انیمههای سبک ایسکای (دنیای متفاوت-فانتزی تخیلی) زیادی در سال 2022 منتشر شد. اکثر آثار این دسته در سال گذشته با عملکرد متوسط، نمایش قابل قبولی را ارائه کردند؛ اما برخی دیگر بسیار ضعیف بودند. انیمه احضارکننده سیاه (Black Summoner) یک نمونه از ایسکایهای 2022 به شمار میرود که شخصیتهای جذابی دارد اما در داستان، کیفیت و موارد دیگر نقاط ضعف زیادی را از خود نشان داده است. در این نقد میخواهیم به تمام جزئیات این اثر جالب بپردازیم و نکات کلی آن را بررسی کنیم. با گیمینگرویتی همراه باشید.
انیمه 12 قسمتی Black Summoner دارای مانگا و ناول نیز است. در کل، سرآغاز داستان با ناول و مانگا همراه بوده و به ترتیب، هرکدام از سال 2014 و 2016 تاکنون منتشر شدند. البته فعالیت خالق این اثر دوفو مایوی (Doufu Mayoi) فقط همین نیست. بلکه چند لایت ناول را هم ایجاد کرده؛ اما Black Summoner بیشتر برای وی موفقیت به دنبال داشته است. استودیو Satelight مسئولیت ساخت انیمه را برعهده داشته که با وجود گمنام بودن، در کارنامه کاری از بازی تا انیمه سینمایی خود دارد. از معروفترین انیمههای ساخته شده این استودیو نیز میتوان به اثر فوقالعاده Hellsing Ultimate و Somali and the Forest Spirit اشاره کرد. سایر عوامل این انیمه چندان اشخاص خاصی نیستند و در تیم سازنده فرد خیلی بزرگی دیده نمیشود.
کلیشهی تمام عیار
در ادامه بخشهایی از داستان فاش میشود.
داستان با کلیشهی مخصوص آثار سبک ایسکای شروع میشود. کلوین (Kelvin) پروتاگونیست اصلی ماجرای انیمه پس از اینکه با اشتباه یک خدا میمیرد، توسط الههی تناسخ، وارد دنیایی فانتزی میشود. وی هیچ چیزی از زندگی گذشته خود به یاد نمیآورد و به جای ناراحتی از ورود به جهانی متفاوت، در کمال تعجب از تناسخی که به این دنیا داشته بسیار راضی است. البته این حس به خاطر قدرتها و قابلیتهایی که در درونش توسط این الهه به وجود آمده، پدیدار میشود. تصور کنید قابلیتی در یک دنیای فانتزی به شما داده شود که افراد محدودی آن را در اختیار دارند. شکی نیست که از این بابت غمگین نمیشوید. کلوین به غیر از سایر تواناییهایش، دارای قدرت مهم و ارزشمند احضار است. پس از گشتوگذار در شهر نزدیکش، او میخواهد هدفی بزرگ را در زندگی جدید خود در پیش بگیرد. کلوین قصد دارد به بزرگترین ماجراجو این سرزمین پهناور تبدیل شود و از همهی ظرفیت قدرتهایش برای رسیدن به آنچه که میخواهد، استفاده کند.

کلوین در کمال تعجب از تناسخی که به این دنیا داشته بسیار راضی است.
تناسخ در یک دنیای فانتزی، کلیشهایترین موضوعی بوده که در اکثر انیمههای ایسکای دیده میشود. به عبارتی اکثر مانگاکاها و نویسندگان ناول سبک ایسکای در ساخت دنیای تخیلی خود از این موضوع استفاده میکنند. انیمه Black Summoner نیز از همین قضیه برای آغاز روایت خود بهره برده است. مقدمهی ضعیف انیمه فقط به اطلاعات اولیه و آشنایی مخاطب با اثر دقت کرده و عملا نمایش جذابی برای آغاز داستان را نشان نداده است. اگر به قسمت اول دقت کنید، انگار دارید آموزش مقدماتی یک بازی JRPG را تجربه میکنید. بیشتر داستان به جای اینکه روند انیمه بودن داشته باشد، شبیه ماجرای یک بازی است. همین مورد باعث شده صدمهی بزرگی به ماهیت کلی ساختار روایت وارد شود. پس از حضور شخصیت کلوتو (Clotho) کمی ماجرا از حالت خشک و سرد خود خارج میشود؛ اما مسیر درستی در پیش نمیگیرد. با اینکه مقدمه میتوانست بهتر از این باشد، پایان انیمه به خوبی موفق شده ماجرا را در این فصل خاتمه دهد. داستان در کل ساده بودن را دوست دارد و علاقهای به ایجاد چالش و ماجراهای هیجانانگیز ندارد. البته برای به تصویر کشیدن این موارد تلاش ریزی میکند؛ اما مشکلاتی که در سایر نقاط انیمه وجود دارد، باعث میشود شاهد عملکرد اتفاقهای شگفتانگیزی در طول روند داستان تا آخر نباشیم.

پس از حضور شخصیت کلوتو کمی ماجرا از حالت خشک و سرد خود خارج میشود اما مسیر درستی در پیش نمیگیرد.
روند داستان انیمه Black Summoner به شدت سریع است. یعنی خود خالق این اثر با سرعتی که در پیگیری روایت به کار برده، میدانسته که تمام ماجرا لذتبخش نیست و موردی برای تماشای آن وجود ندارد. البته این حرکت عجولانه در ساختار داستان هم نتیجه خوبی داشته و هم بد؛ در جذاب نبودن داستان و اتفاقهای آن شکی نیست؛ اما سرعت تند روایت، ما را با شخصیتهای زیادی آشنا میکند که در کل خوب هستند. در سوی دیگر، روند سریع ماجرا اجازه نمیدهد که با محیطهای مختلف داستان به خصوص شهر پارث (Parth) ارتباط برقرار کنید. در نتیجه سرعت زیاد داستان کمک چندان بزرگی به روایت نکرده و همچنان داستان تو ذوق میزند. با نمایش متعادل، داستان حداقل میتوانست ساده و کلیشهای بودن خود را کمی کنار بگذارد و روند جذابی را در پیش بگیرد که متاسفانه این اتفاق صورت نگرفته است.

روند داستان انیمه Black Summoner به شدت سریع است.
تاریکتر از سیاهی
هرچه داستان سرد و کسلکننده پیش میرود، شخصیتها به مرور بهتر میشوند. کلوین و سایر شخصیتهای شبکه خدمتکاران (به اجتماع افرادی که توسط کلوین تسخیر شدهاند، گفته میشود) وی، هماهنگی و ارتباط جالبی با هم دارند. کلوتو، جرارد (Gerard)، افلیل (Efil)، ملفینا (Melfina) و شاهدخت سرا (Princess Sera) از جمله شخصیتهای مهم روایت هستند که در کنار کلوین نقش تاثیرگذاری را در داستان ایفا میکنند. کلوتو اسلایم آبی و بامزه ماجرا، مانند فرزند کلوین است و برای او اهمیت زیادی دارد؛ زیرا اولین موجودی که توسط کلوین تسخیر شد، کلوتو بود. قابلیتهای این اسلایم بسیار جالب بوده و کمی نیز از آن در کمدی داستان اسفاده شده است. جرارد شوالیه تاریکی، اولین کسی بود که با کلوین بر سر تسخیرش، مبارزه کرد. ارتباط این دو شخصیت مانند دو برادر نشان داده میشود؛ البته با هیکل درشت و صدای جذاب جرارد، او بیشتر برادر بزرگتر کلوین شبیه است. افلیل الف دو رگه داستان و خدمتکار کلوین، زندگی خود را مدیون او بوده و حاضر است هرکاری برای کلوین انجام دهد. این شخصیت در کنار بامزه بودن، خیلی توانمند و زیرک نشان داده میشود و یکی از شخصیتهای دختر برتر انیمه Black Summoner است. ملفینا یا همان الهه تناسخ و شاهدخت سرا دختر پادشاه شیطان نیز با قدرت و جذابیت جالب خود، در کنار افلیل مثلث دخترانه خارقالعادهای را در شبکه خدمتکاران کلوین ایجاد کردهاند. علاوه بر تمامی افراد نام برده، شخصیتهای فرعی نیز در کنار حضور پررنگ کلوین خوش میدرخشند.

هرچه داستان سرد و کسلکننده پیش میرود، شخصیتها به مرور بهتر میشوند.
تصور کنید در یک بازی فانتزی، شخصیت خود را با مقدار زیادی از ارز داخل آن ارتقا دهید. منظور از ارتقا، بیشترین حد تقویت قدرت شخصیت است. کلوین نمونهای از این موضوع بوده که در کنارش قصد دارد افراد دیگری را مانند خود قوی کند. علت بزرگی که باعث میشود شخصیتهای انیمه به خوبی در ماجرا نشان داده شوند، کلوین است. ابعاد مختلف احساسات او به یک میزان در انیمه نمایش داده میشود و داستان، کلوین را شخصیت تاثیرگذاری برای سایرین به تصویر میکشد. جذابترین نکته در رابطه با او، حس جاهطلبی و قدرتخواهی است. انیمه Black Summoner سعی کرده با نمایش عالی شخصیت اصلی خود داستان را زیبا کند؛ اما علاوه بر اینکه کلوین نتوانسته رنگ ساده ساختار مهم روایت را تغییر دهد، ارزش روی بد داستان را کم کرده است. شکلی که داستان برای شخصیتهای خود ساخته، مناسب است؛ اما در نشان دادن آنتاگونیست اصلی ضعیف عمل میکند. پرداختن زیاد به شخصیتهای شبکه خدمتکاران و کلوین باعث شده که درون روایت، دشمنان بیاهمیت باشند. البته این موضوع به شخصیتپردازی ضعیف دشمنانی که به رویارویی با کلوین میپردازند نیز مربوط میشود. در آخر ماجرا، کمی تمرکز داستان به سمت آنتاگونیست میرود؛ اما علاوه بر اینکه دیر به این موضوع میپردازد، اطلاعت زیادی را به واسطه نمایش آن، نشان نمیدهد. در نتیجه دنبال دشمن اصلی نگردید چون احتمالاً در فصل بعدی به او پرداخته میشود.

علت بزرگی که باعث میشود شخصیتهای انیمه به خوبی در ماجرا نشان داده شوند، کلوین است.
بزرگترین نقطه ضعف انیمه Black Summoner نمایش مبارزههای داستان است. در نشان داده شدن نبردهای کلوین و خدمتکارانش، کیفیت انیمه با تغییر به حالت سه بعدی به شدت زشت میشود. البته بعضی مبارزهها نیز کیفیت معمولی دارند و در نبردهای مهم، این موضوع به حالت سه بعدی روی میآورد. به عبارتی این موضوع دارای دو دستگی بوده و عملکرد ضعیفی را از بخش با اهمیت ماجرا میبینیم. در کل کیفیت خود انیمه قابل قبول بوده، اما تغییرات نامطلوب و بیمعنی در حالت نبردها لطمه بدی به این اثر میزند و اثر را بیشتر به بازی شبیه کرده است. در سوی دیگر، یکی از نکات مثبت در رابطه با اثر، طراحی تیپ و ظاهر شخصیتها بوده که توانسته جذابیت مناسبی را به رخ بکشد. طراحیها کاملاً به سبک ایسکای وفادار است و شخصیتها را همانند چیزی که در درون هستند، نشان میدهد. این مورد در رابطه با طراحی محیطهای بصری نیز دیده میشود. به عنوان مثال شهرهای گوناگون با پوشش گیاهی خوبی در انیمه به نمایش گذاشته شدهاند و تنوع جذابی را از دنیای تخیلی داستان نشان میدهند.

بزرگترین نقطه ضعف انیمه Black Summoner نمایش مبارزههای داستان است.
در کنار جذابیت ظاهری شخصیتها، صداگذاری آنها نیز عالی است. دقت خوب سازندگان نسبت به این مورد باعث شده مرزی مشخص میان شخصیتهای جذاب و داستان ساده انیمه Black Summoner به وجود بیاید. در بین تمامی افراد داستان صدای کلوین بسیار زیباتر بوده و ویژگیهای مثبت او را به ثبات رسانده است. به طور حتم زمانی صداگذاری خوب باشد موسیقی نیز عملکرد مناسبی دارد. حال و هوای انیمه با اینکه با مشکلات متعدد درون داستان به خوبی نشان داده نمیشود اما به واسطه موسیقی گوشنواز کمی از حالت بد خود بیرون میرود. خوب بودن موسیقی دلیل شده تا آهنگهای تیتراژ آغازین و پایانی (اوپنینگ و اندینگ) جذاب به نظر برسند. در نتیجه روی بخش صدا و موسیقی انیمه Black Summoner باید یک حساب جداگانه باز کنیم و آن را فقط با داستانش قضاوت نکنیم.
2 پاسخ به “نقد و بررسی انیمه Black Summoner | روانی جنگ و ماجراجویی”
تشکر. نقد خوبی بود. من که چند قسمت دیدم ولش کردم. خوشم نیمد ازش.
مرسی صادق جان لطف داری. والا از لحاظ داستان واقعا ضعیف بود و به همین دلیل به زور میشه تحملش کرد ولی جای پیشرفت داره البته اگر در فصل بعدیش به همین میزان گند نزنه!