بازار اشباع شدهی بتل رویال هر روز شلوغتر از قبل میشود. هر استدیویی به دنبال تکهای از این سفره است و میخواهد اسم و رسمی در حوزهی مذکور کسب کند. Ubisoft نیز پس از مدتها دست به این کار زد و با Hyper Scape عملا وارد گودی بتل رویال شد. اما آیا این ورود و این تجربهی نخست یوبیسافت موفق بوده؟ یا صرفا دستگاهی برای اندوختنِ پول بیشتر و ارائهی تجربهای تکراری و یا حتی ضعیف از ژانر بتل رویال است؟
در وهلهی نخست چیزی که به چشم میآید، اتمسفر سایبرپانکیِ بازی است Hyper Scape. در سال ۲۰۵۴ میلادی جریان دارد و دنیایی را نشان میدهد که پس از حاکمیت تکنولوژی و چیره شدنِ فناوری بر زندگی مردم، اتفاقات عجیب و غریبی در حال رخ دادن است و مسابقاتی با اسم سرگرمی برای مردم تدارک دیده شده است. اما این مسابقات از سطح یک سرگرمیِ صرف فراتر رفته و چهرهای جدی به خود میگیرند تا جایی که برخی گزارشات خبر از کشته شدن مردم عادی در Hyper Scape را میدهند. پیش زمینهی داستانیِ بازی تقریبا جذاب اما به شدت کلیشهای است، با کمی ارفاق میتوان گفت که یوبیسافت با این بازی ایدهی اصلی Hunger games را قرض گرفته ولی در شخصیسازی آن موفق نبوده است.
اما کاش همین پیش زمینهی داستانی ادامه هم مییافت و میتوانستیم کمی محدودیتشکنی در بتل رویالها را ببینیم و با داستان هم سر و کله بزنیم. ولی Hyper Scape در پاراگراف اول داستانش متوقف میشود و بدون هیچگونه دنبالهای بر آن، بازیکن را به سمت میدان مسابقه شوت میکند و باز هم همان روند تکراری دیگر بازیهای بتل رویال را در پیش میگیرد.
نقشهی بازی گستردگی زیادی دارد اما چندان برای یک عنوان بتل رویال مناسب نیست. همچنین تکراری شدنِ مناطق مختلف بازی پس از چند ساعت تجربهی آن، از مواردی هستند که شاید بازیکن را به ادامهی بازی ترغیب نکند. مثل هر بتل رویال دیگری شما باید در گودال مبارزهای ۹۹ نفره به مقابله با یکدیگر بپردازید و به عنوان آخرین شخص بازمانده، جایزه را به دست آورید. برای برنده شدن علاوه بر این کار، میتوانید Crown را نیز پیدا کنید که در این صورت زودتر از موعد مقرر به پیروزی خواهید رسید اما یافتن Crown به هیچ وجه ساده نیست و اگر هم پیدا کردید، باید زمین و زمان را بهم بدوزید و بدون لحظهای توقف از دست دشمنان خود فرار کنید و حتی برای نقس گرفتن هم نایستید.
بزرگترین ایراد بازی در گانپلی آن است؛ خشک، مصنوعی و بدون انعطاف. هنگام شلیک گلولهها هیچگونه احساس هیجانی به بازیکن دست نمیدهد و صرفا به خالی کردن فشنگها و کاستن جانِ رقیب میانجامد و عدم وجود Hitmark در گیمپلی (علامتی که در زمان شلیک به هدف پدیدار میشود) بیشتر از لذت آن میکاهد. سلاحهای بازی نیز به هیچ وجه متنوع و جذاب نیستند. کار کردن با اغلب اسلحهها آزاردهنده است؛ به گونهای که احتمالا پس از یافتن Machine Gun همیشه به آن وابسته خواهید شد و از دیگر مواردِ موجود در بازی بهره نخواهید برد. فیزیک و انیمیشن کاراکترها ضعیف طراحی شده و در هنگام نبرد حس و حال حضور در یک مبارزهی جانانه را نمیدهد. اسلحههای تکتیرانداز به علت شتاب بسیار کم، Damage پایین و وول خوردن بدون توفق دشمنان عملا بدرد نخورند؛ بالانس اسلحهها بسیار ضیعیف است.
در هر بازی چالشبرانگیزی بدون استثنا، لذت از گیمپلی بازی به دو عنصر بسیار مهم وابسته است: Time to kill (زمان لازم برای کشتن) و المانهای سورپرایز؛ این ۲ عنصر بسیار مهم مکمل یکدیگرند و درجه سخت بودن گیمپلی به این عناصر وابسته است. اما در بازیهای چند نفره الاخصوص بتلرویال فارغ از تعیین شدن درجه سختی، Skill Gap (شکاف مهارت) بازی را هم مشخص میکنند. در Hyper Scape زمان لازم برای کشتن دشمن بسیار بالاست و به علت سختی بسیار بالای هدفگیری، پیروزی شما در یک درگیری کاملا وابسته به Team Shot (شلیک همزمان با همتیمیها به هدف مشترک) است و اگر سه نفر روی شما باشند هیچ شانسی ندارید. از آن طرف طراحی نقشه بسیار بد و المانهای سورپرایز زیاد، تمام درهای بازی در زمینه عناصر Objective (بازی کردن بصورت ذهنی) را میبندد؛ برای مثال شما هیچوقت نمیتوانید دشمنان خود را Flank (حمله از جناح دیگر) کنید، چون به محض شلیک به آنها، دشمن میتواند با استفاده از قدرتهایش یک تیوب ضدگلوله سوار شود و سریعا به جای امن یا پیش دوستانش برود؛ که باز هم در اینجا توسط همتیمیهایش Team Shot میشوید و خبری از Clutch (کشتن یک تیم، دستتنها!) هم نیست.
از طرف دیگر باز هم به علت زمان کشتن بسیار بالا، احتمال زیادی وجود دارد که توسط دشمنان دیگر جنگتان منقطع شود. این نکته هم باز به آزاردهنده شدن گیمپلی اضافه میکند. چون اصولا در همه بازیها، بازیکن دوست ندارد توسط یک عنصر کاملا غیرقابل پیشبینی نقشهاش بر آب شود. صدای پا بازی بسیار بالاست، که این نکته به افرادی که حرکت نمیکنند و بالای ساختمانها میایستند، کمکی شایانی میکند و کسانی که میخواهند حمله کنند در کفه پایین ترازو قرار میگیرند.
Collapse (متلاشی شدن نقاط خارج از دایره امن) بازی بعلت زمان طولانی شروع شدنش، بغیر از مجبور کردن بازیکن برای حضور در دایره امن هیچ کارکرد دیگری ندارد. در اغلب بازیهای بتل رویال یکی از اساسیترین استراتژیهایی که توسط هر تیمی باید اتخاذ شود، این است که چه زمانی باید به سمت دایره حرکت کرد؛ طبیعتا هر کسی در زمان درستی حرکت نکند، توسط دشمنان تنبیه میشود و حتی ممکن است حتی به نابود شدن کل تیم ختم شود. فارغ از این Collapse بازی حتی عنصر Rotate (چرخش به دور دایره) هم ندارد و باز هم به کم شدن Skill Gap بازی میانجامد.
موسیقی بازی در هنگام فرود بد نیست و میتواند جو مورد نظر را منتقل کند. صداگذازی بعضی از شخصیتها خوب و جذاب است و با برخی دیالوگهای درست در ابتدای بازی میتوانند کمی شما را خوشحال کنند. هر چند در مواقع جنگ که شما به سکوت برای تمرکز لازم دارید، صدایشان ممکن است اذیتتان کنند. طراحی هنری شهر هم درست است که برای یک بازی رقابتی همانطور که گفته شد کاملا بدردنخور است، اما دورنمای زیبایی دارد و میتواند لحظات خوبی رقم میکند. گرافیک فنی بازی هم بد نیست و میتواند به نسبت یک بازی کم حجم و رایگان، ارضايتان کند.
بازبینی تصویری

دورنمای نقشه بازی، بسیار زیباست.

علامت قرمز تنها راه این است متوجه شوید که تیرهایتان برخورد کرده است؛ البته اگر موفق به کشتن دشمن شوید.

سیستم Parachute بازی تاحدودی جالب و متفاوت است.

برای برگرداندن همتیمی خود باید بر روی جنازه یکی از دشمنانتان که قبلا مرده است بروید.