گیمینگرویتی

ثبت نام

نقد و بررسی بازی The Great War: Western Front | در جبهه غرب خبری نیست

نقش جنگ جهانی اول به عنوان میدان نبردی که میزبان تغییر تدریجی سنت‌های نسل ناپلئون به جنگاوری مدرن دومین جنگ جهانی بود، انکارناپذیر است اما به دلیل دشواری به تصویر کشیدن جنگ خاکریزی که به توپخانه، موج‌های انسانی و البته خاکریزهای طولانی وابسته بود، کمتر شاهد انتخاب این عصر در یک بازی ویدیوئی بوده‌ایم. همانطور که از اسمش پیداست، The Great War: Western Front قصد دارد با به تصویر کشیدن جبهه‌ی غرب شما را به اعماق خاکریزها ببرد تا طی نبردهای همزمان RTS و مدیریت نوبتی نقشه‌ی کمپین، یکی از خونین‌ترین جبهه‌های جنگ بزرگ را تجربه کنید. «گریت وار: وسترن فرانت» کاملاً به حقایق جنگی که با پیشروی‌های چند متری و تلفات بالا توصیف می‌شود متعهد است و تأثیرات مثبت و منفی‌اش را به جان خریده است. برای نقد و بررسی این عنوان استراتژی منحصربه‌فرد ولی پرفراز و نشیب با گیمین‌گرویتی همراه باشید.

همانطور که جنگ جهانی اول از خیلی جهات یک درگیری منحصربه‌فرد است، بازی وسترن فرانت هم از خیلی جهات از دیگر بازی‌های استراتژی متمایز است. شروع یک کمپین جدید تنها به صورت مختصر از ترور فرانس فردیناند و آغاز جنگ جهانی اول می‌گوید و سپس فوراً شما را در نقشه‌ای متشکل از خانه‌های شش ضلعی از جبهه‌ی غرب قرار می‌دهد که توسط خط مقدم به 2 منطقه‌ی تحت سلطه‌ی متفقین و قدرت‌های مرکز تقسیم شده است. یگان‌های مختلف به سبک مهره در طول خط مقدم در مقابل یکدیگر چیده شده‌اند و استحکام خانه‌هایی که در آن قرار دارند با ستاره مشخص شده است. اما چیزی که بیش از هرچیز توجه را جلب می‌کند امتیازشمار بزرگی است که در بالای صفحه قرار دارد و نشانگر توان طرفین برای ادامه‌ی جنگ است. در واقع ملاک پیروزی فتح سرزمین‌های دشمن یا اشغال پایتخت او نیست، در عوض باید اطمینان حاصل کنید دشمن‌تان تلفات بیشتری متحمل شود و مخارج بالاتری داشته باشد.

همان‌طور که پیشروی‌های قابل توجه در جنگ جهانی اول بسیار نادر بودند، در وسترن فرانت نیز دست‌یابی به یک «پیروزی بزرگ» بسیار دشوار است. پیروزی کامل مشروط به تسخیر و حفظ کنترل پوینت‌ها و سنگر فرماندهی دشمن در کمتر از 20 دقیقه می‌باشد. بسته به میزان موفقیت‌تان در هر مرحله ممکن است به پیروزی‌های کوچک‌تر دست پیدا کنید و از نظر امتیاز و منابع به برتری برسید ولی پیروزی کامل تنها راه گسترش فتوحات‌تان خواهد بود. قابل توجه است که پیروزی‌های بزرگ فوراً موجب پیروزی نمی‌شود و تنها از ستاره‌های منطقه می‌کاهد؛ در نتیجه باید با حملات مستمر جلوی بازگشت ستاره‌ها را بگیرید و طی کسب پیروزی‌های بزرگ تعدادشان را به صفر برسانید تا خط مقدم را دگرگون کنید. این سیستم به سازندگان اجازه داده تا به خوبی شرایط موجود در جبهه‌ی غرب را به تصویر بکشند و فتح یک منطقه را آنطور که باید، به دستاوردی  رضایت بخش تبدیل کنند. از طرف دیگر نبود پاداشی ملموس پس از غلبه بر مبارزات نسبتاً طولانی بازی به شدت به انگیزه‌ی بازیکنان صدمه می‌زند و او را مأیوس می‌کند.

این مسئله جای تأسف دارد، چراکه مبارزات همزمان وسترن فرانت تازه و منحصربه‌فرد بوده و لحظات سرگرم کننده‌ای به ارمغان می‌آورند. در جنگ جهانی اول تاکتیک‌های پیچیده‌ای که نقش هر سرباز را معین می‌کردند نقشی ندارد و گشودن جاده‌ی پیروزی تنها از طریق یورش‌های دست جمعی به سنگرهای دشمن در زیر آتش تیربار و توپخانه ممکن می‌شود. سازندگان تا حد بسیاری در ترجمه‌ی این سبک جنگاوری به مکانیک‌های یک بازی ویدیوئی موفق بوده‌اند. به این ترتیب، هر نبرد با چیدمان استحکامات، ادوات جنگی و سربازان آغاز می‌شود: شما می‌توانید به سلیقه‌ی خود با سیستمی ساده به چیدمان خاکریزها و سنگرها بپردازید، آن‌ها را با سازه‌هایی چون تیربار، خمپاره و سیم خاردار مستحکم کنید، بالن‌های دیده‌بانی هوا کنید و با استقرار توپخانه و پیاده‌نظام، آماده‌ی نبرد شوید.

به عنوان مهاجم، باید مدافعان دشمن را با بمباران‌های سنگین ضعیف کنید و با یورش همزمان هزاران سرباز خاکریزها را تصاحب کنید. تسخیر کنترل پوینت‌ها خبر کردن نیروهای کمکی در پشت خطوط دشمن را ممکن و راه را برای تصاحب مابقی نقشه باز می‌کند اما ضدحمله‌های دشمنان چه برای بازپس‌گیری کنترل پوینت‌شان و چه برای یورش ناگهانی به خاکریزهای بی‌دفاع شما، به خوبی تنش ایجاد می‌کند. در نهایت درحالی که نیروهای خودی و دشمن در شبکه‌ی خاکریزها حرکت می‌کنند، مبازات به درگیری‌های نزدیک در خاکریزها منتهی می‌شود. طبیعتاً در نبردهای دفاعی این شما هستید که باید در مقابل موج‌های انسانی دشمن مقاومت کنید و با مدیریت منابع دقیق به تشدید نیرو یا ضد حمله بپردازید. وسترن فرانت به خوبی توانسته با طراحی ساده ولی هوشمندانه، هوش مصنوعی چالش برانگیزی طراحی کند و گیم‌پلی خاصی را برای طرفداران سبک استراتژی ارائه دهد. نتیجه‌ی امر نبردهای سرگرم کننده‌ای هستند که بخاطر ضعف‌های رابط کاربری و نبود پاداش‌های ملموس خدشه‌دار شده‌اند.

متأسفانه وسترن فرانت در پیاده کردن تعدادی از اساسی‌ترین مکانیک‌های بازی‌های استراتژی بسیار ضعیف عمل کرده است. اولین مورد مشاوران یا سرنخ‌های صوتی است که در این سبک بازی‌ها شما را از وقایع مهمی نظیر حمله دشمن مطلع می‌کند. وسترن فرانت به همین ترتیب شما را از کمبود تدارکات یا نیروهای ذخیره مطلع می‌کند اما فراتر نمی‌رود، در نتیجه ممکن است به موقع از اتفاقاتی چون ضدحمله‌ی دشمنان به خطوط شما یا حمله‌های هوایی به بالن‌های دیده‌بان مطلع نشوید. از آنجا که درگیری‌ها به توجه کامل شما نیاز دارند اصلاً دور از انتظار نیست که از حرکات هوش مصنوعی در آن سوی نقشه بی‌اطلاع بمانید؛ امری که باعث شده نبود یک سیستم اطلاع‌رسانی مناسب همیشه احساس بشود. عامل دیگری که به رضایت نهایی از نبردها ضربه می‌زند و حس نبود چنین سیستمی را تشدید می‌کند، کیفیت پایین رابط کاربری است.

اهمیت رابط کاربری در بازی‌های استراتژی همزمان که مدیریت منابع و چندین یگان را در بر می‌گیرند، غیرقابل انکار است و طبیعتاً وسترن فرانت نیز از این قاعده مستثنی نیست. این بازی اجازه‌ی آهسته یا کند کردن سرعت بازی را به شما می‌دهد و کارت‌های یگان‌ها را بر حسب موقعیت‌شان در نقشه مرتب می‌کند اما غیبت قابلیت‌های ساده‌ای چون گروه‌بندی یگان‌ها شدیداً احساس می‌شود و تنظیم سرعت بازی به خوبی پیاده نشده؛ بطوری که به نظر می‌رسد حالت آهسته فریم ریت پایین‌تری داشته باشد. دقت رابط کاربری نیز بسیار نامطلوب است: صدور فوری فرمان بمباران اغلب به انتخاب سربازها منتهی می‌شود و گاه هنگام صدور فرمان حرکت به سربازها، فرمان عقب‌نشینی اجرا می‌شود. ترکیب این ضعف‌ها با رفتارهای غیرمنتظره‌ی یگان‌ها—مثل ترک سنگرها به جای استفاده از شبکه‌ی خاکریز—نتیجه‌ی بسیار نامطلوبی دارد.

خوش‌بختانه نقشه‌ی کمپین با طراحی ساده‌تر و گیم‌پلی نوبتی، رضایت‌بخش‌تر است اما عمق چندانی ندارد. در این بخش باید با توجه به میزان ذخایر تدارکات و طلا به مدیریت ارتش بپردازید و با جابجا کردن سپاه‌ها و تجهیزات، شانس خود را در درگیری‌های آینده افزایش دهید. علاوه بر درآمد مالی، در هر نوبت مقداری امتیاز تحقیقاتی نیز در اختیارتان قرار می‌گیرد تا بتوانید در درخت مهارت به فناوری‌های جدید مثل تانک، گاز شیمیایی و بهبودهای کلی‌تر دست پیدا کنید. در نهایت رویدادهای تصادفی براساس اتفاقات تاریخی ممکن است تغییرات اندکی در امتیاز پیروزی یا منابع ایجاد کنند و هر از گاهی هم امکان اتخاذ کردن تصمیماتی جدا از حقایق تاریخی را برایتان مهیا کنند.

نکته‌ی جالبی که در این بخش وجود دارد این است که تجهیزاتی مثل تانک و هواپیما قابل خریداری هستند ولی شمار سربازان ثابت است. با توجه به وسعت این جنگ، شما کنترل چندین سپاه که هریک متشکل از 20 گروهان پیاده‌نظام و 2 گروهان توپخانه هستند را در اختیار می‌گیرید. پس از هر مبارزه تلفات این سپاه‌ها به صورت خودکار با مصرف تدارکات جبران می‌شود، در نتیجه نابودسازی کامل آن‌ها غیرممکن است. در عوض استخدام سپاهیان نیز امری بسیار دشوار است و عموماً در صورت تقویت امید مردم به پیروزی و طی رویدادهایی بخصوص ممکن است. این امر توزیع هوشمندانه‌ی سپاه‌ها را به بخشی کلیدی از بازی تبدیل کرده است؛ بخصوص که آن‌ها نقش کلیدی در تعیین کردن میزان تدارکات موجود در هر مبارزه دارند.

هر سپاه مقداری تدارکات در اختیارتان قرار می‌دهد و به همراه ذخیره‌ی تدارکاتی کلی که توسط سطح منطقه معین می‌شود، واحد اصلی مورد استفاده در مبارزات را تشکیل می‌دهد؛ خبر کردن نیروی کمکی، شلیک توپخانه و قابلیت‌هایی نظیر پشتیبانی هوایی، همگی با مصرف تدارکات ممکن هستند. علاوه براین، یگان‌های مختلف بسته به کیفیت و توانایی، مصرف تدارکات متفاوتی دارند: خبر کردن پیاده‌نظامان فرانسوی در حین مبارزه ارزان‌تر است و نارنجک‌اندازان آلمانی در کل گران‌تر از یگان‌های معمولی هستند. نقش تدارکات چنان حیاتی است که یکی از بزرگ‌ترین تفاوتات درجه‌های سختی بازی، میزان تدارکات موجود است. محوریت تدارکات در مبارزات شما را با تصمیماتی سخت روبرو خواهد کرد و به عمق بازی می‌افزاید ولی تنوع یگان‌های موجود آنطور که باید کلیدی نیستند. یگان‌های حرفه‌ای صرفاً سرسخت‌تر هستند و چندان سبک بازی متفاوتی ندارند، در نتیجه با وجود اینکه توزیع و استفاده‌ی درست از آن‌ها همچنان ضروری است، آنطور که باید تنوع ایجاد نمی‌کنند.

عملکرد فنی بازی نیز چندان قوی ظاهر نشده است. جلوه‌های بازی تا حدودی در نمایش آتش کوبنده‌ی توپخانه و یورش دست جمعی سربازان موفق است ولی اکثر انیمیشن‌ها، مدل‌ها و بافت‌ها کهنه به نظر می‌آیند: تخریب پذیری بخصوصی وجود ندارد، مرده‌ها و چاله‌ها فوراً ناپدید می‌شوند، انیمیشن‌ها مصنوعی بنظر می‌رسند و بافت‌ها جلوه‌ای مات و بی‌جان دارند. چنین مشکلاتی در نقشه‌ی کمپین یافت می‌شود و عواملی چون نبود انیمیشن مناسب برای جابجایی سپاه‌ها و طراحی هنری بی‌ذوق، محصولی با کیفیت زیرمتوسط حاصل کرده است. جدا از جنبه‌ی بصری، وسترن فرانت از کیفیت اجرایی مناسبی نیز برخوردار نیست. همانطور که اشاره شد مشکلات رابط کاربری، فریم‌ریت و سیستم مسیریابی نیز به طرز محسوسی به تجربه‌ی بازی لتمه می‌زنند و به وضوح به پالیش بیشتری نیاز دارند.

با وجود کاستی‌هایش، The Great War: Western Front تلاش نسبتاً موفقیت‌آمیزی در تسخیر جنگاوری منحصر به فرد اولین جنگ جهانی در چارچوب سبک استراتژی است. سازندگان توانسته‌اند بدون اتکای زیاد به طراحی‌های معمول، مکانیک‌هایی مختص این بازی خلق کنند و محصولی ارائه دهند که مانندش در بازار نیست. با این حال، عدم پیاده‌سازی رضایت بخش برخی قابلیت‌های کیفی نظیر سیستم اطلاع‌رسانی قابل اطمینان و ضعف‌های فنی در بخش‌هایی چون گرافیک و کیفیت اجرا، پیشنهاد کردن وسترن فرانت را به کسانی که به سبک استراتژی و خصوصاً جنگ جهانی اول علاقه‌مند نیستند بسیار دشوار کرده است؛ چراکه بهترین و متمایزترین ویژگی آن یعنی گیم‌پلی خاص آن، پشت طراحی نامتعارف و رابط کاربری ناآشنا پنهان شده.

امتیاز به پست :

این نقد و بررسی بر اساس نسخه‌ی مخصوص منتقدین، و پس از 18 ساعت تجربه‌ی بازی روی پلتفرم PC انجام شده است.

سخن پایانی

وسترن فرانت با طراحی نامتعارف و نوآورانه توانسته گیم‌پلی منحصربه‌فردی ارائه دهد که در سایه‌ی کیفیت پایین مابقی جنبه‌های بازی گرفتار شده است.

نکات مثبت

گیم‌پلی منحصربه‌فرد در بخش RTS

سیستم طراحی خاکریزها

وفاداری به حقایق جنگ جهانی اول

نکات منفی

رابط کاربری ضعیف با دقت پایین

ملموس نبودن اکثر پیروزی‌ها

آدرس شبکه های اجتماعی :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *