بررسی این بازی توسط نسخه ارسالی ناشر برای پلتفرم Switch انجام شده است
پامکین جک، یک پروژه مستقل به شمار میرود که Nicolas Meyssonnier تنها سازندهی آن است. نیکولاس از سال ۲۰۱۵ مشغول ساخت این بازی بوده است که بالاخره توانست پس از ۵ سال، حاصل عشق خود به صنعت بازیهای رایانهای و البته هالووین را به عمل برساند. این بازی یک پلتفرمر ۳ بعدی همراه با المانهای اکشن و ماجراجویی میباشد که تحت تاثیر داستانهای ترسناک هالووینی قرار گرفته است. با توجه به تک نفره بودن این پروژه، باید دید که تا چه حد توانسته قابل قبول واقع شود. در ادامه با گیمینگرویتی همراه باشید.
به محض تماشای تریلر بازی، میتوان شباهت آن به بازیهای محبوب دوران پلیاستیشن ۱ و خصوصا بازی MediEvil را متوجه شد که میتواند حس نوستالژی برای طرفدران این سبک بازیها داشته باشد. داستان بازی در جایی که آغاز میشود که شیطان از شادی و آرامش میان مردم زمین خسته شده و فقط برای سرگرم شدن خودش آشوب به پا میکند. اما انسانها توسط یک جادوگر قدرتمند تلاش میکنند تا دوباره صلح و آرامش را به سرزمینشان بازگردانند. بنابراین شیطان یکی از دستیاران خود به نام جک را به زمین میفرستد تا جلوی این جادوگر را بگیرد.
جک که زمانی انسان بوده اکنون به یکی از دستیاران شیطان تبدیل شده که حتی چند باری خود شیطان را نیز گول زده است. این شوخ طبعی از همان لحظات نخست در بازی شروع میشود و نشان میدهد که در یک فضای فانتزی و کمدی با المانهای ترسناک قرار گرفته اید. با وجود اینکه ژانر اصلی بازی پلتفرمر محسوب میشود اما بخش مهمی از گیمپلی بازی را مبارزات تشکیل میدهند.
بازی سعی میکند تا تنوع زیادی در هر بخش ایجاد کند. مبارزات نیز به نوع خود در این تنوع شریک هستند. از تعداد بالای دشمنها و باس فایتها گرفته تا تنوع بسیار زیاد در سلاحها که هر کدام عملکرد متفاوتی در مبارزات دارند. هرچند معمولا پس از دریافت سلاح جدید نیازی به استفاده مجدد از سلاح قبلی ندارید. اما در برخی موارد ممکن است استفاده از سلاحهای قدیمیتر کارایی بهتری داشته باشد. در بخشهای اولیهی بازی با یک کلاغ آشنا میشوید که در طول ماجراجویی همراهتان خواهد بود. ویژگی جالبی که این کلاغ همراه خود میآورد این است که میتوانید به او دستور دهید تا از راه دور به دشمنها و گاها موانع موجود در مسیر ضربه بزند. این موضوع میتواند کمک زیادی در مبارزات به شما بکند. از آنجایی که مکانیزم مبارزات به خودی خود چندان خوب طراحی نشدهاند و در بخشهای شلوغ به سادگی شما را گیج میکند، تنها راه نجات میتواند استفاده از همین کلاغ باشد! مبارزات با وجود ایراداتی که دارند به لطف قابلیت HD Rumble جویکانهای سوئیچ، بسیار مفرح هستند و هر ضربهای که با سلاحهای خودتان به دشمنها وارد میکنید حس خوبی منتقل میکند. خوشبختانه طراحی برخی دشمنها در مراحل نهایی و البته تمامی باس فایتها به گونهای هستند که با مکانیکها طراحی شده برای مبارزات همخوانی دارند و میتوان تجربهای لذت بخش از آنها کسب کرد. پس از پایان هر بخش از بازی وارد محیطی جدید با اتمسفری تقریبا متفاوت میشوید. همچنین در پایان هر منطقه یک سلاح جدید نیز دریافت میکنید. شمشیر شکستهی سخنگو و شاتگان از سلاحهای مورد علاقه من در طول بازی بودند.
در هر منطقه بخشها مخفی زیادی وجود دارد. تعدادی از آنها شما را به یک گرامافون میرسانند و تعدادی هم به جمجه کلاغها. در هر منطقه ۲۰ جمجمه کلاغ وجود دارد که میتوانید آنها را جمع آوری کنید. این آیتمها صرفا برای آزاد کردن لباسهای جدید برای جک استفاده میشوند و تنها کاربردی که در مراحل برای آنها وجود دارد باز کردن یکی از درها در بخشهای پایانی بازی است. با این وجود کمک زیادی که به سرگرم کنندهتر شدن بازی میکنند. چرا که برای آزاد کردن تمام لباسهای جک نیاز دارید تا تمامی آنها را پیدا کنید و همین مورد ارزش تکرار مراحل را بالا میبرد. به عقیدهی من، وقتی یک بازی کوچک با گیمپلی کوتاه طراحی میشود، بهتر است تا با استفاده از موارد فرعی، مانند همین جمع آوری آیتمها، بازیکن را بیشتر در بازی نگه دارند. خوشبختانه پامکین جک توانسته در این مورد بسیار موفق عمل کند.
همانطور که گفتم ژانر اصلی بازی پلتفرمر محسوب میشود و بخش زیادی از بازی را مشغول جاخالی دادن از موانع، بالا رفتن از سطوح چوبی و یا قارچها و چندین مینی گیم مختلف مانند قطارسواری میشود. خیلی عجیب است که وقتی تمرکز بازی روی چنین مواردی قرار گرفته است، الزامیترین مورد به درستی رعایت نمیشود. مکانیزم راه رفتن و پریدن در این بازی به هیچ وجه مناسب این کار نیست. سیستم پرش در بازی خیلی طراحی عجیبی دارد و اگر فاصلهی شما از سکو پیش رویتان زیاد باشد باید با چندین بار تلاش موفق شوید تا به درستی روی آن بپرید. هرچند این موضوع در موارد اصلی چندان آزاردهنده نیست. اما برای رسیدن به آیتمهای مخفی ممکن است چندین بار به زمین بیفتید و بازی را ببازید. صرفا به خاطر اینکه سیستم پرش در بازی به درستی طراحی نشده است.
شاید این مورد تا حد زیادی توی ذوق بزند. اما بخش مینی گیمها رسما بازی را نجات میدهد. تنوع این بخش به حدی زیاد است که به هیچ وجه از یک بازی کوچک با گیمپلی ۳-۴ ساعته انتظار نمیرود. منطقهی اول با قطار سواری شروع میشود که باید به موقع از روی ریلهای شکسته شده بپرید و از کلاغ خود برای از بین بردن موانع استفاده کنید. در بخش دیگری باید سوار ارابه شوید و با تعدادی از سربازهای قلعه مسابقه دهید. اسب سواری، پرواز و کشتی رانی توسط یک روح از دیگر مینی گیمهای مفرح و جذاب این بازی هستند. هر کدام از این موارد متناسب با اتمسفر مرحله هستند و هریک چند بار در طول مرحله تکرار میشوند که دفعات پایانی چالشهای سختتری را پیش روی بازیکن قرار میدهد.
تنوع محیط نیز در بازی بسیار زیاد است و در بخش پایانی با نزدیک شدن به کریسمس و مواجه با بابانوئل، در فضای روشنتری در مقایسه با سایر محیطهای بازی قرار میگیریم. در هر محیط تعدادی معمای متناسب با فضای آن هم وجود دارد. برای حل کردن اکثر معما نیاز دارید تا سر جک را از بدن او جدا و کدو حلوایی را به طور جداگانه کنترل کنید! بیشتر این معماها یادآور بازیهای کلاسیک هستند و با وجود طراحی سادهای که دارند، همچنان نیاز به فکر و دقت دارند. به طور مثال در بخش قبرستان کسی از شما میخواهد تا سنگ قبرهای اضافی را از بین ببرید و باید سنگ قبرهایی که نام خانوادگی یکسان دارند را همزمان انتخاب کنید تا بتوانید قبرستان را خلوت کنید.
موسیقی از دیگر مواردی است که میتواند به نقصهای بازی کمک کند و تجربه آن را لذت بخشتر کند. موسیقی فانتزی و حماسی که در مینی گیمها و باس فایتهای بازی پخش میشوند، هیجان بازیکن را چندین برابر میکنند. در اکثر موارد هماهنگی موسیقی با پیشروی در مینیگیمها و باسفایتها به خوبی احساس میشود و هر چقدر به بخشهای نهایی هر کدام نزدیکتر بشوید، میتوانید تندتر و هیجانیتر شدن موسیقی را احساس کنید. طراحی تمامی باس فایتها یک نقطه اشتراک دارد. میزان سلامتی برای باسها وجود ندارد. بنابراین در شروع هر مبارزه باید بتوانید از ضربات جان سالم به در ببرید و موقعیتی برای ضربه زدن به او پیدا کنید. پس از سه بار ضربه، میتوانید نهایتا او را شکست دهید. اما هر ضربهای که وارد کنید باعث میشود تا باس وارد فاز جدیدی شود و حملات متنوعتری داشته باشد. هرچه در بازی جلوتر روید باسها جذابتر و البته دشوارتر میشوند که هیجان بازی را بیشتر میکند.
بازبینی تصویری

هر از گاهی شخصی در مراحل ظاهر میشود که میتوانید از او لباس جدید بخرید

طراحی جذاب باس فایتها

تنوع بالای سلاحها

معماهای بازی متنوع و سرگرمکننده هستند

اتمسفرهای متفاوت در بخشهای مختلف بازی

فرودو بگینز؟