گیمینگرویتی

ثبت نام

بررسی بازی STORY OF SEASONS: Friends of Mineral Town | بار دیگر مزرعه‌ای که دوستش داشتم

این نقد بر اساس نسخه‌ی ارسالی سازندگان برای سایت گیمین‌گرویتی نوشته شده است.

عموماً بازی‌های کامپیوتری با کانسپت «Escapism» در یک صف و رده قرار می‌گیرند و غیرقابل انکار است که یکی از دلایل عمده‌ی محبوبیت این صنعت فرار نسل هزاره از دنیای سخت و طاقت‌فرسای غیردیجیتالی‌ست که از زمان مارگارت تچر به خود شکل گرفت و هم‌اکنون توسط ترامپ افسارگسیخته‌تر شده. در فرهنگ عامه‌ی شرق آسیا حتی ژانری داریم تحت عنوان «Isekai» یا «異世界» که به‌صورت عینی و لغوی به این باور می‌پردازد.
باتوجه به این ماجرا هرکسی شاید پیش خود یک معادله‌ی ساده بچیند که هرچه یک بازی از واقعیت به‌دور باشد قطعاً باید محبوب‌تر هم واقع شود؛ درست است؟ خب، حقیقت پیچیده‌تر از این حرف‌هاست. عنوانی به‌مانند «Animal Crossing: New Horizons» شاید در نگاه اول چندان باب میل گیمرها به‌نظر نرسد اما درواقع رکوردار فروش جهانی است و کمتر عنوانی را در سال جاری پیدا خواهید کرد که بتواند از نظر میزان محبوبیت با آن رقابت کند.
این سبک بازی‌ها که شباهت زیادی به «برشی از زندگی» دارند از سالیان اولیه‌ی حسن شهرت بازی‌های کامپیوتری خانگی مورد مقبولیت عام واقع شدند. بهترین نمونه‌ای که می‌توان مثال زد از این سبک بازی‌ها نیز «داستان فصل‌ها» (در گذشته «هاروست مون») که در ایران خودمان و در میان فارسی‌زبانان بسیار دوست‌دار و هوادار پیدا کرد.

بالاتر درباره‌ی موضوع «Escapism» و فرار از واقعیت صحبت کردم. شاید یکی از دلایل اصلی محبوبیت این سبک بازی‌های به اصطلاح خسته کننده، یافتن سرگرمی در ملالی باشد که در قالبی زیبا، ساده و بی‌دردسر به مخاطب عرضه می‌شود. محیطی که آشناست ولی در عین حال ناآشنایی‌های‌ش به ما حس قدرت و امنیت می‌دهد. من، به‌عنوان یک بچه‌ی شهری که به سختی پای‌ش را از شهرهای متروپولیتن آلوده و پرسروصدا بیرون گذاشته، عاشق و شیدای چیزهایی هستم که بوی مزرعه و زندگی روستایی را می‌دهند! یکی از انیمه‌های مورد علاقه‌ام «Silver Spoon» است که به زندگی ملال‌آور یک پسر نوجوان در روستایی بی‌امکانات می‌پردازد اما اگر از من بخواهید که به معنای واقعی کلمه روزی زندگی روستایی و مزرعه‌داری را در پیش بگیرم به احتمال قطع به یقین پیشنهادتان را رد خواهم کرد.
درواقع «Silver Spoon» و سری بازی‌های «داستان فصل‌ها» نسخه‌ای غیرواقعی از زندگی‌ای آشنا و شاید ملموس را به شما تحویل می‌دهند که می‌توانند برای چند ساعت هم که شده شما را از دغدغه‌های روزمره‌تان دور کنند. آن قطره‌ی کوچک ناباوری باعث می‌شود تا ملال به هیجان و لذت تبدیل شود.

آخرین نسخه از سری «داستان فصل‌ها» که در این متن آن را به‌طور خلاصه «Friends of the Mineral Town = FMT» خواهم نوشت؛ درواقع بازسازی عنوانی است که سال‌ها پیش برای گیم‌بوی ادونس منتشر شد و حالا هواداران قدیمی و جدید می‌توانند آن را روی کنسول‌های جدید یا رایانه‌های شخصی تجربه کنند. از سال ۲۰۰۳ که نسخه‌ی اصلی بازی عرضه شد، ما شاهد رشد قابل توجه بازی‌های مزرعه‌داری بودیم (از Stardew Valley تا سری Rune Factory) که هرکدام عنصری جدید به این ژانر اضافه کردند؛ آیا FMT که نزدیک به دو دهه از عمرش می‌گذرد همچنان به‌درد طرفداران قدیمی و تازه‌واردین کنجکاو می‌خورد؟

اولین نکته‌ای که در هر بازسازی‌ای به چشم می‌خورد، وضعیت بصری بازی است. در نسخه‌ی جدید FMT، اسپرایت‌ها و پس‌زمینه‌های دو بعدی جای‌شان را به مدل‌های سه بعدی با موتوری کاملاً جدید داده‌اند. به‌نظرم با وجود پیشرفت قابل مشاهده و تحسین‌برانگیزی که شرکت مارولوس ایجاد کرده اما تا حدی آن دلربایی گذشته در این مدل‌های سه بعدی از دسته رفته. هرچقدر که اسپرایت‌های دو بعدی پراحساس و بیان‌گرا بوده‌اند، حالا خشک و بی‌روح هستند. شاید دلیل آن وجود بازی‌های هم‌سبک اما زیباتر است که نمی‌گذارند، این بازسازی آن طور که باید و شاید از لحاظ بصری بدرخشد.

استایل طراحی شخصیت‌ها و به‌طور کلی کارگردانی هنری بازی نیز در بازسازی مسیری متفاوت به خود گرفته؛ حالا شخصیت‌ها کمی «بزرگسالانه‌تر» یا «مدرن‌تر» به‌نظر می‌رسند. شاید این نوستالوژی من باشد اما پایین میروم یا بالا، نمی‌توانم این طراحی‌های جدید را جایگزین هم‌سان‌های قدیمی‌شان کنم که هنوز هم به‌نظرم دیدنی و دوست داشتنی هستند. متأسفانه، آن حس و حال کتاب‌گونه و شاعرانه‌ی این شخصیت‌ها دیگر به چشم نمی‌خورند و هرچند نمی‌توانم و نمی‌خواهم زیاد به گرافیک هنری بازی انتقاد کنم اما آن را پسرفتی مشهود در قیاس با نسخه‌ی اصلی می‌بینم.

اما عنصری که بعد از این همه سال تغییر نکرده درمورد این شخصیت‌ها، دیالوگ‌های آن‌هاست. قاعدتاً نباید از یک بازی داستان فصل‌ها، انتظار همینگوی داشت اما نحوه‌ی نگارش شخصیت‌ها و اینکه در طی سال چگونه تغییر می‌کنند و روابط‌شان وارد فراز و نشیب‌ می‌شود شما را جذب می‌کند تا به دنبال این شخصیت‌ها راه بیفتید و داستان زندگی‌شان را بادقت دنبال کنید. (همچنین بعد از انتخاب شخصیت مورد علاقه‌تان می‌توانید با او ازدواج کنید که این‌بار برخلاف گذشته محدودیتی برای این موضوع گذاشته نشده.)

انیمه‌ی آنه شرلی را به یاد دارید؟ بازی کردن FMT تقریباً حس آنه شرلی را تداعی می‌کند. شاید موضوعی حیاتی یا آخرالزمانی در جریان نباشد اما زندگی شخصیت‌ها به اندازه‌ی کافی مهیج است که بخواهید بدانید فردای آن روز چه حرفی برای گفتن دارند و البته که هر روز حرفی برای گفتن دارند! هر یک از شخصیت‌ها بر اساس شغل و مسئولیت‌هایی که به گردن دارد در طول هفته به فعالیت‌های متعدد می‌پردازد. با یادگیری برنامه‌های زمانی اهالی دهکده، این حس به شما منتقل می‌شود که مزرعه و دهکده‌ی شما زنده است و نفس می‌کشد. برای مثال اگر برای خرید مواد خام و اولیه برنامه دارید، باید با فروشنده‌ی مد نظر برنامه‌تان را تنظیم کنید، یا اگر می‌خواهید با فلان شخصیت صحبت کنید باید حواستان باشد که در این ساعت معمولاً در کتابخانه است. این موضوع یک حس و حال «زنده بودن» به مزرعه و دهکده‌تان می‌دهد.
با تمام این اوصاف، FMT از موضوعی رنج می‌برد که در تمام بازی‌های داستان فصل‌ها و Rune Factory وجود دارند: تروپ‌های انیمه‌ای. اگر با این تروپ‌ها و کلیشه‌ها آشنا باشید، می‌توانید به راحتی سر و ته یک شخصیت را بخوانید و به سختی جایی برای غافلگیری باقی می‌ماند.

اما مهم‌ترین بخش هر بازی مزرعه‌داری، مزرعه‌داری است! خوشبختانه اینجا بخشی است که FMT در آن می‌درخشد. پس از اینکه با بودجه‌ی اندکی که بازی در اختیارتان قرار می‌دهد راه و چاه بازی را یاد می‌گیرید، دیگر به راحتی وارد رولرکوستری می‌شوید که سرانجامش ناپیداست. گیم‌پلی اعتیادآور بازی همانند دیگر عناوین داستان فصل‌هاست که با توجه به استامینا، انرژی و زمان محدودی که در اختیار دارید، روزهای خود را مدیریت کنید تا بهترین محصولات ممکن را به‌دست آورید و به اهداف بلندمدت و کوتاه‌مدت خود دست یابید.

متأسفانه، با وجود گیم‌پلی اعتیادآور بازی که همچنان گیرا و جذاب است، نحوه‌ی نمایش عناصر مختلف مانند ماهی‌گیری و کاشت و برداشت بسیار ساده‌انگارانه و بی‌روح است که این موضوع به همان گرافیک هنری تنآسای بازی بازمی‌گردد و به‌قولی سنگ لای چرخ لذت شما می‌اندازد.

بازبینی تصویری

امتیاز به پست :

سخن پایانی

بازی Story of the Season: Friends of the Mineral Town یک شبیه سازی مزرعه‌داری و بازسازی خوب است که نمی‌تواند جلوی زمان‌زدگی‌اش را بگیرد. با وجود تمام مشکلاتی که دارد، به‌نظرم همچنان حداقل برای یک دموگرافی مشخص می‌تواند ارزشمند واقع شود.

نکات مثبت

نکات منفی

آدرس شبکه های اجتماعی :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *