هر چند اولین نسخه از سری بازیهای Watch Dogs با مشکلات ریز و درشتی عرضه شد و نتوانست انتظارات بزرگی را که بین جامعه گیمرها ایجاد کرده بود را برآورده کند، اما به هر حال این بازی منجر به خلق یکی از محبوبترین و دوست داشتنیترین شخصیتهای دنیای بازیهای رایانهای، یعنی آیدن پیرس (Aiden Pearce) شد. هر چند با وجود این مسئله، یوبیسافت ترجیح داد در نسخههای بعدی این مجموعه تمرکز خود را به شخصیتها و داستانهای جدیدی معطوف کند و آیدن پیرس را به نوعی زودتر از موعد بازنشسته کند. اما خبر خوش اینکه بعد از حدود ۸ سال بار دیگر جناب روباه (The Fox یکی از لقبهای آیدن پیرس) راه خود را به این مجموعه پیدا کرده و شاهد بازگشت او در کنار شخصیت رنچ (Wrench)، یکی از شخصیتهای جذاب نسخه دوم، در قالب یک محتوای قابل دانلود (Downloadable Content یا DLC) غیر رایگان برای عنوان Watch Dogs: Legion هستیم که با نام رد خون (Bloodline) شناخته میشود. توجه داشته باشید که این محتوا به صورت الحاقی بوده و برای تجربه آن نیاز به بازی پایه یعنی Watch Dogs: Legion میباشد. در این مقاله قصد داریم تا به بررسی این محتوای داستانی قابل دانلود پرداخته و ببینیم آیا آیدن پیرس میتواند بار دیگر شانس خود را برای بازگشت امتحان کند یا خیر. با ما در گیمینگرویتی همراه باشید.
بازی از درون خودرویی پارک شده در زیر یک پل آغاز میشود؛ تلفن همراهی که در کنار تعدادی وسیله و البته یک عکس قدیمی هست زنگ میخورد. اولین مواجهه با آیدن پیرس بعد از نزدیک به ۸ سال کمی حس عجیبی دارد؛ شکستگی، خستگی و کلافگی در چهره او موج میزند؛ همچنین این موضوع در مکالمه او با جوردی (Jordie)، دوست قدیمیاش، هم میتوان حس کرد. جوردی او را به یک مأموریت ویژه دعوت میکند؛ در ابتدا آیدن نمیپذیرد و به او میگوید که خود را مدتهاست بازنشسته کرده و مأموریتی را قبول نمیکند اما به محض اینکه متوجه میشود این مأموریت در لندن است از موضع خود کوتاه میآید. او سالها است که خواهرزادهاش، جکسون را به لندن فرستاده تا زندگی مستقل و متفاوتی را به دور از مشکلات خود آغاز کند. به این ترتیب بهانهای پیش آمده تا سراغی نیز از او بگیرد. آیدن مأموریت را قبول کرده و راهی لندن میشود؛ لندنی که اخیرا مورد حمله تروریستی Zero Day قرار گرفته و رفت و آمد به آنجا را به شدت مشکل کرده است.
بعد از رسیدن به لندن آیدن مأمور میشود تا قطعهای پیشرفته و عجیب به نام بروکا بریج (Broca-Bridge) را از شرکت بروکا تک (Broca Tech) بدزدد. به محض رسیدن به این شرکت او متوجه غیر طبیعی بودن محیط میشود اما به هر ترتیبی که هست قطعه را پیدا میکند. در همین زمان سر و کله یکی دیگر از شخصیتهای دوست داشتنی این مجموعه یعنی رنچ (Wrench) پیدا میشود. ظاهرا رنچ هم به دلایلی نامشخص به دنبال این قطعه هست و به هر ترتیبی که هست موفق میشود آن را دزدیده و آیدن را در دستان نیروهای امنیتی این شرکت رها کند. بعد از دستگیری آیدن، رئیس شرکت بروکا تک یعنی رِمپارت (Rempart) از او میخواهد که بروکا بریج را از رنچ پس گرفته و به او بدهد در غیر اینصورت به سراغ خواهرزادهاش، جکسون، خواهند رفت. با پذیرش این موضوع آیدن ابتدا به سراغ جکسون میرود تا از امنیت او مطمئن شود. بعد از دیدار هیجان انگیز این دو شخصیت متوجه میشویم که وقایع جاری نزدیک به ۱۵ سال بعد از اتفاقات نسخه اول بازی در جریان است و همچنین جکسون طی این مدت زندگی موفقی را برای خود ساخته، او اکنون یکی از دانشجویان نخبه مقطع PhD است و دوستان زیادی در لندن دارد که میتوانند آیدن را در رسیدن به هدف خود، یعنی بدست آوردن بروکا بریج، یاری کنند.
در سه نسخه اخیر Watch Dogs روایتهای داستانی فراز و نشیبهای نسبتا زیادی را در خود داشتند اما به طور کلی برآیند نهایی کار، داستانی جذاب و قابل قبول را ارائه میکردند؛ محتوای داستانی Bloodline هم از این قاعده مستثنی نیست و ریتمی غیر ثابت را ارائه میکند. بازگشت آیدن پیرس به خودی خود برای طرفداران قدیمی این سری هیجان انگیز است اما بازی پا را فراتر گذاشته و ما را در مراحلی به نقاط تاریک و جهنم گونه زندگی او میبرد که انصافا هم روایت آن جزو یکی از بهترین و حتی جزوی از شاهکارترین مراحلی است که تا به امروز دیدهام اما برای جلوگیری از اسپویل ترجیح میدهم به تشریح این مرحله نپردازیم. اما همانطور که اشاره شد این داستان هم، در کنار اوج گیریها در برخی نقاط نشیبهایی را هم دارد؛ به عنوان مثال بازی سعی دارد در کنار شخصیت آیدن به هر ترتیبی که هست رنچ را نیز وارد ماجرا کرده و به او هم بپردازد اما متاسفانه این تلاشها چندان موفق نیست و با وجود جذابیتها و شیرینیهایی که این شخصیت دارد نمیتواند خود را در دل داستان بگجاند و به نوعی میتوان گفت که او حکم یک شخصیت کمکی و ساده را دارد و در واقع بازی Watch Dogs Legion Bloodline تمام تمرکزش را بر شخصیت آیدن و تا حدودی جکسون گذاشته است. البته این موضوع با توجه به هدف محتوای داستانی تداخلی ندارد و نمیتوان آن را به عنوان یک نقطه ضعف دانست. شوخ طبعی رنچ در کنار بَگلی، دستار کامپیوتری گروه DeadSec در لندن، ایدههای جذابی را تداعی میکند که شاید روزی آن را در قالب یک محتوای جداگانه ببینیم.
یکی دیگر از ضعفهای داستان Bloodline خود آنتاگونیست بازی یعنی رمپارت است. متاسفانه رمپارت شخصیتی کاملا سطحی و قابل پیشبینی دارد که قادر به ایجاد حس تنفر و انگیزه مبارزه نیست. نقش او صرفا ایجاد زیر ساختی است که به وسیله آن به شخصیت درونی آیدن پرداخته شود و پس از انجام این مأموریت هم نقش پر رنگی را در بازی ایفا نمیکند.
با توجه به اینکه Bloodline یک محتوای جدید بر اساس بازی Watch Dogs Legion هست در اصل و اساس گیمپلی بازی تفاوت به خصوصی را با نسخه اصلی شاهد نیستیم اما با این حال سازندگان سعی کردند تا با ایجاد تغییراتی جزئی تا جای ممکن تجربه متفاوتی را برای بازیکنان فراهم آورند. به عنوان مثال شخصیتهای رنچ و آیدن محدودیتهایی را در شخصی سازی دارند و سلاحهای دستی آنها نیز همانند نسخههای پیش از Legion غیر قابل تغییر است و یا سیستم ارتقاء و کسب تجهیزات جدید نسبت به نسخه اولی کمی متفاوت است. همچنین یکی از مهمترین تفاوتهای این محتوای اضافی در پیشبرد مراحل است؛ در نسخه اصلی بازیکنان به مراتب آزادی عمل بیشتری را برای انجام مراحل و مأموریتها داشتند ولی در Bloodline با اینکه اغلب تجهیزات نسخه پایه وجود دارند و حتی امکان پیشبرد مراحل به صورت کاملا مخفی کاری و حتی از راه دور هست اما بازی به نوعی بازیکن را مجبور میکند تا خود را وارد روند انجام مراحل کند و این موضوع شاید چندان برای طرفداران مخفی کاری جالب نباشد. با این حال بنظرم همچنان گیمپلی و روند مراحل Bloodline جذاب هستند و حتی در مراحل فرعی هم چندان حس تکرار و خستگی به سراغ شما نخواهد آمد و در نهایت هم بعد از ۸ الی ۱۰ ساعتی که برای پایان این محتوای داستانی نیاز هست، ناراضی نخواهید بود.
شاید یکی از مهمترین دلایل محبوبیت شخصیت آیدن پیرس را باید صدای خاص و پر از خستگی او بدانیم. این صدا متعلق به نوم جنکسین است که این بار در کنار شاون بیشو، صداگذار و بازیگر نقش رنچ، قرار گرفته و با دیالوگهای طنز این شخصیت ترکیبی فوق العاده جذابی را رقم زده است؛ همچنین موسیقی متن گیرا و جذاب در کنار صداگذاریها و دیالوگهای سایر شخصیتهای فرعی این مجموعه هم به کمک این موضوع آمده تا بازی Watch Dogs Legion Bloodline از نظر صداگذاری به یک اثر کامل و به یادماندنی تبدیل شود.
با توجه به اینکه این بازی بر روی پلتفرم PC تجربه شده باید این مورد را هم اضافه کنم که بازی از نظر فنی نسبت به نسخه اولیه (حدود ۹ ماه پیش) با بهبودهایی در زمینه عملکرد به خصوص در بخش DLSS همراه بوده است اما با این وجود هنوز تمامی ایرادات رفع نشده و شاهد برخی مشکلات که مهمترین آنها در زمینه انعکاسها (رفلکس) است، مشاهده میشود. همچنین در زمینه هوش مصنوعی هم ظاهرا تغییراتی ایجاد شده که متاسفانه مشکلاتی را در رفتار رانندگان و خودروهای خودران حاضر در خیابانها ایجاد کرده است. امیدواریم توسعه دهندگان همچنان بر روی بهبودها و رفع مشکلات حاضر تمرکز داشته باشند تا شاهد تجربه بهتری از این بازی باشیم.
Deprecated: پروندهٔ پوسته بدون comments.php از نگارش 3.0.0 که جایگزینی در دسترس نداردمنسوخ شده است. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهٔ خود قرار دهید. in /home/gamingravity/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114