اگر اهل تماشای فیلم، سریال و انیمیشنهای سریالی باشید، حتما با عناوین کمدی سیاه مانند Rick And Morty، Solar Opposites آشنا هستید. اگر هم که آثار این سبک را ندیده باشید، با توجه به محبوبیت زیادی که دارند، به هر روشی اسم موارد مختلفی از آنها به گوشتان رسیده است. خیلی وقت است که با ورود سبک کمدی سیاه به انیمیشنهای سریالی، اهمیت این دسته نیز همانند سایرین بیشتر شده است. عناوینی که با شوخی خندهدار و پرمفهوم، شادی جذابی را در دل ما ایجاد کردهاند. تصور در رابطه با یک بازی با این موضوع، همان چیزی بود که استودیو Squanch از آن در بازی جدید خود استفاده کرده است. بازی High On Life همان چیزی است که یک طرفدار انیمیشنهای سریالی کمدی سیاه انتظارش را دارد. اکنون قصد داریم تمامی موارد ارائه شده این عنوان جذاب و خندهدار را زیر ذرهبین ببریم. با نقد و بررسی بازی High On Life همراه گیمینگرویتی باشید.
هنگامی که در مراسم Xbox از بازی High On Life رونمایی شد، همه تحت تاثیر کمدی بودن این عنوان قرار گرفتند. برتری زیادی که این نمایش برای شرکت Xbox داشت، علاوه بر منتشر نشدن آن در کنسولهای Playstation، سبک کمدی سیاهی بود که در بطن بازی قرار داشت. در رابطه با این مورد عناوین زیادی ساخته نشدهاند در صورتی که این کمدی سیاه در تعامل بازیها بسیار جذاب است. بزرگترین سری بازی که در این سبک خیلی سر و صدا به پا کرد، مجموعه South Park مخصوصا بازی ارزشمندشان South Park: The Stick of Truth بود. جاستین رویلند (Justin Roiland)، خالق Rick And Morty و Adult Swims پس از اینکه در سال 2016 استودیو Squanch را تاسیس کرد، تمام ذهنیت جالب خود و کمدی خود را علاوه بر انیمیشنها، به سمت بازیها نیز کشاند. اولین عنوان این استودیو هم Terover Saves the Univeese بود که نظرات مثبتی به دنبال داشت و توانست برای این استودیو موفق واقع شود. اکنون آنها با یک بازی جذابتر از ساختهی قبلی خودشان، به میدان آمدهاند. استودیو Squanch با عملکردی که از عنوان جدیدش نشان داده، سطح بازیهای خود را همانند مجموعه South Park، ارزشمند به نمایش گذاشته است. البته که با بعضی سهلانگاریهایی که در نقاط مختلف نشان داده، هنوز برای اینکه بگویی این استودیو به موفقیت کامل رسیده، زود است.
کشتار مضحک
آغاز بازی در همان لحظات اول شما را به اعماق تمامی موارد درون این عنوان میبرد. در ابتدا شما در یک دنیای دیگر قرار دارید. این جهان را همه میشناسند چون آن جهان بازیهای ویدیویی است. بازی Buck Thunder 2: Xenoslaughter، عنوانی است که شما در آغاز با آن مواجه میشوید و مقدمهی گیمپلی بازی اصلی را در آن شاهد هستید. در انجام ماموریت خنده دار باک در آغاز، کمدی بودن و شوخیها نیز به چشم میآیند. در یک لحظه از این ماموریت به باک دستور به انجام دابل جامپ رو میدهند اما او میافتد. در واقع او این قابلیت را ندارد و ارشدش متوجه این قضیه میشود و خود را سرزنش میکند. این مورد تنها یکی از چندین شوخی است که در بازی وجود دارد. همچنین قبل از ورود به بازی، حالتهای سختی را نیز میبینید که در 3 مورد متفاوت شکل گرفتهاند. سه Mode (حالت سختی) Story، Normal و Hunter برای درجه سختی بازی به وجود آمده که هرکدام شما را در شرایط مختلفی از دشواری مبارزات قرار میدهند. همچنین تنظیمات بازی نیز تمامی موارد گوناگونی که برای ویژگیهای قابل تغییر مانند صدا، تصویر و غیره است را به طور کامل در اختیارتان میگذارد. ذخیره بازی نیز به صورت خودکار انجام میشود و دیگر لازم به ذخیره دستی ندارید. نکته آخری که در ابتدا بسیاری نیز به آن دقت نکردهاند نیز انتخاب شخصیت خود با جنسیت و ظاهر مورد نظرتان در محفظه مواد مخدر خواهر شخصیت اصلی است. این مورد بسیار در آغاز حیرتانگیز و جالب است.
داستان بازی High On Life مواردی در خود دارد که قبل از صحبت و تحلیل این موضوع لازم است در رابطه با آن چیزهایی بدانید. شوخیها و کمدی سیاهی که در تعاملات شخصیتها قرار دارد، سرچشمه خلاقیت جاستین رویلند و اثر بزرگش Rick And Morty است. اگر که از این انیمیشن سریالی و دیگر آثار سبک کمدی سیاه لذت نمیبرید، با داستان High On Life نیز به خوبی نمیتوانید ارتباط برقرار کنید. علت مهم بودن این قضیه، این است که روایت ارزش بیشتری از خود نسبت به گیمپلی و سایر موارد از خود نشان میدهد. همچنین تسلط به زبان انگلیسی هم در لذت از شوخیهای کلامی و فهمیدن درست ماجرا نیز بسیار حائز اهمیت است.
داستان بازی در رابطه با شخصیتی بدون نام است که پس از حمله بیگانگان به مکان زندگیش، همراه خواهر خود لیزی (Lizzie) و یک تفنگ سخنگو عجیب به اسم کنی (Kenny) از طریق یک پورتال به همراه خانهی خود به شهر Blim سفر میکند. کنی مغز متفکر نجات از آن فاجعه اول ماجرا، در رابطه با هدف شوم گروهی به نام G3 Cartel به شخصیت ما میگوید. اعضای اصلی گروه میخواهند با استفاده از انسانها، مواد مخدر خاص خودشان را بسازند و به نوعی پیامد این کار، نابودی بشریت خواهد بود. کنی با صحبت در مورد یک Bounty Hunter (شکارچی جایزه بگیر) به نام جین، ما را برای طلب کمک به سمت او میکشاند ولی پس از دیدن جین همه چیز بالعکس میشود. جین دو پاهایش و یکی از چشمانش را از دست داده و دیگر نمیتواند با لباس مخصوص خود به شکار هدفهای مشخصی برود اما با شخصیت ما یک معامله در رابطه با جنگ با G3 Cartel میکند. این موجود فضایی در عوض ماندن در خانهی ما، لباس مخصوصش را میدهد و لقب خودش که Bounty Hunter است را روی شخصیت ما میگذارد. اکنون Bounty Hunter و همراه جالبش کنی باید به سراغ سرکوب G3 Cartel و نجات بشریت بروند.
روایت ماجرای بازی High On Life مقدمه و پایان خوبی دارد. اکشن و کمدی داستان با دیالوگهای بامزه شخصیتها ترکیب جالبی شده و از ساعاتی که برای انجام این عنوان صرف کردید به همین منظور راضی خواهید بود. کمدی بودن روایت، شما را در هر حالتی به خنده میاندازد و با شوخیهای باحال، لذت متفاوتتری را نسبت به تجربه سایر عناوین امسال برایتان ایجاد میکند. اکشن داستان نیز با اینکه در بالاترین حد خود قرار ندارد اما با ترکیب تخیل و کمدی به آن، ضعفی از خود نشان نمیدهد. اکشنکاریهای بازی با ترکیبات خاص خود، شباهت زیادی با ماجراجوییهای ریک و مورتی دارد و به همین خاطر جذاب هستند. علاوه بر آن، پیچیده نبودن ماجرا و روایت درست نیز از مزیت مثبت داستان به حساب میآید و در فهمیدن داستان، شما را زیاد به زحمت نمیاندازد.
خیزش یک ناجی
شخصیتپردازی بازی در آغاز به خاطر ندانستن نام شخصیت اصلی ضعیف است ولی در ادامه با ورود Gin و Kenny، این مورد رفع میشود. جین علاوه بر یک دوست، استاد و مشاور Bounty Hunter برای موضوعهای مختلف نیز به حساب میآید. ارتباط او با شخصیت اصلی اگرچه به پای کنی و سایر اسلحههای سخنگو نمیرسد اما جالب و خوب است. تفنگها یا همان Gatlians به صورت مناسب، هرکدام شکل رفتاری متفاوت و جذابی دارند. مهمترین آنها کنی است که با شخصیت محتاط و ماجراجو خود توانسته اهمیت بیشتری نسبت به سایر سلاحها از خود نشان دهد. او با صداپیشگی خود جاستین رویلند و نقش مهمش در داستان، ارزشهای زیادی از خود به نمایش میگذارد. لیزی خواهر Bounty Hunter نیز بیمسئولیت و بدبین نشان داده میشود و اگرچه هیچ فایدهای در داستان پرفروغ بازی ندارد اما وابستگی جالبی از خود در خانواده به نمایش میگذارد. جین، لیزی و Bounty Hunter در قاب یک خانواده به چشم میآیند و قدرت این مثلث بزرگ را حتی افراد G3 Cartel هم نمیتوانند نابود کنند.
بازی High On Life دارای 7 باس اصلی و یک باس مخفی است که در جریان روایت داستان به روشهای مختلف به مبارزه با آنها میپردازید. دشمنان اصلی در هر مرحله به هرنحوی شرارت خودشان را به تصویر میکشند. تنوع باسها علاوه بر شکل، در مبارزه نیز به درستی به وجود آمده و رویارویی با هرکدام، جذابیتی خاص و متفاوت دارد. موضوع ناخوشایندی که در رابطه با دشمنان بازی وجود دارد، تنوع پایین آنها است. دشمنهایی که در طول شکار باسها به سراغ ما میآیند به مرور تکراری میشوند و نابود کردن آنها دیگر هیچ لذتی ندارد. در کنار این مورد، تکرار مجدد بخش داستانی هم به دلیل تنوع کم دشمنان جذابیت دفعه اول اتمام بازی را ندارد. با این حال، جدال با این گروه مخوف بسیار شگفتانگیز است و در طول تجربه این عنوان، شما را بسیار حیرتزده میکنند.
بزرگترین و مهمترین مورد در رابطه با عنوان High On Life، گیمپلی است. سبک تیراندازی اول شخص با عناصر اکشن ماجراجویی و مترویدوانیا، ترکیب جالبی در درون بازی به وجود آوردهاند. عملکرد کلی سبکها و عناصر، به خوبی در جریان روایت شکل گرفته و نقص بزرگی در این رابطه دیده نمیشود. روند ماجرا با 6 سلاح مختلف به اتمام میرسد. هر یک از Gatlianها ویژگی متفاوتی نسبت به دیگری در نبرد از خود نشان میدهند و استفاده از هرکدام جذابیت خاص خودشان را در مبارزات دارند. البته که نبود چالشهای خاص در جدال با دشمنان باعث شده پتانسیل زیاد تفنگها به هدر برود و از برخی تفنگها تا انتها خیلی استفاده نشود. با این حال تنوع و تراز قدرت تفنگهای سخنگو به خوبی ایجاد شده و نکات جالبی مانند تکان خوردن چشمهایشان با چپ و راستشدن و انیمیشنهای ریلود از عملکرد خوبی برخوردار هستند. همچنین قدرتهای مخصوصی برای آنها شکل گرفته که وظیفه حل پازلهای درون مکانها و هموارکردن راه عبور را دارند. هرچقدر که جزئیات این سلاحها زیاد و جالب است، نحوه ارتقا آنها بسیار ساده شکل گرفته است. برای افزایش قدرت Gatlians باید به یک فروشگاه داخل شهر Blim بروید که پدر و پسر عجیبی متصدی آنجا هستند. علاوه بر این فروشگاه، فروشندههای دیگری در سایر سیارههای بازی نیز وجود دارند. شما با پرداخت مقدار پول مشخصی که در اختیار دارید، میتوانید پکهای ارتقا هر تفنگ را تهیه کرده و قدرت آنها را افزایش دهید. این موضوع واقعا ساده شکل گرفته و توقع در این رابطه بیشتر از خرید پکها بود.
در کنار سیستم مبارزات و ارتقا، به دست آوردن جعبهها نیز بسیار مهم هستند. جعبهها ملاک اصلی برای افزایش مقدار پول شما در بازی است. آنها در سه حالت صورتی، آبی و زرد قرار دارند و فقط با استفاده از سلاح Knifey باز میشوند. در واقع شما برای به دست آوردن پول، استیکر و پکهای افزایش قدرتی که درون این جعبهها است، آنها را میکشید چون در حقیقت این جعبهها یک نوع فضایی هستند. همچنین دو وسیله جتپک و کفشهای مگنتی که در ادامه روایت به دستشان میآوریم نیز در گیمپلی مهم نشان داده میشوند. جتپک همانند تفنگها دارای ارتقا است و برای افزایش قدرت آن باید پکهای خاصش را بخرید. این وسیله از اواسط داستان به بعد اهمیتی زیادی برای رسیدن به اهداف دارد.
داستان High On Life در سه سیاره Zephyr Paradise، Nova Sanctum و Port Terrene روایت میشود. تنوع محیطهای بصری و نوع پوشش گیاهی جذاب هرسیاره و مکانهایش باعث شده تا حس خوبی از انجام مراحل مختلف بگیرید. اما برخلاف تصورات، بازی نقشه ندارد و با رادار کوچکی که در گوشه صفحه قرار گرفته به خوبی نمیتوان جعبهها و موارد دیگر درون مکانها را مشاهده کرد. برای رفتن به هرسیاره و جاهای مختلف آنها، باید از طریق پورتالی که درون خانه قرار دارد، این کار را انجام دهید. در کل برای جابهجایی دشواری وجود ندارد و خیلی راحت میتوانید به مکان مورد نظرتان از طریق پورتالها بروید. دیگر موضوعی که با رفتن به سیارهها مشاهده میشود، طراحی ساکنین و ظاهر جذابشان است. این مورد در روایت داستان نیز بسیار تاثیرگذار بوده و باعث شده تا داستان شکل مناسبتری به خود بگیرد. تعاملهایی که با ساکنین سیارات انجام میشود هم خندهدار، عجیب و غریب و جذاب است. در کل دیالوگهایی که در بطن بازی درون هر شخصیت قرار گرفته دارای شوخیها و کمدی خاص خودش است.
موسیقی و صداگذاری بازی با اینکه در بهترین حالت خود قرار ندارد اما لذتبخش است. هرمکان موسیقی خاص خودش را دارد که به خوبی با محیط تطابق پیدا کردهاند. صداگذاری نیز بسیار عالی انجام شده و عملکرد این موضوع در مواردی مانند داستان و تعاملها با شخصیتهای دیگر تاثیرگذار بوده است. صداگذاری Gatlianها مخصوصا شخصیت کنی از اهمیت بیشتری نسبت به سایرین برخوردار است. در آخر نیز میتوان به گرافیک مناسب بازی اشاره کرد. بازی High On Life مشکل فنی خاصی ندارد و تا انتها تجربه خوبی از این بابت مشاهده میشود.
Deprecated: پروندهٔ پوسته بدون comments.php از نگارش 3.0.0 که جایگزینی در دسترس نداردمنسوخ شده است. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهٔ خود قرار دهید. in /home/gamingravity/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114