عنوان Curse of the Dead Gods ساختهي استودیوی گمنام و ناآشنای Passtech games، یک بازی Rogue-Like با الهامگیری از دیابلو است که نشان میدهد سازندگان آن درک درستی از این زیرژانر و چالشهای آن دارند. گرچه متاسفانه بازی خارج از بحث مبارزات و چرخهي Rogue-Like اشتباهات و ضعفهای قابل تاملی دارد.

بازی با ورود شخصیت به درون یک معبد و بسته شدن راه بازگشت آغاز میشود. غیر از همین کاتسین چند ثانیهای و حضور یک دفترچه(Journal) که اطلاعاتی از دشمنان در آن ثبت میشود، بازی تلاشی برای ارائهی یک داستان نمیکند. این رویکرد در آثار Rogue-Like/Lite مرسوم و معمول است زیرا ذات قصه(به معنا و روش پیادهسازی کلاسیک آن) کمی با چرخهی مرگ دائمی در این آثار تعارض دارد. هرچند اکنون که آثاری چون Children of Morta و Hades منتشر شدهاند و راهکارهایی جذاب و متفاوت برای قصهگویی در این زیرژانر ارائه دادهاند، نمیتوان این سهلانگاری را پذیرفت. فارغ از قصه، بازی به وسیلهي فضاسازی و اتمسفر خوبی که توسط محیط، وسایل قابل تعامل در اتاقها(مانند موانع آتشزا و غیره) و طراحی دشمنان ایجاد میکند میتواند شما را با خود در جهان خویش همراه کند.

Curse of the Dead Gods همچنین از لحاظ بصری تجربهي بسیار چشم نوازی را ارائه میکند و تنوع محیطها، طراحی تمیز دشمنها و انیمیشنهایی که به خوبی میتواند نوع حمله و زمان تقریبی آن را به مخاطب بفهماند همگی باعث یک انسجام در تجربهي بصری مخاطب میشوند. پارتیکلهای جذاب محیطی، افکتهای انفجار و غیره حس قدرت و جذابیت مبارزات را دوچندان میکنند. در کنار تجربهی بصری بازی تجربهی صوتی آن نیز سعی میکند شما را بیش از پیش در جهان خود غرق کند. صداگذاری محیط و دشمنها قابل قبول است و قطعههای موسیقی که هر از چندگاهی توجه شما را جلب میکند باعث شده که نتوان به این بخش خردهای گرفت. بازی از حیث فنی نیز پایداری خوبی دارد و با اینکه در حالت Early Access است باگ خاصی در بازی مشاهده نکردم، هرچند در برخی از صحنههای شلوغ گاهی افت فریم مشاهده میشود که خیلی اذیت کننده نیست.

بازی در مبارزات ترکیبی است از دیابلو، Hades و تا حدودی دارک سولز. بازیکن دو حالت (Stance) مبارزاتی اصلی دارد که میتواند هر زمان بین آنها سوئیچ کند. Stance اول ترکیبی است از دو سلاح که هرکدام در یک دست قرار میگیرند و کمبو مخصوص به خود را دارند، همچنین این ضربات قابل ترکیب با یکدیگر هستند. علاوه بر این بازیکن میتواند یک سلاح سنگین نیز با خود حمل کند. فارغ از سلاحها که برای حمله و تهاجم به دشمنان استفاده میشوند، بازیکن برای دفاع نیز دو ابزار جاخالی دادن و Parry کردن را در اختیار دارد. ترکیب ضربات بازیکن و جاخالی دادن و Parry کردن مبارزات جذابی را رقم زده. دشمنان بازی نیز تنوع خوبی دارند و میتوانند شما را به چالش بکشند. همچنین الگوریتم مبارزاتی آنها به خوبی در دل سیستم مبارزات بازی مینشیند و افزون بر تمامی اینها موانعی که در اتاقها و محیطهای بازی کاشته شدهاند با ترکیب نکات بالا، اتفاقات هیجانانگیز و گاه غیرمنتظرهای را رقم میزنند. جدا از مبارزات، بازی یک سیستم بسیار مهم دیگر نیز دارد و آن مکانیکها و تعاملات پیرامون دوگانهی «روشنایی و تاریکی» است. بازیکن همواره یک مشعل با خود به همراه دارد که محیط تاریک بازی را روشن میکند. بازیکن در تاریکی آسیب بسیار بیشتری دریافت میکند و همواره باید سعی بر روشن کردن محیط داشته باشد. اما نکتهی جالب اینجاست که بازیکن یا باید سلاح را در دست بگیرد یا مشعل را و امکان انتخاب همزمان هر دوی آنها وجود ندارد! در برخی اتاقها آتشدانهایی وجود دارد که قابل احتراق هستند و بازیکن برای موفقیت راحتتر باید آنها را روشن کند و سپس به مبارزه بپردازد. حال برخی دشمنان با ضربات خویش این آتشدانها را خاموش میکنند و بازیکن باید دوباره این چرخه را از سر بگیرد و این یک حلقهي جذاب و پر تنش خلق کرده است. به نوعی میتوان گفت این چرخه جذابترین ویژگی Curse of the Dead Gods و وجه تمایز آن با آثار مشابه است، اما سازندگان بدون توجه به جذابیت این چرخه، سلاحی در بازی تعبیه کردهاند که از خود نور ساطع میکند و عملا بازیکن را نسبت به اعمال بالا بینیاز میکند و بدون شک قویترین سلاح بازی است و از نظر من بازی را از جذابیت اصلیاش دور میکند. یک سیستم جالب دیگر Curseها هستند. با پیشروی بازیکن در محیط و مبارزه با دشمنان بر میزان Curseش افزوده میشود و هرگاه این میزان به ۱۰۰ برسد، بازیکن طلسم میشود. این طلسمها تاثیراتی جانبی بر روی بازی شما میگذارند و گاه گاه موجب میشوند نحوهي بازی کردن خود را تغییر دهید. این طلسمها با اینکه قرار است تاثیر منفی بر روی بازی کردن شما بگذارند و تجربهي سختتری برایتان رقم بزنند، اما این تاثیر لزوما منفی نیست و برخی از آنها میتوانند برای برخی از Playstyleها مثبت قلمداد شوند. یکی از نکات ضعف بازی تعداد کم این طلسمها است به گونهای که بعد از ۳-۴ دست بازی کردن تازگی خود را از دست میدهند.

طراحی محیطهای بازی اما جای بحث دارد. به طور کل اتاقهایی که برای مبارزه تعبیه شده طراحی مناسبی دارند و جاگذاری آتشدانها و موانع در آنها به خوبی صورت گرفته است. اما از طرفی اتاقهایی که بین اتاقهای مبارزه قرار دارند به شدت کسل کننده هستند و به دلیل اینکه فواصل بین اتاقهای مبارزه به نسبت قابل توجه است، عموم اوقات خود را در انتظار و بیصبر رسیدن به آنها مییافتم و این حس تعلیق ناخوشایندی ایجاد میکرد. همچنین بازی به طور کل ۳ محیط دارد که از لحاظ بصری، دشمنان و موانع با هم تفاوت دارند. متاسفانه این تفاوت در همینجا خاتمه مییابد و محیطها از لحاظ معماری تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند. از دیگر نکات منفی بازی تعداد کم اتاقهای طراحی شده است، بدین صورتکه پس از چندبار تکرار یک محیط به طراحی تمام اتاقها عادت میکنید و همپوشانی جذابی بین آنها نمیبینید. به طور سادهتر باید گفت طراحی تصادفی مراحل در بازی هم از کمبود اتاقها، و هم فقدان یک الگوریتم درست و جاندار رنج میبرد. در بازی ۹ باس نیز وجود دارند. متاسفانه الگوی مبارزاتی عموم آنها جذاب نیست و از آنجا که در آثار Rogue-Like بازیکن این مبارزات به دفعات زیادی تکرار میکند، این عدم جذابیت ضربهي بدی به تجربهي کلی بازی وارد نموده است.

اما نکتهای که در بازی قابل احترام است، تلاش سازندگان برای فائق آمدن بر چالشهای یک اثر Rogue-Like است. در بازیهای Rogue-Like به دلیل آنکه مرگ آغاز از نقطه صفر است، القای حس پیشرفت به بازیکن کار سختی است زیرا در هر دور بازی چیز خاص و قابل توجهی به وی اعطا نمیشود. حال در Curse of the Dead Gods سازندگان با الهامگیری از دیگر آثار این ژانر توانستهاند تا حد قابل توجهی این مشکل را بپوشانند. یک Shop در Hub بازی وجود دارد که از طریق آن میتوان Passiveهایی برای شخصیت خرید، یا سلاحهایی جدید آزاد کرد تا سلاحهای پیدا شده در محیط تنوع بیشتری پیدا کنند. همهی اینها باعث شده که بازی در عین آنکه تماما مهارت محور است، هر از چندگاهی کمی تازگی و طراوت نیز بدان اضافه شود.

در مجموع میتوان گفت Curse of the Dead Gods اثری جذاب و قابل توجه برای دوستداران سبک Rogue-Like خواهد بود. مبارزات جذاب، سیستم و چرخهي درگیرکنندهي «روشنایی و تاریکی» و امکانهای در دسترس بازیکن برای تزریق تازگی به بازی، آن را به اثری قابل احترام تبدیل کرده است. اگر سازندگان محتوای بیشتری برای بازی در نظر بگیرند و در طراحی مراحل و باسها کمی تجدید نظر کنند، میتوان با اطمینان گفت با یکی از بازیهای به یادماندی در زیر ژانر Rogue-Like مواجه خواهیم بود.