این نقد بر اساس نسخهی ارسالی سازندگان برای سایت گیمینگرویتی نوشته شده است.
در حوزه سرگرمیهای دیجیتال (اعم از بازیهای رایانهای، فیلمها و سریالها)، مبحث تاریخ را میتوان یکی از مهمترین عوامل جذابیت و موفقیت یک اثر دانست. فرقی نمیکند که سبک فیلم یا بازی رایانهای چه باشد، اصلا روایت آن واقعی باشد یا تخیلی؛ کافی است تا به آن درونمایه و رنگ و بویی تاریخی بدهیم تا احتمال موفقیت و عام پسند شدنش را به طور چشمگیری افزایش دهیم. خوشبختانه به لطف نبود محدودیت در دنیای سرگرمیهای دیجیتال ما شاهد بازیها و فیلمهای مختلفی از دورانها و سبکهای مختلف تاریخی هستیم. از دوران انسانهای اولیه گرفته تا انقلاب صنعتی و جنگهای جهانی و آغاز مدرنیته و حتی سبکهای تاریخی-فانتزی نظیر آنچه که در سری Dishonored دیدهایم. اما با وجود تمام این موارد بنظرم جای خالی یک دوره خاص تاریخی در حوزه بازیهای رایانهای به شدت حس میشود و آن هم تاریخ اسلام است. ما حتی در سالهای اخیر بازیهایی هر چند اندک را از تاریخ ایران و حتی شاهنامه، شاهد بودهایم اما تاریخ اسلام بخشی خالی در این حوزه بود. خوشبختانه این خلاء هم در پروژه اخیر یکی از تیمهای بازیساز جوان، پرانرژی و با سابقه کشورمان به نام رسانا شکوه کویر پر شده است و اکنون این پروژه که به نام سفیر عشق شناخته میشود با همکاری شرکت منادیان بصیرت برای پلتفرم PC منتشر و در دسترس دوست داران بازیهای ایرانی قرار گرفته است. استدیو رسانا شکوه کویر سابقه خوبی در تولید و عرضه بازیهای مستقل و جذاب دارد و پیش از این شاهد آثاری نظیر شیطنتهای علیمردان خان، گربه قجری، قتل در کوچههای تهران و … از این تیم بودهایم که با توجه به مستقل بودن و محدودیتهای توسعه بازی در ایران کیفیتهای قابل قبولی را ارائه میکردند.
در این مقاله قصد داریم تا به نقد و بررسی آخرین اثر این استدیو یعنی بازی سفیر عشق بپردازیم و ببینیم که این بازی میتواند تجربهای جذاب و متفاوت از یک بازی ایرانی را به ما ارائه کند یا خیر. با گیمینگرویتی همراه باشید.
بازی سفیر عشق در یکی از بازههای تاریخی مهم و یک واقعه تاثیرگذار اسلامی روایت میشود. واقعهای که بعد از گذشت بیش از ۱۳۰۰ سال از آن همچنان برای ایرانیان مهم است و هر ساله شاهد گرامیداشت آن هستیم. این بازی روایتگر داستان عظیمت امام حسین (ع) به کوفه و در نهایت واقعه عاشورا است، البته تمرکز اصلی داستان این بازی بر ورود پیک و پسر عموی امام، یعنی مسلم ابن عقیل به کوفه و استقبال کوفیان و در نهایت بیعت شکنی آنها قرار گرفته و به اصل واقعه عاشورا پرداخته نمیشود. موضوعی که در این بین مطرح هست آشنایی کامل ایرانیان با وقایع این داستان عظیم است و با وجود سریال مختارنامه نیز جزئیات ریز و درشت آن به طور کامل به تصویر کشیده شده و اغلب ایرانیان به آنها واقف هستند. اگر بخواهیم واقعی بودن این اتفاقات را فاکتور بگیریم شاید بتوان گفت که این بازی یک اقتباس کامل از این سریال است که حتی ممکن هست برخی صحنهها را به صورت تکراری در آن ببینیم؛ با این حال ترجیح میدهم تا این سریال را کنار گذاشته و با دید یک بازی ایرانی-تاریخی به آن نگاه کنم که شاید بتواند معادلات بازیهای ایرانی را بهم ریخته و یک نقطه عطف برای صنعت بازی سازی در ایران به شمار رود. در این بازی شما در نقش مهران ایرانی (با صدای جذاب استاد منوچهر والی زاده) ظاهر خواهید شد، قهرمانی که سرگذشت خود را دارد و بعد از اتفاقات ناگواری که در ری، شهر اجدادیش، بر او و همسرش گذشته به مدائن و سپس به کوفه نقل مکان کرده تا شاید آرامشی را که مدتها به دنبالش است بیابد اما ورود او به کوفه با شروع سلسله اتفاقاتی همراه است که در نهایت آن به واقعه عاشورا در کربلا ختم میشود. روایت داستان در طول بازی به دو بخش تقسیم میشود. در بخش اولیه بیشتر شاهد سرگذشت مهران هستیم که به صورت فلشبکهایی به گذشته مطرح میگردند؛ در بخش دوم نیز داستان سفر مسلم ابن عقیل به کوفه، بیعت مردم و روی گردانی ناگهانی این مردم با ورود ابن مرجانه به کوفه روایت میشود. به طور کلی نمیتوان انسجام چندانی برای روایت داستانی سفیر عشق پیدا کرد. در بخشهای اولیه شاهد حضور یک فرد مستقل هستیم که داستانهای خاص خود را دارد و جریانات روز حول زندگی او واقع شدهاند اما وجود فلش بکهای متعدد و گاهی نا به جا باعث شده تا کیفیت روایت و شناخت قهرمان اصلی با افت قابل توجهی مواجه شود و حتی افرادی را که با وقایع دوران امام حسن (ع) و امام حسین (ع) آشنا نیستند دچار سردرگمی کند.
اما در بخش دوم روایت شاهد تغییری عجیب و اساسی هستیم که طی آن اهمیت قهرمان اصلی داستان یعنی مهران به طور ملموسی کاهش پیدا میکند و تمرکز اصلی به سمت مسلم ابن عقیل چرخش پیدا میکند تا حدی که میتوان گفت اینبار به عکس بخش اولیه داستان مهران در حاشیه اتفاقات کوفه رقم میخورد. هر چند نمیتوان از اهمیت و بزرگی اشخاصی نظیر مسلم ابن عقیل چشم پوشی کرد اما به طور کلی چنین چرخشی باعث افت روایت و به حاشیه رفتن داستان شروع شده در بازی میشود. به نظرم امکان این وجود داشت که با وارد شدن به بخش اصلی اتفاقات و ورود افراد مهم تاریخی بر روایت، همچنان تمرکز بر قهرمان اصلی بازی باقی بماند و شاهد روایت داستانی باشیم که در روند زندگی مهران اتفاق میافتد. این موضوع زمانی باعث ضربه محکمتری میشود که شاهد کوتاهی بیش از حد داستان هستیم و بازی در یک نقطه به صورت کاملا ناقص رها شده و ظاهرا ادامه آن به نسخههای بعدی محول میگردد. در نهایت باید بگویم که با وجود داستان غنی و جذاب این دوره و همچنین شروعی قدرتمند بر داستان یک قهرمان، شاهد نبود یکپارچگی و افت ناگهانی داستان قهرمان بازی هستیم و همین امر باعث شده تا نتوان بخش داستان و روایت این بازی را به عنوان یک نقطه قوت مهم و اساسی که امکان غلبه بر ضعفهای احتمالی را دارد، در نظر گرفت.
سبک اصلی بازی همانطور که توسعه دهندگان بیان کردهاند هک اند اسلش (Hack ‘N’ Slash) است اما رگههایی از سایر ژانرها نظیر مخفی کاری و ماجراجویی نیز تا حدود در آن دیده میشود. اغلب مبارزات از پیش تعیین شده و اجباری هستند اما در طول بازی شاهد بخشهایی هم هستیم که علاوه بر امکان مبارزه، میتوان آنها را با استفاده از مخفی کاری به پایان برد. همچنین استفاده از اسب و تیراندازی با کمان نیز وجود دارد البته در بخش اسب سواری محدودیتهایی وجود دارد و شما قادر نیستید در این هنگام مبارزه یا تیراندازی کنید. سلاح اصلی شما در ابتدا فقط یک شمشیر است اما با گذشت زمان در روند بازی سلاحهای دیگری که شامل کمان، سپر و شمشیر دوم هستند نیز اضافه خواهند شد. مبارزات به خصوص مبارزات تن به تن گاهی واقعا چالش بر انگیز است، همچنین نبود سیستم بازیابی سلامتی خودکار روند چالشها را برای بازیکن به مراتب دشوارتر و البته جذابتر میکند. برای بازیابی نوار سلامتی شما میتوانید از گلهای ختمی که در نقاط مختلف نقشه روییدهاند استفاده کنید تا معجون مخصوص را ساخته و در مواقع ضروری از آن استفاده کنید.
همچنین تدابیری برای ارتقاء و افزایش قدرت مبارزه طراحی شده که خالی از لطف نیست. شما در طول بازی با صندوقهایی مواجه خواهید شد که با باز کردن آنها یاقوتهای مختلفی را پیدا خواهید کرد، این یاقوتها در واقع امتیازهای مخصوصی برای بخش ارتقاءها محسوب میشوند. همچنین انجام برخی امور دیگر مانند مبارزات یا چیدن گلهای ختمی برای تهیه داروی ارتقاء سلامت و … هم امتیازاتی را برای شما منظور خواهند کرد. با جمع آوری امتیازات لازم میتوانید شمشیرها، کمان و سپر خود را ارتقاء دهید و یا اینکه مهارتهای خود را بهبود بخشیده و حرکاتی جدید را باز کنید تا در روند مبارزات که رفته رفته پیچیدهتر میشود از آنها استفاده کنید. البته کوتاهی بازی باعث شده تا نتوان از این ارتقاءها نهایت استفاده را برد و یا اینکه همه آنها را آزاد کرد اما با این حال در همان مدت زمان کوتاه نیز جذابیت این ارتقاءها را نمیتوان نادیده گرفت.
پیش از این در مصاحبههایی اعلام شده بود که سفیر عشق از بازیهایی خارجی نظیر سری اساسینز کرید (Assassin’s Creed) برای توسعه این عنوان الهام گرفته شده و این موضوع به خوبی در بازی دیده میشود تا حدی که بنظرم میتوان این بازی را یک نسخه کوچکتر و با مقیاسی ضعیف شدهتر از اساسینز کرید دانست که حتی باگهای آن را با شدت بیشتری به ارث برده است. باگهایی که در روند مراحل به خوبی خود را نشان میدهند و تا حدودی باعث ناامیدی میشوند البته بنظرم این باگها نسبت به سایر عناوین ایرانی که پیش از این منتشر شدهاند به مراتب کمتر و قابل تحملتر هستند. از سمتی دیگر محدودیتهای متعددی که یک تیم مستقل بازی ساز ایرانی با آن رو به رو است (از قبیل محدودیت مالی، تحریم و مشکلات تهیه لایسنس نرمافزاری و حتی نیاز به دانش فنی بسیار بالا در زمینه موتورهای بازی سازی) تا حدی میتواند این موضوع را توجیه کند. هر چند با توجه به این موارد از بخش زیادی از مشکلات فنی چشمپوشی کردیم اما بنظرم نباید این به معنای رها شدن بازی توسط توسعه دهنده باشد. انتظارات زیادی از پشتیبانی و ارائه آپدیتها در جهت رفع باگها، ارتقاء عملکرد و همچنین بهینه شدن بازی که به شدت نیاز به آن احساس میشود، وجود دارد.
یکی از نکات جالبی که درباره سفیر عشق وجود دارد، استفاده از موتور بازی سازی Unreal Engine 4 در توسعه آن است و این موضوع یعنی اینکه با یک بازی نسل هشتمی طرف هستیم. به محض ورود به محیط بازی تفاوت اساسی گرافیکی این بازی با سایر عناوین ایرانی به خوبی احساس میشود. طراحی جزئیات و کلیات محیطی برای یک بازی مستقل آن هم با محدودیتهای متعدد فوق العاده به نظر میرسد. طراحی شهر کوفه و محیطهای قبایل چادرنشین بسیار زیبا و چشم نواز است؛ به شخصه گاهی اوقات دست از انجام بازی میکشیدم و محو تماشای محیطهای طراحی شده میشدم، محیطهایی که پیش از این نمونههای زیادی را در بازیهایی رایانهای، آن هم از نوع ایرانی ندیده بودم. این دقت در طراحی جزئیات را حتی میتوان در لباس کارکترها نیز مشاهده کرد.
اما با این حال گرافیک محیطی تنها بخشی از موضوع است و بخش دوم طراحی کارکترها و انیمیشنهای آنها است که علی رغم استفاده از روش موشن کپچر متاسفانه شاهد مشکلاتی در این بخش هستیم. طراحی چهره کارکترها با وجود موتور بازی سازی قدرتمند UE4 آنطور که باید نیست و حس یک بازی قدیمی و نسل هفتمی را به بازیکن منتقل میکند، البته نباید فراموش کنیم که طراحی و پیاده سازی چهرهها یکی از پیچیدهترین بخشهای ساخت یک بازی به شمار میرود و با توجه به محدودیتهای موجود در توسعه بازیها در ایران نمیتوان به آن چندان خرده گرفت؛ این مورد حتی در برخی از بازیهای مستقل خارجی هم دیده میشود و یکی از دلایل آن نیاز به سطح دانش فنی بسیار بالا و همچنین سرمایه گذاریهای بالا جهت توسعه آن است. البته مشکل صرفاً در بخش طراحی چهرهها نیست و ما شاهد مشکلاتی در زمینه انیمیشنها هم هستیم به طوری که در برخی موارد حرکات کارکترها به شدت مصنوعی و خشک به نظر میرسند. در طول بازی ما شاهد گفت و گوهای مختلفی بین شخصیتهای حاضر در بازی هستیم اما در بخش زیادی از این صحبتها لبهای این شخصیتها اصلا حرکتی ندارند و یا در برخی اوقات شاهد ناهماهنگی بین حرکات شخصتها (اعم از حرکات بدن و لب) و دیالوگها هم هستیم. هر چند بخش عمده این موارد هم مربوط به مسائل فنی هست اما کمی افزایش دقت و همچنین بازبینیهای دقیقتر میتوانست جلوی این مشکلات را گرفته و سطح بازی را ارتقاء دهد.
همچنین این مشکل علاوه بر مسائلی که به آن پرداختیم باعث تشکیل سلسلهای از مشکلات دیگر در بحث صدا گذاری نیز شده است. حرکات مصنوعی و نبود حالت چهرههای مختلف باعث شده تا حس و حال صحیحی از شخصیتها و فضای داستان ایجاد نشود. این موضوع به صورت ناخودآگاه به بخش صداگذاری هم منتقل شده و ما شاهد این موضوع هستیم که علی رغم حضور صدا پیشگان بزرگی نظیر استاد والی زاده و خانم زهره شکوفنده در نقش شخصیتهای کلیدی باز هم آنطور که باید و شاید شاهد ایجاد و انتقال حسی عمیق و صحیح نیستیم که این امر یک مانع بزرگ برای کسب تجربهای کامل و همه جانبه از شرایط حاضر در آن دوران است.
یکی دیگر از مشکلات بخش صداگذاری بازی سفیر عشق را میتوان عدم فضا سازی مناسب در آن دانست. زمانی که شما در محلههای مختلف شهر کوفه قدم میگذارید با وجود حضور مردم صدای خاصی به گوش نمیرسد در حالی که یکی از صفات بارزی که از چنین شهرها و محلههایی انتظار میرود شلوغی، رفت و آمد، هیاهوی مردم به خصوص در بخشهای بازاری است اما در کمال تعجب ما چنین مواردی را شاهد نیستیم و حتی موسیقی متن متناسب با این فضاها نیز شنیده نمیشود. هر چند این موضوع در زمان مبارزات شرایط بهتری را دارند اما تکرار در آنها باعث شده تا بعد از مدتی ارزش خود را از دست داده و در اواخر بازی فضای هیجانی کمتری را شاهد باشیم. شاید بتوان بخشی از مشکلاتی که پیش از این اشاره شد را به گردن سختیهای توسعه بازی آن هم با وجود معضلات ریز و درشت انداخت اما در زمینه موسیقی و صداگذاری بنظرم چنین چیزی قابل قبول نیست و این به طور مستقیم به همت بخش موسیقی و صوت بازخواهد گشت که به مراتب با مشکلات کمتری مواجه هستند. در بازی سفیر عشق با وجود افت و خیزهایی که در سایر بخشها مواجه هستیم اما در بخش موسیقی و صداگذاری کم کاریهایی به وضوح دیده میشود البته با این حال استفاده از صداهای آشنا و جذاب برای شخصیتها را نمیتوان نادیده گرفت و بنظرم پیوستن دوبلورهای قدیمی و مطرح ایرانی به پروژههای گیمینگ میتواند تغییری مهم و مثبت را برای آینده این صنعت به همراه داشته باشد.
بازبینی تصویری
Deprecated: پروندهٔ پوسته بدون comments.php از نگارش 3.0.0 که جایگزینی در دسترس نداردمنسوخ شده است. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهٔ خود قرار دهید. in /home/gamingravity/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114