وقتی اسم ژانر مکا را میشنویم قبل از هر چیز فقط یک نام است که میدرخشد. گاندام! سریای که از سال 1979 به صورت مداوم طرفداران این ژانر را غافلگیر کرده و مرز مباحثی که یک انیمه در مورد روباتهای غول آسا میتواند مطرح کنند را همواره جابجا کرده. حالا در آستانه 45 سالگی این سری غول آسا بهتر است با گیمینگرویتی همراه باشید تا ببینیم جدیدترین سری اصلی انیمه گاندام میتواند میراث این فرنچایز عظیم را به دوش بکشد یا خیر.
همان قدر که در دنیای ویدیوگیم ژانر فایتینگ وابسته به عملکرد کپکام با Street Fighter است، ژانر مکا نیز همچین رابطهای با سری Gundam دارد. هر وقت گاندام عالی ظاهر شود و دیدگان همه را برباید، کل ژانر نیز در ژاپن به دنبال آن با قدرت پیش میرود و هر گاه نیز گاندام ضعیف عمل کند، پر کردن جای خالی آن برای دیگر فرنچایزهای ژانر مکا کار به شدت مشکلی است. خوشبختانه آخرین اثر اصلی این سری که Iron-Blooded Orphans بود عملکرد عالیای داشت و هر چند به خاطر پلات بیش از حد تاریک خودش در فصل دوم تا حدی از سمت طرفداران مواخذه شد اما به صورت کلی ادامه شایسته و صدالبته نوینی برای این سری بود. با این وجود غیبت یک سری اصلی گاندام به مدت بیش از 7 سال چیزی نیست که طرفداران این ژانر بتوانند تحمل کنند (حتی اگه این میان شش گانه محشر Gundam: The Origin پخش شود) بنابراین وقتش بود که در سال 2022 بار دیگر یک سری اصلی از گاندام مهمان نمایشگرهای ما شوند. این بار اما به جای یتیمهای خون آهنین مریخی، نوبت ساحرههای عطاردی است که جایگاه قهرمان داستان را بدست بگیرند.
داستان The Witch from Mercury در آکادمی آستیکاسیا جریان دارد. کلونی فضایی پهناوری که محل آموزش بهترین جوانان کل پهنه عظیم فضاست. خانوادههای پولدار، شرکتهای اثرگذار و ابرکمپانی های غیرقابل نفوذ، همگی وارثین خود را به آکادمی آستیکاسیا میفرستند تا در زمینههای مختلف سیاسی، اقتصادی، مدیریتی و روباتیک پیشروی دنیای مدرن باشند. شخصیت اصلی ما نیز دختر ساده دلی به نام سولتا (Suletta) است. سولتا به نمایندگی کمپانی کوچکی از عطارد وارد آکادمی آستیکاسیا شده و قرار است در رشته خلبانی زرههای متحرک (Mobile Suits) تحصیل کند تا بتواند به مادرش در خانه کمک کند. البته همه چیز به همین سادگی پیش نمیرود و با آشنایی پیش از موعد مقرر سولتا با دختر رییس آکادمی، میورینه (Miorine) همه چیز کم کم از کنترل خارج میشود. میورینه به دنبال فرار از سیستم استبدادیای است که پدرش برای وی در آکادمی برقرار کرده و میخواهد به زمین فرار کند و بعد از فراز و نشیبهای مختلف مسیر او به مسیر سولتا میخورد. روایت داستان این دو دختر در دنیای پر شده از دوئلهای بین زرههای متحرک غول پیکر، جریانهای سیاسی تودرتو و توطئههای شومانگیز پشت پرده روایتی است که هسته جریان Mobile Suit Gundam: The Witch from Mercury را تشکیل میدهد.
یکی از کلیدیترین قوانین آکادمی آستیکاسیا این است که اگر دو دانش آموز بخواهند میتوانند سر داراییهای یکدیگر در یک دوئل شرافتمندانه شرکت کنند و برنده صاحب اموالی میشود که شخص بازنده وسط گذاشته. این اموال میتواند شامل داراییهای مالی و پول، خانه، اسناد حقوقی و حتی اطلاعات باشد. مهم قالب این دوئل هاست که براساس مبارزات زرههای متحرک و روباتهای مکا طراحی شده و همین هسته اصلی مبارزات این سری را تشکیل میدهد. سولتا با روبات غول پیکر خودش، آئریـال (Aerial)، در بخشهای مختلف داستان مجبور است با رقبای جدی و سهمگینی از آکادمی آستیکاسیا دوئل کند و جریان این دوئل هاست که ساختار بخش اکشن سری را تا مدت زیادی پوشش میدهد و باید گفت سه عامل باعث میشود این مبارزات بیش از حد فوق العاده به نظر برسند.
اولین عامل این است که علی رغم تضاد این نوع دوئلها با غالب مبارزات سری گاندام که در چهارچوب جنگهای جدی و خشن در جریان هستند، خیلی خشونت و حساسیت خاصی برای مرگ و زندگی شخصیتها در دوئلهای The Witch from Mercury وجود ندارد. قرار نیست مثل دیگر گاندام ها، در این جا طی مبارزات با حقایق تلخ و خشن جنگ آشنا شویم. این ممکن است برای طرفداران قدیمی سری ضدحال باشد و نتوانند با این تغییر ناگهانی در لحن این سری کنار بیایند ولی بهتر است تحمل کنند چون انیمه سر وقتش به سراغ آن جنبهها نیز میرود. پس اولین عامل عالی بودن مبارزات در این سری چیست؟ دقیقاً! خود سیستم دوئل هاست. از آن جا که جان خلبانان در این انیمه هیچ گاه در خطر نیست تمرکز از روی پیامد جانی این مبارزات به چیزهایی بازمیگردد که برای این دوئلها به میان گذاشته شده. این که طرفین سر چه چیزی دوئل میکنند عاملی است که حساسیتهای مبارزات این سری از گاندام را تعیین میکند و نویسندگان سری به خوبی از این موضوع آگاه بوده و بهترین انگیزههای ممکن را برای طرفین مبارزات در نظر گرفته اند که جریان هم داستان و هم مبارزات را بیش از پیش دنبال کردنی میکند.
دومین عامل عالی بودن مبارزات The Witch from Mercury به استاد بودن استدیوی Sunrise در طراحی و انیمیت کردن زرههای متحرک غول آسا و نمادین این سری برمیگردد. برخلاف عموم انیمههای مکا در دوران کنونی، The Witch From Mercury در هشتاد درصد شاتهای خود از روباتهای دو بعدی و طراحی شده با دست در مبارزات خود استفاده میکند که با توجه به جزئیات گسترده هر روبات و دامنه حرکاتی که دارند باید واقعاً دست مریزاد گفت. نتیجه نهایی انیمیشن این سری یک اتفاق به شدت و دوباره تاکید میکنم، به شدت نادر در کل این ژانر است که زیبایی آن غیر قابل وصف است.
در نهایت سومین عاملی که کیفیت مبارزات The Witch from Mercury را تضمین میکند موسیقی کوبنده آن است. تاکاشی اوماما (Takashi Ohmama) سابقه چندان ریشه داری در زمینه موسیقی سرایی ندارد ولی بدون شک اگر جایی بخواهد آغاز پرونده کاری آینده اش شود، قطعاً همین انیمه خواهد بود. تم اصلی سری به شدت کوبنده و یادآور بهترین موسیقیهای سری Marvel Cinematic Universe است و در همان حد و اندازه با شکوه است و آخرین ترک موسیقی اکشن این فصل که Aerial Rebuild Theme باشد سرشار از حس شوم و بدشگونی است با ترس و جلابت ترکیب شده و ایده این که چقدر Aerial Rebuild ابزار وحشتناکی است را بهتر از هر تصویر دیگری با موسیقی خود به مخاطب منتقل میکند. بقیه آهنگهای انیمه نیز عالی هستند و خوبی اتمسفر عجیب و خاص The Witch from Mercury را به مخاطب خود منتقل میکنند.
اکشن خوب به تنهایی برای بالا بردن یک انیمه مکا، آن هم مخصوصاً از سری گاندام کافی نیست و یک روایت مستحکم با جریانهای پیچیده سیاسی نظامی لازم است تا یک انیمه تبدیل به گاندام شود. یک مشکل ریز این جا وجود دارد. The Witch of Mercury تقریباً 6 قسمت طول میکشد تا نشانههای واضحی از این جریانهای سیاسی نظامی و دستهای پشت پرده خود نشان بدهد. در نتیجه این 6 قسمت ابتدایی ممکن است برای مخاطبی که به دنبال یک انیمه جنگی جدی است خیلی گل و بلبل به نظر برسد. حتی بعد از قسمت ششم نیز باز 6 قسمت دیگر طول میکشد تا ورق برای شخصیتهای سری به طور کامل بچرخد و وارد جنگهای نظامی واقعی شویم و دقیقاً همین جا انیمه تمام میشود و باید منتظر ماند تا فصل دوم سری فرا برسد.
هر چند وقتی انیمه رنگ و روی واقعی خود را نشان میدهد، واقعاً فوق العاده ارزش تک تک لحظههایی که برای آن دور برداشته بود را پیدا میکند ولی نهایتاً ممکن است این جریان برای عده زیادی که دنبال یک انیمه فوق جدی هستند خسته کننده باشد. خوشبختانه اکثر این جریان پر از شخصیتهای قوی، سناریوهای دنبال کردنی و یک رابطه رومانتیک قوی بین سولتا و میورینه است که باعث میشود تحمل این بخش از داستان آن قدرها که فکر میکنید سخت نباشد بلکه برعکس، بسیار لذت بخش نیز باشد.
Mobile Suit Gundam: The Witch from Mercury تا به این جای کار در نیمه اول خود یکی از بهترین نقطه اوجهای سری را به تصویر کشیده و تحمل برای فصل دوم آن بسیار سخت است. هر چند کمی کار میبرد تا موتور داستان اصلی و جدی این سری استارت بخورد، ولی وقتی راه میافتد شاید نتوان توقف صلح آمیزی برای آن متصور شد و این بسیار هیجان انگیز است. نمیتوان برای فصل دوم و ادامه مسیر خونین سولتا و میورینه صبر کرد.