این نقد بر اساس نسخهی ارسالی سازندگان برای سایت گیمینگرویتی نوشته شده است.
از همان سال ۲۰۱۳ و با تجربهی Brothers: A Tale of Two Sons مشخص بود Josef Fares حرفهای زیادی برای گفتن در زمینهی ساخت عناوین پلتفرمر و با محوریت تجربهی Co-Op دارد؛ امری که با A Way Out شکل جدیتری به خود گرفت و اکنون، در It Takes Two در نقطه اوج خود قرار دارد. It Takes Two بر خلاف ظاهر کودکانه (اما فوقالعاده زیبایش) پیامهای بزرگی دارد. تلخی طلاق، مرز باریک عشق و نفرت، عمق روابط و از همه مهمتر مفهوم خانواده به شکل بسیار زیبا و با چاشنی طنز در It Takes Two روایت میشود. با گیمینگرویتی همراه باشید.
زیبایی در عین سادگی
با یک سفر بسیار جذاب، خاطره انگیز و البته دونفره روبرو هستیم. داستان بازی It Takes Two بسیار ساده و کودکانه است؛ پدر و مادری که به نظر میرسد به انتهای مسیر زندگی مشترک رسیدهاند و با هم، دیگر نفاهمی ندارند. دختربچهای که از دعواهای پدر و مادر اندوهگین است و آرزو میکند که دوباره پدر و مادرش «دوست» هم باشند. روزی دختر بچه (Rose) بغضش میشکند و اشکهایش روی دو عروسک چوبیاش جاری میشود. عروسکها جان میگیرند و روح پدر و مادرش، در آنها حلول میکند.
و این همان لحظه ای است که سفر Cody و May آغاز میشود. سفری که تلاش میکنند تا از کالبد عروسکی خود خارج، و به بدن خود واقعیشان بازگردند.
زبان روایی قصه، فوقالعاده شیرین و کودکانه است. گرچه خود داستان بازی بسیار سرراست و مستقیم روایت میشود و به احتمال بسیار زیاد از همان ابتدا حدس خواهید زد که چه پایانبندی ای برایش رقم خواهد خورد، اما شیوهی روایت آن که با گیمپلی بازی و مراحل مختلف آن گره خورده است. تکنیک های استادانهی نویسنده که استفاده از تکیه کلامهای جذاب و بازی با لغات و واژگان است، به پویایی این قصه کمک کرده است. شوخی ها، بسیار سطح بالا و حرفهای، آن هم از نویسندهای که ذاتا زبان مادریاش انگلیسی نیست جای تحسین بسیار دارد.
همانطور که اشاره کردم، سوژه و خط داستانی بازی بسیار سر راست است، اما تعداد اتفاقاتی که در حین این سفر با آنها رودر رو میشویم بسیار بسیار زیاد است. در ادامه در مورد تنوع وحشیانهیIt Takes Two صحبت می کینم، اما به صورت پیشپرداخت این نکته را ذکر میکنم که تنوع حوادث و ماجراهای ریز و درشتی که برای کُدی و مِی رخ میدهند حیرت آور هستند و مطلقا، حتی ثانیهای گذر زمان را حس نخواهید کرد.
تنوع زیباییها
بار احساسی و عاطفی قصهی It Takes Two نیز بسیار درست کار میکند. القای حس، چه از طریق دیالوگها و چه به صورت بصری و گرافیکی، به شکلی جادویی به پلیر القا میشود. شخصیتهای بازی یعنی کُدی و می، دو عروسک چوبی هستند اما حالات چهرهی بسیار جذاب و پرجزئیاتی دارند که میتوانند هر حسی را در چهرهی خود بروز دهند. این امر، به طراحی شخصیتهای فوقالعاده بازی بر می گردد و کاری بسیار تحسین برانگیز را به جای گذاشته است. تمامی مدل سازیهای بازی، چه شخصیتهای عروسکی و چه محیط، به شکل خیرهکنندهای چشم نواز هستند. جزئیات محیط و تعداد اشیا (آبجکتیو) موجود در هر فریم بازی دیوانهکننده است. تنوع محیطی و طراحی متنوع بازی نیز در یک لیگ جداگانهی مختص به خود سیر میکند که هیچ عنوانی به آن نزدیک هم نمیشود.
تقریبا هر نوع لوکیشینی که فکرش را بکنید در بازی وجود دارد. مکانهای صنعتی، اتاق کودک، لانهی موشها، محیطهای طبیعی، فانتزی، اسطورهای، حماسی، لوکیشنهایی با تم آلات موسیقی، و غیره که چشم هر بینندهای از این حجم از تنوع خجالت میکشد. نکته دیگر در مورد It Takes Two رنگ بندی محیط است که با تغییر هر لوکیشن با تونالیته رنگی کاملا جدیدی روبرو هستیم و این باعث شده که حس تازگی در سراسر بازی حفظ شود.
این حجم از احترام به چشمان مخاطب، این مقدار زمان هزینه کردن به خاطر اینکه هر لحظه از بازی جدید و نو به نظر برسد و البته، دوری از هر گونه سمبلکاری لایق بالاترین احترام متقابل از سوی مخاطب به سازنده است.
به لحاظ تکنیکی نیز بازی در وضعیت بسیار مناسبی قرار دارد و با عنوانی فوق العاده تر و تمیز و پالیش شده طرف هستیم. نرخ فریم بسیار پایدار و ثابت بازی و اجرای مناسب آن در کنسول های نسل جدید لذت تجربه It Takes Two را دوچندان کرده است.
یک نفر کم است!
It Takes Two را باید حتما به همراه یک نفر دیگر تجربه کنید. پایه و اساس گیمپلی بازی تجربهای دو نفره است که با کمک یکدیگر از پسِ معماها و موانع بازی عبور میکنید.
معنای واقعی تجربه دونفره و همکاری در بازیها را میتوانید در It Takes Two تجربه کنید. برای این منظور سازنده خوش ذوق بازی به سراغ مفاهیم واژگانی که در ادبیات و طبیعت به صورت مکمل یکدیگر هستند رفته است؛ مانند میخ و چکش، یا قطب منفی و مثبت یک آهنربا. اینها تنها بخشی از ابزار Cody و May هستند که در طول بازی با یکدیگر ترکیب می شوند و با کمک آنها باید مسیرهای بازی را طی کنند.
تنوع گیم پلی بازی سرسامآور و مدهوش کننده است. بازی در هفت بخش مختلف روایت می شود که در هر یک از آنها، یک مکانیزم جدید به صورت کلی و چندین و چند مکانیزم کوچکتر معرفی می شوند. بیراه نگفته ایم اگر بگوییم با بازی کردن It Takes Two انگار هفت-هشت بازی مختلف را تجربه کرده ایم.
بازی مدام در حال تغییر قیافه دادن است و این تنوع را در هیچ عنوان دیگری شاهد نبودهایم؛ اما اجازه بدهید یک چیز را عرض کنم که از تنوع هم مهم تر است، و آن هم «کیفیت تنوع» بازی است. در هنگام پلتفرمر، بازی بهترین است و یکی از خوشدستترین مکانیزهای حرکتی در یک عنوان پلتفرمر را در It Takes Twoشاهد هستیم. کنترل بازی بسیار خوشدست، ساده و البته، کارآمد و دقیق است. پریدن، راه رفتن، دویدن و هر آنچه به مکانیزمهای حرکت/سکوبازی مربوط می شود در سطح فوقالعاده بالا و با کیفیتی طراحی شده است.
در بخشی از بازی دو تفنگ به دست مِی و کُدی سپرده میشود که باید زنبورها را از پای در بیاورید؛ خوش دستی تیراندازی و شلیک اسلحه ها در این بخش مثالزدنی است. یا در بخش دیگری بازی کاملا تغییر ظاهر داده و به شکل یک عنوان RPG ایزومتریک کلاسیک در میآید! علیرغم سادگی مکانیزمها در این بخش، تجربه ای بسیار لذت بخش و تماشایی در اختیار پلیر ها قرار می گیرد. زاویه دوربین و چرخاندن آن نیز بسیار کار آمد است و هیچ مشکلی بابت نماهایی که دوست دارید ببینید نخواهید داشت. این امر وقتی ارزشندتر می شود که تصویر بازی از دو تصویر عمودی در کنار هم تشکیل می شود که هر یک نمای یکی از دو پلیر را نشان می دهند.
نهایتا گل سر سبد هر بخش، وجود غولآخرهای فوقالعاده جذاب و نفسگیر هستند که به عنوان حسن ختام هر قسمت آن را تجربه خواهید کرد.
تعدادی مینی-گیم نیز در بازی وجود دارد که انجام دادن و البته پیدا کردنشان اختیاری است. در آنها به رقابت با دوستتان خواهید پرداخت که جنبهی رقابتی انجام یک بازی دو نفره نیز حفظ میشود.
صداهای پیکساری
برای این که It Takes Two همه چیز تمام باشد، قطعا در زمینه موسیقی و صداگذاری نیز باید کارش را به درستی انجام دهد. نتیجه کار حتی از انتظار نیز فراتر میرود و با یک تیم فوق حرفهای دوبلاژ و صداگذاری در بازی طرف هستیم. اصوات محیط بازی بسیار شنیدنی و نوای موسیقی در هر لحظه و به خصوص لحظات خاص مسحور کننده هستند.
شخصیتهای بازی دوبلهی بی نظیری را ارائه داده اند و هیچ کم کاریای در این زمینه متوجه شخصیتهای اصلی و فرعی بازی نیست.
دکتر حکیم که کتاب راهنمایی در دنیای لیلیپوتی May و Cody حضور دارد و شخصیتی به یاد ماندنی جذابی را ارائه داده است؛ میتوان گفت بخش مهمی از این جذابیت متوجه دوبلهی Joseph Balderrama است. به قدری دوبله کارتونی It Takes Two قدرتمند است که توان رقابت شانه به شانهی عناوین انمیشنی پیکسار را دارد.
آنچنان اهمیتی ندارد که It Takes Two را به صورت آفلاین یا آنلاین با یکی از دوستانتان تجربه می کنید، آنچه اهمیت دارد این است که این بازی یکی از بهترین پلتفرمرهای تاریخ بازیهای رایانهای است که میتواند کلاس درسی برای سازندههای تنبل و سمبلکار باشد. Hazelight اکنون، رقیبی قدرتنمند برای غولهای سبک پلتفرمر به شمار میرود. ارتقائی کیفی در این سبک بسیار مهم و پایهای، که همزمان چگونگی ساخت بهترین تجربهی Co-op را به تصویر میکشد.
0 پاسخ به “نقد و بررسی It Takes Two | لیلی پوتیهای عاشق”
تو دورانی که خلاقیت از بازیسازی رفته وشاهد تکرار مکررات هستیم وجود بازی هایی از این دسته که بهمون یادآوری میکنه بازی یعنی فانتزی و سرگرمی و خلاقیت واقعا لازمه و خوشحالم هنوزم استودیوهایی هستن که میدونن رسالت اصلی بازی چیه و بهش پایبندن و میبینیم که تونستن بدون زرق و برق های خیلی از بازی های بزرگ نتیجه ای به مراتب بهتر از اون ها بگیرن
مرسی بابت نقد خوبتون
تو دورانی که خلاقیت از بازیسازی رفته وشاهد تکرار مکررات هستیم وجود بازی هایی از این دسته که بهمون یادآوری میکنه بازی یعنی فانتزی و سرگرمی و خلاقیت واقعا لازمه و خوشحالم هنوزم استودیوهایی هستن که میدونن رسالت اصلی بازی چیه و بهش پایبندن و میبینیم که تونستن بدون زرق و برق های خیلی از بازی های بزرگ نتیجه ای به مراتب بهتر از اون ها بگیرن
مرسی بابت نقد خوبتون
دقیقا همینطور هست. حتما تجربه کنید این بازی رو.
ممنونم.
دقیقا همینطور هست. حتما تجربه کنید این بازی رو.
ممنونم.