گیمینگرویتی

ثبت نام

نقد و بررسی فیلم Uncharted | یک دزدی احمقانه

تصور کنید چهار بازی ویدئویی شاهکار و مقدار زیادی شخصیت جذاب و بانمک در اختیار دارید و قرار است با استفاده از آن‌ها و البته بودجه‌ای هنگفت، فیلمی اکشن را کارگردانی کنید. داستانی غنی و لوکیشن‌های بی‌مانندی در دستان شماست. آنچارتد فیلمی است که در تک تک این موارد، به طرز مفتضحانه‌ای شکست خورده و اثری بی‌ارزش را تحویل علاقه‌مندان می‌دهد.

با گیمین‌گرویتی در ادامه این مقاله، همراه باشید.

نقد و بررسی فیلم Uncharted | یک دزدی احمقانه

آنچارتد یکی از موفق‌ترین و محبوب‌ترین فرانچایزهای سونی است که لحظات ماندگار زیادی را برای گیمرها به ارمغان آورده است. شخصیت‌های دوست داشتنی، لوکیشن‌های خاص و هیجان‌انگیز، ماجراجویی‌های جذاب و داستان‌های شیرین از بارزترین نکات این مجموعه هستند. نکاتی که فیلم در کمال شگفتی، از هیچ یک از آن‌ها استفاده درست و قابل قبولی نخواهد کرد.

داستان فیلم روایتگر دوران آغازین فعالیت‌های ماجراجویانه نیتن دریک (Nathan Drake) است. سکانس‌های ابتدایی، زندگی یتیمانه او و برادرش را هدف قرار می‌دهد. سپس پرشی به چند سال بعد او زده و ماجرای آشنایی او و ویکتور سالیوان معروف را به تصویر می‌کشد. سپس بدون اتلاف زمان زیادی برای شکل دادن به این رابطه، به سمت دزدی‌های بزرگ حرکت می‌کند. آنچارتد تا پایان فیلم بارها از لوکیشن‌های معروف و مهم دنیای بازی استفاده کرده و در زمان‌های بی‌ربط، به انجام مبارزه در آن مناطق می‌پردازد. داستان بدون پیچش و یا هیجان جدیدی تا پایان فیلم به مسیر ثابت خود ادامه داده و بینندگان را به دنبال گنج، به سوی خود می‌کشاند. در انتها نیز با یک پایان‌بندی کاملا کلیشه‌ای و قابل حدس، سرنوشت کارکترهای داستان را برای قسمت‌های بعدی این فیلم محیا می‌کند.

اولین و بارز ترین نکته این فیلم بدون شک شخصیت اصلی آن خواهد بود. فیلمنامه به سراغ نیتن جوان و خام رفته تا شروع داستان‌های او را برای ما تشریح کند. اینکه او چطور به یکی از کاوشگران بزرگ صنعت گیم تبدیل شد مشخصا نیاز به پرداختی کامل و دقیق دارد. شکست اول فیلم به طرز مذبوحانه‌ای در همان پانزده دقیقه اول رقم می‌خورد و به طرفداران نشان می‌دهد که صرفا به دنبال تبدیل شدن به فیلمی پرفروش بوده و کوچکترین اهمیتی برای داستان و شخصیت‌ها قائل نیست. تام هالند کوچکترین وجه اشتراکی با نیتن دریک اصلی ندارد. او بیش از حد مورد نیاز بی‌تجربه نشان داده و در شخصیت‌پردازی غیرقابل قبول او، هیچ نقطه روشنی مشاهده نمی‌شود. از تمام ویژگی‌های شخصیتی نیتن، تنها تکه کلام‌های او برای تام هالند به ارث مانده و او نیز از آن‌ها به چندش‌آورترین نحو ممکن استفاده می‌کند. جوک‌ها و لحظات طنز نیز به دلیل قابل قبول نبودن شخصیت‌ها در وهله اول، در نطفه خفه شده و خنده زیادی را از تماشاگر دریافت نمی‌کنند. مشکلات زمانی دو برابر می‌شوند که متوجه می‌شویم تمامی موارد ذکر شده برای باقی کارکترها نیز به قوت خود پابرجا هستند.

نقد و بررسی فیلم Uncharted | یک دزدی احمقانه

در این داستان خبری از پیرمرد بذله‌گو و تشنه اکتشاف نیست، اینجا با مردی میانسال و شخصیتی بلاتکلیف روبرو هستیم که به نظر می‌رسد در نبود نیتن، قدرت انجام هیچ کاری را نخواهد داشت. شاید بتوان از مثال‌های بدتری نسبت به تام هالند برای ایفای نقش نیتن نام برد ولی بدون شک، مارک والبرگ بدترین فرد ممکن برای بازی در نقش سالیوان بوده و این مهم را نیز به درستی در فیلم اثبات می‌کند. ظاهر، نحوه بیان دیالوگ‌ها، سبک بازی و ایفای نقش توسط او و به طور خلاصه هیچ ویژگی خاصی در ذات مارک والبرگ به شخصیت سالی شبیه نیست و هدف نهایی عوامل برای انتخاب این فرد، هیچگاه برای بینندگان شفاف نخواهد شد.

آنچارتد قصدی برای پرداخت شخصیت آنتاگونیست خود نشان نداده و صرفا به یک تیپ نصفه و نیمه از «مرد پولدار بی‌رحم» رضایت می‌دهد. شخصیتی که در اواسط فیلم با خیانت فرد دست راست خود کشته شده و تنها صحنه هیجان‌انگیز فیلم در بستر داستانی را رقم می‌زند. باقی افراد حاضر در فیلم نیز در بهترین حالت توانسته‌اند تا خود را افتان و خیزان، به مرحله «تیپ سازی» برسانند و غیره در رسیدن به این مرحله شکست خورده و هیچ کمکی به بهبود وضعیت فیلم نمی‌کنند.

لوکیشن‌های استفاده شده توسط فیلم نیز به نوبه خود جالب و قابل بحث هستند. یک کلیسای باستانی، قسمت بار هواپیما، سالن مزایده، جزیره‌ای سرسبز و کشتی‌هایی کهن و پر از طلا؛ تک تک مکان‌های نام‌برده که حاصل سال‌ها گردش نیتن و تلاش او برای یافتن گنج است، در اولین فیلم اقتباسی آن به نمایش در آمدند. این اقدام فیلم که به سادگی عدم وجود خلاقیت توسط نویسندگان را برای بینندگان مشخص می‌کند، نه تنها جذابیتی را به فیلم اضافه نکرده بلکه باعث برهم خوردن خط زمانی داستان اصلی نیز می‌شود. ریختن تمامی نکات مثبت بازی‌های آنچارتد در یک دیگ و خارج کردن چنین نتیجه مضحکی از آن، واقعا عملکردی استثنائی و خاص به شمار می‌آید.

نقد و بررسی فیلم Uncharted | یک دزدی احمقانه

تا به اینجای کار دلایلی که باعث عملکرد بد این فیلم به عنوان یک اثر اقتباسی بودند را بررسی کردیم و حال نوبت آن است تا ببینیم که آنچارتد صرفا در جایگاه یک فیلم چه عملکردی را از خود به نمایش گذاشته است.

کارگردانی سکانس‌های اکشن این فیلم، به درستی خبر از بی‌تجربگی کارگردان و تدوینگر می‌دهد. کات‌های مداوم در صحنه‌های نبرد و فیلمبرداری نزدیک به سوژه تنها در گیج کردن مخاطبین موفق عمل می‌کنند. چشم بیننده در طول نمایش فیلم مدام باید حسرت تماشای یک نمای دور و زیبا از مناظر را با خود داشته باشد و این در حالی است که داستان دو ساعته فیلم در بکرترین لوکیشن‌ها و دیدنی‌ترین مکان‌ها روایت می‌شود. دوربین با برداشت چند نمای اینسرت از نامه‌ها و اشیا و یا زاویه بالای شانه، سعی در جلب کردن توجه گیمرها می‌کند ولی از سمتی دیگر، در تمامی بخش‌هایی که می‌تواند فیلم را تبدیل به اثری جذاب کند، خود را سرافکنده می‌سازد.

داستان‌پردازی آنچارتد برخلاف نکات دیگر آن عملکرد بدی از خود نشان نمی‌دهد. شاید یکی از دلایل این اتفاق این است که اصولا داستان‌پردازی خاصی در فیلم وجود ندارد! دو کاوشگر، مقداری سرنخ گیج‌کننده، یک جبهه متشکل از دزدان پیشرفته‌تر و البته مقداری خیانت؛ و به همین ترتیب داستان فیلم به بدیهی‌ترین روش ممکن، سرهم‌بندی می‌شود. این نوع از داستان‌سرایی شاید روشی کارساز برای بازی‌های ویدئویی به شمار آید (هرچند که عناوین آنچارتد بسیار فراتر از این توصیفات بودند) اما برای ساخت یک فیلم سینمایی بلند، نیاز به مقدار کوچکی خلاقیت داریم. اگر موضوع خیانت و تعویض آنتاگونیست که در میانه فیلم رخ می‌دهد را از داستان حذف کنیم، دیگر هیچ اتفاق و پیچش مهمی در فیلمنامه نخواهیم داشت و داستان، خطی صاف و بدون هیجان را تا انتهای مسیر دنبال می‌کند.

نقد و بررسی فیلم Uncharted | یک دزدی احمقانه

آنچارتد اقتباس موفقی نیست و حتی تبدیل به فیلمی متوسط نیز نخواهد شد؛ اما مشکل اصلی این نیست. زمانی که می‌بینیم فیلم هیچ تلاشی برای خوب بودن انجام نمی‌دهد، آن وقت است که با گوشت و پوست خود معنی توهین را دریافت می‌کنیم. آنچارتد احمقانه‌ترین روش را برای اقتباس انتخاب می‌کند و ابدا از این مسئله شرمگین نیست. فیلم یک دزدی وقیحانه به شمار می‌رود؛ استفاده از نام آنچارتد و شخصیت‌های آن صرفا برای جلب توجه گیمرها و تلف کردن وقت عده زیادی از مردم، رفتاری نیست بتوان از آن دفاع کرد.

نقد و بررسی فیلم Uncharted | یک دزدی احمقانه

داستان شکست این فیلم داستانی تلخ و زجر آور است؛ زیرا عملکرد فیلم از نظر تولیدکنندگان، عملکردی مثبت تلقی می‎‌شود. آنچارتد با زدن رکورد «دومین فیلم پرفروش با اقتباس از ویدئوگیم» نسخه بعدی خود را تایید کرده و با وضعیت فنی معلوم‌الحالش، نامه شکست آثار بعدی را امضا می‌کند.

سونی به عنوان ناشر این اثر، نیم‌نگاهی به موفقیت سونیک در سینماها داشته و سعی کرده تا همان فرمول را در این فیلم نیز پیاده کند، روشی که در آن با استفاده از کمترین ریسک و عدم پرداخت به عمق داستان، بیننده را به سرعت به میان ماجراجویی و اتفاقات پرتاب می‌کند. اینگونه فیلم تا حد ممکن از عصبانی شدن گیمرها جلوگیری کرده و موفقیت اثر را (حداقل در باکس آفیس) تضمین می‌کند. مشخصا چنین ایده‌ای در آثاری که از نظر داستانی غنی و پرمحتوا هستند، جوابگو نیست و این مسئله بدون هیچ شکی واضح است. سونی با ساخت این اثر و آگاهی نسبت به تمام ایرادات ریز و درشت آن، این مسئله را باری دیگر بر همگان گوشزد کرد که سیاست‌های این شرکت در زمینه آثار سینمایی، کاملا در تضاد با سیاست‌هایشان در زمینه بازی‌های ویدئویی است. آن‌ها بی‌اهمیت نسبت به وقت، زمان و پول طرفداران، دست در جیب آن‌ها برده و با استفاده از نام یکی از محبوب‌ترین آثار خود، اقدام به ساخت فیلمی چنین بی‌ارزش و مضر می‌کنند.

به هر حال ماجراجویی‌های نیتن دریک و دوستان بر روی پرده سینما به نمایش در آمد و باید امیدوار باشیم تا با همکاری ابر و باد و مه و خورشید و فلک، سونی از ساخت ادامه این عنوان پشیمان شود.

نقد و بررسی فیلم Uncharted | یک دزدی احمقانه

امتیاز به پست :

سخن پایانی

اگر طرفدار سری بازی‌های آنچارتد هستید و یا کوچک‌ترین لذتی از تجربه این عناوین برده‌اید، بهترین کار برای شما دوری از این فیلم است. اگر به دنبال تماشای اثری سرگرم‌کننده در یک ظهر داغ تابستانی هستید، تماشای این اثر هیچ کمکی به شما نخواهد کرد. ولی اگر فیلم‌بازی ریزبین و با دقت هستید که صرفا به دنبال فیلمی بد می‌گردید تا برای شما مصداق همان بی‌ادبی باشد که به دیگران ادب می‌آموزد، آن وقت است که باید به تماشای این فیلم بنشینید. فیلمی بس آموزنده، که می‌تواند درس‌های مهمی را به شما بیاموزد. درس‌هایی مانند «چگونه دست به اقتباس نزنیم؟» و یا «بدترین روش‌ها برای ساخت یک فیلم اکشن چیست؟».

نکات مثبت

حضور بازیگر اصلی نیتن دریک در یک کامئو کوتاه

نکات منفی

انتخاب بازیگر

بازی‌های بد و عدم وجود شخصیت‌پردازی منطقی

فیلنمانه شلخته

برهم زدن وقایع داستانی صرفا برای ایجاد هیجان کاذب

و غیره

آدرس شبکه های اجتماعی :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *