نظیر استفاده از اعضای بدن زامبیهای قدرتمند در ارتقاء سلاحها نیز اضافه میشوند. در کنار این موارد مبارزات تن به تن هم تغییرات زیادی به خود دیده و برخی حرکات مانند جفت پا، لگد و مشتهای سنگین به آن اضافه شده که در مجموع باعث جذابیت بیش از پیش این بازی میشود. یکی از نکات جالبی که احتمالا طرفداران این سبک متوجه آن خواهند شد شباهتهای مختلفی است که بین این بازی با Dead Rising 3 وجود دارد. قدم زدن در محیطهای مختلف لس آنجلس یادآور محلههای ثروتمندنشین Dead Rising 3 است که این موضوع با توجه به جریان داشتن این بازی در شهر خیالی Los Perdidos کالیفرنیا نیست. سیستم بلوپرینت برای ارتقاء سلاحها و حتی حس شوخ طبعی که در بخشهای مختلف بازی دیده میشود باعث شباهت بیشتر بین این دو بازی میشود؛ البته این موضوع به هیچ عنوان نکته منفی نیست زیرا بخش عمده این شباهتها از ایدههای مثبت Dead Rising 3 حاصل شده است و در این بازی هم به خوبی کارایی خود را نشان داده است.
بازی Dead Island 2 با استفاده از موتور گرافیکی Unreal Engine 4 توسعه پیدا کرده است و نتیجه نهایی نیز بسیار خوب از کار در آمده است. نورپردازیها، سایه پردازیها، افکتها همگی به خوبی کار شده؛ علاوه بر این یکی از مهمترین نقاط قوت بازی را میتوان طراحیهای محیطی آن دانست. شهر لس آنجلس بسیار زیبا و چشمنواز طراحی شده است و کیفیت بالای گرافیکی به خصوص با نورپردازی هنگام غروب باعث ایجاد صحنههای به یاد ماندنی از محلههای مختلف این شهر خواهد شد. گشت زدن در این شهر پویا که انواع زامبیها در آن حضور دارند به هیچ عنوان خسته کننده نیست و چه بسا با حس کنجکاوی بیشتر لذت بخشتر هم خواهد شد.
سیستم تخریب پذیری هم جذاب به نظر میرسد به خصوص که بیشتر از محیط شاهد تخریب پذیریهای جالبی در زامبیها هستیم. حرکات مختلف و سلاحهای مختلف بر روی هر نوع زامبی میتواند اثرات خاص خود را داشته باشد؛ معمولا زامبیهای Shambler که ظاهر پوسیدهتری دارند بیشتر مستعد قطع عضو و حتی صدمه یک عضو هستند. همچنین میتوان از ویژگیهای خاص محیطی مانند گالنها یا تانکرهای نفت و اسید بر علیه زامبیها استفاده کرد و تأثیر آنها را بر چهره زامبیها دید. البته این پویایی محیط بی دردسر هم نیست و منجر به وجود باگهای مختلف به خصوص بین اشیاء و محیط بازی شده است که چندان قابل چشم پوشی هم نیستند. علاوه بر این باید اضافه کنم که با وجود تمام زیباییهای محیطی و جزئیات بسیار خوب بازی همچنان با یک گرافیک میان نسلی طرف هستیم به همین جهت برخی از ضعفهایی به خصوص در عدم استفاده از ویژگیهایی نظیر رهگیری پرتو نور یا حتی سیستم انعکاس محیطی حداقل در نسخه PS5 دیده میشود. البته این موضوع از جهت دیگر شرایط مناسبی را برای اجرای بازی به خصوص در کنسولهای نسل نهم ایجاد میکند، زیرا بازی کاملا بهینه اجرا شده و افت فریمی در آن دیده نمیشود.
یکی از نکات مثبت دیگری که باعث شده تا شاهد محیط و فضا سازی قدرتمندی از بازی باشیم بحث موسیقی متن و صداگذاریها است. هر چند در محیط شهری چندان از موسیقی متن استفاده نشد اما در برخی از میان پردهها و محیطهای خاص موسیقیهای استفاده شده بسیار خوب هستند و هیجان کافی را برای مخاطب ایجاد میکند. همچنین یکی از مهمترین نکاتی که فوق العاده به فضا سازی کمک کرده بحث افکتهای صوتی است که در محیطهای مختلف شاهد آن هستیم. صداگذاری و بازی شخصیتها هم بسیار خوب هستند و همین موضوع بخش زیادی از شخصیت پردازی قوی را در بازی ایجاد کرده است.
Deprecated: پروندهٔ پوسته بدون comments.php از نگارش 3.0.0 که جایگزینی در دسترس نداردمنسوخ شده است. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهٔ خود قرار دهید. in /home/gamingravity/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114