هر چند داشتن دنبالههای عظیم روی عناوینی که با آنها آشنایی داریم هیجان و ذوق خود را دارد، به هیچ وجه نمیتوان این موضوع را کتمان کرد که انتظار و غافلگیریای که یک بازی و نام کاملا جدید دارد، کاملا دنیای خاص خودش را به دنبال میکشد و این صنعت و بازار بدون این عناوین ریسک پذیر، هیچ گاه نمیتوانست به موفقیت فعلی خودش برسد.
نسل هشتم به انتهای خود رسیده و در بخشی از حسن ختامهای مجموعه گیمینگ گرویتی برای این نسل شگفت انگیز قرار است به سراغ برترین آیپیهای جدید این نسل برویم. منتها از آن جا که لیست کمی متفاوت است بهتر است توضیحی کوتاه پیرامون آن بدهم.
لیست زیر به جای این که یک Top 10 عادی باشد، یک لیست بیترتیب است که هر جایگاهش مربوط به یک دستهبندی است. این دسته بندی از بهترین IP پلتفرمسازهای غالب بازار تا عجیبترین IPهای نسل و حتی تمشک طلایی ناامید کنندهترین آیپی جدید نسل متغیر است و مجموعا به ۱۰ عدد میرسد. در هر دسته بندی بازی منتخب ما مشخص شده و زیر آن در مورد سه بازی قابل اشاره دیگر در همان دسته بندی نیز صحبت میشود.
بدین ترتیب لیست زیر ترکیبی از ۴۰ آیپی جدید این نسل است که ما ۱۰ تا از آنها را در قالب دستههای مختلف به عنوان برترین آیپیهای جدید نسل انتخاب کردهایم. به غیر از این مورد، این لیست شامل تمامی آیپیهای جدیدی که روی کنسولهای PS4 – PS Vita – Xbox One – ۳DS – Wii U – Switch شکل گرفتند شده و پورت بازیهای قدیمیتر را شامل نمیشود.
با گیمینگ گرویتی همراه باشید تا نگاهی بر لیست تجارب و اسامی جدیدی که نسل هشتم کنسولهای بازیهای ویدیویی به ما ارائه دادند، بیندازیم.
بهترین IP جدید پلی استیشن
Horizon: Zero Dawn
نه فقط به خاطر کیفیت فوقالعاده بازی، داستان ماندگار و شخصیتپردازی بینظیر الوی، دلیل حضور Horizon: Zero Dawn در این جایگاه به این خاطر است که این اولین قدم محکم سونی در زمینه بازیهای اوپن-ورلد بود. دستپخت سونی و گوریلا گیمز اثری بود که نه تنها جا پای بازی اول را محکم به زمین کوباند، بلکه شرایط را برای عرضه DLC و یک سهگانه با شکوه آماده کرد؛ سهگانهای که نسخه دومش همین امسال برای کنسولهای PS5 و PS4 معرفی شد. به لحاظ ارزشی که یک آیپی ادامهدار میتواند با خود داشته باشد، مسلما عنوانی از کاتالوگ سونی به جایگاهی که Horizon هم اکنون دارد، نرسیده؛ مخصوصا وقتی لحاظ کنیم چگونه این بازی عظمت گوریلا گیمز را به رخ همگان نشان داد.
عناوین قابل اشاره: Bloodborne – Astro Bot – Ghost of Tsushima
هر چند میتوان این بحث را مطرح کرد که هر سه عنوانی که نام بردم به صورت کلی عناوین خاصتر و بهتری نسبت به هورایزن باشند، جایگاه هورایزن برای برند پلیاستیشن و زمانی که عرضه شد و دستاوردهایی که کسب کرد، هنوز هم به نظر ما شایستگی این عنوان برای بهترین آیپی جدید پلی استیشن را حفظ میکند.
بهترین IP جدید ایکس باکس
Sea of Thieves
هر چند در برخورد اول و هنگام عرضه، Sea of Thieves نتوانست آن چنان نظر بازیکنان و منتقدان را جلب کند، عزم Rare و مایکروسافت برای پشتیبانی، حمایت و توسعه بازی بعد از عرضه آن باعث شد نزدیک ۳ سال بعد از ورود به بازار، Sea of thieves نه تنها یکی از موفقترین بازیهای پلتفرم گیم پس باشد بلکه موفقیتی مشابه را روی استیم نیز تجربه کند و به یکی از محبوبترین بازیهای MMO این نسل تبدیل شود. Sea of Thieves یکی از بزرگترین پروژههای مایکروسافت در نسل هشتم بود که نه تنها به خوبی اهمیت حمایت سازنده و ناشر از یک اثر نوپا بعد از عرضه را نشان داد بلکه بعد از مدتها نام استدیوی Rare را دوباره روی زبانها چرخاند.
عناوین قابل اشاره: Ori – Cuphead – Sunset Overdrive
نسل هشتم مایکروسافت، کمک ویژه ای به ساخت و تکمیل دو تا از خاصترین و بهترین IPهای مستقل چند سال اخیر را زد (که البته دیگر نمیتوان به آنها مستقل گفت). در کنار آنها نیز عنوان Sunset Overdrive را از استدیوی Insomniac داشت. عناوینی که در نسل کم رمق مایکروسافت به لحاظ نرم افزاری درخشش فوقالعادهای داشتند.
بهترین IP جدید نینتندو
Splatoon
مشابه هورایزن و قدمی که برای پلی استیشن در یک ژانر کاملا جدید گذاشت، برای نینتندو نیز اسپلاتون واقعا مانند یک جرقه فوقالعاده درخشان در یکی از تاریکترین ایام کل کمپانی بود. سال ۲۰۱۵، وقتی شکست تجاری Wii U کاملا مسجل شده بود، کسی فکر نمیکرد نینتندو در ژانر شوتر سوم شخص آن هم با محوریت بخش چند نفره، دست به ساخت بازی بزند. اما نینتندو به نینتندو-شکلترین روش ممکن دست به این کار زد و نبرد Inklingهای جوان سر بیشترین رنگ روی زمین آغاز شد تا دنیا با پدیده Splatoon آشنا شود. کانسپت خاص، اجرای به شدت دقیق و تمیز، و آرت استایل هنریای که آن را تقریبا از همه شوترهای سوم شخص بازار متمایز میکرد، بلافاصله جای پای نینتندو را در ژانری که به شدت غیر نینتندویی به نظر میرسید محکم کرد. موفقیت هر دو نسخه بازی در این نسل و کامیونیتی فوقالعاده بزرگ بازی مخصوصا در ژاپن، کاملا به ما ثابت میکند که ارزش Splatoon به عنوان یک IP جدید از طرف نینتندو بالاست.
عناوین قابل اشاره: Ring Fit Adventure – Super Mario Maker – Astral Chain
دیگر آیپیهای جدید و عجیب و غریب نینتندو هم عناوین فوقالعادهای بودند. از Astral Chain که کنترل دو شخصیت را به صورت همزمان در یک بازی اکشن به شما محول میکرد تا Super Mario Maker و محول کردن ابزار ساخت یک مرحله ماریو به کاربرها. این بین از تجربه شگفت انگیزRing Fit Adventure که سبک RPG و Fitness را با هم به طرز دلچسبی آمیخته بود نیز نباید غافل شد.
بهترین IP رایانههای شخصی
Player Unknown Battleground
با وجود این که این نسل PC به واسطه عوامل مختلف، رشد وحشتناک بالایی در زمینه محبوبیت بین گیمرها کسب کرد، آن چنان IP اختصاصی جدیدی گریبان آن را نگرفت و تکیهی این پلتفرم بیشتر روی توسعه IPهای قدیمیتر بود. با این حال شوتر آنلاین نوپای Ginno Studios (PUBG Corp فعلی) قطعا پدیده خاصی نه فقط برای PC بلکه کل صنعت گیم بود. با خلق اولین عنوان تماما بتل رویال به صورت Early Access روی استیم، چندان طولی نکشید تا PUBG به پدیدهای تبدیل شود که کل صنعت گیم را در خود قورت بدهد. هر چند طی زمان عناوین دیگری مانند بخش بتل رویال Fortnite و Apex Legend جایگاه افسانهای بازی را تصاحب کردند؛ به عنوان آغازگر این مسیر، PUBG هنوز نیز عنوانی فوقالعاده است که بازیکنان زیادی در سراسر پلتفرمهای فعال این نسل دارد.
عناوین قابل اشاره: Divinity: Original Sins – Pillars of Eternity – Rocket League
البته که تنها در بخش بازیهای چند نفره نبود که PC پدیدههای شگفت انگیزی مثل PUBG و Rocket League را تجربه کرد. در بخش بازیهای تک نفره نیز Pillars of Eternity و Divinity: Original Sins را داشتیم که نه تنها به سبک RPGهای Top-Down روحی تازه بخشیدند، بلکه سنگ بنای خوبی برای پروژههای بزرگتر استدیوهای Larian و Obsidian شدند.
بهترین IP مستقل
Undertale
برخلاف دیگر بخشهای این مقاله، گلچین کردن تنها ۴ آیپی مستقل از بین دهها آیپی مستقل فوقالعادهای که این نسل منتشر شدند سختترین کاری بود که برای این مقاله کردیم. به همین دلیل برای بازیهای مستقل، واقعا شرایط را محدود به بازیهایی کردیم که هیچ ناشر بزرگی پشت آنها حین ساخت بازی ظاهر نشده و کار واقعا به صورت مستقل و در ابعاد کوچک توسعه یافته است. با این تفاسیر Undertale پدیدهای است که واقعا نمیتوان از آن چشم پوشی کرد و کاملا با شرط و شروط ما نیز جور در میآمد. ساخته شده تنها توسط یک نفر به نام توبی فاکس، Undertale بازیای است که قصه موفقیتاش الهام بخش بسیاری از بازیسازان و گیمرها در سراسر دنیاست. بازیای که از یک رام هک شدهی Earthbound آغاز به کار کرد، با دموی ابتدایی خود سرمایهای جمع کرد که باعث شد سازنده بازی دوبرابر بیش از چیزی که قول داده بود برای بازی محتوا تولید کند و بعد از عرضه نیز جدا از تعریف و تمجیدهای شدید از طرف جامعه منتقدین، بلافاصله به یک پدیده فرهنگی بین بزرگسالها و کودکان تبدیل شد. داستان چند مسیره و به شدت احساساتی که هنوز مشابهش در این نسل کم پیدا میشود، سیستم مبارزات خاص و جذاب، حس کمدی ناب و موسیقی تکرار نشدنی و تاریخیاش، Undertale را نه تنها به یک بازی شاهکار، بلکه به اسمی تبدیل کرد که تا سالهای سال از ذهن گیمرها پاک نشود. چیزی که مهمترین مولفهی ما برای انتخاب بهترین IPهای جدید نسل است.
عناوین قابل اشاره: Hollow Knight – Shovel Knight – Stardew Valley
خلق یک بازی ایندی فوقالعاده به کنار، خلق یک اسم که تا مدتها ارزش خودش را حفظ کند چالشی است که اکثر بازیسازهای مستقل با آن دست و پنجه نرم میکنند. Shovel Knight با عرضه کمپینهای مختلف طی زمان، Stardew Valley و ارزش تکرار به شدت بالای آن و آپدیتهای پیاپی اش طی ۵ سال بعد از عرضه و دنیای غنی Hollow Knight که منجر به ساخت دنباله مستقیم برای بازی و تئوری پردازیهای بسیار شد، از بهترین نمونه هایی هستند که جدا از یک بازی شاهکار بودن، ارزش اسم خود را طی زمان به عنوان یک IP حفظ کردهاند.
بهترین IP چند نفره
Destiny
در دنیای بازیهای چند نفره، همان گونه که پیشتر هم گفتیم، این آیپیهای قدیمیتر بودند که رشد و جهش فوقالعاده عظیمی در این نسل داشتند. مخصوصا عناوینی که در انتهای نسل پیش عرضه شدند مانند Dota 2، Fortnite، Final Fantsy XIV و GTA V. البته که بانجی نیز میتوانست موفقیت خود را با سری Halo ادامه دهد اما آنها تصمیم به پیش گرفتن مسیر پر پیچ و خم و ریسکیای شدند که منتهی به عنوان Destiny شد. عنوانی که در شروع بسیار خشک و ناقص به نظر میرسید ولی دوباره در اقدامی مشابه با داستان Sea of Thieves، بانجی ثابت کرد که با حمایت و پشتیبانی از بازی و پلیربیساش؛ هیچ مرزی برای رشد بازی وجود ندارد. با این که مدت زیادی طول کشید اما طی ۶ سالی که از عرضه اولین نسخه Destiny میگذرد بازی جدا از یک دنباله عظیمتر، حال به عنوانی تبدیل شده که به راحتی جزو موفقترین عناوین چند نفره نوپای نسل هشتم است. عنوانی که از تک تک سالهای حضور در این اکوسیستم به نفع خود استفاده کرده و حال به غولی تبدیل شده که بدون کمک یک ناشر کله گنده مثل اکتیویژن، میتواند روی پاهای خودش بایستد.
عناوین قابل اشاره: Overwatch – Among Us – Heartstone
بازیهای چند نفره شاخههای به شدت متفاوت و مجزایی نسبت به هم دارند که در نسل هشتم هر کدام به نوعی رشد قابل توجهی داشته اند. شوترهای رقابتی با Overwatch یکی از بهترین جهشهای خود را در سال ۲۰۱۶ حس کرد. بازیهای کارتی نفسی عظیم به واسطه Heartstone گرفتند که سنگ بنای عناوین کارت بازی بسیاری براساس فرنچایزهای معروف شد. در سال اخیر نیز Among Us ثابت کرد که جنبه اجتماعی بازیها و در دسترس بودنشان برای همه به چه میزان میتواند لذت بخش باشد.
بهترین IP تک نفره
Danganronpa
در گوشه و کنارهای این مقاله، به بازیهای تک نفره زیادی اشاره کردیم که اسامی نوینی به این صنعت عظیم اضافه کردهاند. اگر بخواهیم بازیهای تک نفرهای را لحاظ کنیم که در آن دسته بندیها جای نمیگیرند، باز هم شاید عجیب به نظر برسد که چطور فکر میکنیم Danganronpa بهترین IP داستانی و تک نفره این نسل است. مخصوصا اگر بخواهیم عرضه آن در ژاپن را مبنا قرار دهیم، حقیقتا بازی یک آیپی نسل هفتمی است. ولی مبنای ما این جا ریلیز جهانی بازیهاست. جواب چرایی این انتخاب نیز البته، به نسبت ساده است! Danganronpa یک ویژوال ناول در سبک میستری است که ترکیب عجیبی از المان بازیهای Dating Sim، معمایی و روانشناختی را در خود دارد. داستان فوقالعاده عجیب، سناریوهای مغزبترکان و موسیقی گیرای بازی در ترکیب با گیم پلی لذت بخش آن برای یک ویژوال ناول به تنهایی دلایل کافی برای ارزش کیفی بالای بازی هستند. منتها این استایل هنری به شدت خاص بازی و شخصیتهای ماندگار و خشونت مبتنی بر استایل Pop-Art بازی بودند که دانگانرونپا را فراتر از یک آیپی ویدیو گیم برده و به بخشی از پاپ کالچر این نسل تبدیل کرد. خلق سه سری انیمه، سری تئاتر، نسخههای فرعی و بازیهای فن-مید و دیگر موارد دیگر در ترکیب با این حقیقت که دانگانرونپا طی نسل هشتم موفق شد با عرضه سه نسخه اصلی به صورت کامل پرونده خود را ببندد؛ هر چند در زاویهای خاص ولی این IP را به یکی از موفقترین IPهای این نسل تبدیل میکند که به علت همه گیر بودن خودش حتی بعد از این همه سال، هنوز نیز فن بیساش در حال گسترش است. همهی این موارد بدون در نظر گرفتن این موضوع است که خود فرنچایز طی زمان به یکی از برترین عناوین برای ورود به دنیای ویژوال ناولها بین افراد مختلف تثبیت شده.
دیگر عناوین قابل اشاره: Sekiro – Hellblade – Life is Strange
در سمت عناوین بزرگتر، به ترتیب داستان تکان دهنده Life is Strange را داشتیم که در دورهای که داستان گویی به صورت اپیزودیک کم کم داشت از چشمها میافتاد، اهمیت این فضا را بیش از پیش تثبیت کرد. Hellblade نیز جنبه روانشناختی در زمینه کمپینهای داستانی را چند سطح با خود تکان داد و در نهایت Sekiro نیز ثابت کرد هیدتاکا میازاکی کبیر به غیر از عناوین سولزبورن توانایی خلق آثار اکشن ناب را نیز داراست.
عجیبترین IP جدید نسل
Outer Wilds
این نسل آیپیها و فرنچایزهای عجیب و جدیدی ظهور کردند که هر کدام رد و پای ویژهای از خود به جای گذاشتند. از میان همه این عناوین، جواهر کمتر دیده شدهای به نام Outer Wilds است که در نگاه اول هر چند معمولی ولی در عمل بسیار کانسپت عجیب و شگفت انگیزی دارد. ۲۲ دقیقه و یک عالم رمز و راز در دنیای کهکشانیای که شما باید مسیر خود را با آزمون و خطا پیدا کنید. سیستم لوپهای زمانی ۲۲ دقیقهای بازی و گره خوردن تمامی المانهای بازی—مخصوصا بخش گشت و گذار بازی به آن—باعث خلق فضا و اتمسفری میشود که کمتر بازیای خارج از Outer Wilds میتواند به شما تحویل دهد. پروژه مستقلی که Alex Beachum در سال ۲۰۱۲ برای شبیه سازی حس ماجراجویی آپولو۱۳ و ۲۰۰۱: A Space Odyssey در سال ۲۰۱۹ استارت زد، حال به یکی از عجیبترین و خاصترین عناوین کل نسل تبدیل شده.
عناوین قابل اشاره: Death Stranding – Labo – Baba is You
چه سفر پر پیچ و خم سم پورتر در دنیای مجنون و مرگبار Death Stranding، چه مقواهای کارتن و بازی هایی ویدیوییای که Labo با هم گره میزند و چه معماهای لغوی Baba is You که قوانین هستی را جابجا میکرد، همه این موضوع را ثابت میکنند که با وجود حجم زیاد یکنواختی بسیاری از بازیها، عناوین عجیب و غریب هنوز هم حضور درشت و برجستهای در جای جای بازار نسل هشتم داشتهاند.
بهترین دنباله معنوی نسل
Control
طی زمان فرنچایزهای مختلفی هستند که یا از لحاظ کیفی به قهقرا رفته یا به واسطه عوامل مختلف دیگر عنوانی از آنها مشاهده نمیکنیم؛ اسامیای که دوست نداریم فراموش شوند. خوشبختانه دنبالههای معنوی این کار را برای ما انجام میدهند. آنها بخشی از روح اثر و هویتی که از اسامی قدیمی دوست داشتیم را به نسل جدید آورده و در قالبی جدید با احترام به عناوین قدیمیتر به ما عرضه میکنند. Control دقیقا همان ادای احترامی است که رمدی نسبت به Alan Wake دارد. ماجراهای عجیب و غریب Jesse Feden در ساختمان مرموز و پر پیچ و خم FBC و برخوردش با قدرتهای ماوراءالطبیعیه هر چند دقیقا آن ادامهای نیست که برای Alan Wake تصور میکردیم ولی همان روحیه پر رمز و راز را حفظ کرده و جلو میبرد. به غیر از این Control بازی فوقالعادهای است. داستان لایه لایه و پر از رمز و رازش با جلوههای بصری خیره کننده و اجراهای ماندگارش باعث خلق اثری میشوند که حتی اگر به Alan Wake علاقهای نداشته باشید، باز بتوانید تجربهای فوقالعاده ماندگار از آن دریافت کنید.
عناوین قابل اشاره: Cities Skylines – Bloodstained – Bravely Default
این روزها که Sim City به سایهای از هیبت سابقش تقلیل یافته، وجود Cities Skylines دستکمی از یک موهبت برای عاشقان این ژانر ندارد. این موضوع برای طرفداران کستلوانیاهای کلاسیک نیز صادق است و Bloodstained برای همان افراد خلق شده. این میان Bravely Default هم فرنچایز عجیبی بود که باعث شد روح عناوین کلاسیک Final Fantasy و سیستمهای نوبتی و المانهای قدیمی ترش برای موج جدیدی از مخاطبین در دسترس باشد.
تمشک طلایی: ناامید کنندهترین IP نسل
Mighty No.9
بسیاری از IPهایی که هر نسل معرفی و عرضه میشوند واقعا بد یا معمولی هستند. نکته خوب این ماجرا این است که اکثر آنها به شدت فراموش شدنی هستند و کمتر اثری از آنها در ذهن ملت باقی میماند. بدبختی، نمیتوان این قاعده را برای همهی این موارد صادق دانست. برخی از آنها درحقیقت تا حدی ناامیدکننده ظاهر میشوند که لکه بدی روی خاطراتمان میگذارند.
Mighty No.9 دقیقا اوج همچین پدیدهای است؛ بازیای که به عنوان یک پروژه مستقل و دنباله معنوی Mega Man از طرف طراح اصلی آن فرنچایز، کیجی اینافوئه، معرفی شده بود در عمل به فاجعهای تبدیل شد که نه تنها کج دهنی به میراث مگامن بود بلکه حتی حامیان مالیاش در کیک استارتر و جامعه بازیکنان بازیهای ایندی را نیز مسخره خود کرد. با متای ۵۲، فروش ضعیف و بسته شدن پرونده بازی به فجیعترین وضع ممکن، هیچ بازیای بهتر از Mighty No.9 نمیتواند این جایگاه ارزنده را از آن خود کند
عناوین قابل اشاره: Knack – Ryse: Son of Rome – Anthem
Ryse: Son of Rome و Knack عناوین لانچ دو کنسول پلی استیشن ۴ و ایکس باکس وان بودند که با وعده وعیدهای فراوانی وارد میدان شدند و هر چند در نهایت بازیهای بدی نشدند ولی به هیچ وجه نتوانستند شایسته فرش قرمزی باشند که برای نسل هشتم پهن شده بود. از طرفی در انتهای نسل، وقتی واقعا امید داشتیم Bioware با Anthem به صورت قهرمانانه برگردد، با صورت به زمین خورد و طرفداران خود را به شدت ناامید کرد.
حال که ما لیست بهترین آیپی های جدید نسل هشتم را در اختیارتان گذاشتیم، نوبت شماست تا در بخش نظرات، با کامنت خود، برترین آیپی های برتری که این نسل تجربه شان را داشتید با ما در میان بگذارید.
Deprecated: پروندهٔ پوسته بدون comments.php از نگارش 3.0.0 که جایگزینی در دسترس نداردمنسوخ شده است. لطفاً یک قالب comments.php در پوستهٔ خود قرار دهید. in /home/gamingravity/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114
18 پاسخ به “یادگاران نوپای نسلی که گذشت | ۱۰ آیپی جدید برتر نسل هشتم”
خیلی ممنون سید بازم یه مقاله با ساختار متفاوت و محتوای خوب 🙂
من تا حدود خیلی زیادی باهات موافقم ولی خب این موارد زیر هم قابل توجه هست
اول اینکه PubG تا مدتها انحصاری Xbox One بود و فکر میکردم اسمش توی بخش بهترین آیپی جدید Xbox بیاد و نه PC( البته کلا الان فرق زیادی بین بازیای Xbox و PC وجود نداره)
بعد از اون توی بخش بهترین آی پی سونی و عجیب ترین آی پی به شدت جاش خالیه بازی Tearaway شاهکار مدیا مولکول هست که بعدا به صورت Folded برای PS4 هم عرضه شد.
و آی پی دیگهای که میشد بهش اشاره کرد نقشآفرینی فوقالعادهی استودیوی آبسیدیان یعنی Outer Worlds هست که به خوبی توی سکوت نشون داد که آبسیدیان چه استودیوی فوقالعادهای هست، برخلاف CDPR که کلی ادعا کرد و تهش هیچ.
همینطور بازی The Evil within هم لیاقت یادآوری داره
الان بهزاد با چوب میفته دنبالم ولی به نظرم اون قدره آیپی جدید قوی و خاصی نبود که تو این لیست باشه :)))
پابجی کلا سه ماه تو انحصار X1 بود… البته سه ماه برای بازی ای به اون محبوبی خیلی مدت زیادیه بازم
ولی مدتی که رو PC تنها بوده (مخصوصا به عنوان یه بازی Early Access و در حال توسعه) خیلی بیشتر از مدتیه که رو بقیه پلتفرم ها انحصاری بوده
تیراوی هم آیپی نسل هفتمی به حساب میاد کامل.
Outer Worlds هم قبول دارم خیلی خوبه. ولی خب به هیچ جای لیست نرسید دیگه
تیراوی بازی ویتا هست ? نسل هشتمه دیگه
ویتا نسل ۷ امد
لید پلتفرم اون بازی PS3 بود
اصلا برای PS3 نیومدهها
برای ویتا بود و کلا با قابلیتهای ویتا مثل تاچ پد و تاچ اسکرین و دوربین ساخته شد بعدا ورژن محدود شدش برای PS4 اومد
آخخخ… با Puppeteer اشتباه گرفتم.. =__=
خیلی ممنون سید بازم یه مقاله با ساختار متفاوت و محتوای خوب 🙂
من تا حدود خیلی زیادی باهات موافقم ولی خب این موارد زیر هم قابل توجه هست
اول اینکه PubG تا مدتها انحصاری Xbox One بود و فکر میکردم اسمش توی بخش بهترین آیپی جدید Xbox بیاد و نه PC( البته کلا الان فرق زیادی بین بازیای Xbox و PC وجود نداره)
بعد از اون توی بخش بهترین آی پی سونی و عجیب ترین آی پی به شدت جاش خالیه بازی Tearaway شاهکار مدیا مولکول هست که بعدا به صورت Folded برای PS4 هم عرضه شد.
و آی پی دیگهای که میشد بهش اشاره کرد نقشآفرینی فوقالعادهی استودیوی آبسیدیان یعنی Outer Worlds هست که به خوبی توی سکوت نشون داد که آبسیدیان چه استودیوی فوقالعادهای هست، برخلاف CDPR که کلی ادعا کرد و تهش هیچ.
همینطور بازی The Evil within هم لیاقت یادآوری داره
الان بهزاد با چوب میفته دنبالم ولی به نظرم اون قدره آیپی جدید قوی و خاصی نبود که تو این لیست باشه :)))
پابجی کلا سه ماه تو انحصار X1 بود… البته سه ماه برای بازی ای به اون محبوبی خیلی مدت زیادیه بازم
ولی مدتی که رو PC تنها بوده (مخصوصا به عنوان یه بازی Early Access و در حال توسعه) خیلی بیشتر از مدتیه که رو بقیه پلتفرم ها انحصاری بوده
تیراوی هم آیپی نسل هفتمی به حساب میاد کامل.
Outer Worlds هم قبول دارم خیلی خوبه. ولی خب به هیچ جای لیست نرسید دیگه
تیراوی بازی ویتا هست ? نسل هشتمه دیگه
ویتا نسل ۷ امد
لید پلتفرم اون بازی PS3 بود
اصلا برای PS3 نیومدهها
برای ویتا بود و کلا با قابلیتهای ویتا مثل تاچ پد و تاچ اسکرین و دوربین ساخته شد بعدا ورژن محدود شدش برای PS4 اومد
آخخخ… با Puppeteer اشتباه گرفتم.. =__=