تاثیرگذاری عناوین Souls در صنعت بازی بر کسی پوشیده نیست. در واقع سبک و سیاق Souls افق تازهای را به وجود آورد و استودیوهای کوچک و بزرگ بیشماری در ساخت عناوین مشابه، سفر خود را آغاز کردند. اگر چه لزوما همهی این عناوین به همان میزان موفق نبودند اما طرفداران این سبک همیشه تشنهی تجربهی عناوین مختلف در این سبک هستند.
بیشتر عناوین موجود در این سبک، سری Souls را به عنوان منبع الهام خود چه در زمینه طراحی و چه در زمینه گیم پلی قرار دادهاند و استودیوهای کمتری چالشهای دو عنوان Bloodborne و Sekiro را پذیرفته و عنوانی به این سبک و سیاق منتشر کرده است. حال عنوان Thymesia اولین تلاش استودیوی تازه کار تایوانی یعنی OverBorder Studios که تنها متشکل از 7 نفر بوده است، در تلاش است با ترکیب المانهای مختلف دو عنوان ذکر شده، تجربهی منحصر به فردی را به طرفداران این سبک ارائه دهد.
با ما در گیمینگرویتی همراه باشید.


عنوان Thymesia در پادشاهیای به نام Hermes جریان دارد که بر روی درختی بسیار عظیم پایهگذاری شده است و از این جهت در جای جای بازی با شاخههای غول پیکر درخت که در هر سو افراشته شدهاند، روبرو خواهید بود.
بیماری طاعون به صورت ناگهانی جهان را در نوردیده و همه شهرها و پادشاهیها را به زانو در میآورد. تلاشها برای جلوگیری از این طاعون بیفایده بوده و قربانیان روز به روز بیشتر میشوند. تا اینکه پادشاهی Hermes با بهره گیری از کیماگری، موفق به تولید پادتن برای مقابله با طاعون میشود. این پادتن در بر روی تمامی سربازان پادشاهی برای تقویت سیستم ایمنی بدن آنها استفاده شده و در عین حال قابلیتهای دیگری به آنها بخشیده و تقویت میکند. سالها بعد کیمیاگری در از طرف مردم به عنوان علمی نحس تلقی شده و تلاشهایی برای از بین بردن آن صورت میگیرد اما بهای سنگینی برای آن پرداخت میشود. تمامی سربازان و مردمان سرزمین به هیولاهایی خونخوار تبدیل شده و کوچهها و خیابانها، عرصهی جولان این هیولاها میشوند.
بازیکن در نقش فردی مرموز به نام Corvus قرار گرفته که حافظهی خود را از دست داده است. او باید پرده از اسرار Hermes برداشته و با حقیقت روبرو شود. حقیقتی که میتواند منجر به نجات یا نابودی Hermes شود.
داستان بازی همان حس و حال مرموز و گیج و سر در گم کنندهی عنوانین Soulsborne را دارد و تا حدودی به همان شکل روایت میشود. به این معنا که خبری از کاتسینهای فراوان نیست؛ بلکه عمده داستان از طریق نوشتههای پراکنده شده در جای جای محیطهای بازی روایت میشود. حجم این نوشتهها بالا است و هر کدام بخشی از دنیا و اتفاقات موجود را روایت میکنند و با کنار هم گذاشتن آنها به صورت پازلوار، میتوان درک بهتری از دنیای بازی پیدا کرد و ابهامات داستانی را از بین برد.
همانند عناوین Soulsbourne، در عنوان Thymesia نیز شاهد چندین و چند پایان مختلف خواهیم بود و برای دیدن به این پایانها، باید به آیتمهای خاصی در مراحل دست پیدا کرد و در انتهای بازی با انتخاب و ترکیب این آیتمها، پایان متفاوتی را خواهید دید. البته با دیدن هر پایان دیگر به ابتدای بازی باز نخواهید گشت و باز میتوانید از همان نقطه بازی رو شروع کرده و پایان دیگری را رقم بزنید.
در نگاه اول، عنوان Thymesia شباهت زیادی به عنوان Bloodborne دارد. طراحی شخصیت اصلی یادآور Hunterهای Bloodborne بوده و پادشاهی طاعونزدهی Hermes نیز تا حدودی Yharnam را تداعی میکند. با اینکه موضوع اصلی بازی پیرامون طاعون و چگونگی شکل گیری آن است، اما طراحی بازی آن طور که باید و شاید، از این قضیه پشتیبانی نمیکند و حالت سینوسی دارد. طراحی مراحل حالت یک دستی ندارد و در بعضی قسمتها حالات قرون وسطایی داشته و در برخی حالت گوتیگ و ویکتوریایی را تداعی میکند. این عدم سنخیت به اتمسفر بازی لطمه زده است و حس و حال بازی به خوبی به مخاطب القا نمیشود.
بر خلاف سری Souls که طراحی بازی به صورت یک دست و پیوسته بود، در Thymesia با ساختار مرحله گونه روبرو هستیم. در واقع بازی از یک Hub اصلی تشکیل شده است که مقر اصلی شما را در بر میگیرد. در این بخش میتوانید به آپگرید سلاحها و قابلیتهای خود بپردازید و زمانی که آماده شدید، با صحبت با یکی از شخصیتهای کلیدی بازی، وارد مراحل مختلف شوید. در واقع با ساختاری شبیه Hunter’s Dream در عنوان Bloodborne یا Nexus در Demon’s Souls روبرو هستیم.
با ورود به هر مرحله، یک هدف خواهید داشت و باید آن را به سر انجام برسانید. مراحل حالت خطی و سر راستی دارند و خبری از ساختار هزارتو مانند عناوین Soulsborne نیست. با انجام هر ماموریت که عموما در انتها به یک باس ختم میشوند، میتوانید به Hub اصلی بازی برگشته و برای ماموریت بعدی آماده شوید. جدا از مراحل اصلی، میتوانید به انجام برخی از ماموریتهای فرعی بپردازید. مراحل فرعی در واقع همان مراحل اصلی هستند که این بار باید به دنبال هدف دیگری باشید و معمولا کوتاهتر از ماموریتهای اصلی هستند.
تعداد مراحل اصلی به شدت کم است و تنها به 4 عدد خلاصه شده است! در واقع با انجام این 4 مرحله بازی به پایان میرسد اما باید متوجه این مسئله بود که اگر تنها به مراحل اصلی بسنده کنید، قدرت کافی برای پیشروی را نخواهید داشت و به دلیل نداشتن مهارت و قابلیتهای کافی، پیشروی سخت و طاقت فرسا خواهد بود. در نتیجه بهتر است به انجام مراحل و ماموریتهای فرعی نیز بپردازید تا پیشروی راحتتر انجام پذیرد.
و اما در زمینه گیم پلی شاهد یکی از بهترین عناوین موجود در این سبک هستیم. بر خلاف ظاهر بازی که یادآور Bloodborne است، گیم پلی اما با الهام مستقیم از Sekiro ساخته و پرداخته شده است. این بدان معناست که Parry کردن ضربات و واکنش سریع و به موقع به ضربات دشمنان، جنبهی اصلی مبارزات را تشکیل میدهد و از این رو باید مهارت خود را در این زمینه ارتقا دهید.
به طور کلی با هر ضربهای به که دشمنان وارد میکنید، Wound یا زخمهایی بر روی بدن آنها ایجاد میکنید که با نواری سفید رنگ نشان داد میشوند. در زیر این نوار سفید رنگ، نواری سبز رنگ وجود دارد که نشان از میزان التیام زخمها میدهد. به این صورت که اگر وقفهای طولانی بین حملات شما ایجاد شود، رفته رفته زخمهای دشمنان التیام یافته و خط سلامتی آنها پر میشود. در نتیجه باید از حالت دیگری از ضربات استفاده کنید تا مانع از التیام یافتن زخمها به طور دائم شوید. نوار سلامتی و زخمهای دشمنان تداعی کننده نوار سلامتی و Posture عنوان Sekiro است و به همان صورت عمل میکند. با خالی شدن نوار سلامتی دشمنان، Corvus بر روی آنها حرکات فینیشر اجرا کرده و نابود میکند.
دشمنان به دو دسته معمولی و Elite تقسیم شدهاند. دشمنان معمولی که متاسفانه تنوع آنچنانی در کل بازی ندارند، تاکتیک خاصی نداشته و با کمی دقت میتوانید بر آنها پیروز شوید. اما دشمنان Elite هم سلامتی بیشتری داشته و زخمهای آنها سریعتر التیام پیدا میکنند. ضمنا این دشمنان حالت تهاجمی بیشتری داشته و به ضربات بسیار سنگینی به شما وارد میکنند و در صورت اشتباه، به سرعت خواهید مرد. در نتیجه در هنگام رویارویی با این دشمنان باید تاکتیک متفاوتتری اتخاذ کنید و دقت بیشتری را در دستور کار خود قرار دهید.
سلاح اصلی Corvus در طول بازی یکسان بوده و قابلیت ارتقا ندارد. خنجر کوچکی که به همراه دارد نیز تنها در جهت Parry کردن ضربات دشمنان کاربرد دارد. با تمامی این اوصاف، Corvus زرادخانه دیگری به همراه دارد که در نوع خود بسیار جالب بوده و تنوع بینظیری را به بطن گیم پلی اضافه میکند.
Corvus میتواند با شارژ کردن نوع دوم ضربات خود، طاعون را از بدن دشمنان بیرون کشیده و به عنوان سلاح دوم استفاده کند. این قابلیت که Plague Weapon نام دارد، در صورت وارد شدن به حریف، هر یک از دشمنان سلاح متفاوتی را در اختیار Corvus قرار میدهند. در نتیجه طیف Plague Weaponهایی که در طول بازی به آنها دسترسی دارید، به تعداد دشمنان موجود در بازی است. Plague Weaponها یک بار مصرف هستند و در صورت استفاده، از بین میروند. اما سازندگان یک قدم جلوتر بوده و با پیشروی در بازی و در ارتقا قابلیتهای Corvus، میتوانید یک یا دو اسلات را به صورت همیشگی به Plague Weapon اختصاص دهید که با هر باراستفاده، از بین نمیروند و تنها به میزان انرژی موجود در نوار انرژی بستگی دارند. در عین حال میتوانید هر یک از این Plague Weaponها را ارتقا داده تا ضمن قدرتمندتر شدن هر کدام، قابلیتهای کلیدی متفاوتی نیز به دست آورند.
صحبت از قابلیت و مهارت شد. همانند عناوین سری Soulsborne، با کشتن دشمنان مقداری خاطره دریافت میکنید که با جمع کردن آنها و مراجعه به چک پوینتها که حکم Bonfireهای Dark Souls را دارند، لول آپ کنید. لول آپ کردن در Thymesia تنها به سه Stat متفاوت خلاصه شده است و با افزایش هر کدام، پیشروی و پیروز شدن در مبارزات سادهتر میشود.
با هر لول که ارتقا دهید، یک امتیاز برای باز کردن قابلیتهای مختص به Corvus به دست میآورید که با مراجعه به بخش Talentها، میتوانید به انتخاب قابلیتهای مختلف بپردازید. قابلیتهای متنوع و بیشماری در بازی وجود دارند که هر کدام بخش خاصی را هدف قرار میدهند. به عنوان مثال میتوانید سلاح اصلی خود را ارتقا دهید تا به کمبوها و دمیجهای بیشتری دسترسی داشته باشید، میتوانید قدرت مانور خود را افزایش دهید یا میتوانید تاکتیکهای متفاوتی را اتخاذ کنید. دست بازیکنان برای شکل دادن به نحوهی پیشروی در بازی کاملا باز است و با استفاده از امتیازاتی که از لول آپ به دست میآورید، میتوانید مسیر خود را شکل دهید.
قابلیت دیگری تحت عنوان Feather یا پر وجود دارد که به نوعی برای مختل کردن ضربات خاص دشمنان استفاده میشود. همانند عنوان Sekiro، برخی از دشمنان ضربات خاصی را اجرا میکنند که توانایی دفاع یا Parry کردن آنها را ندارید و با نشانه سبز رنگ خاصی علامت گذاری شدهاند. با دیدن این نشانه و با پرتاب یک پر، این نوع حرکات رو مختل کرده و در عین حال زخمهایی بر روی دشمنان پیاده کنید. این قابلیت به دفعات خیلی کمی مورد استفاده قرار میگیرد و به طرز عجیبی، بخش بزرگی از Talentهای بازی به این قابلیت اختصاص داده شده است. حتی با ارتقاء یکی از قابلیتها، میتوانید Featherها را با چیزی به مراتب کارآمدتر و قویتر جایگزین کنید. به نظر میرسد این قابلیت آن گونه که باید و شاید، به خوبی پرداخته نشده است و تا حدودی بیفایده است.
در پایان مراحل اصلی و برخی از مراحل فرعی، با باس آن مرحله روبرو خواهید شد. دشمنانی سرسخت و بسیار قدرتمند که قادر هستند در طی چند ثانیه شما را نابود سازند. مبارزه با این باسها به شدت جذاب و لذت بخش است و در صورت ارتقا مهارتها و واکنشهای خود، میتوانید ریتم هر کدام را یاد بگیرید و حتی بدون ضربه خوردن آنها را نابود سازید. باسهای اصلی بازی نیز همچون عنوان Sekiro، چند فاز مختلف دارند که در هر کدام به ضربات و تاکتیکهای مختلفی دست پیدا میکنند و مبارزات بیش از پیش چالش برانگیزتر میشوند.
به طور کلی مبارزات و سیستم لول آپ و تنوع قابلیتهای بازی، یکی از جنبههای مثبت و لذت بخش بوده که سبب میشود حتی پس از اتمام بازی نیز دوباره به تکرار مراحل پرداخته و این بار با دانش و قدرت کافی به سراغ چالشهایی قدیمی بروید.