زامبیها، موجوداتی که از ابتدای ظهورشان تا به امروز به بهانههای مختلفی مورد استفاده قرار گرفتهاند و به وسیلهای برای پیادهسازی ایدههای مختلف تبدیل شدهاند. 7 سال پیش استودیوی لهستانی «تکلند» Techland یک ایده جدید در یک محیط جهان باز خلق کرد، ایدهای که مثل همیشه چاشنی اصلی آن زامبیها بودند که همین ترکیب باعث شد تا محصول نهایی، خلاقانه و جذاب به نظر برسد. نسخه اول بازی Dying Light در سال 2015 منتشر شد و توانست توجهات بسیار زیادی را به خود جلب کند و حال بعد از گذشت 7 سال و سپری کردن یک انتظار طولانی نسخه جدید از این عنوان با نام Dying Light 2 Stay Human منتشر شده است که با توجه به سابقه تیم سازنده انتظار میرود که به مانند قسمت اول با یک نسخه پیشرفته و تروتمیز روبرو باشیم. با گیمین گرویتی همراه باشید.
بازی Dying Light 2 یک عنوان اول شخص در سبک اکشن/ماجراجویی ترس و بقا در یک دنیای جهان باز است. دلیل ترس و وحشت در این بازی زامبیها هستند و به مانند اکثر داستانهای کلیشهای که در مورد ظهور زامبیها روایت میشود، مردم دنیا تحت تاثیر یک آزمایش قرار گرفته و به زامبی تبدیل شدهاند و اندک انسانهایی باقی ماندهاند که برای بقا تلاش میکنند. مطمئنا داستان بازی بیانگر یک روند تکراری است اما چیزی که این مجموعه از بازی را متفاوت با بقیه بازیهای هم سبک خود کرده است، «پارکور» کار بودن شخصیت اصلی است. در تعریف ورزش پارکور همین جمله کافی است (عبور از موانع در سریعترین زمان ممکن با استفاده از روانترین، کاربردیترین، آسان و سادهترین شیوه با صرف کمترین انرژی ممکن از مبدا تا مقصد). همین یک جمله به سادگی هسته اصلی در گیمپلی بازی DL2 را شکل داده است. فرار کردن از دست زامبیها از ابتدای ظهورشان یک امر اصلی است اما اینبار نه به شکلی هراسان و بلکه به شکلی ورزشی و برنامهریزی شده این کار عملی میشود و درواقع نقطه اوج هیجان و جذابیتِ بازی Dying Light در همین امر خلاصه شده است.
انجام حرکات پارکور یا به عبارتی دیگر عبور از لابه لای زامبیها و استفاده از ساختمانها و سازهها با استفاده از ورزش پارکور از جذابیتهای بازی DL است که این مورد محبوبیت بیشماری را برای قسمت اول نیز به ارمغان آورد. قسمت دوم نیز دقیقا با همین شیوه اما با استفاده از انیمیشنهای جدید و البته کاربردیتر منتشر شده است. هسته اصلی بازی همچنان روی جست و خیز کردن میان سازهها به کمک پارکور تمرکز دارد و تیم سازنده سعی کرده تا عمق بیشتری به حرکات نمایشی شخصیت اصلی بدهند. تمام امکانات موجود در شهر از جمله ساختمانها، دیوارهای نصف و نیمه و فرو ریخته یا کامل، اتومبیلهای بزرگ و کوچک و دالانهای مختلف همگی در یک دنیای بزرگ بستری را فراهم کردهاند تا حرکات ورزشی به خوبی نرم و روان در طول بازی توسط مخاطب انجام بپذیرد.
خوشبختانه بازی از این نظر نسبت به نسخه اول پیشرفت قابل توجهی داشته و تیم سازنده با اضافه کردن انیمیشنهای مختلف حرکتی از طریق درخت ارتقا، جذابیت و هیجان بازی را حفظ کردهاند. وجود درخت مهارت باعث شده تا ما برای رسیدن به گزینههای بهتر و باز کردن امکانات بیشتر، این امکان را به ما میدهد تا بیشترین امتیاز ممکن را در طول انجام ماموریتهای مختلف کسب کنیم. این در حالی است که درخت مهارت به دو بخش – انجام حرکات پارکوری – و مبارزات تقسیم شده است. درواقع ما نه تنها باید به بازکردن حرکات جدید فکر کنیم بلکه نیم نگاهی هم باید به سیستم مبارزات داشته باشیم تا بتوانیم با دشمنان مختلف روبرو شویم. در بازی DL هیچ گونه سلاح گرمی استفاده نمیشود و اگر نسخه اول را بازی کرده باشید علت این موضوع را خواهید فهمید و لذا انواع سلاحهای سرد به شکلها و گونههای مختلف وجود دارند که نحوه مبارزات ما را با دشمن شکل میدهند.
اساس مبارزات دایینگ لایت ۲ با سلاحهای سرد به صورت تن به تن صورت میپذیرد. انواع سلاحهای مختلف مانند یک لوله آب، یک تبر یا یک شمشیر شکسته که در شکلهای مختلف در اختیار مخاطب قرار میگیرد. برخی از سلاحها به شکلی هستند که با اضافه کردن برخی آپشنها مثل شوک الکتریکی یا میخهای بزرگ روی سلاح مورد نظر باعث میشود تا آسیبهای بهتری روی دشمن بختبرگشته وارد شود. نکته قابل توجه این است که استفاده از حرکات ورزشی پارکور حتی در مبارزات هم وارد شده و با کمی دقت میتونیم انواع حرکات مختلف از جمله پریدن روی شانه دشمن و سپس لگد زدن به فرد کناری او است، انجام میپذیرد. درواقع حتی وقتی به کسب امتیاز و پارکور بازی به یک اندازه توجه کنیم میتوانیم تواناییهای مختلفی که انجام هر کدام از آنها جذابیت خودش را دارد از طریق درخت مهارت باز کرده و مورد استفاده قرار بدیم.
دشمنان در دایینگ لایت ۲ به دو دسته انسانها و زامبیها تقسیم شدهاند. تمام شهر را زامبیها پر کردهاند و تنها جای مناسب و امن بالای ساختمانها است که برخی از آنها هم در اختیار انسانهایی هست که گروهکهای مختلفی برای خود تشکیل دادهاند. مبارزه با هر دو گروه از دشمنان لذت خودش را دارد و تیم سازنده سعی کرده تا با تزریق المانهای مخفیکاری در برخی از مراحل بازی، تنوع بیشتری به بازی بدهد. مبارزات با زامبی ها تا حدودی آسانتر از انسانها هستش و مبارزه با انسانها چالش برانگیز بوه و تکنیکهای مخصوص به خودش را میطلبد که میتواند گفت این قسمت از بخشهای مثبت بازی به حساب میآید. بازی از این نظر نسبت به قسمت اول پیشرفت کرده و توجه تیم سازنده به خوبی در این بخش قابل مشاهده است.
اما با وجود نکات مثبتی که در بند بالا به آنها اشاره کردیم، قسمتهایی در بازی وجود دارد که از داخل همین قسمت، یعنی دشمنان، مشکلاتی را دارند که با این که جزئی هستند اما به مرور خودشان را نشان داده و ناگهان به مشکلی بزرگ تبدیل میشوند. اولین نکته وجود زامبیهاست. با توجه به این که ژانر بازی ترس و بقاست و معمولا این تعریف به خاطر وجود زامبیها انجام شده است اما در دایینگ لایت ۲ دقیقا همین زامبیها هستند که هیچ ترس و وحشتی ایجاد نمیکنند. به این معنی که هیچ چالش خاصی برای مخاطب به وجود نمیآورند و در واقع خطرناک نیستند. برای شخص خود من بارها پیش آمده که به این نتیجه رسیدم که دیگر نیازی نیست به خودم زحمت بدم و برای در امان ماندن از زامبیها از بالای ساختمانها حرکت کنم و به راحتی در کف خیابان به سمت هدف خودم حرکت میکردم. این در حالی است که حتی در مواقع مخفیکاری، این مراحل به دلیل طراحی مراحل بدی که دارند، اثر خود را از داده و به پوچی تبدیل میشوند.
با این حساب زامبیها به مرور به یک دکور یا مانکن تبدیل میشوند. با این که بعضا در برخی مواقع غولآخرهای بزرگ و خطرناکی خودی نشان میدادند اما در ماهیت اصلی اثر تاثیر آنچنانی نذاشته و همچنان پوچی در القای شهری که زامبی زده شده است فریاد میزند. اما در طرف مقابل انسانها هستند که تا حدودی خلاء وجود یک دشمن خوب و قابل چالش را در باز ی پر کردهاند و البته عمده هدف بازی و روایت داستانی نیز روی دوش همین دشمنان پایهگذاری شده است. با این وجود حتی مبارزه با انسانها نیز به مرور ساده و خستهکننده میشود. هیچ اتفاق و هیچان خاصی در موقع شروع یک نبرد به مخاطب منتقل نمیشود و شخصا در برخی مواقع به هنگامی که دیالوگها را خط میزدم سعی میکردم تا راه مسالمتآمیز را انتخاب کنم تا وارد چرخه تکراری مبارزات نشوم.
در مورد دیالوگها و حق انتخاب صحبت شد. داستان در DL2 در شهری به نام «شهر» The City دنبال میشود. بعد از اتفاقات قسمت اول جهان از تمدن و بشریت نابوده شده است تنها جایی که توانست در برابر این اتفاقات در امان بماند یا به عبارتی دیگر توانست خودش را حفظ کند شهر ویلدور (Villedor) است که به واسطه این که تنها شهر باقی مانده در جهان است، آن را شهر خطاب میکنند. داستان بازی حول شخصیتی به نام ایدن کالدون (Aiden Caldwell) روایت میشود که برای یافتن خواهرش «میا» به شهر آمده است. ایدن از همان ابتدا به واسطه یک سری خاطراتی که در رویاهای خودر در خواب میبیند همچنان به یاد خواهرش است و تلاش میکند تا اون را پیدا کند. سرنخ اصلی داستان در DL2 همین است که ایدن با ورود به شهر در تلاش برای این که خواهر خود را پیدا کند مجبور است تا به محبوبیت یا مقبولیتی نیز در بین مردم شهر دست پیدا کند. تلاش ایدن باعث میشود تا با شخصیتهای زیادی در طول بازی آشنا شود که هر کدام از آنها داستان زندگی خودشان را دارند که بازی از این نظر زیبا ظاهر شده است.
داستان با یک روایت زیبا از همان ابتدا شروع میشود و ایدن تلاش میکند تا با کنار آمدن با شخصیتهای مختلف، سرنخی از خواهر خودش پیدا کند. داستان در ابتدا زیبا به نظر میرسد اما روایت داستان به مرور از هدف اصلی ایدن دور میشود. اوج وفاداری ایدن به هدفی که دارد – پیدا کردن خواهرش – در سوال و پرس و جو کردن از مردم خلاصه میشود و این باعث میشود تا درگیر ماموریتهای فرعی آنها شده و بازی در بخشهایی از هدف اصلی خود دور میشود. البته وجود شخصیتهای زیاد باعث شده تا بازی شاخ و برگ گرفته و ما به خوبی با شهر آشنا بشیم. هرگوشه کنار شهر داستان و شخصیتهایی را معرفی میکند که جذابیتهای خاص خودشان را بهخصوص از نظر عاطفی به خوبی روی مخاطب ایجاد میکنند. اما متاسفانه همین روند خوب هم به مرور تکراری میشود و حتی در بخشهایی عملا خط داستان اصلی فراموش میشود.
نکته قوت روایت داستای شخصیتهایی هستند که به مرور معرفی میشوند. یکی از ویژگیهای قسمت دوم نسبت به قسمت اول در همین موضوع است. DL2 شخصیتهای مختلف و جالبی را معرفی میکند تا در نوع خودش قابل تحسین هستند اما متاسفانه به خاطر روایت بدی که دارد ما نمیتوانیم به خوبی متوجه اثربخشی شخصیتها روی خودمان باشیم. با وجود این که خط دیالوگهای بسیار زیادی در بین شخصیتها در زمان گفتگو نوشته و قرار داده شده است اما در برخی مواقع انتخاب نادرست و حتی درست فرق آنچنانی با هم ندارند و عملا داستان روند از قبل تعیین شده خود را پیش میبرد. البته در برخی از بخشها اندک انتخابهایی هستند که کارساز بوده و سرنوشتی جدید و متفاوت را رقم میزدنند.
ایدن تحت تاثیر تشعشعات، اگر در شب بیرون برود مدت زمان اندکی در اختیار دارد که به یک جای مناسب از نظر پرتودرمانی که با رنگ بنفش در بازی مشخص شدهاند برسد. تیم سازنده سعی کرده تا مواقعی که شب و تاریکی همه جا فرا گرفته دنیای شهر را نیز تغییر بدهد و شب هنگام این زامبیها هستند که بر شهر تسلط دارند و ما به هنگام پارکور بازی حتی در بالای ساختمانها نیز باید دقت داشته باشیم که در محاصره زامبیها قرار نگیریم. اما نکته قابل توجهی که نظر من را خیلی به خود جلب کردن زامبیها حتی در شب هم خطرناک نیستند. در یک نمونه حدود 20 تعداد از زامبیها من را محاصره کرده بودند و من فقط با یک عدد لوله آب تونستم همه آنها را به راحتی از پا دربیاورم و انبوهی از جنازههای زامبیها روی هم تلنبار شدن. در بخشهایی از بازی میتوانیم از موانع و تجهیزات محیطی برای از بین بردن دشمنان از جمله کپسولهای گاز استفاده کنیم که با این که در عمل لذتبخش و جذاب کار شدهاند اما وقتی در بازی میتوانیم کپسول به آن گندگی را منفجر کنیم پس چرا سلاح گرم نداریم؟
با توجه به بزرگ بودن نقشه بخشهای مختلفی به نام آسیاببادی وجود دارد که از چالشهای جذاب بازی است. با دستیابی و باز کردن آنها میتوانیم کمپهای مختلفی در گوشه کنار نقشه باز کنیم که مزیتهای زیادی برای ما ایجاد میکند که یکی از آنها ایجاد یک محل امن برای استراحت و البته انجام به عملیات خرید و فروش، ارتقا و بازگردان سلامتی است. خوشبختانه جزییات بسیار زیادی در لیست خرید و فروش وجود دارد که مخاطب را ترغیب میکند تا برای به دست آوردن بهترین آیتم و ارتقای خود بهترین عملکرد را در بخشهای مختلف داستانی از خود نشان دهد.
به مانند نسخه اول بازی همچنان از نظر صدا و موسیقی در اوج به سر میبرد. قطعات موسیقی و صداگذاری رو شخصیتها همگی عالی و تاثیر گذار هستند. اندک افکتهای بین مبارزات تا حدودی آزار دهنده هستند که قابل چشمپوشی است اما موسیقی بازی در همه حالات دقیق و حساب شده مینوازد و تاثیر بسیار مثبتی روی بازی دارد. در طرف مقابل چیزی که زیاد به چشم میآید. گرافیک بازی است. گرافیک در DL2 از عدم بالانس رنج میبرد. در بخشهایی بسیار زیبا و پرجزییات است ولی در قسمتهایی نشان از یک بازی 2021 برای نسل نهم نمیدهد. اندک مواردی افت فریم دیده میشود که از قضا در این صحنه ها هیچ لوکیشن شلوغ و پرحجمی وجود ندارد. طراحی چهره و لباس شخصیتها بسیار علای است. اما طراحی زامبیها و محیطهای بلااستفاده مثل درست و برخی اجزای ساختمانها ضعیف کار شدهاند. نوع رنگبندی محیط زیاد جالب نیست. بعضا لوکیشنهای تکراری در ساختمانها وجود دارد که این حس را میرساند که انگار دهها ساختمان یک شکل کنار هم چیده شدهاند. با این وجود DL2 بخشهای بصری زیبایی نیز در خود دارد. شهری بزرگ با پوشش سرسبز و سازههای مختلف و لوکیشنهای مختلف که نایی به یادماندنی مخصوص به همین بازی را خلق کردهاند.
یکی از قسمتهای جذاب در بازی بخش چندنفره است که نکات مثبت زیادی به بازی تزریق میکند. تماشا کردن حرکات پارکور همراهان در حین بازی از نکات بسیار جذاب بازی است. با این که مشکلاتی در هنگام بازی با دوستان به وجود میآید ولی سرورها خوشبختانه همیشه پر هستند و همیشه نفراتی هستند که وجود داشته باشند تا به کمک شما بیاییند البته همانطور که اشاره کردیم بازی نیازی به کمک ندارد اما ترکیب پارکور و مبارزه با دشمنان جذاب درآمده است.
Deprecated: پروندهٔ پوسته بدون comments.php از نگارش 3.0.0 که جایگزینی در دسترس نداردمنسوخ شده است. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهٔ خود قرار دهید. in /home/gamingravity/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114