بازی‌های استراتژیک شهرسازی-اقتصادی اغلب در دنیایی آرام و با محیط‌هایی رنگارنگ و به دور از جنگ و خونریزی جریان دارند؛ اما چه اتفاقی خواهد افتاد اگر این فضا به دنیایی آخرالزمانی تبدیل شده که زندگی انسان‌ها در آن رو به نابودی باشد و وظیفه شما نجات بشریت باشد؟ بازی IXION جدیدترین اثر استدیو Bulwark، خالق عنوان موفق Warhammer 40,000: Mechanicus است که به دنبال ارائه تجربه این فضای متفاوت و به نظر جذاب است. این بازی طی روزهای اخیر در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته و قصد داریم به بررسی‌ آن‌ بپردازیم و ببینیم که این اثر متفاوت می‌تواند موفقیت‌های جدیدی را برای Bulkwark و Kasedo Games (ناشر این عنوان) کسب کند یا خیر. با ما در گیمین‌گرویتی همراه باشید.

بازی IXION عنوانی در سبک استراتژیک شهرسازی اقتصادمحور است که با سبک بقا ترکیب شده تا تجربه متفاوتی را برای بازیکنان فراهم کند. این اثر سومین عنوان استدیو Bulwark است که توسط 15 نفر طی 4 سال ساخته شده است و به همین جهت می‌توان آن را در دسته بازی‌های مستقل (Indie) نیز طبقه بندی کرد. داستان از جایی آغاز می‌شود که بازیکن به عنوان مدیر سفینه فضایی تایکون (Tiqqun)، اولین نمونه از اَبَر ایستگاه فضایی شرکت دولوس (Dolos)، انتخاب می‌شود. وظیفه اصلی شما مدیریت امور، منابع و هدایت این ایستگاه فضایی در راستای آزمایشی بزرگ خواهد بود که طی آن تایکون با استفاده از موتورهای پیشرفته VOHLE پرشی با سرعت نور را تجربه خواهد کرد تا وارد ابعاد دیگری از فضا شود؛ اما این آزمایش بزرگ چندان مطابق برنامه پیش نمی‌رود و اتفاقاتی رخ می‌دهد که کل کهکشان راه شیری از آن متأثر می‌شود. پس از این پرش اعضای تایکون متوجه می‌شوند که کره ماه از بین رفته و زندگی بر روی زمین نیز نابود شده است؛ در نتیجه ساکنین تایکون آخرین بازماندگان انسان‌ها هستند و حالا باید با اتکا بر یکدیگر مسیر زندگی را ادامه داده، بشریت را از انقراض نجات دهند و پرده از راز‌های اتفاقات گذشته بردارند؛ در این مسیر نیز اتفاقات دور از انتظار و هیجان انگیزی منتظر گروه شما خواهد بود. داستان بازی بر خلاف انتظاری که از آن داشتم عملکردی قوی را از خود نشان داد. یکی از نقاط ضعف اغلب بازی‌های استراتژیک شهر سازی داستان‌های سطحی و روایت‌های نه چندان جالب آن‌ها است؛ اما IXION نشان داد که این موضوع تنها یک ضعف از سمت سازندگان بوده و می‌‌توان در این سبک هم داستانی زیبا و هیجان انگیز را به مخاطب ارائه کرد. از دیگر نقاط قوت بخش داستانی این بازی می‌توان به نحوه روایت آن پرداخت. در IXION شما صرفا به انجام دستورات یا درخواست‌های شخصیت‌های داخل بازی نمی‌پردازید؛ بلکه باید جزوی از جریان بازی باشید و مسیر آن را از بین انتخاب‌هایی که می‌تواند بر ادامه روند داستانی بازی مؤثر باشد بسازید و این تعاملی جذاب را بین بازیکن و بازی ایجاد می‌کند؛ چنین ویژگی‌هایی را کمتر در یک بازی استراتژیک شهرسازی می‌توان دید و به همین جهت از آن می‌توان به عنوان یکی از مهم‌ترین نقاط قوت بازی یاد کرد.

داستان خوب و جذاب زمانی می‌تواند نمود پیدا کند که با گیم‌پلی مناسب و سرگرم کننده همراه شود. IXION در زمینه گیم‌پلی هم تا حدی متفاوت عمل کرده و ما با یک جزیره یا یک زمین مسطح مواجه نیستیم بلکه باید شهر را در یک ایستگاه فضایی غول پیکر بنا کنیم. تایکون از 6 بخش (Sector) تشکیل شده که در ابتدا فقط یکی از آن‌ها در دسترس است و به مرور با جمع آوری منابع مورد نیاز می‌توانید سایر بخش‌ها را نیز آزاد کنید. شاید توسعه یک کلونی یا حتی شهر در یک ایستگاه فضایی در حال حاضر دست یافتنی نیست اما شاید روزی در واقعیت این اتفاق را شاهد باشیم؛ اما فعلا می‌توان با IXION این تجربه را تا حدی به دست آورد. تجربه گیم‌پلی بازی بر خلاف آنچه که از تصاویر داخل بازی می‌توان برداشت کرد جذاب است اما با این حال بی نقص نیست.

در بازی شاهد ساختمان‌های متعددی هستیم که هر کدام به عنوان بخشی از ادامه حیات ضروری است. معمولا این ساختمان‌ها در دسته بندی‌های مختلفی قرار می‌گیرد به عنوان مثال در بخش جمعیتی شاهد ساختمان‌های مسکونی، درمانگاه و غیره هستیم یا در بخش غذایی مزارع مختلف قرار دارند. این نکته را هم باید اضافه کنم که تمامی ساختمان‌ها از ابتدا در دسترس نبوده و با تحقیق و توسعه در بخش آزمایشگاهی می‌توان ساختمان‌های جدید را باز کرد. تنوع ساختمان‌ها و وظایف هر کدام از آن‌ها جذاب است و می‌توان گفت که چیزی از بازی‌های مهم این سبک کم ندارد. اما با این حال ضعف‌هایی جزئی را در آن می‌توان پیدا کرد. به عنوان مثال وجود برخی ساختمان‌ها در یک ایستگاه فضایی واقعا به دور از ذهن است که به عنوان نمونه می‌توان به کارخانه‌های ذوب آهن، تولید تراشه و غیره اشاره کرد.‌ همچنین یکی دیگر از ایرادهای موجود در بخش گیم‌پلی، محدودیت فضای ارائه شده در محیط بازی نسبت به فضای مورد نیاز ساختمان‌ها است. متأسفانه بعد از گذشت دقایق اولیه متوجه خواهید شد که با توجه به فضای ارائه شده به هیچ عنوان نمی‌توان شهرسازی مرتبی را ساخت و بعد از مدتی با یک کلونی بهم ریخته که در نقاط مختلف آن فضاهای خالی غیر قابل استفاده وجود دارد مواجه خواهید شد. این موضوع محدود به یک بخش نخواهد شد و با باز کردن هر بخش جدید به مرور این مشکل را خواهید دید.

نکته مهم دیگر این است که منابع موجود در هر بخش، در انبارهای مختلف نگه داری می‌شود و هر انبار توانایی ذخیره سازی فقط یک نوع مستقل از منابع را دارد. منابع موجود در هر بخش مستقل از بخشی دیگر است ولی می‌توان مقدار مازاد آن‌ها را به سایر بخش‌های دیگر ارسال کرد. هر چند این موضوع به تنهایی باعث جذابیت بازی می‌شود و چالش‌های هیجان انگیزی را در مدیریت بخش‌های مختلف ایجاد می‌کند اما بخش منفی ماجرا اینجاست که هر انبار واحد‌هایی را دارد که جمع آوری و توزیع منابع را بر عهده دارند و زمانی که شما می‌خواهید منابع را به طور مداوم به سایر بخش‌ها ارسال کنید این نیروهای هر انبار هستند که ارسال را انجام می‌دهند و این موضوع می‌تواند باعث کند شد روند و برنامه‌ ریزی‌های انجام شده باشد. البته این مورد با پیشرفت‌هایی که در طول بازی انجام می‌شود تا حدی بهبود پیدا می‌کند اما اوایل بازی باعث خواهد شد تا سرعت بازی به طور قابل توجهی کاهش پیدا کند.

یکی از اجزای مهم هر بازی استراتژیک شهرسازی که بر اقتصاد تکیه دارد ارتباط‌های تنگاتنگ بین جمع آوری منابع، تولید، توسعه و رفع نیاز مردم است و در صورتی که این موارد به درستی پیاده و ارتباط دهی شوند مدیریت شهر برای بازیکن بسیار لذت بخش‌ خواهد بود. توسعه دهندگان زیر بنای مستحکمی را برای ارتباط بین اجزا و منابع ایجاد کرده‌اند و این یکی از نقاط قوت گیم‌پلی بازی محسوب می‌شود، اما در مقابل ظاهرا تمایل چندانی به اشتراک گذاشتن این ارتباط‌ها یا آموزش‌های ابتدایی مدیریت کلونی و حتی منابع را با بازیکنان ندارند. البته در بخشی از بازی و از طریق مجموعه صفحاتی توضیحات و آموزش‌هایی به صورت نوشتاری قرار دارند؛ اما این صفحات بسیار حجیم بوده که اغلب مطالعه آن‌ها خارج از حوصله خواهد بود. بهترین روش انتقال آموزش‌های اولیه از طریق گیم‌پلی ابتدایی بازی حتی خارج از داستان است اما بازی IXION چندان اعتقادی به این موضوع ندارد.

IXION توسط موتور گرافیکی یونیتی (Unity) توسعه پیدا کرده است و به همین جهت شخصا توقع گرافیک چندان بالایی را از آن، نداشتم اما توسعه دهندگان توانسته‌اند تا با وجود محدودیت‌های این موتور و حتی تعداد اعضای کم تیم جلوه‌های گرافیکی بسیار خوبی را ایجاد کنند. البته این موضوع به معنای گرافیک خارق‌العاده و پر جزئیات یک بازی نسل نهمی نیست بلکه نتیجه نهایی با در نظر گرفتن موتور و مستقل بودن بازی است. گرافیک بازی به خصوص در زمانی که داخل تایکون هستیم جذاب و پر جزئیات است؛ طراحی‌های ساختمان‌ها، بافت‌ها و حتی انیمیشن‌ها به خوبی کار شده‌اند. البته اگر با جزئیات بسیار زیاد به بازی نگاه کنیم برخی حرکات NPCها (شخصیت‌های غیر قابل بازی حاضر در محیط) بی هدف بوده و تنها به پر کردن محیط بازی می‌پردازند. علاوه بر این در بازی چرخه زمانی روزانه وجود دارد اما تأثیری بر محیط نخواهد داشت که البته با در نظر گرفتن محیط داستانی (داخل یک پایگاه فضایی) قابل توجیه است؛ هر چند اگر این چرخه بر شرایط محیطی بازی هم مؤثر بود زیبایی آن را دو چندان می‌کرد. اما به خارج از تایکون برسیم. بازی دو نما را خارج از تایکون به نمایش می‌گذارد، یکی محیط خارجی پایگاه و یکی هم از دید فضا. اگر به طور خلاصه بخواهم بگویم جزئیات گرافیکی در محیط خارجی تایکون کمتر از داخل و در نمای فضا کمتر از محیط خارجی تایکون است. در دید فضا بیشتر شاهد یک نقشه استراتژیک هستیم که سیارات و فضاپیماهای حاضر در آن را به طور زنده نشان می‌دهد و خبری از جزئیات گرافیکی چشم نواز نیست. البته این موضوع تأثیر زیادی بر روی تجربه شما نخواهد داشت زیرا بخش اصلی بازی در داخل تایکون و مدیریت کلونی می‌گذرد که با توجه به گرافیک خوب آن احتمال زیاد نظر شما را جلب خواهد کرد.

همچنین رابط کاربری داخلی بازی طراحی خوبی دارد و حس و حال فضای آینده آخرالزمانی را می‌تواند به خوبی القا کند. شما می‌توانید با چند دقیقه انجام بازی به جزئیات اصلی این رابط کاربری و منوها پی ببرید؛ البته نا گفته نماند که عدم آموزش صحیح و مناسب باعث خواهد شد که تا این روند در برخی منوهای گزارشی به خصوص جداول منابع دچار سردرگمی شده و کمی زمان نیاز داشته باشد تا به آشنایی کامل با آن برسید.

در بخش موسیقی هم IXION عملکرد متوسطی را ارائه می‌کند. موسیقی‌های متن محدودی در بازی وجود دارد که همه آن‌ها از نظر کیفی متناسب با بازی و فضای آن است اما این محدود بودن‌ها باعث خواهد شد تا بعد از گذشت چند ساعت احساس تکرار کرده و حتی گاهی اوقات کلافه شوید. اما در مقابل صداگذاری شخصیت‌ها بسیار خوب بوده و با وجود این موضوع که در بازی شاهد میان پرده‌های سه بعدی نیستیم و حتی شخصیت‌ها حاظر در بازی هم تنها یک نقاشی ساده هستند اما بیان دیالوگ‌ها به گونه‌ای انجام شده که مخاطب را به خوبی همراه با داستان بازی می‌کند. در نهایت صداگذاری‌های محیطی هم عملکرد قابل قبولی را ارائه می‌کند و شرایط محیط بازی را به خوبی برای بازیکن ترسیم می‌کنند.